قرآن علم را سه دسته تقسيم مي كند
1. علمى كه مفيد است.
حضرت موسى عليه السلام به خضر گفت:
«هل أتّبعك على أن تُعلّمن ممّا عُملّتَ رُشداً»
آيا به من اجازه مىدهى كه در سفر دنبال شما باشم تا از علمى كه به تو داده شده فرا گيرم و رشد كنم؟!(سوره كهف، آيه 66)
2. علمى كه مضر است .
«و لكن الشياطين كفروا يعلمون الناس السحر »
شياطين كافر شدند كه به مردم سحر مي آموختند. (سوره بقره، آيه 102)
3. علمى كه دانستنش بي فايده است .
«سيقولون ثلاثة رابِعُهم كَلبُهم و يَقولون خَمسةٌ سادسُهم كلبهم»
در آينده بسياري مي گويند اصحاب كهف سه نفر بودمد چهارمي سگشان يا پنچ نفر ششمي سگشان. (سوره كهف، آيه22)
تعداد نفرات اصحاب كهف مهم نيست، آنچه مهم است آن است كه چگونه يك اقلّيت جوانمرد در جامعه پر از فساد، دين خود را حفظ كردند و براى حفظ عقيده و ايمان خود، از محيط گناه و شرك هجرت كرده و غارنشينى را بر شهرنشينى ترجيح دادند
داستان محبت خدا
روزى سليمان گنجشكى را ديد كه به همسر خود مىگويد: چرا با من معاشرت نمي كني، اگر تو بخواهى من جايگاه سليمان را با منقار خود بلند مىكنم و آن را در دريا مىافكنم، حضرت سليمان از كلام او به خنده افتاد، سپس آن دو را فرا خواند و به گنجشك نر فرمود: آيا قدرت انجام كارى را كه ادّعا كردى، دارى؟
او گفت: خير، اى پيامبر خدا، ليكن مرد خود را براى همسرش بزرگ مىشمارد و نزد او لاف مىزند و عاشق را از بابت سخنانش سرزنش نمىكنند،
سليمان به گنجشك مادّه گفت: چرا با او معاشرت نمي كني ، با آنكه او عاشق توست،
او گفت: اى رسول خدا، او ادّعاى عشق مىكند، امّا براستى دوستدار من نيست و همراه من ديگرى را نيز دوست دارد،
اين كلام گنجشك سليمان را متأثر كرد و او بشدّت گريست و تا چهل روز از مردم مفارقت نمود و در خلوت به مناجات با پروردگار خود پرداخت تا قلب خود را از محبّت غير خدا خالص كن
منبع:بحار الأنوارجلد 14،صفحه 96
حرم خداوند
ما جَعَلَ اللَّهُ لِرَجُلٍ مِنْ قَلْبَيْنِ في جَوْفِ (سوره احزاب آيه 4 )
خداوند براى هيچ كس دو دل در درونش نيافريد
وَ قَالَ الصَّادِقُ عليه السلام :
الْقَلْبُ حَرَمُ اللَّهِ فَلَا تُسْكِنْ حَرَمَ اللَّهِ غَيْرَ اللَّه
دل حرم خداوند است، پس در حرم خدا كسى غير از خداوند را جاى ندهيد
منبع : بحارالانوار جلد 67 صفحه 25
انسان يك دل بيشتر ندارد ، اگر غير خدا در آن بود، ديگر جايي براي خدا نيست
ضرورت كنترل زبان (اخلاقى ، تربيتى)
حكمت 60ضرورت كنترل زبان (اخلاقى ، تربيتى)
وَ قَالَ [عليه السلام] اللِّسَانُ سَبُعٌ إِنْ خُلِّيَ عَنْهُ عَقَرَ .
و درود خدا بر او ، فرمود : زبان تربيت نشده ، درنده اى است كه اگر رهايش كنى مى گزد.
ارزش تذكّر دادن اشتباهات (اخلاقى ، اجتماعى)
حكمت 59 ارزش تذكّر دادن اشتباهات (اخلاقى ، اجتماعى)
وَ قَالَ [عليه السلام] مَنْ حَذَّرَكَ كَمَنْ بَشَّرَكَ .
و درود خدا بر او فرمود : آن كه تو را هشدار داد ، چون كسى است كه مژده داد.
توانگرى و شهوت ها(اخلاقى)
حكمت 58 توانگرى و شهوت ها(اخلاقى)
وَ قَالَ [عليه السلام] الْمَالُ مَادَّةُ الشَّهَوَاتِ .
و درود خدا بر او ، فرمود : ثروت ، ريشة شهوت هاست.
ارزش قناعت و خودكفايى(اخلاقى)
حكمت 57ارزش قناعت و خودكفايى(اخلاقى)
وَ قَالَ [عليه السلام] الْقَنَاعَةُ مَالٌ لَا يَنْفَدُ .
قال الرضى و قد روى هذا الكلام عن النبى (ص) .
و درود خدا بر او ، فرمود : قناعت ، ثروتى است پايان نا پذير .(اين سخن از رسول خدا (ص) نيز نقل شده است ).
تهيدستى و تنهايى (اخلاقى ، اجتماعى)
حكمت 56تهيدستى و تنهايى (اخلاقى ، اجتماعى)
وَ قَالَ [عليه السلام] الْغِنَى فِى الْغُرْبَةِ وَطَنٌ وَ الْفَقْرُ فِى الْوَطَنِ غُرْبَةٌ .
و درود خدا بر او، فرمود : ثروتمندى در غربت ، چون در وطن بودن و تهيدستى در وطن ، غربت است.
اقسام بردبارى (اخلاقى)
حكمت 55 اقسام بردبارى (اخلاقى)
وَ قَالَ [عليه السلام] الصَّبْرُ صَبْرَانِ صَبْرٌ عَلَى مَا تَكْرَهُ وَ صَبْرٌ عَمَّا تُحِبُّ .
و درود خدا بر او ، فرمود : شكيبايى دو گونه است : شكيبايى بر آنچه خوش نمى دارى و شكيبايى در آنچه دوست مى داري.
ارزش هاى اخلاقى (اخلاقى ، اجتماعى)
حكمت 54ارزش هاى اخلاقى (اخلاقى ، اجتماعى)
وَ قَالَ [عليه السلام] لَا غِنَى كَالْعَقْلِ وَ لَا فَقْرَ كَالْجَهْلِ وَ لَا مِيرَاثَ كَالْأَدَبِ وَ لَا ظَهِيرَ كَالْمُشَاوَرَةِ .
و درود خدا بر او، فرمود : هيچ ثروتى چون عقل، و هيچ فقرى چون نادانى نيست. هيچ ارثى چون ادب، و هيچ پشتيبانى چون مشورت نيست.
شناخت جايگاه سخاوت و ايثارگري (اخلاقى ،اقتصادي، اجتماعى)
حكمت 53 شناخت جايگاه سخاوت و ايثارگري (اخلاقى ،اقتصادي، اجتماعى)
وَ قَالَ [عليه السلام] السَّخَاءُ مَا كَانَ ابْتِدَاءً فَأَمَّا مَا كَانَ عَنْ مَسْأَلَةٍ فَحَيَاءٌ وَ تَذَمُّمٌ .
و درود خدا بر او، فرمود : سخاوت آن است كه تو آغاز كنى ، زيرا آنچه با درخواست داده مى شود يا از روى شرم و يا از بيم شنيدن سخن نا پسند است .
روش برخورد با شكست خوردگان (اخلاقى ، سياسى)
حكمت 52 روش برخورد با شكست خوردگان (اخلاقى ، سياسى)
وَ قَالَ [عليه السلام] أَوْلَى النَّاسِ بِالْعَفْوِ أَقْدَرُهُمْ عَلَى الْعُقُوبَةِ .
و درود خدا بر او ، فرمود : سزاوار ترين مردم به عفو كردن ، تواناترينشان به هنگام كيفر دادن است .
قدرت و عيب پوشى (اخلاقى ، اجتماعى)
حكمت 51قدرت و عيب پوشى (اخلاقى ، اجتماعى)
وَ قَالَ [عليه السلام] عَيْبُكَ مَسْتُورٌ مَا أَسْعَدَكَ جَدُّكَ .
و درود خدا بر او ، فرمود : عيب تو تا آن گاه كه روزگار با تو هماهنگ باشد ، پنهان است .
راه جذب دلها (اخلاقى ، اجتماعى)
حكمت 50راه جذب دلها (اخلاقى ، اجتماعى)
وَ قَالَ [عليه السلام] قُلُوبُ الرِّجَالِ وَحْشِيَّةٌ فَمَنْ تَأَلَّفَهَا أَقْبَلَتْ عَلَيْهِ .
و درود خدا بر او ، فرمود : دل هاى مردم گريزان است ، به كسى روى آورند كه خوشرويى كند .
شناخت بزرگوار و پُست فطرت (اخلاقى، اجتماعى)
حكمت 49 شناخت بزرگوار و پُست فطرت (اخلاقى، اجتماعى)
وَ قَالَ [عليه السلام] احْذَرُوا صَوْلَةَ الْكَرِيمِ إِذَا جَاعَ وَ اللَّئِيمِ إِذَا شَبِعَ .
و درود خدا بر او ، فرمود : از يورش بزرگوار به هنگام گرسنگى ، و تهاجم انسان پُست به هنگام سيرى ، بپرهيز.