برپایی ایستگاه صلواتی
برپایی ایستگاه صلواتی در مدرسه علمیه امام خمینی ره به مناسبت عید غدیر
برگزاری مراسم ویژه عید غدیر (هم اکنون)
برگزاری مراسم ویژه عید غدیر با حضور بانوان شهرستان باعنوان همایش بانوان ولایی توسط مدرسه علمیه امام خمینی هم اکنون در آستان مقدس امامزاده عمادالدین علیه السلام
مراسم افتتاحیه حوزه های علمیه
حضور طلاب مدرسه علمیه امام خمینی (ره) در مراسم افتتاحیه حوزه های علمیه در مصلی حرم حضرت عبد العظیم علیه السلام
برگزاري كارگاه علمي-پژوهشي
معاون پژوهش مدرسه گفت:
اين كارگاه با حضور حجج الاسلام آقايان نحوي، باقي زاده، سلطاني و معاون پژوهش سركار خانم قاسمي برگزار گرديد.
در اين جلسه موضوعات ارائه شده توسط طلاب پس از بررسي توسط اساتيد محترم به تصويب رسيد و به معاونت پژوهش مدرسه جهت اعلام به طلاب ارائه گرديد. از جمله موضوعات تصويب شده : جايگاه و عوامل كرامت انسان از منظر قرآن و روايات، عيب جويي و راهكارهاي اصلاح آن از ديدگاه قرآن، اصول گفت و گوي موثر در اقناع مخاطب از ديدگاه قرآن، نقش تغذيه در سلامت نفساني انسان، راهكارهاي جذاب سازي دين، راهكارهاي پيشگيري از انحرافات جنسي از ديدگاه اسلام، معيار هاي سنجش دينداران از منظر اسلام بود كه پس از بررسي به تصويب شورا رسيد.
برگزاري جلسه دفاعیه سركار خانم منيره سادات مير آفتابی
جلسه دفاعيه سركار خانم منيره سادات مير آفتابي با موضوع عوامل اخلاقي و اجتماعي اختلافات زوجين و راهكارهاي رفع آن از منظر اسلام با حضور مدير مدرسه ، معاون پژوهش اساتيد داور و راهنما برگزار شد. ايشان در اين جلسه با دفاع از پايان نامه خود نمره 19 را به شرط اصلاح موارد مطرح شده توسط اساتيد كسب نمودند.
برگزاري جلسه هيئت امناء
جلسه هيئت امنا با حضور اعضاء هيئت امنا مدرسه، مدير و معاون مالي برگزار گرديد.
در اين جلسه ضمن بررسي مشكلات مدرسه و گفت و گو پيرامون آن موارد زير در دستور كار قرار گرفت:
حضور شوراي مدرسه و اعضاء هيئت امنا در دفتر امام جمعه شهرستان جهت عرض زيارت قبول به ايشان و بازگشت از حج تمتع
فراهم سازي امكانات مورد نياز مدرسه جهت شروع سال تحصيلي جديد
ايجاد فضاي مناسب جهت برگزاري كلاس هاي طلاب ورودي
تالیفات علامه مجلسی
علامه در عمر ۷۳ ساله خویش، بیش از یکصد کتاب به زبان فارسی و عربی نوشت که تنها یک عنوان آن بحار الأنوار است با ۱۱۰ جلد و عنوان دیگر مرآة العقول با ۲۶ جلد. حدود ۴۰ کتاب نیز به او نسبت داده شدهاست. اولین تألیف علامه را کتاب الأوزان و المقادیر یا میزان المقادیر دانستهاند که در سال ۱۰۶۳ تألیف شدهاست. آخرین تألیف او هم کتاب حقالیقین است مربوط به سال ۱۱۰۹ هجری، یعنی یک سال قبل از درگذشتش.
برخی کتب علامه عبارتاند از:
1. بحار الأنوار، که یک مجموعه بزرگ روایی و تاریخی است و در ضمن آن تفسیر بسیاری از آیات قرآن کریم هم آمدهاست.
2. مرآة العقول، شرح کافی ثقةالاسلام کلینی است در ۲۶ جلد.
برگزاري گراميداشت سالگرد شهادت شهيد حججی
در سالروز شهادت مدافع حرم شهيد حججي ويژه برنامه ختم قرآن در نمازخانه مدرسه كه به نام شهيد بزرگوار شهيد حججي مي باشد بر گزار شد.
در اين برنامه كادر مدرسه با حضور در نمازخانه يك ختم قران جهت شادي روح شهيد هديه نمودند.
اوج محبت
بر اوج محبت علی اوجی نیست
در بحر بجز کرامتش موجی نیست
در کل ممالک و مذاهب به جهان
مانند علی و فاطمه زوجی نیست
سالروز نورانی ترین پیوند هستی مبارک
جشن میلاد امام رضا علیه السلام
به گزارش معاون فرهنگی مدرسه ویژه برنامه میلاد امام رضا علیه السلام در آستان مقدس امامزاده عماد الدین علیه السلام بر گزار شد. در این برنامه ضمن پرداختن به سیره عملی امام رضا علیه السلام توسط سخنران برنامه اجرای تئاتر. مشاعره رضوی .
توزیع بروشور .مسابقه و اهدا جایزه از جمله برنامه های متنوع فرهنگی در مراسم بود که مورد استقبال زائران قرار گرفت.
ایستگاه صلواتی
برپایی ایستگاه صلواتی به مناسبت میلاد امام رضا علیه السلام هم اکنون در مدرسه علمیه امام خمینی (ره )
حضور اعضا هیئت امنا و مسئولین مدرسه علمیه امام خمینی ره در دفترامام جمعه رباط کریم
اعضاهیئت امنا به همراه مدیر و معاونین مدرسه علمیه امام خمینی (ره) در دفتر امام جمعه حضور یافته و انتصاب شایسته حجت الاسلام ترابی را به عنوان امام جمعه جدیدشهرستان رباط کریم تبریک عرض نموده وآمادگی خود را جهت یاری رساندن و کمک به پیشرفت امور فرهنگی و تبلیغی در سطح شهرستان اعلام نمودند.
داستانی شگفت آور از بازدید زیارت امام رضا علیه السلام
آیت الله العظمی سید شهاب الدین مرعشی نجفی (ره) نقل می کنند :
شب اول قبر آيتالله شيخ مرتضی حائری برايش نماز ليلة الدّفن خواندم، همان نمازی که در بين مردم به نماز وحشت معروف است.
بعدش هم يک سوره ياسين قرائت کردم و ثوابش را به روح آن عالم هديه کردم .
چند شب بعد او را در عالم خواب ديدم. حواسم بود که از دنيا رفته است. کنجکاو شدم که بدانم در آن طرف مرز زندگی دنيايي چه خبر است؟!
پرسيدم: آقای حائری، اوضاعتان چطور است؟
آقای حائری که راضی و خوشحال به نظر می آمد، رفت توی فکر و پس از چند لحظه، انگار که از گذشتهای دور صحبت کند شروع کرد به تعريف کردن…
وقتي از خيلي مراحل گذشتيم، همين که بدن مرا در درون قبر گذاشتند، روحم به آهستگي و سبکي از بدنم خارج شد و از آن فاصله گرفت. درست مثل اينکه لباسي را از تنت درآوري. کم کم ديگر بدن خودم را از بيرون و به طور کامل ميديدم. خودم هم مات و مبهوت شده بودم، اين بود که رفتم و يک گوشهاي نشستم و زانوي غم و تنهايي در بغل گرفتم.
ناگهان متوجه شدم که از پايين پاهايم، صداهايي ميآيد. صداهايي رعبآور و وحشتافزا! صداهايی نامأنوس که موهايم را بر بدنم راست ميکرد. به زير پاهايم نگاهي انداختم. از مردمي که مرا تشيع و تدفين کرده بودند خبري نبود. بياباني بود برهوت با افقي بيانتها و فضايي سرد و سنگين و دو نفر داشتند از دور دست به من نزديک ميشدند. تمام وجودشان از آتش بود. آتشي که زبانه ميکشيد و مانع از آن ميشد که بتوانم چشمانشان را تشخيص دهم. انگار داشتند با هم حرف ميزدند و مرا به يکديگر نشان ميدادند. ترس تمام وجودم را فرا گرفت و بدنم شروع کرد به لرزيدن. خواستم جيغ بزنم ولي صدايم در نميآمد. تنها دهانم باز و بسته ميشد و داشت نفسم بند ميآمد. بدجوري احساس بی کسی و غربت کردم
گفتم خدايا به فريادم برس! خدايا نجاتم بده، در اينجا جز تو کسی را ندارم….
همين که اين افکار را از ذهنم گذرانيدم متوجه صدايی از پشت سرم شدم.
صدايی دلنواز، آرامش بخش و روح افزا و زيباتر از هر موسيقی دلنشين!
سرم را که بالا کردم و به پشت سرم نگريستم، نوری را ديدم که از آن بالا بالاهای دور دست به سوی من ميآمد.
هر چقدر آن نور به من نزديکتر ميشد آن دو نفر آتشين عقبتر و عقبتر ميرفتند تا اينکه بالاخره ناپديد گشتند.
نفس راحتي کشيدم و نگاه ديگري به بالاي سرم انداختم. آقايي را ديدم از جنس نور !
نوری چشم نواز و آرامش بخش.
ابهت و عظمت آقا مرا گرفته بود و نميتوانستم حرفي بزنم و تشکري کنم، اما خود آقا که گل لبخند بر لبان زيبايش شکوفا بود سر حرف را باز کرد و پرسيد: آقای حائری! ترسيدی ؟
من هم به حرف آمدم که: بله آقا ترسيدم، آن هم چه ترسي! هرگز در تمام عمرم تا به اين حد نترسيده بودم. اگر يک لحظه ديرتر تشريف آورده بوديد حتماً زهره ترک ميشدم و خدا ميداند چه بلايي بر سر من ميآوردند.
بعد به خودم جرأت بيشتر دادم و پرسيدم: راستي، نفرموديد که شما چه کسي هستيد.
و آقا که لبخند بر لب داشت و با نگاهی سرشار از عطوفت، مهربانی و قدرشناسی به من می نگريستند فرمودند:
من علی بن موسی الرّضا هستم. آقای حائری! شما ۷۰ مرتبه به زيارت من آمديد من هم ۷۰ مرتبه به بازديدت خواهم آمد، اين اولين مرتبهاش بود ۶۹ بار ديگر هم خواهم آمد.
منبع :کرامات امام رضا (ع) از زبان بزرگان نویسنده حسین صبوری .
حب به خدا
رُوِیَ عَن عَلِیِّ اَمیرِالمُومِنینَ عَلَیهِ السَّلامُ قالَ
کَما اَنَّ الشَّمسَ وَ الَّلیلَ لا یَجتَمِعانِ کَذلِکَ حُبُّ اللهِ وَ حُبُّ الدُّنیا لا یَجتَمِعانِ
حضرت امیر المؤمنین علی علیه السلام فرمودند
همان طور که خورشید و شب با یکدیگر جمع نمی شوند، محبّت و دل بستگی به خداوند نیز با محبّت و دل بستگی به دنیا جمع نمی شوند.
شرح حدیث:
خیلی زیبایی در این روایت دیده می شود. انسان اگر بخواهد بفهمد حبّ به خدا دارد یا نه، راهش چیست؟ این امری نیست که هفته ای و ماهی یا سالی یک بار پیش بیاید، بلکه انسان در هر روز چندین بار بر سر دو راهی دنیا و آخرت قرار می گیرد؛ آن هم نه فقط بُعد وجودی او، بلکه تمام ابعاد وجودیش مثل قلب، عقل، اعضاء و جوارح، دست، پا، زبان، گوش، چشم و حتّی خطورات ذهنیّه او مثل دروغ، غیبت، تهمت، مال حرام خواری، نگاه به نامحرم و… انسان ببیند کدام را انتخاب می کند امر الهی را انتخاب می کند که نور است، یعنی محبّت و دوستی به خداوند را، یا این که معصیت را انتخاب می کند که ظلمت و تاریکی و محبّت و دل بستگی به دنیاست؟
نور و ظلمت در یک جا جمع نمی شوند و دل ظرف محبّت خداوند است و دو شیء و دو چیز در او جای نمی گیرد، محبّت و دل بستگی به خداوند یعنی نورانیّت، نشاط، آرامش، برکت، نیکوکاری. و محبّت و دل بستگی به دنیا، یعنی ظلمت، تاریکی، اضطراب، افسردگی، فساد، گناه و معصیت. حالا انسان ببیند در شبانه روز زندگی خود چه چیز را انتخاب می کند؟ این از عمل انسان معلوم می شود. آیا دل را در اختیار صاحب خانۀ با محبت خود و انجام فرامین او قرار داده ایم؟ یا اینکه با نافرمانی، معصیت و گناه صاحب خانه را از دل بیرون کرده به مستأجر و یا بالاتر به غاصبی که محبّت دنیا و شیطان است داده و دل را بیمار کرده ایم؟
انسانی که کارهای شیطانی انجام می دهد و می گوید خدا را دوست دارم، حرفش یک دروغ و فریب شیطان است. او دل را به شیطان تحویل داده است. البته چون خداوند کریم، مهربان و توّاب است، انسان می تواند با توبه و انجام اعمال نیک دل خود را از شیطان پس گرفته و ظرف محبّت خدا کند.
منبع :
غرر الحِکَم و دُرر الکَلِم صفحه ۱۴۱ روایت ۲۵۱۳.
خيانت در زيارت
جناب حاج آقا حسن فرزند مرحوم آيت الله حاج آقا حسين طباطبائی قمی نقل كرد: كه برای معالجه چشم از مشهد به تهران آمده بودم، همان زمان يكی از تجار تهران كه او را می شناختم به قصد زيارت امام هشتم به خراسان رفت.
شبی از شبها در عالم خواب ديدم كه در حرم امام هشتم می باشم و امام روی ضريح نشسته اند، ناگاه ديدم آن تاجر تيری به طرف مقابل امام پرتاب نمود و امام ناراحت شدند. بار دوم از طرف ديگر ضريح تيری به طرف امام پرتاب نمود و حضرت ناراحت شد. بار سوم تير از پشت به جانب امام پرتاب نمود كه اين دفعه امام به پشت افتادند.
من از وحشت از خواب بيدار شدم . معالجه ام تمام شد و می خواستم به خراسان مراجعت نمايم، لكن توقف بيشتری كردم تا آن تاجر از خراسان برگردد و از حالش جويا شوم. از مسافرت برگشت و سوالاتی كردم اما چيزی نفهميدم، تا اينكه خوابم را برايش تعريف كردم.
اشك از چشمانش جاری شد و گفت: روزی وارد حرم امام رضا عليه السلام شدم و طرف پيش رو زنی دست به ضريح چسبانده و من خوشم آمد و دست خود را روی دست او گذاشتم، زن رفت طرف ديگر ضريح، من هم رفتم باز دست خود را بر روی دست او گذاشتم، رفت طرف پشت سر، من هم رفتم، تا دست خود را به ضريح گذاشت، دست خود را روی دست او گذاشتم، از او سوال نمودم كه اهل كجائی. گفت: اهل تهران، با او رفاقت نموده و به تهران آمديم.
منبع: یکصد موضوع، 500_داستان
سید علی اکبر صداقت.