خون بهای شهدا
ﯾﻪ ﺭﻭﺯ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﺑﻪ ﻧﺸﺎﻧﻪ ﺍﻋﺘﺮﺍﺽ ﺗﻠﻮﯾﺰﯾﻮﻥ ﺭﻭ ﺧﺎﻣﻮﺵ ﮐﺮﺩ
ﻋﺮﺍﻗﯽ ﻫﺎ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﻭ ﺑﺮﺩﻧﺶ ﺑﯿﺮﻭﻥ
ﻫﯿﭻ ﮐﺲ ﺍﺯﺵ ﺧﺒﺮ ﻧﺪﺍﺷﺖ …
ﺑﺮﺍ ﺍﺳﺘﺮﺍﺣﺖ ﻣﺎ ﺭﻭ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻥ ﺑﻪ ﺣﯿﺎﻁ ﺍﺭﺩﻭﮔﺎﻩ، ﻭﺍﺭﺩ ﺣﯿﺎﻁ ﮐﻪ ﺷﺪﯾﻢ ﺍﻭﻥ ﺑﺴﯿﺠﯽ ﺭﻭ ﺩﯾﺪﯾﻢ
ﯾﻪ ﭼﺎﻟﻪ ﮐﻨﺪﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻭ ﺗﺎ ﮔﺮﺩﻥ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩﻧﺶ داخل چاله فقط سرش پیدابود
ﺷﺐ ﮐﻪ ﺷﺪ ﺻﺪﺍﯼ ﺍﻟﻠﻪ ﺍﮐﺒﺮ ﻭ ﻧﺎﻟﻪ ﻫﺎﯼ ﺍﻭﻥ ﺑﺴﯿﺠﯽ ﺑﻠﻨﺪ ﺷﺪ
ﻫﻤﻪ ﻧﮕﺮﺍﻧﺶ ﺑﻮﺩﯾﻢ
ﺻﺒﺢ ﮐﻪ ﺷﺪ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﺷﻬﯿﺪ ﺷﺪﻩ،
ﺧﯿﻠﯽ ﺩلبندبودیم ﻋﻠﺖ ﻧﺎﻟﻪ ﻭ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﺩﯾﺸﺒﺶ ﺭﻭ ﺑﺪﻭﻧﯿﻢ
ﻭﻗﺘﯽ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻧﮕﻬﺒﺎن ها ﻋﻠﺘﺶ ﺭﻭ ﮔﻔﺖ ﻣﻮ ﺑﻪ ﺗﻨﻤﻮﻥ سیخ ﺷﺪ
ﻣﯽ ﮔﻔﺖ: ﺯﯾﺮ ﺧﺎﮎ ﺍﯾﻦ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﻣﻮﺷﻬﺎﯼ ﺻﺤﺮﺍﯾﯽ ﮔﻮﺷﺖ ﺧﻮﺍﺭ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﻩ
ﻣﻮﺷﻬﺎ ﺣﺲ ﺑﻮﯾﺎﺋﯽ ﻗﻮﯼ ﺩﺍﺭﻥ
ﻭﻗﺘﯽ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺩﻭﺳﺘﺘﻮﻥ ﺷﺪﻥ ﺑﻬﺶ ﺣﻤﻠﻪ ﮐﺮﺩﻥ ﻭ ﮔﻮشت ﺑﺪﻧﺶ ﺭﻭ ﺧﻮﺭﺩﻥ.
ﻋﻠﺖ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﻭ ﻧﺎﻟﻪ ﻫﺎﺵ ﻫﻢ ﻫﻤﯿﻦ ﺑﻮﺩﻩ
ﺻﺒﺢ ﮐﻪ ﺑﺪﻧﺶ ﺭﻭ ﺁﻭﺭﺩﯾﻢ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺗﮑﻪ ﺗﮑﻪ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ..
اینطوری شهید دادیم وحالابعضیمون راحت پای کانالهای ماهواره نشستیم وصحنه های زننده رو تماشا میکنیم وگاهی با خانواده هم همراهی می کنیم وبه بدن نیمه لخت زنان نیگاه میکنیم ونمی دانیم یه روز همان شهيد رو می آرن تا توضیح بده به چه قیمتی چشم خودرواز گناه حفظ کرده و غصه ی دوستان هم اسارتی خود رو داشته و شهادت رو بجون خریده تا خود و دوستانش مبتلا به دیدن صحنه های مبتذل نشن.
محبوب تو کیست؟
هر کس ز ولایت و ولیّ دور شود
همسایه ی دشمن است و منفور شود!
پروانه صفت، گِرد ِعلی میگردیم
تا دیده ی هر فتنه گری کور شود!
*
ما از خم پرجوش ولایت مستیم
عهدی ازلی با ره مولا بستیم
بنگر که وظیفه چیست در این میدان
ما افسر جنگ نرم آقا هستیم
*
پرسید زمن رفیق با تجربه ای
ای بر لب تو ز دوست هر زمزمه ای
محبوب تو کیست؟ بی تأمل گفتم
سید علی حسینی خامنه ای
مایه ی سقوط
گوزنی بر لب آب چشمه ای رفت تا آب بنوشد. عکس خود را در اب دید، پاهایش در نظرش باریک و اندکی کوتاه جلوه کرد. غمگین شد. اما شاخ های بلند و قشنگش را که دید شادمان و مغرور شد. در همین حین چند شکارچی قصد او کردند. گوزن به سوی مرغزار گریخت و چون چالاک میدوید، صیادان به او نرسیدند اما وقتی به جنگل رسید، شاخ هایش به شاخه درخت گیر کردو نمیتوانست به تندی بگریزد. صیادان که همچنان به دنبالش بودند سر رسیدند و او را گرفتند. گوزن چون گرفتار شد با خود گفت: دریغ پاهایم که ازآنها ناخشنود بودم نجاتم دادند،اما شاخ هایم که به زیبایی آن ها می بالیدم گرفتارم کردند !
چه بسا گاهی از چیزهایی که از آنها ناشکر و گله مندیم، پله ی صعودمان باشد و چیزهایی که در رابطه با آنها مغروریم مایه ی سقوطمان …!!!
تو مرواریدی ...
تا بحال به خود اندیشیده ای…؟
به گوهـــــر وجودی ات ؛
به عــزت درونـــﮯ ات ؛
زیــــبایـﮯ کنونـﮯ ات
به مروارید چـﮯ …؟!
اندیشیده ای …
به ارزشش
به زیبایی بودنش ؛
به کمیاب بودنش ؛
محبوب بودنش
اری…
درست فهمیدی !!
تو مرواریدی هستـﮯ زیبا در پوشش چادری زیباتر
مروارید باش تا همیشه محبوب باشی …
نه چون سنگ ساحل در دسترس همگان…
با هر امتحانی چهرهای از ما آشکار میشود
حر بن یزید ریاحی اولین کسی بود که آب را به روی امام بست و اولین کسی شد که خونش را برای او داد.عمر سعد اولین کسی بود که به امام نامه نوشت و دعوتش کرد برای آنکه رهبرشان شود و اولین کسی شد که تیر را به سمت او پرتاب کرد.کی میداند آخر کارش به کجا میرسد؟دنیا دار ابتلاست. با هر امتحانی چهرهای از ما آشکار میشود، چهرهای که گاهی خودمان را شگفتزده میکند. چطور میشود در این دنیا بر کسی خرده گرفت و خود را ندید؟میگویند خداوند داستان ابلیس را تعریف کرد تا بدانی که نمیشود به عبادتت، به تقربت، به جایگاهت اطمینان کنی. خدا هیچ تعهدی برای آنکه تو همان که هستی بمانی، نداده است.
شاید به همین دلیل است که سفارش شده، وقتی حال خوبی داری و میخواهی دعا کنی، یادت نرود عافیت و عاقبت به خیریات را بطلبی.
مراقب باش....
وقتی برای دیگران لقمه بزرگتر از دهانشان باشی
آنها چاره ای ندارند جز آنکه” خردت ” کنند
تا برایشان اندازه شوی
پس مراقب معاشرت هایت باش….
تو خوب باش
انسان هايي هستند که ديوار بلندت را مي بينند
ولي به دنبال همان يک آجر لق ميان ديوارت هستند که ،
تو را فرو بريزند …!
تا تو را انکار کنند …! تا از رويت رد شوند …!
مراقب باش ! دست روزگار هلت ميدهد ؛
ولي قرار نيست تو بيفتي ،
اگر بي تاب نباشي و خودت را به آسمان گره زده باشي ،
اوج مي گيري … به همين سادگي …
تو خوب باش ،
حتي اگر آدم هاي اطرافت خوب نيستند ،
تو خوب باش ،
حتي اگر همه از خوبي هايت سو استفاده کردند
تو خوب باش ،
حتي اگر جواب خوبي هايت را با بدي دادند ،
تو خوب باش ،
همين خوب ها هستند که زمين را براي زندگي زيبا مي کنند
يکي به جرم تفاوت ، تنهاست …
يکي به جرم تنهايي ، متفاوت ..
فرماندهی کل قوا
چشم من و فرمان شما حضرت آقا
جانم سپرت روز بلا حضرت آقا
الحق والانصاف برازنده تان است
فرماندهی کل قوا حضرت آقا
پیوسته دعا کرده ام و خواستم از حق
هرگز نشوم از تو جدا حضرت آقا
من باورم این است تعصب سر جایش
همپایه نداری به خدا حضرت آقا
از شان اباالفضلی تان است که شیطان
افتاده به گرداب فنا حضرت آقا
صداقت
ﺻﺪﺍﻗﺖ، ﯾﮏ ﻫﺪﯾﻪ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﮔﺮﺍﻥ ﻗﯿﻤﺖ ﺍﺳﺖ
ﺁﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻫﺎﯼ ﺍﺭﺯﺍﻥ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺵ
گل نرگس
گل نرگس چه شود،بوسه به پایت بزنم
تابه کی خسته دل از دورصدایت بزنم
گل نرگس نکندمهر،زمن برداری
داغ دیدار رخت رابه دلم بگذاری
اللهم عجل لولیک الفرج
علم و عمل
• رسول اکرم (ص) فرمود : ای اباذر ، در قیامت بدترین مردم نزد پروردگار عالمی است که در جهان از دانش خود عملاً استفاده نکرده و از آن پیروی ننموده است . و در حدیث دیگر فرمود:
لئالی اللخبار ص192
• شدیدترین عذاب در قیامت برای عالمی است که بعلمش عمل ننموده و دانشش، او را بهره مند نکرده است.
مجموعه ی ورّام جلد 1 ص220
رهبر
ما ز سربازان گمنام ولی هستيم و بس …
ما همه جان برکف سيد علی هستيم و بس …
وای اگر رهبر دهد حکم جهاد و جنگ را …
ميکشم من داعش و وهابيه دل سنگ را …
حال ميگويم خدايا با تمام شور و شين …
عاشقم بر نائب مهدی و بر پير خمين …
نوکر رهبرم و دارم فقط من يک ولی …
عبد مولا حيدر و پور گلش سيد علی …
آفتاب
زن نباید زیبایی خود را طوری آشکار کند که مردم مثل مهتاب نگاهش کنند…
بلکه باید مانند آفتاب باشد تا وقتی کسی به جمالش نظر کرد ، چشمش را به زمین بدوزد.
اندکی از دلایل بسیار، فلسفه حرام بودن نگاه به نامحرم
یک سؤال اساسی و یک جواب منطقی
سؤال:
از عالمی سوال شد: چه اشکالی دارد که انسان به جنس مخالف نگاه کند و لذت ببرد؟
پاسخ:
نگاه به حسن جمال جنس مخالف ضررهایی دارد که به طورخلاصه اشاره می شود:
۱- می بینی، می خواهی، به وصالش نمی رسی، دچار افسردگی می شوی!
۲- می بینی، شیفته می شوی، عیب ها را نمی بینی، ازدواج می کنی، طلاق می دهی!
۳- می بینی، دائم به او فکر می کنی، از یاد خدا غافل می شوی، از عبادت لذت نمی بری!
۴- می بینی، با همسرت مقایسه می کنی، ناراحت می شوی، بداخلاقی می کنی!
۵- می بینی، لذت می بری، به این لذت عادت می کنی، چشم چران می شوی، در نظر دیگران خوار می گردی!
۶- می بینی، لذت می بری، حب خدا در دلت کم می شود، ایمانت ضعیف می شود.!
۷- می بینی، عاشق می شوی، از راه حلال نمی رسی، دچار گناه می شوی!
لذا اسلام در یک کلمه می گوید:
نگاهت را از جنس مخالف نگاه دار
هنر مند واقعی را بشناس....
هنر مند واقعی را بشناس….
اگر برخی در خیابان چادرت را که می بینند مزه پرانی می کنند،
اگر وقتی به محیط های هنری و تفریحی میروی با نگاهی تمسخر آمیز نگاهت میکنند،
اگر در میهمانی ها مثل بقیه “راحت” نیستی،
اگر حلال و حرام هنوز برایت مهم است،
اگر حق الناس برایت مهم است،
اگر صدای اذان را که میشنوی، میشتابی به سوی نماز،
اگر حتی از خودکار محل کارت ذره ای برای کارهای شخصی ات استفاده نمی کنی،
اگر از غم یک انسان حتی اگر آن سر دنیا باشد غمگین میشوی،
اگر با همکلاسی های جنس مخالفت گرم نمیگیری،
اگر…
یادت باشد که تو نه “اُمُّلی” و نه متحجر…
تو “هنرمندی"…
هنر تو این است که میتوانی متفاوت باشی…
همرنگ جماعت شدن را که همه بلدند!