ارتباط امام حسین علیه السلام و امام زمان عج الله تعالی
ارتباط امام حسین و امام زمان عج الله تعالی در آيات و روايات و ادعيه مختلف به چشم ميخورد. از جمله در سوره اسراء آيه 33 آمده است:
«و من قتل مظلوماً فقد جعلنا لوليه سلطانا فلايسرف فيالقتل انه كان منصوراً»
«كسي كه مظلوم كشته علیه السلام شده باشد، براي وليّ دَم او قدرت و سلطهاي قرار دادهايم كه بتواند تقاص كند و انتقام بگيرد.»
امام باقرد علیه السلام رباره تأويل آيه فوق فرمودند:«قسمت اول آيه (و من قتل مظلوماً فقد جعلنا لوليه سلطاناً) درباره امام حسين علیه السلام است كه مظلوم كشته شده و بقيه آيه (فلايسرف فيالقتل انه كان منصوراً) درباره حضرت مهدي عج الله تعالی است كه خداوند او را در قرآن منصور ناميده است.»
(بحارالانوار ج51 ص30)
امام حسين از دیدگاه دانشمندان غربي
شهادت امام حسين علیه السلام گونهاي است كه دانشمندان غربی نيز به حقانيت و مظلومیت آن حضرت پی¬برده و اين امر جنبه جهاني يافته است:
چارلز ديكنز (بزرگترين داستان نويس انگليسي) می¬گوید:
اگر منظور حسين جنگ در راه خواسته هاي دنيايي خود بود من نميفهمم چرا خواهران و زنان و اطفالش همراه او بودند؟ پس عقل چنين حكم مينمايد كه او فقط بخاطر اسلام فداكاري خويش را انجام داده است.
در مقاله سه شهيد اثر خانم دانشمند انگليسي آمده است:
اي مسلمانها ! بزرگترين دليل بر اثبات مظلوميت حسين ، قرباني دادن بچه شيرخوارهاش بود كه در هيچ تاريخي سابقه ندارد بچه شيرخواري را براي طلب آب بيقيمت و ارزش بياورند و آن قوم مكّار عوض دادن آب ، او را طعمه تير جفا قرار دهند . اين عمل دشمن، مظلوميت حسين را اثبات نمود و همين نيروي مظلوميت ، بساط عزت خاندان مقتدر بنياميه را برچيد و رسواي عالمشان نمود و دين محمد در اثر جانبازيهاي او و اهل بيت بزرگش حيات تازهاي به خود گرفت . (شبهاي پيشاور ، صفحه 548)
دكتر رينوژوزف (شرق شناس معروف فرانسوي) می¬گوید:
به جهت خون حسين و سوگواريهايي كه شيعه پس از آن مينمايد ،در آينده جمعيت و شوكت و ترقي شيعه بيشتر خواهد گرديد (منظور حاكميت عدل و حكومت حضرت مهدي در زمان ظهور ميباشد) .
(پرتوي ازعظمت حسين علیه السلام ، ص 440
اين چه حزني است
ای حسین(ع)! اين چه حزني است نهفته در نام تو كه بي اختيار دل ها را ميشكند و اشك را در پشت پلك ها بي قرار مي كند؟
حضرت آدم علیه السلام كه براي پذيرش توبهاش خدا را به اسماء الحسناي او سوگند ميداد، وقتي به نام تو رسيد (يا قديمالاحسان بحق الحسين) بياختيار دلش شكست. از جبرئيل پرسيد كه چه سرّي است در اين نام كه دل را ميشكافد و آسمان چشم را باراني ميكند؟ آنگاه جبرئيل مصيبت عاشوراي تو را بيان كرد و آدم بسیار گريست.
همين كه حضرت نوح علیه السلام به كربلا رسيد، طوفان عظيم و وحشتناكي آرامش او و كشتياش را در هم ريخت. نوح و همراهانش نزديك بود غرق شوند. در اين هنگام نوح خطاب به پروردگارش چنين گفت: پروردگارا! تو به من وعده نجات داده بودي. در وعده تو خلافي متصور نيست. راز اين حادثه غمانگيز را به من نشان بده.
جبرئيل فرود آمد و توسل به پنج تن را به او يادآوري كرد. به محض توسل نوح به پنج تن، دريا آرام شد. جبرئيل گوشها ی از حوادث ناگواري را كه در این سرزمین رخ خواهد داد، با نوح در ميان گذاشت. وقتي به نام حسين رسيد، دل نوح شكست و علت آنرا از جبرئيل سؤال كرد. جبرئيل برايش مرثيه خواند و سيل اشك از چشمان نوح سرازير شد.(بحارالانوار ج44ص223)
مراتب امر به معروف و نهي از منكر
با توجه به فلسفه خلقت انسان كه طبق بيان قرآن كريم عبوديت و بندگي است و از طرفي وجه تمايز انسان با ساير موجودات به ناطق و عاقل بودن انسان و حركت او به سوي كمال مي باشد، اهميت و جايگاه اين دو فريضه الهي، يعني امر به معروف و نهي از منكر بيشتر تبيين و روشن مي گردد. از آنجاييكه انسان غافل است و به دليل عارض شدن نسيان بسياري از مواردي كه مفيد براي اوست فراموش ميكند بنابراين امر به معروف و نهي از منكر جزء ضرورياتي است كه در جهت نيل به كمال براي هر انساني ضرورت پيدا مي كند. به اين جهت است كه حضرت امام محمد( باقرعليه السلام) مي فرمايد: «ان الامر بالمعروف و النهي عن المنكر فريضه عظيم بها تقام الفرائض …» يعني امر به معروف و نهي از منكر واجب عظيم و بزرگي است كه پابرجايي ساير واجبات به آن بستگي دارد.
جهاد علمی امام باقر علیه السلام
حضرت باقر علیه السلام از فرصت هاي پیش آمده بیشترین بهره را برد و جهاد علمی خویش را آغاز کرد. جهاد علمی حضرت در سه بخش قابل تبیین است:
الف. تشویق به فراگیری علوم
پایه و اساس هر عمل و فعالیت و کاری، اندیشه سازی و سالم سازی فکر است. اگر بخواهد در جامعه، علم رواج پیدا کند، در گام اول باید درباره اهمیت فراگیری دانش، ارزش و عظمت علما، مراد از فراگیری علم، و آفات آن و… اندیشه سازی شود.
حضرت باقر علیه السلام این گام اول را به خوبی با بیان احادیث برداشته و سخنان گهر بار و نورانی فراوانی در این زمینه بیان کرده است.
در مورد تشویق به فراگیری علم فرمود: «اَلْکَمالُ کُلُّ الْکَمالِ التَّفَقُّهُ فِی الدّینِ وَ الصَّبْرُ عَلَی النّائِبَةِ وَ تَقْدیرُ الْمَعیشَةِ؛ کمال تمام کمال [در سه چیز]: فهمیدن دین، بردباری بر سختیها و اندازه گیری معیشت است.»
پایه گذاری نهضت علمی امام باقر علیه السلام
از مهم ترین امتیازات امام باقر علیه السلام که زمان، زمینه آن را فراهم کرد، این است که حضرت بنیانگذار انقلاب فرهنگی و نهضت علمی شیعه و بلکه اسلام شمرده می شود. هر چند معارف اسلامی و تشیع به دست فرزندش امام صادق علیه السلام انتشار و توسعه یافت و به اوج خود رسید؛ ولی پایه گذاری و تأسیس آن با دست با کفایت امام باقر علیه السلام بود.
در دوران امام باقر علیه السلام دولت بنی امیه رو به زوال بود و مردم نیز به شدت از آنها تنفر پیدا کرده بودند و وجود فردی همچون عمر بن عبدالعزیز (که خدمت بزرگی به علم و تشیع نمود و ضربه کاری را به پیکر بنی امیه وارد کرد) و اختلاف شدیدی که در مملکت اسلامی به وجود آمده بود و در هر گوشه و کناری انقلابی به وقوع پیوسته بود و خلفا به سرعت تغییر می کردند ـ به گونه ای که در نوزده سال امامت حضرت باقر علیه السلام پنج خلیفه روی کار آمدند: ولید بن عبد الملک، سلیمان بن عبد الملک، عمر بن عبدالعزیز، یزید بن عبد الملک، هشام بن عبدالملک ـ عواملی بود که زمینه و فرصت مناسبی برای نهضت علمی آن حضرت فراهم ساخت.
مقام علمی حضرت باقر علیه السلام از دیدگاه دیگران
مقام علمی حضرت باقر علیه السلام آن قدر عظیم و بلند مرتبه است که خیلی از مخالفان او نیز به این امر اعتراف و اقرار دارند و دانشمندان فراوانی نیز به این امر اعتراف کرده اند که به نمونه هایی اشاره می شود:
1. ابن حجر هیثمی می گوید: «محمد باقر علیه السلام به اندازه ای گنجهای پنهان معارف و دانشها را آشکار ساخته، حقایق و حکمتها و لطایف دانشها را بیان کرده که جز بر عناصر بی بصیرت یا بد سیرت پوشیده نیست و از همین جا است که وی را شکافنده و جامع علوم و برافرازنده پرچم دانش خوانده اند.»
2. ابرش کلبی به هشام با اشاره به امام باقر علیه السلام گفت: «اِنَّ هَذا اَعْلَمُ اَهْلِ الْاَرْضِ بِما فِی السَّماءِ وَالْاَرْضِ فَهَذا وَلَدُ رَسُولُ اللّه ِ صلی الله علیه و آله ؛ به راستی این مرد (محمد باقر علیه السلام ) داناترین مرد روی زمین است نسبت به آنچه در آسمانها و زمین می باشد. این فرزند رسول خدا صلی الله علیه و آله است.»
چگونگی شهادت امام باقر( علیه السلام)
هشام، خلیفه و حاکم زمانِ امام باقر( علیه السلام) ، یکی از نزدیکانش را مامور کرد تا امام باقر( علیه السلام) را شهید کند، آن مرد بدکار هم حضرت باقر علیه السلام را مسموم کرد و باعث شد تا امام، در روز دوشنبه هفتم ذی حجه سال 114 هجری، در شهر مدینه به شهادت رسید. آن حضرت 57 سال در این جهان زیست. از این مدت چهار سال با جدش امام حسین علیه السلام و پس از وی 35 سال با پدرش زندگی کرد و 18 سال بقیه عمرش را به تنهایی به سر برد.
امام باقر (عليه السلام) از دیدگاه دانشمندان
آوازه ی وسعت علوم پیشوای پنجم (عليه السلام) آنچنان اقطار کشور اسلامی را پر کرده بود که لقب «باقرالعلوم» که از جانب پیامبر (صلي الله عليه وآله) به وی داده شده بود تحقق عینی پیدا کرد؛ به گونه ای که دانشمندان بزرگ او را با همین ویژگی یاد می کردند.
«عبدالله بن عطا» یکی از شخصیتهای برجسته و دانشمندان بزرگ عصر امام (عليه السلام) می گوید:
من هرگز دانشمندان اسلامی را در هیچ محفل و مجمعی کوچکتر و زبونتر از محفل محمد بن علی (عليه السلام) ندیدم. من «حکم بن عیینه» را با همه ی شخصیت و مقام علمی اش در محضر امام محمد باقر (عليه السلام) همچون کودکی دیدم که در برابر استادی عالی مقام، زانوی ادب بر زمین زده و شیفته و مجذوب کلام و شخصیت او گردیده است.
ویژگی های اخلاقی امام محمد باقر (عليه السلام)
امام محمد باقر( (عليه السلام) از نظر رفتار و ویژگیهای اخلاقی – همانگونه که در کلام جابر آمده بود – آیینه تمام نمای رسول گرامی اسلام (صلي الله عليه وآله) بود. اینک به شمه ای از شیوه زندگی و ویژگیهای اخلاقی آن بزرگوار اشاره می کنیم.
نیایش و ارتباط با خدا
امام باقر( (عليه السلام) در عبادت و یاد خدا همچون پدرش امام سجاد (عليه السلام) بود. امام صادق (عليه السلام) در این مورد می فرماید:
پدرم همواره به یاد خدا بود، در حال راه رفتن، غذا خوردن، و حتی هنگام سخن گفتن با مردم ذکر خدا می گفت. (بدون اینکه لبهایش به هم بخورد) می دیدم که زبانش به ذکر «لا الله الا الله» در حرکت است. ما را جمع می کرد و دستور می داد (پس از نماز صبح) تا هنگام طلوع خورشید به ذکر خدا بپردازیم؛ هر کدام از ما که می توانست قرآن بخواند او را به خواندن قرآن دستور می داد و بقیه را به ذکر خدا وا می داشت.
هنگامی که چشمش به کعبه می افتاد رنگ چهره اش دگرگون می گشت و اشکش جاری می شد.
زندگینامه امام باقر(عليه السلام)
پیشوای پنجم شیعیان، روز جمعه اول ما رجب، سال 57 هجری در مدینه دیده به جهان گشود. امام باقر علیه السلام ، فرزندِ امام سجاد علیه السلام است. نام مادر ایشان، «فاطمه» است که دختر امام حسن مجتبی علیه السلام است. امام باقر علیه السلام ، در روز سوم ماه صفر، در شهر مدینه به دنیا آمد و چون در علم و دانش، از همه مردم زمان خودشان، داناتر بود و رازهای بزرگ علمی و مسایل پیچیده دانش را کشف می کرد، به ایشان لقب «باقرالعلوم»، یعنی کسی که علمها رامی شکافد، دادند. امام باقر علیه السلام ، در جریان کربلا حضور داشتند و سن مبارک ایشان، چهار سال بود.
در زمان امام باقر (عليه السلام) ولید بن عبدالملک و سلیمان بن عبدالملک و عمر بن عبد العزیز و یزید بن عبدالملک و هشام بن عبدالملک خلافت داشته اند. …
احادیثی از امام جواد (عليه السلام)
* سه خصلت جلب محبّت میکند: انصاف در معاشرت با مردم، همدردی در مشکلات آنها، همراه و همدم شدن با معنویات.
* سه چیز از کارهای نیکان است: انجام واجبات الهی، ترک و دوری از گناهان، مواظبت و رعایت مسائل و احکام دین.
* شرایط پذیرش توبه چهار چیز است: پشیمانی قلبی، استغفار با زبان، جبران کردن گناه نسبت به همان گناه حقّ الله و یا حقّ النّاس، تصمیم جدّی بر این که دیگر مرتکب آن گناه نشود.
* حقیقت ادب و تربیت عبارت است از: دارا بودن خصلتهای خوب، خالی بودن از صفات زشت و ناپسند. انسان به وسیله ادب - در دنیا و آخرت - به کمالات اخلاقی میرسد و نیز با رعایت ادب نیل به بهشت مییابد.
ویژگی های اخلاقی و علمی امام جواد الائمه(عليه السلام)
1. اخلاق حسنه
حضرت جواد الائمه(عليه السلام) این ویژگی را از جدّ بزرگوارشان پیامبر مکرم حضرت محمدبن عبدالله(صلي الله عليه وآله) به ارث بردند. در قرآن هم تاکید شده که مسلمانان از اخلاق پیامبر(صلي الله عليه وآله) الگو و سرمشق بگیرند، به مسلمانان توصیه که در رفتار و زندگی خودشان در تمام مراحل باید از پیامبر(صلي الله عليه وآله) الگو بگیرند. فرزندان پیامبر(صلي الله عليه وآله) و اهل بیت(عليه السلام) مانند پیامبر بزرگوار(صلي الله عليه وآله) متّصف و متخلّق به آن اخلاق نیکو و حسنه هستند.
2. علم فراوان
یکی از ویژگی های دیگر امام جواد(عليه السلام) علم فراوان و وسیع ایشان است؛ چنانچه پدران بزرگوارشان هم این علم وسیع (علم لدنی) را داشتند و به معنای واقعی کلمه عالم بودند. این امر در مناظراتی که ایشان انجام دادند که نمونه های آن وجود دارد قابل مشاهده است.
بابالحوائج بودن امام جواد علیهالسلام از چه جهت است؟
همه امامان بزرگوار، در همه جهات دنیوی و اخروی، هادی و ناصرند اما هر کدام از امامان ما در یکی از ابعاد، ظهور و بروز بیشتری دارند. مثلا در بین عرفا و علما معروف است که اگر کسی از خداوند متعال، علم بخواهد به وجود مقدس امام باقر علیهالسلام و امام صادق علیهالسلام توسل پیدا کند. یا اگر کسی طالب معنویت است به حضرت علی علیهالسلام متوسل شود.
از این رو، مشهور در بین فقها و علما و اهل معنا این است که برای طلب رزق و روزی در دنیا و برآورده شدن حاجات مادی و دنیوی، توسل به امام جواد علیهالسلام بسیار مجرّب است و این هم فقط صرف ادعا نیست. هم از زبان بزرگان نقل شده و هم به تجربه ثابت شده که توسل به ایشان سبب گشایش گرههای مالی و اقتصادی میشود که خود مردم متدین ما تجربه کردهاند و در حکایات و احوالات مومنان، بسیار ذکر شده است و اساسا لقب ایشان، جواد است و جود، وصف کسی است که زیاد میبخشد و لذا اعطای این لقب برای ایشان بیجهت نبوده است.
مکتب علمی امام جواد(عليه السلام)
یکی از ابعاد بزرگ زندگی ائمه ما، بعد فرهنگی آنها است. این پیشوایان بزرگ هرکدام در عصر خود فعالیت فرهنگی داشته در مکتب خویش شاگردانی تربیت میکردند و علوم و دانشهای خود را توسط آنان در جامعه منتشر میکردند، اما شرایط اجتماعی و سیاسی زمان آنان یکسان نبوده است، مثلا در زمان امام باقرعلیه السلام و امام صادق علیه السلام شرایط اجتماعی مساعد بود و به همین جهت دیدیم که تعداد شاگردان و راویان حضرت صادق علیه السلام بالغ بر چهار هزار نفر میشد، ولی از دوره امام جواد(عليه السلام) تا امام عسکری علیه السلام به دلیل فشارهای سیاسی و کنترل شدید فعالیت آنان از طرف دربار خلافت، شعاع فعالیت آنان بسیار محدود بود و از این نظر تعداد راویان و پرورش یافتگان مکتب آنان نسبت به زمان حضرت صادق علیه السلام کاهش بسیار چشمگیری را نشان میدهد.