درس هاي يك قيام
قدرت اراده مردم و انرژی رها شده از حضور مردم، باوری بود که امام خمینی(ره) به آن ایمان قلبی داشت و می دانست حرکتی که مردم؛ فارغ از قشر و دسته و گروه و حزب، بنیانگذارش باشند با دست مرحمت باریتعالی رویرو شده و به نتیجه خواهد رسید.
حاکمان؛ در هر دوره و زمان، باید بدانند در مقابل خواسته مردم، نمی توان ایستادگی کرد. شاید بتوان با فضا سازی، برای مدتی مردم را فریب داد ولی آنچه در آتی،محقق خواهد شد اراده مردم است.
2- سرکوب مردم، هیچگاه نتیجه بلند مدت، نداشته و ندارد. هرگاه حاکمان، متوسل به زور و سرنیزه شده اند شاید برای مدت کوتاهی، حکومت خود را با خفقان موجود، ادامه داده اند اما در بلند مدت، سرنگون شده اند. ظلم به مردم و کشتار آنان، اثری وضعی دارد که به فاصله اندکی، دامنگیر ظالمان خواهد شد.
مگر می شود مردمی که خود، ذی حق بوده و صاحب ملک و حکومت هستند را با اسلحه، خاموش کرد؟ مگر می شود جوانان پرشور و بیگناه را که آینده ساز کشور هستند به جرم اعلام نظر مخالف، به رگبار بست؟ مگر می شود مردم بی دفاعی که خواهان روشن شدن وضعیت رهبرشان هستند را به گلوله بست؟
حاکمان باید بدانند حکومت، با ظلم پایدار نخواهد بود هرچند جوی خون راه بیندازد. حکومت با قلع و قمع مردم، استحکام نخواهد داشت هرچند زندان ها را پر از افراد بی گناه کنند.
کشتار مردم در روزهای پانزده تا هفده خرداد 42 و ظلم بزرگی که به مردم شد موجبات رویش های جدید و دمیدن روح تازه در کالبد انقلابیون شد و عزم آنان را برای نیل به مقصود، راسخ تر کرد.
3- قیام 15 خرداد نشان داد که نمی توان با عوامفریبی، دوره زمامداری و حکومت را برای مدت طولانی تمدیدکرد. همه می دانند که پس از 15 خرداد و حوادث روزهای قبل و بعد از آن، حکومت مستقر با این واقعه به چه نحوی برخورد کرد. حکومت پهلوی از واقعه 15 خرداد به عنوان واقعه ای که از بیرون مرزها و توسط جمال عبدالناصر حمایت شده است نام می برد.پهلوی ها ابعاد حادثه را کم تر از معمول و تعداد کشتگان را بسیار اندک بیان کردند. وقایع آن روزها را توطئه ای بر ضد حکومت و دسیسه ای برای ایجاد بی ثباتی و ناامنی تبیین کردند و سرانش را خائن معرفی کردند.
اما آیا موفق شدند برای همیشه تاریخ، مردم را فریب دهند؟ حکومتی که تلاش کرد 15 خرداد را محو نماید و وقایع آن را بایکوت خبری نماید نمی دانست همان حادثه، در قلوب مردم، شعله ای را روشن نموده است که آتش آن، پانزده سال پس از واقعه، دودمان پهلوی را به آتش می کشد.15 سال، هیچکس از 15 خرداد نگفت. 15 سال، هیچکس برای 15 خرداد، یادبودی علنی نگرفت. 15 سال، هیچکس در تقویمش، مجاز به یادآوری خاطرات 15 خرداد نبود.اما همین 15 خرداد بود که 22 بهمن را به وجود آورد و حکومتی 2500 ساله را ساقط نمود.
حاکمان در هر دوره و زمان،باید بدانند که نمی توان برای همیشه، مردم را فریب داد. نمی شود با دستور، به آنان متذکر شد که در مورد وقایع، سخن نگویند و تحلیل نکنند.بسیاری از حوادث هستند که به خیال حاکمان، تمام شده تلقی می شوند اما چون جامعه، به صورت مستدل، قانع نشده است و سرکوب گردیده است لذا در خاطر خود، احیای دوباره آن و زنده نمودن اهدافش را روزشماری می کند.حوادثی که ممکن است پانزده سال پس از واقعه، نتیجه بدهد.
4- قیام پانزده خرداد نشان داد با تبعید و حصر رهبران، نمی شود نهضت را به سمت و سوی ایستایی سوق داد. نهضتی که جان و مال و ناموس و دین مردم، حرکت دهنده ی آنست و ایمان به هدف و ایمان به رهبری نهضت، باور و یقین تک تک بانیان آنست با زندانی نمودن پیشوا و تبعید رهبر و حصر او در شهری با فاصله هزاران کیلومتر دورتر، بنا ندارد که متوقف شود. نه می شود ارتباط قیام کنندگان را با رهبر قطع کرد و نه اگر بشود امکان قطع ارتباط برای مدت طولانی، امکان پذیر خواهد بود.
حاکمان باید بدانند جنبشی که بر مبنای ایمان و اراده مردم شکل یافته است را نمی توان با تبعید رهبران و قطع ارتباط با آنان، سرکوب کرد به ویژه در عصر ارتباطات. به تعبیر نواده حضرت روح الله(ره)، ممنوع التصویر کردن و ممنوع السخن کردن، مسخره کردن عاملان این ممنوعیت می باشد.
صفحات: 1· 2