کودک حسود
با كودك حسود چه كنيم؟
-مالكيت كودك را محترم بداريد.
- به او بياموزيد او خوب و دوست داشتني است.
- با رفتارتان نشان دهيد بي قيد و شرط او را دوست ميداريد و او شخص اول زندگي شماست.
-مقايسه نكنيد.
- به بقيه كودكان در حضور او توجه ويژه نشان ندهيد.
- احساسات فرزندتان را تاييد كنيد.
- به او برچسب حسود بودن نزنيد.
-نظم و يكدستي را در تربيت فرزندتان حاكم كنيد.
- در حد توانايي ماليتان خواسته هاي بي ضرر فرزندتان را اجابت كنيد.
فرم در حال بارگذاری ...
لج بازی کودکان
اولین، مهمترین و ساده ترین راهی که مادر باید در برابر لجبازی کودک از خود نشان دهد بی اعتنایی به لجاجت اوست.
در حقیقت بی توجهی والدین به لجبازی کودکان، این رفتار را در آنها کاهش میدهد
فرم در حال بارگذاری ...
مادر نمونه یا مادر نگران
آیا تعریف مادر “نمونه” همان مادر “نگران” است؟
در اغلب فیلمها و سریالها مادرانی که مرتب نگران کوچکترین امور مربوط به فرزندان کوچک و بزرگ خود هستند، به عنوان مادران نمونه نشان داده می شوند.
چگونه مادری که مرتب نگران است و استرس دارد می تواند هیجانات منفی خود را کنترل نماید؟ چگونه می تواند حس خوبی را به کودک خود منتقل کند؟
نگرانی های حاصل از اضطراب با احساس مسئولیت فرق دارد… مادر نمونه، مادر مسئول است نه مادر نگران.
مادر مسئول الزاماً همیشه نگران نیست و اتفاقاً همیشه به فکر تازه نگاه داشتن روحیه خود و خانواده می باشد…
نه اینکه مدام نگران کارهای فرزندان خود باشد و این اضطراب را نا خود آگاه به خانواده منتقل کند.
فرم در حال بارگذاری ...
کرامت نفس
پیامبر اکرم بزرگترین و کاملترین نمونه کرامت نفس است
قاضی عیاض در کتاب «الشفاء» گوید:
روایت شده مشرکین در جنگ احد، دندان رباعی حضرت را شکستند. پیشانی ایشان نیز شکسته شد. این مسئله خیلی بر اصحاب و یاران پیامبر گران آمد. گفتند: ای رسول خدا آنها را لعن و نفرین کنید!
حضرت ختمی مرتبت پیامبر رحمت فرمودند:
من برای نفرین و لعن برانگیخته نشدم بلکه برای “دعوت و رحمت” مبعوث شده ام.
...
سپس حضرت روی به درگاه بی نیاز عرضه داشت:پروردگارا! قوم مرا هدایت کن! بدرستی که آنها جاهل و نادانند. (اللهم اهد قومی فانهم لایعلمون ).
قاضی عیاض در ادامه توضیح می دهد:
در این کلام حضرت بنگرید که چگونه همه فضایل و درجات احسان و حسن خلق و کرامت نفسانی و نهایت صبر و حلم را در خود جمع کرده است.
چون حضرت به “سکوت” اکتفا نکرد بلکه آنها را “بخشید” و برای آنها دلسوزی نمود و دعایشان کرد و در حقشان “شفاعت” نمود. و به پیشگاه الهی عرضه داشت: بار پرودگارا!آنها را بیامرز یا هدایت کن! (اللهم اغفر أو اهد).
سپس با عبارت : (قومی: قوم من) شفقت و دلسوزی و رحمتش را ابراز کرد . باز به این اکتفا نکرد بلکه برای آنها “عذر آورد” که آنها جاهلند و نمی دانند.(فإنهم لایعلمون).
. علامه طهرانی رضوان اللَه علیه.
منبع : .امام شناسی، ج 13، ص 93.
فرم در حال بارگذاری ...
مقاومت در سختی ها
باید مثل پیامبر (ص) در برابر سختی ها مقاوم باشیم و بایستیم.
امام خمینی(ره):ما هم تا آخر،زحمت ها و رنج های توطئه ابرقدرت ها را باید تحمل کنیم.ما مؤظف هستیم تا امر الهی را انجام دهیم.پس از سختی ها نباید هراس داشته باشیم.
آیا پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در مقابل سختی ها عقب نشینی کردند؟آیا حاضر به تسلیم و سازش شدند؟
ما هم که کار انبیا و پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) را انجام می دهیم باید بایستیم،باید مقاومت کنیم تا اسلام استقرار پیدا کند و عدالت برقرار شود و دست ظالم ها کوتاه گردد.
منبع : صحیفه نور ، جلد ۱۹ ، صفحه ۵۸.
فرم در حال بارگذاری ...
علت قیام امام حسین(ع) قیام وصلح امام حسن (ع)
از زبان شهید مطهری
به طور کلی تاریخ اسلام نشان مىدهد که براى امام و پیشواى مسلمین، در یک شرایط خاصى جایز و احیانا لازم و واجب است که قرار داد «صلح» امضاء کند، همچنان که پیغمبر اکرم رسما این کار را در موارد مختلف انجام داد؛ هم با اهل کتاب در یک مواقع معینى قرار داد صلح امضا کرد و حتى با مشرکین قرار داد صلح امضا کرد و در مواقعى هم البته مىجنگید.
این مطلب معقول نیست که بگوییم یک دین یا یک سیستم (هر چه مىخواهید اسمش را بگذارید) اگر قانون جنگ را مجاز مىداند معنایش این است که آن را در تمام شرایط لازم مىداند و در هیچ شرایطى صلح و به اصطلاح همزیستى، یعنى متارکه جنگ را جایز نمىداند کما اینکه نقطه مقابلش هم غلط است که یک کسى بگوید: به طور کلى اساساً ما دشمن جنگ یا طرفدار صلح هستیم. اى بسا جنگهایی که مقدمه صلحِ کاملتر است و اى بسا صلحها که زمینه را براى یک جنگ پیروزمندانه، بهتر فراهم مىکند.
...
اما زمانی که موقعیت امام حسن(ع) را با امام حسین(ع) مقایسه مىکنیم مىبینیم که اینها از هیچ جهت قابل مقایسه نیستند؛ امام حسین یک منطق بسیار رسا و یک تیغ برنده داشت آن چه بود ؟ «من رأى سلطانا جائرا مستحلا لحرام الله . . . کان حقا على الله ان یدخله مدخله»: اگر کسى حکومت ستمگرى را ببیند که چنین و چنان کرده است و سکوت بکند، در نزد پروردگار گنهکار است. اما براى امام حسن این مسئله هنوز مطرح نیست براى امام حسن(ع) حداکثر این مطرح است که اگر اینها بیایند بعد از این چنین خواهند کرد. اینکه (اگر بیایند بعد از این چنین مى کنند) غیر از این است که یک کارى کردهاند و ما الان سند و حجتى در مقابل اینها بالفعل داریم.این است که مى گویند صلح امام حسن زمینه را براى قیام امام حسین فراهم کرد. لازم بود که امام حسن مجتبی(ع) یک مدتى کناره گیرى کند تا ماهیت امویها که بر مردم مخفى و مستور بود آشکار شود تا قیامى که بناست بعد انجام گیرد، از نظر تاریخ، قیام موجهى باشد. پس از همین قرار داد صلح که بعد معلوم شد معاویه پایبند این مواد نیست عدهاى از شیعیان آمدند به امام حسن(ع)عرض کردند: دیگر الان این قرار داد صلح کأن لم یکن است و راست هم مى گفتند زیرا معاویه آن را نقض کرد و بنابراین شما بیایید قیام کنید. حضرت فرمود: نه، قیام براى بعد از معاویه، یعنى کمى بیش از این باید به اینها مهلت داد تا وضع خودشان را خوب روشن کنند، آن وقت، وقت قیام است. معنى این جمله این است که اگر امام حسن(ع) تا بعد از معاویه زنده مىبود و در همان موقعىتی قرار مىگرفت که امام حسین قرار گرفت قطعا قیام مىکرد.
بنابراین از منظر عواملی که انگیزههاى صحیح و مشروع و جدى قیام امام حسین(ع) بود، وضع امام حسن با وضع امام حسین کاملا متفاوت و متغایر بود. از او تقاضاى بیعت مىکردند و از این بیعت نمىخواستند. (خود بیعت کردن یک مسئلهاى است). براى امام حسین(ع) از ناحیه مردم کوفه اتمام حجتى شده بود و مردم مىگفتند کوفه دیگر بعد از بیست سال بیدار شده است، کوفه بعد از بیست سال معاویه غیر از کوفه قبل از بیست سال است اینها دیگر قدرشناس على شدهاند، قدرشناس امام حسن(ع) و امام حسین(ع) شدهاند، نام امام حسین(ع) که در میان مردم کوفه برده مىشود اشک مىریزند، دیگر درختها میوه دادهاند و زمینها سر سبز شده است، بیا که آمادگى کامل است!
این دعوتها براى امام حسین(ع) اتمام حجت بود. براى امام حسن(ع) بر عکس بود، هر کس وضع کوفه را مشاهده مىکرد مىدید کوفه هیچ آمادگى ندارد.
مسئله بعدی، مسئله فساد عملى حکومت است (فساد حاکم را عرض نمىکنم، فساد حاکم یک مطلب است، فساد عمل حکومت مطلب دیگرى است). معاویه هنوز در زمان امام حسن دست به کار نشده است تا ماهیتش آشکار شود و تحت عنوان امر به معروف و نهى از منکر زمینهاى براى قیام باشد یا به اصطلاح تکلیفى بالفعل به وجود آید ولى در زمان امام حسین صد در صد اینچنین بود.
فرم در حال بارگذاری ...
زیارت حضرت رحمه للعالمین، محمد مصطفی (ص)
ﺍﻟﺴَّﻼﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚَ ﻳَﺎ ﺭَﺳُﻮﻝَ ﺍﻟﻠَّﻪِ ﻭَ ﺭَﺣْﻤَﺔُ ﺍﻟﻠَّﻪِ ﻭَ ﺑَﺮَﻛَﺎﺗُﻪُ ﺍﻟﺴَّﻼﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚَ ﻳَﺎ ﻣُﺤَﻤَّﺪَ ﺑْﻦَ ﻋَﺒْﺪِ ﺍﻟﻠَّﻪِ ﺍﻟﺴَّﻼﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚَ ﻳَﺎ ﺧِﻴَﺮَﺓَ ﺍﻟﻠَّﻪِ ﺍﻟﺴَّﻼﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚَ ﻳَﺎ ﺣَﺒِﻴﺐَ ﺍﻟﻠَّﻪِ ﺍﻟﺴَّﻼﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚَ ﻳَﺎ ﺻِﻔْﻮَﺓَ ﺍﻟﻠَّﻪِ ﺍﻟﺴَّﻼﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚَ ﻳَﺎ ﺃَﻣِﻴﻦَ ﺍﻟﻠَّﻪِ ﺃَﺷْﻬَﺪُ ﺃَﻧَّﻚَ ﺭَﺳُﻮﻝُ ﺍﻟﻠَّﻪِ ﻭَ ﺃَﺷْﻬَﺪُ ﺃَﻧَّﻚَ ﻣُﺤَﻤَّﺪُ ﺑْﻦُ ﻋَﺒْﺪِ ﺍﻟﻠَّﻪِ ﻭَ ﺃَﺷْﻬَﺪُ ﺃَﻧَّﻚَ ﻗَﺪْ ﻧَﺼَﺤْﺖَ ﻟِﺄُﻣَّﺘِﻚَ ﻭَ ﺟَﺎﻫَﺪْﺕَ ﻓِﻲ ﺳَﺒِﻴﻞِ ﺭَﺑِّﻚَ ﻭَ ﻋَﺒَﺪْﺗَﻪُ ﺣَﺘَّﻰ ﺃَﺗَﺎﻙَ ﺍﻟْﻴَﻘِﻴﻦُ ﻓَﺠَﺰَﺍﻙَ ﺍﻟﻠَّﻪُ ﻳَﺎ ﺭَﺳُﻮﻝَ ﺍﻟﻠَّﻪِ ﺃَﻓْﻀَﻞَ ﻣَﺎ ﺟَﺰَﻯ ﻧَﺒِﻴّﺎ ﻋَﻦْ ﺃُﻣَّﺘِﻪِ ﺍﻟﻠَّﻬُﻢَّ ﺻَﻞِّ ﻋَﻠَﻰ ﻣُﺤَﻤَّﺪٍ ﻭَ ﺁﻝِ ﻣُﺤَﻤَّﺪٍ ﺃَﻓْﻀَﻞَ ﻣَﺎ ﺻَﻠَّﻴْﺖَ ﻋَﻠَﻰ ﺇِﺑْﺮَﺍﻫِﻴﻢَ ﻭَ ﺁﻝِ ﺇِﺑْﺮَﺍﻫِﻴﻢَ ﺇِﻧَّﻚَ ﺣَﻤِﻴﺪٌ ﻣَﺠِﻴﺪ.
فرم در حال بارگذاری ...
زیارت خاصه امام حسن مجتبی (ع)
السلام علیک یا ابن رسول رب العالمین ، السلام علیک یاابن امیر المومنین السلام علیک یاابن فاطمه الزهراء ، السلام علیک یا حبیب الله ،
السلام علیک یا صفوه الله ، السلام علیک یا أمین الله ، السلام علیک یا حجه الله ،
السلام علیک یا نورالله ، السلام علیک یا صراط الله ، السلام علیک یا بیان حکم الله ،
السلام علیک یا ناصر دین الله ، السلام علیک أیها السید الزکی ،
السلام علیک أیها البر الوفی ، السلام علیک أیها القائم الأمین ،
السلام علیک أیها العالم بالتأویل ، السلام علیک أیها الهادی المهدی ،
السلام علیک أیها الطاهر الزکی ، السلام علیک أیها التقی النقی ، السلام علیک أیها الحق الحقیق ،
السلام علیک أیها الشهید الصدیق ، السلام علیک یا أبا محمد الحسن بن علی و رحمه الله و برکاته
فرم در حال بارگذاری ...
اثبات شهادت حضرت رسول از آیه قرآن
( فإِنْ مَاتَ أَوْ قُتِلَ)
بسم الله الرحمن الرحیم
ومَا مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَفَإِنْ مَاتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلَى أَعْقَابِكُمْ وَمَنْ يَنْقَلِبْ عَلَى عَقِبَيْهِ فَلَنْ يَضُرَّ اللَّهَ شَيْئًا وَسَيَجْزِي اللَّهُ الشَّاكِرِينَ .
( آل عمران/ ۱۴۴)
و محمد جز فرستاده اى كه پيش از او [هم] پيامبرانى [آمده و] گذشتند نيست آيا اگر او «بميرد يا كشته شود» از عقيده خود برمى گرديد و هر كس از عقيده خود بازگردد هرگز هيچ زيانى به خدا نمى رساند و به زودى خداوند سپاسگزاران را پاداش مى دهد
...
- در «ظاهر» آيه مبارکه میفرماید:پیامبر يا به مرگ طبیعی از دنیا میرود يا اینکه به شهادت ميرسدند.
- اما این طرز ترجمه آيه اشتباه هست و هیچ شكي نيست.
ما اثبات میکنیم لفظ ( أو) در جمله به معني “يا” نيست
- به معني “بل (بلکه)” هست
دو مثال قرآنی
- مثال اول از قرآن کریم
وأَرْسَلْنَاهُ إِلَى مِائَةِ أَلْفٍ أَوْ يَزِيدُونَ (صافات / 147)
- ترجمه غلط اين است :
و او را به سوي صد هزار نفر يا بيشتر فرستاديم
- طبري مفسر مشهور اهل سنت ميگوید:
«أَوْ يَزِيدُونَ» به معني «بل يزيدون» هست.يعني بلكه بيشتر.
چون محال است خداوند شك كند.«اين از اضراب هست»
(تفسیر طبری تفسیر سوره صافات)
دیدیم که طبری گفت از اضراب است
اضراب چیست؟
اضراب در علم نحو:
مثال :
جلَسَ عَلیٌ بَلْ مُحمَّد
- با کلمه (بَلْ) کاملا حکم قسمت اول برمیگردد یعنی اول میگوییم علی نشست، با بل اضرابی میگوییم خیر،محمد نشست .و حکم جمله اول را بطور کامل نقض میکنیم.
- علامه مجلسی نیز میگوید:
معني «او يزيدون» «بل يزيدون» هست ، يعني بلكه بيشتر.
(بحار الأنوار ، جلد 26 ، صفحه 71)
اين دقيقا همانند ايه شهادت حضرت محمد هست.
_ مثال دوم قرآنی
فكَانَ قَابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنَى ( نجم / 9)
- ترجمه غلط اين است :
تا [فاصله اش] به قدر [طول] دو [انتهاى] كمان « يا » نزديكتر شد.
-اما ببينيم امام صادق عليه السلام «أو ادنى» را چگونه ترجمه و تفسير كرده اند:
-«قوسين أو ادني» ؛در اينجا «أو ادني» به معني يا نزديكتر نيست؛به معني بلكه نزديكتر است.
يعني قطعا نزديكتر.
(بحار الأنوار ،ج5، ص236)
- سند روايت فوق از لحاظ مبناي رجالي كاملا صحيح است
پس طبق مثال قرآن، کلام امام صادق (علیه السلام)،علامه مجلسی و مفسر بزرگ اهل سنت:
«أفَإِنْ مَاتَ أَوْ قُتِلَ, »یعنی «أفَإِنْ مَاتَ بَلْ قُتِلَ»
يعني پيامبر اكرم یقینا كشته ميشوند.
فرم در حال بارگذاری ...
بزرگترین مصیبت در تاریخ اسلام
سوال: آیا در اسناد تاریخی دلیلی مطابق بر ادعای شیعه مبنی بر کارشکنی اصحاب نسبت به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در زمینه خلافت امام علی علیه السلام وجود دارد؟
پاسخ : حجت الاسلام مهدی یوسف وند
۱- اسناد فراوانی وجود دارد برای نمونه حدیث قرطاس یا همان دوات و قلم از احادیث صحیح و متواتر است که در معتبر ترین کتابهای اهل سنت مثل صحیح بخاری و صحیح مسلم نقل شده است. این جریان از آن جهت اهمیت دارد که بسیاری از حقایق تاریخی را روشن می کند. هر مسلمانی باید درباره این جریان آگاهی لازم را داشته باشد.
...
۲- حديث قرطاس زمانی اهمیتش دو چندان می شود که پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) نوشتن آن را مصادف و قرین با هدایت و ننوشتن آن را موجب گمراهی مسلمانان می داند!.موضع شما در مقابل این حرف پیامبر چه خواهد بود ، قطعا خوشحال می شوید که پیامبر مسیر هدایت را به ما و شما نشان بدهد، حضرت فرمود براي من قلم و كاغذ بياوريد تا من چيزي برايتان بنويسم كه «لن تضلوا بعده». (صحيح بخاري، ج4، ص31). بعد از اين هرگز گمراه نشويد. این درخواست پیامبر با مخالفت خلیفه دوم مواجه شد. او با گفتن «این مرد هذیان میگوید» مانع از نوشتن سفارش پیامبر شد.
۳- ابن عباس هرگاه از این جریان یاد می کرد، می گریست و آن را بزرگترین مصیبت و ریشه همه مصیبت ها می دانست
۴- علامه شرف الدین عاملی در المراجعات، با توجه به آیات قرآن کریم، چند ایراد بر عمر بن خطاب در این ماجرا وارد کرده است از جمله:
1-پیروی نکردن از دستور رسول خدا(ص) و مخالفت با او.
2-اظهار اینکه گویا عمر از پیامبر(ص) نسبت به خواص قرآن و فواید آن داناتر است.
3-نسبت دادن هذیانگویی به پیامبر(ص).
۵- شیعه، این برخورد عمر بن خطاب، بر خلاف بسیاری از آیات قرآن است؛ از جمله:
وَمَا آتَاکمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاکمْ عَنْهُ فَانتَهُوا ؛ تو آنچه را فرستاده [او] به شما داد، آن را بگیرید و از آنچه شما را باز داشت، بازایستید .(حشر/۷)
۶_ امام تفتازانی نویسنده کتاب مهم و معتبر اعتقادی اهل سنت می نویسد که « بعضی از صحابه از مسیر حق منحرف شده بودند و به حد ظلم و فسق رسیده بودند و آنچه که باعث شده بود صحابه به این انحراف کشیده بشوند، کینه و عناد و حسادت و خصومت و طلب ملک و ریاست و تمایل پیدا کردن به شهوت ها و لذات بوده است….علمای ما به خاطر حسن ظن خود به اصحاب پیغمبر، برای برخی از رفتارهای ایشان توجیه و تأویل ذکر کرده اند»
فرم در حال بارگذاری ...
سبک زندگی امام رضا عليه السلام
چطور ميتوانيم از سبك زندگي امام رضا عليه السلام در شرايط فعلي استفاده كنيم با توجه به درسي كه ايشان به آيندگان دادند.
یکی از بهترین توشههایی که میتوان در این مناسبتهاي مذهبي از زندگی معصومين عليهم السلام فراگرفت، مرور بر اخلاقیات ایشان است که عالمان و محدثان شیعه، با توجه به این امر مهم، در حد توان، به ثبت لحظات حساس زندگی آنان و فرمایشاتشان در این عرصه پرداختهاند.
سبك زندگي ائمه عليهم السلام تاثير بسزايي در پيشبرد زندگي افراد و تكامل جوامع ديني دارد. يكي از معاني و برداشت هايي كه از سبك زندگي مي شود الگوي كنش مرجح است چرا كه انسان در هر كاري كه انجام مي دهد در برابرش امكان و كنش هاي مختلفي وجود داردو انتخاب بهترين كنش به عهده خود شخص است.
...
با توجه به افزايش قدرت انتخاب گري انسان در طول تاريخ ورسيدن به عصر مدرن گزينه هاي انتخابي انسان بيشتر شده چرا كه امكان مراودات با ديگران افزايش يافته و با استفاده از ابزارهاي روز امكان انتخاب يك كنش در بين ساير كنش هاي محتمل بيشتر است پس لازم است جهت دهي مناسب براي انسان صورت پذيرد كه اين امر با مطالعه سيره ،منش و رفتار معصومين عليهم السلام فراهم خواهد شد.همانطور كه مي دانيم مقداری از رفتار ائمه (عليهم السلام) تابع نیاز و اقتضائاتی است که در همان زمان وجود دارد، اما سیره ، الگویی کلی است که از رفتار آنان برداشت می شود و قابل تعمیم به دیگر دوره های زمانی و مقاطع مکانی است.نمونه بارز آن در سيره امام رضا عليه السلام قابل مشاهده مي باشد مناظرات امام علی بن موسی الرضا(علیه السلام) مسئله ای تاریخی و متعلق به گذشته نیست، بلکه از نظر پاسداری از حریم اسلام و حفظ مکتب، سرمشق پر اهمیت و بسیار جامعی برای امروز و هر زمان دیگر است.حتي با اينكه در آن زمان وسايل ارتباط جمعي مانند امروز گسترده نبود ولي امام از جلسات مناظره دربار مأمون به عنوان یکی از موثرترین وسایل ارتباط جمعی آن روز بهره کافی گرفتندچرا كه اخبار اين جلسات به دليل شرايط خاص آن زمان در سرتاسر كشورهاي اسلامي منتشر مي شد. و اين بهترين فرصت براي امام بود. از مناظرات امام رضا عليه السلام درس هاي بسياري مي توان گرفت كه راهگشاي زندگي در عصر حاضر است از آن جمله مي توان به برخورد منطقي با دشمنان، عدم واهمه از منطق دشمنان ، آگاهي علما دين از تمام مكاتب و مذاهب وآشنايي به زبان هاي زنده دنيا، بهره گيري از وسايل ارتباط جمعي جهت تبليغ دين ورساندن تعليمات قرآن به گوش جهانيان و… اشاره نمود .نمونه ديگر بهره مندي از سيره ائمه در عصر حاضر توجه ب مساله اقتصادي است اين مساله به عنوان يكي از مهم ترين مسائل زندگي بشر ي مطرح است و دين اسلام نيز نگرش خاصي به اين موضوع دارد. در دیدگاه امام رضا (علیه السلام) استفاده از نعمت های الهی در حدی که انسان بتواند سلامت خود را حفظ کند و با نشاط کامل به ادای وظایف فردی و اجتماعی خود بپردازد، امری مطلوب و بلکه واجب است.در مسائل اخلاقي نيزمي توان ميانه روي را به عنوان يكي از فضايل مهم اخلاقي زندگي امام رضا عليه السلام به شمار آورد چرا كه از ديدگاه ايشان هم کسی که در مصرف، به خود و خانواده خود سخت می گیرد و در مصرف، خسَّت می ورزد، از جاده ی مستقیم بیرون است و هم آن که اسراف کرده و زیاده روی می کند. امام رضا (علیه السلام) هر دو شیوه را ناپسند می شمارند. اینها اندكي ازاعمالي است که میتوان و باید از امام رضا(ع) آموخت، امامی که او را سلطان ایران و شاه خراسانش خوانند؛ سلطانی با عظمت که پس از رحلتش، به عکس دیگر سلاطین، عظمتش بیشتر و بیشتر نمایان شد و اکنون پس از گذشت بیش از هزار و دویست سال، همچنان همان عظمت را داراست.
پس با اين اوصاف روشن شد كه بهره مندي از سيره میتواند راهگشای زندگی انسانها در تمام اعصار باشد.
فرم در حال بارگذاری ...
سبك زندگی امام رضا عليه السلام
قرآن بزرگترين كتابي است كه مي توان از آن فرازهاي مهم و گسترده اي از سبك زندگي را بدست آورد كه الگوي جامعي را در اختيار انسان قرار مي دهد.پس ازقرآن سيره معصومين راهبر انسانهاست .
سبك زندگي با مفهوم عقل معاش يكسان است يعني همان شيوه زيستن و سيره يعني نوع راه رفتن. يعني عقلي كه به انسان مي گويد چطور بايد زندگي كرد. با سيري در زندگي معصومان عليهم السلام مي توان زندگي مومنانه اي ساخت و شيوه زيستن را مشق كرد. در زندگي امام رضا عليه السلام دو بعد مهم و اساسي وجود دارد كه از همه ابعاد وجودي ايشان بيشتر نمود يافته است . يكي علم والا و جامعيت علمي حضرت بود كه در قالب روايات توحيديو اخلاقي و كلامي و مناظره هاي علمي با نمايندگان اديان و مذاهب مختلف ظهور و بروز كرده و بر همين اساس حضرت را عالم آل محمد (صلوات الله عليه) مي خوانند و ديگري رأفت و مهرباني با عامه مردم به ويژه زير دستان و غلامان و فقرا و مستمندان بود كه برهمين اساس آن حضرت را رئوف مي خواندند.
...
در حالات معنوي امام رضا عليه السلام آمده است كه ايشان كم خواب بودند، بسيار روزه مي گرفتند. سادگي و بي تكلفي در زندگي امام كاملا مشهود بود ايشان در خانه جامه اي ساده به تن مي كردند و در مجالس عمومي و ميان مردم جبه اي لطيف بر رويش مي پوشيدند.اما در مورد ويژگيهاي شخصيتي امام رضا عليه السلام ميتوان به اخلاق و ادب ايشان اشاره نمود كه سبب شده بود حضرت دوستان بسياري داشته باشند ، زهد حضرت كه در اين باره مي فرمودند زاهد آن است كه حلال دنيا را از ترس حساب و كتاب و حرام دنيا را از ترس عقاب ترك كند. همينطور عبادت و فروتني حضرت در برابر خداوند از ويژگيهاي بارز ايشان بود ايشان اسوه كامل عبوديت بودند و در اين راه به حدي رسيده بودند كه ايشان را عاشق عبادت مي دانستندايشان علاوه بر عبادت عام بسياري از اوقات روز را به درس و بحث مشغول بودند و فقه و علوم محمدي را به شاگردانشان مي آموختند و درس را نمونه اي از عبادت مي دانستند.
در سخاوت و تواضع و همچنين صبر و مقاومت نيزهمواره پيش قدم بوده و الگوي تمام عيار انسانيت بودند.
رفتار ايشان با خانواده نيز در نهايت احترام و ادب بود ، ايشان به عنوان فرزند ارشد خانواده مسئوليت نگهداري خانواده را در غياب پدر عهده دار بوده وخطرات دشمنان را از ايشان دور مي نمودند .همانطور كه مي دانيم علاقه ايشان به امام جواد عليه السلام نيز خود نشان دهنده ميزان محبت و الفت ايشان به خانواده بود.
همه آنچه گفته شد قطره اي از درياي عظيم علوم و اخلاق و سيره امام رضا عليه السلام است كه مي تواند راه گشاي زندگي شيعيان و پيروان حضرت باشد.
فرم در حال بارگذاری ...
کم فروشی
خداوند متعال در سوره مطففین آیات ۱ تا ۶ میفرماید:
«وای بر کمفروشان! آنان که وقتی برای خود پیمانه میکنند، حق خود را به طور کامل میگیرند، اما هنگامی که میخواهند برای دیگران پیمانه یا وزن کنند کم میگذارند! آیا آنها گمان نمیکنند که برای روزی بزرگ برانگیخته میشوند، روزی که مردم در پیشگاه پروردگار جهانیان میایستند؟
...
همچنین خداوند متعال در سوره هود آیه ۸۵ از زبان حضرت شعیب کمفروشان را مفسد دانسته و میفرماید: «ای قوم من، پیمانه و وزن را با عدالت، تمام دهید و اجناس مردم را کم ندهید و در زمین به فساد برنخیزید.»از منظر روایات امام باقر(ع) درباره تفسیر «ویل للمطففین» فرموده است: «خداوند برای هیچکس «ویل» قرار نداده، جز اینکه او را کافر نامیده است، چنان که فرموده «فویل للذین کفروا…» (مریم- ۳۸) (اصول کافی، ج۲، ص ۳۲) بنابراین کمفروشان به عنوان اخلالگران اقتصادی در ردیف کافرانند.
از سوی دیگر، کمفروشی و بر هم زدن نظم اقتصادی، آثار وضعی ناهنجاری در پی دارد که یکی از آنها قحطی و خشکسالی است.
پیامبر اسلام(ص) فرمود: هیچگروهی کمفروشی نکردند، مگر اینکه زراعت آنها از بین رفت و قحطی آنان را فرا گرفت. (تفسیر نمونه، ج ۲۶، ص ۲۴۴)
یکی از مصادیق کمفروشی، کم کاری است، یعنی هر کسی که تعهد خدمت در سازمانی میدهد در حقیقت بخشی از ساعات فعال عمر خود را به آن سازمان میفروشد، حال اگر در این مدت، کمکاری کند، در واقع از وقت فروخته شده خود، کم گذاشته است.
متأسفانه مسألهکمکاری، دامنگیر جامعه ما بخصوص بعضی از افراد شاغل در ادارات و ارکانهای دولتی است.
فرم در حال بارگذاری ...
علت گریۀ رسول الله(ص) در آخر عمرشان
امام حسن(ع) در ضمن مناظره با معاویه و یارانش گفت: شما را به خدا قسم میدهم آیا نمیدانید که علی(ع) در همان مریضی که رسول خدا(ص) در آن وفات فرمود، بر رسول خدا(ص) وارد شد، پس رسول خدا(ص) گریه کردند. علی(ع) پرسید: یا رسول الله چرا گریه میکنید؟ رسول خدا(ص) فرمودند: به خاطر اینکه میدانم که در قلبهای برخی از مردان امت من نسبت به تو کینههایی هست که تا وقتی از تو جدا نشوم، آنها را آشکار نمیکنند.
… أَنْشُدُكُمْ بِاللَّهِ أَ تَعْلَمُونَ أَنَّهُ دَخَلَ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ ص فِي مَرَضِهِ الَّذِي تُوُفِّيَ فِيهِ فَبَكَى رَسُولُ اللَّهِ ص فَقَالَ عَلِيٌّ مَا يُبْكِيكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ؟ فَقَالَ يُبْكِينِي أَنِّي أَعْلَمُ أَنَّ لَكَ فِي قُلُوبِ رِجَالٍ مِنْ أُمَّتِي ضَغَائِنَ لَا يُبْدُونَهَا لَكَ حَتَّى أَتَوَلَّى عَنْكَ.
منبع: احتجاج طبرسی، ج۱، ص۲۷۳
فرم در حال بارگذاری ...
شهادت پیامبر(ص)
با وجود آنکه بسیاری از توطئه گران به اصرار پیامبر صلی الله علیه و آله و با دستور مستقیم آن حضرت،
در محل استقرار سپاه اسامه حاضرند،
اما از حرکت این لشکر خبری نیست!!
بار دیگر در لشکرگاه جُرف محل استقرار سپاه اعتراض و سر و صدا به پا خاسته است:
چگونه این جوان را فرماندهی مهاجران اول و پیشتاز در اسلام قرار داده اند؟!
برخی به اعتراض صدا را بلند می کنند و عده ای دیگر به دفاع از اسامه سخن میگویند ..
...
روشن است که اعتراض کنندگان اصلی و بعضاً برخی از پاسخ دهندگان، همانا مهاجرین پیشتاز در اسلام هستند!!در بین اعتراض کنندگان نام عیّاش بن ابی رَبیعه که از انصار است، به چشم می خورد؛ او از هم پیمانان صحیفهی دوم است؛
پس از رحلت رسول خدا صلی الله علیه و آله نام این فرد را بین حمله کنندگان به خانهی حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها میبینیم…
و کسی که در برابر عیّاش بن ابی رَبیعه می ایستد و از اسامه دفاع می کند، عمر بن خطاب است…
به هر روی این جنگ زرگری، توقف سپاه را به همراه دارد؛
سپاهیان که در عمل همان اهل سقیفه هستند برای تعیین تکلیف از سپاه خارج شده، به نزد پیامبر بر میگردند.
خبر به پیشگاه رسول خدا صلی الله علیه و آله میرسد؛
تاریخ حکایت می کند که پیامبر بسیار آزرده میشوند؛
در حالی که از شدت درد دستمالی بر سر بسته و قطیف ای بر دوش افکنده بودند، بر میخیزند،
به کمک دیگران و به سختی خود را به مسجد میرسانند؛
….پس از حمد و ثنای الهی، از فرماندهی اسامه دفاع میکنند و در انتها متخلفان از سپاه اسامه را از رحمت الهی دور میدانند و آنان را با عبارت زیر لعنت میکنند:
لَعَنَ اللّهُ مَن تَخَلَّفَ عَن جَيشِ اسامة.
لعنت خدا است بر هر کس که از شرکت در سپاه اسامه سرباز زند.
آن گاه رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمان به حرکت سپاه میدهند؛ این فرمان چند بار تکرار میشود (۱)….
کسانی که قرار بود با اسامه حرکت کنند، گروه گروه با پیامبر وداع کردند و در جُرف به دیگرِ سپاهیان ملحق شدند
نهایتاً این سپاه امروز نیز حرکت نخواهد کرد……
در همین ایام و شاید در همین روز داستانی شگرف تحقق مییابد:
رسول خدا صلی الله علیه و آله که حالشان مساعد نیست , به صورتی که گویا قصد وصیتی خاص دارند؛ به اطرافیان میفرمایند:
” برادرم را فرا خوانید! “
عایشه، همسر پیامبر صلی الله علیه و آله که میپندارد رسول خدا صلی الله علیه و آله آخرین لحظات عمر خویش را میگذرانند،
پدر خویش ابوبكر بن ابی قحافه را - که هم اینک باید در سپاه اسامه باشد - فرا می خواند
پیامبر با دیدن ابوبکر روی بر می تابانند و میفرمایند:
“برادرم را فراخوانید! “
بار دیگر علیرغم آگاهی کامل از مقصود ایشان، حفصه، فرزند عمر بن خطاب، پدر خویش را صدا می زند.
پیامبر این بار نیز از حضور عمَر اظهار نارضایتی میکنند و با ناراحتی کامل می فرمایند:
” برادرم را بخوانید! “
ام سلمه همسر نیکوکار پیامبر صلی الله علیه و آله در اعتراض به این رفتار میگوید:
برادر رسول خدا، علی را فراخوانید که پیامبر جز او کس دیگری را نمیخواهد.(۲)
عایشه نیز به صدا در می آید:
وای بر شما!! آری, او جز علی را نمی خواهد. (۳)
امیرمومنان علیه السلام به نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله می آیند؛
… در همین مجلس، هزار هزار باب علم بر امیر مومنان گشوده میشود و سینهی علوی پذیرای دانش های بی پایان نبوی میگردد؛
در پی این ماجرا امیرالمؤمنین علیه السلام از نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله خارج میشوند؛
مردم که متوجه شرایط ویژه این حضور گشته اند، نگران به سراغ امیر مومنان علیه السلام میروند و در این میان, ابوبکر و عمر نیز که حوادث را زیر نظر دارند، می پرسند:
رفیق تو به تو چه گفت؟!
پاسخ می شنوند که:
هزار هزار باب علم بر من گشوده شد.
……نگاه پر ابهام آن دو بر امیرمؤمنان علیه السلام دوخته شده است. (۴)
۱_ شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ۵۲/۶ (از منابع اهل تسنن)
۲_ جواهر المطالب ۱۷۵/۱ ؛ ینابیع الموده ۱۶۳/۲ (از منابع اهل تسنن)
۳_ مناقب خوارزمی ص۶۸ ؛ الدر النظیم ص۱۹۴ (از منابع اهل تسنن)
۴_ بحارالانوار ۴۶۳/۲۲
فرم در حال بارگذاری ...