پندهاى حكیمانه علامه حسن زاده آملى
هر انسانى در وجود و نهادش باید واعظى درونى داشته باشد. پندها و مواعظ اگر از دلى پاك بر زبانى مطهر جارى گردد اثر بخش است .
هذا بیان للناس و هدى و موعظة للمتقین قرآن به انسان حیات حكیمانه مى بخشد. قرآن كریم پند و موعظه براى انسان است . قرآن كریم پندآموز عالمیان است .
نهج البلاغه كتاب پند و اندرز و موعظه است. سخنان و پندهاى معصومین سعادت انسان را در دنیا و آخرت بیمه مى كند. پندها زداینده زنگار غفلت هستند. در حقیقت بیداران كسانى اند كه پندپذیرند. امام حسن (ع ) مى فرماید: خدا رحمت كند كسى را كه نسبت به خویش یا برادر دینى با خانواده اش اندرز گو باشد.
هر انسانى در وجود و نهادش باید واعظى درونى داشته باشد. پندها و مواعظ اگر از دلى پاك بر زبانى مطهر جارى گردد اثر بخش است .
پند دهنده خود باید نخست عامل باشد تا بتواند بر دیگران نیز تاءثیر گذارد. موعظه سودمند و پند مۆ ثر آن است كه شنونده را از عمل به زشتى ها و بدى ها باز دارد. پند، جلا دهنده قلوب است .
پند، غفلت و بیخبرى را از انسان زایل مى كند. آثار آیة الله علامه حسن زاده آملى گنجینه اى است كه موجب بیدارى انسان و ارتباط با خدا مى گردد.
استاد بزرگوار پندهایى حكیمانه ، عارفانه و عاشقانه در كتاب هاى گرانقدر خود بیان نموده كه هر یك نور و شفاست و باعث مى شود كه زنگار غفلت از وجود انسان پاك شود. (عباس عزیزى حوزه علمیه قم اسفند 1379)
خوبي را فراموش نكنيم
ميليون ها درخت در جهان به طور اتفاقی توسط موش ها و سنجاب هایی کاشته شدند!
که دانه هایی را مدفون کردند و سپس جای مخفی آن را فراموش کردند
خوبی کن و فراموش کن…
“روزی رشد خواهد کرد”
مفهوم زندگي
چنان “زندگی” را “سخت” گرفته ایم که گویی قرار است تا ابد باشیم!
کاش یاد بگیریم رها کنیم، بگذریم …
گاهی باید “رفت” …
دل به “ساحل” نبندیم؛ باید تن به “آب” زد …
ما به “آرزوهایمان” یک “رسیدن” بدهکاریم!
زندگی کوتاه است …
شاید فرصتی نیست،
تا عکسی شویم “یادگاری” بر روی طاقچه ای که هر روز گردگیری مان کنند …
اصلا” گاهی باید “نرسید"!
اصلا” قرار نیست به “همه آرزوها رسید"!
گاهی “نرسیدن” … و ” نداشتن” …؛
تو را “عاشق تر” می کند …
مفهوم زندگی چیزی جز “عشق” نیست …
یا ضامن آهو
دلم بود و حرم بود و امامم بود و تنهایی…
حرم قبله،حرم کعبه،عجب احرام زیبایی… لباس اشک آماده،سرم از شرم افتاده…
همیشه سنگ فرش او برایم مهر و سجاده… زیارت نامه می خواندم،دلم گرم زیارت شد…
نگاهم خورد بر قبرش،نمی دانم جسارت شد؟… نفس پشت نفس،ایوان به ایوان سیر می کردم…
گلاب چشم هایم را برایش خیر می کردم… بیا پیراهنم بو کن،هنوز عطر حرم دارد…
فقط ایوان و سقاخانه و یک صحن کم دارد… دلم آهو،دلم از او،دلم مشغول گفت و گو…
بزن نی زن به نام او، بگو … “یا ضامن آهو”
اجابت
شاها نظری کن دل مسکین گدا را
بگذار به چشمان ترم ، آن کف پا را
از بهر ظهور تو دعا می کنم هر شب
یک بار اجابت بنما خواهش ما را
ای خاک درت تاج سرم مهدی زهرا(س)
نومید مکن از درت این بی سر و پا را
راهي به سوي كربلا
روزي كه خاك صحن رضا(ع) آفريده شد
مهر سجود اهل سما آفريده شد
خورشيد از درون ضريحش طلوع كرد
تا گنبدش رسيد و طلا آفريده شد
آواي آسماني نقاره خانه اش
پيچيد تا فضا و صدا آفريده شد
از حلقه هاي پنجره فولاد محشرش
عيسي كه جان گرفت و شفا آفريده شد
موسي ز دست خادم و دربان صحن او
وقتي مدد گرفت عصا آفريده شد
از سايبان گوشه صحن مطهرش
راهي به سوي كرب و بلا آفريده شد
*اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج*
دعاي روز يازدهم ماه مبارك رمضان به زبان انكليسي
بسم الله الرحمن الرحیم
‘اَللّهُمَّ حَبِّبْ اِلَيَّ فیهِ الاِْحْسانَ وَكَرِّهْ اِلَيَّ فیهِ الْفُسُوقَ وَالْعِصْیانَ وَحَرِّمْ عَلَيَّ فیهِ السَّخَطَ وَالنّیرانَ بِعَوْنِكَ یا غِیاثَ الْمُسْتَغیثین
خدایا دوست گردان نزد من در این ماه احسان و نیکی را و ناخوش دار در پیش من در این روز فسق و نافرمانی را و گناه را و حرام گردان در این روز بر من خشم کیفربار و آتش سوزان را به کمک خودت ای فریاد رس فریاد خواهان
O ALLAH, on this day, make me love goodness, and dislike corruption and disobedience, bar me from anger and the fire, by Your help, O the helper of those who seek help
غرور و دوست داشتن
ﻏﺮﻭﺭ “
ﻫﺪﻳﻪ ﻯ ﺷﻴﻄﺎﻥ ﺍﺳﺖ
ﻭ
” ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻦ “
ﻫﺪﻳﻪ ﻯ ﺧﺪﺍﺳﺖ ؛
ﺟﺎﻟﺐ ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺖ :
ﻫﺪﻳﻪ ﻯ ﺷﻴﻄﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺭﺥ ﻫﻢ مي ﻜﺸﻴﻢ
ﻭ
ﻫﺪﻳﻪ ﻯ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ ﭘﻨﻬﺎﻥ مي ﻜﻨﻴﻢ.
هدیه دادن
یاران امام مجتبی علیه السلام مشاهده کردند که آن حضرت به شاعری که انسان خوبی نبود هدیه ای عطا کرد. یکی از یاران لب به اعتراض گشود که چرا به شاعر فاسدی که خدا را معصیت میکند و به بندگان خدا تهمت روا میداد، کمک میکنی؟
قال علیه السلام:
ان خیر ما بذلت من مالک ما وقیت به عرضک، و ان من ابتغاء الخیر اتقاء الشر [انساب الأضراف ج 3، ص 23، حدیث 31].
امام حسن علیه السلام فرمود:
(بهترین بخشش از مال تو آن است که آبروی تو را حفظ کند، زیرا یکی از راه های جذب خوبی ها پرهیز کردن از بدی است.)
مسند الامام المجتبی علیه السلام، ص 134، ح 18
زمانى که مردم تکذیبم کردند...
قالَ رَسولُ الله صلی الله علیه و آله :
خَدِيجَةَ وأَيْنَ مِثْلُ خَدِيجَة؟َ صَدَّقَتْنِي حِينَ كَذَّبَنِي النَّاسُ وَ وَازَرَتْنِي عَلَى دِينِ اللَّهِ وَ أَعَانَتْنِي عَلَيْهِ بِمَالِهَا إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَمَرَنِي أَنْ أُبَشِّرَ خَدِيجَةَ بِبَيْتٍ فِي الْجَنَّةِ مِنْ قَصَبِ الزُّمُرُّدِ لَا صَخَبَ فِيهِ وَ لَا نَصَب
خدیجه! و کجاست مثل خدیجه؟ زمانى که مردم تکذیبم کردند تصدیقم کرد. بر دین خدا یاریم نمود. و با مالش به کمکم شتافت.
خدا به من فرمان داد تا او را به قصرى زمردین بهشتى که سختى و محنت در آن نیست .
بشارت دهم بحار الأنوار : ج43 ،ص131
سفینةالبحار، ج1، ص381
منظور از ابصار قلوب «قلب» چیست ؟
ابصار قلوب به معناى آن نیرویى است که آدمى به وسیله آن تعقل مى کند و حق را از باطل تمیز مى دهد.
ابصار قلوب همان چیزی است که امام زین العابدین(ع) می فرماید:
«خدای تبارک و تعالی برای هر انسان چهار چشم قرار داده که با دو تای از آن امور دنیا را می بیند و با دو تای دیگر امور آخرت را می نگرد؛ پس اگر خدا خواست به بنده ای نظر رحمت کند دو چشم قلب (درک کننده امور آخرت) او را بینا می کند، و اگر نظر رحمت به بنده ای نکند آن دو چشم را به حال خود (بسته) رها می کند.
از او بخواه
درویشی تنگدست به در خانه توانگری رفت و گفت:
شنیده ام مالی در راه خدا نذر کرده ای که به درویشان دهی، من نیز درویشم.
خواجه گفت: من نذر کوران کرده ام تو کور نیستی.
پس درویش تاملی کرد وگفت: ای خواجه کور حقیقی منم که درگاه خدای کریم را گذاشته به در خانه چون تو گدائی آمده ام.
این را بگفت و روانه شد.
خواجه متأثر گشته از دنبال وی شتافت و هر چه کوشید که چیزی به وی دهد قبول نکرد.)
از او بخواه که دارد و میخواهد که از او بخواهی,
از او مخواه که ندارد و می ترسد که از او بخواهی.
خواجه عبدالله انصاری
آیا میدانید شباهت امام علی (ع) و سوره توحید در چیست؟؟؟
رسول خدا(ص) فرمودند :
یا علی ! همانا در تو مثالی است مانند سوره “قل هو الله احد"!
هر کس آن را یک بار بخواند یک سوم قرآن را خوانده است
و هر کس دو بار آن را بخواند دو سوم قرآن را خوانده است ،
و هر کس آن را سه بار بخواند کلّ قرآن را خوانده است .
یا علی ! هر کس تو را در قلبش دوست داشته باشد ثواب یک سوم امّت (مسلمانان) را دارد،
و هر کس در قلبش تو را دوست داشته باشد و با زبانش تو را یاری کند اجر دو سوم این امّت را دارد،
و هر کس تو را در قلبش دوست داشته باشد و با زبانش تو را یاری کند و با شمشیرش تو را کمک کند ثواب (کلّ) این امّت را دارد .
(البرهان فی تفسیر القرآن ج5 ص797)
آنچه خداوند زما طالب است حب علی بن ابی طالب است.
اسراف از نظر قرآن
در قرآن كريم واژه «اسراف» و مشتقات آن مكرر به كار رفته است ولى در بيست و سه مورد لفظ «اسراف» استعمال شده كه در هر مورد، مفهومى ويژه دارد. در غالب موارد، مقصود از اسراف جنبههاى اخلاقى، عقيدتى و تجاوز از حدود الهى است، و تنها در چهار مورد جنبه مالى را شامل مىشود كه با دو آيه «تبذير» شش آيه مى شود.
به آيات زير توجه كنيد:
۱ - كذلك زين للمسرفين ماكانوا يعملون. (يونس /۱۲)
اينگونه براى اسرافكاران اعمالشان زينت داده شده است.
۲ - ولا تطيعوا امر المسرفين. ( شعراء /۱۵)
اطاعت فرمان مسرفان نكنيد.
۳ - ان الله لايهدى من هو مسرف كذاب. (غافر /۲۸)
خداوند اسرافكار دروغگو را هدايت نمىكند.
۴ - و ان فرعون لعال فى الارض و انه لمن المسرفين. ( يونس /۸۳)
و به راستى فرعون برترىجويى (و طغيان) در زمين روا داشت و او از اسرافكاران بود.
اسراف
راغب اصفهانى مىگويد: «السرف تجاوز الحد فى كل فعل يفعله الانسان» ( مفردات راغب، ص۲۳، ماده سرف) اسراف به معنى تجاوز از حد و معيار در هر كارى است كه از انسان سر بزند، گرچه استعمال آن در موارد زيادهروى در انفاق مال بيشتر است و گاهى به خروج از اعتدال در مقدار خرج مال و زمانى هم به چگونگى بذل مال و مورد آن اطلاق مى شود. اما بنا به مفهوم سخن راغب و روح معنى «كل فعل» و بر پايه شواهد فراوان در قرآن و حديث، اسراف به هر گونه تجاوزكارى و زياده روى گفته مى شود و در هر حال اسراف عملى است ممنوع و محكوم، و مورد خشم و انزجار خداوند متعال است و از آن به شدت منع شده است.
خداوند در سوره اعراف مى فرمايد: «كلوا واشربوا ولاتسرفوا انه لايحب المسرفين» ( اعراف /۲۹) بخوريد و بياشاميد و اسراف نكنيد كه خداوند مسرفان را دوست ندارد.