فلسفه احكام الهى (اخلاقى، معنوى)
حكمت 136فلسفه احكام الهى (اخلاقى، معنوى)
وَ قَالَ [عليه السلام] الصَّلَاةُ قُرْبَانُ كُلِّ تَقِيٍّ وَ الْحَجُّ جِهَادُ كُلِّ ضَعِيفٍ وَ لِكُلِّ شَيْءٍ زَكَاةٌ وَ زَكَاةُ الْبَدَنِ الصِّيَامُ وَ جِهَادُ الْمَرْأَةِ حُسْنُ التَّبَعُّلِ .
درود خدا بر او فرمود: نماز موجب نزديكى هر پارسايى به خداست، و حج جهاد هر ناتوان است. هر چيزى زكاتى دارد، و زكات تن، روزه و جهاد زن، نيكو شوهر دارى است.
چهار ارزش برتر (اخلاقى)
حكمت 135چهار ارزش برتر (اخلاقى)
وَ قَالَ [عليه السلام] مَنْ أُعْطِيَ أَرْبَعاً لَمْ يُحْرَمْ أَرْبَعاً مَنْ أُعْطِيَ الدُّعَاءَ لَمْ يُحْرَمِ الْإِجَابَةَ وَ مَنْ أُعْطِيَ التَّوْبَةَ لَمْ يُحْرَمِ الْقَبُولَ وَ مَنْ أُعْطِيَ الِاسْتِغْفَارَ لَمْ يُحْرَمِ الْمَغْفِرَةَ وَ مَنْ أُعْطِيَ الشُّكْرَ لَمْ يُحْرَمِ الزِّيَادَةَ .
قال الرضى و تصديق ذلك كتاب الله قال الله فى الدعاء ادْعُونِى أَسْتَجِبْ لَكُمْ و قال فى الاستغفار وَ مَنْ يَعْمَلْ سُوءاً أَوْ يَظْلِمْ نَفْسَهُ ثُمَّ يَسْتَغْفِرِ اللَّهَ يَجِدِ اللَّهَ غَفُوراً رَحِيماً و قال فى الشكر لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ و قال فى التوبة إِنَّمَا التَّوْبَةُ عَلَى اللَّهِ لِلَّذِينَ يَعْمَلُونَ السُّوءَ بِجَهالَةٍ ثُمَّ يَتُوبُونَ مِنْ قَرِيبٍ فَأُولئِكَ يَتُوبُ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَ كانَ اللَّهُ عَلِيماً حَكِيماً.
درود خدا بر او ، فرمود : كسى را كه چهار چيز دادند ، از چهار چيز محروم نباشد : با دعا از اجابت كردن ، با توبه از پذيرفته شدن ، با استغفار از آمرزش گناه ، با شكرگزارى از فزونى نعمت ها .
سيد رضى مى گويد : (و اين حقيقت مورد تصديق كتاب الهى است كه در مورد دعا گفته است :” مرا بخوانيد تا خواسته هاى شما را بپردازم .” (قرآن كريم ، سورة مؤمن ، آية 60) در مورد استغفار گفته است :"هر آن كه به بدى دست يابد يا بر خود ستم روا دارد و آز پس به درگاه خدا استغفار كند ، خداى را آمرزش گر و مهربان يابد". (قرآن كريم سورة نساء ، آيه 110) در مورد سپاس فرموده است :” بى شك اگر سپاس گزاريد ، نعمت مى افزايم “. ( قرآن كريم ، سورة ابراهيم ، آيه 7) و در مورد توبه فرموده است :” تنها توبه را خداوند از كسانى مى پذيرد كه از سر نادانى به كار زشتى دست مى يابند و تا دير نشده است باز مى گردند ، تنها چنين كسانند كه خداوند در موردشان تجديد نظر مى كند ، كه خدا دانا و حكيم است “.(قرآن كريم ،سوره نساء ، آيه 17).
حقوق دوستان(اخلاقى، اجتماعى)
حكمت 134حقوق دوستان(اخلاقى، اجتماعى)
وَ قَالَ [عليه السلام] لَا يَكُونُ الصَّدِيقُ صَدِيقاً حَتَّى يَحْفَظَ أَخَاهُ فِى ثَلَاثٍ فِى نَكْبَتِهِ وَ غَيْبَتِهِ وَ وَفَاتِهِ .
درود خدا بر او، فرمود: دوست، دوست نيست مگر آن كه حقوق برادرش را در سه جايگاه نگهبان باشد: در روزگار گرفتارى، آن هنگام كه حضور ندارد، و پس از مرگ.
اقسام مردم و دنيا (اخلاقى)
حكمت 133اقسام مردم و دنيا (اخلاقى)
وَ قَالَ [عليه السلام] الدُّنْيَا دَارُ مَمَرٍّ لَا دَارُ مَقَرٍّ وَ النَّاسُ فِيهَا رَجُلَانِ رَجُلٌ بَاعَ فِيهَا نَفْسَهُ فَأَوْبَقَهَا وَ رَجُلٌ ابْتَاعَ نَفْسَهُ فَأَعْتَقَهَا.
درود خدا بر او، فرمود: دنيا گذرگاه عبور است، نه جاى ماندن؛ و مردم در آن دو دسته اند: يكى آن كه خود را فروخت و به تباهى كشاند، و ديگرى آن كه خود را خريد و آزاد كرد.
ضرورت ياد مرگ (اخلاقى)
حكمت 132ضرورت ياد مرگ (اخلاقى)
وَ قَالَ [عليه السلام] إِنَّ لِلَّهِ مَلَكاً يُنَادِى فِى كُلِّ يَوْمٍ لِدُوا لِلْمَوْتِ وَ اجْمَعُوا لِلْفَنَاءِ وَ ابْنُوا لِلْخَرَابِ .
درود خدا بر او، فرمود : خدا را فرشته ايست كه هر روز بانگ مى زند: بزاييد براى مردن، و فراهم آوريد نابود شدن، و بسازيد براى ويران گشتن.
توبيخ الذّام لِلدّْنيا(اخلاقى، اجتماعى)
حكمت 131ـ توبيخ الذّام لِلدّْنيا(اخلاقى، اجتماعى)
درود خدا بر او : (شنيد مردى دنيا را نكوهش مى كند.)
فرمود : 1ـ توبيخ نكوهش كننده دنيا: اى نكوهش كنندة دنيا ، كه به غرور دنيا مغرورى و با باطل هاى ان فريب خوردي! خود فريفته دنيايى و آن را نكوهش مى كنى ؟ آيا تو در دنيا جرمى مرتكب شده اى ؟ يا دنيا به تو جرم كرده است ؟ كى دنيا تو را سرگردان كرد ؟ و در چه زمانى تو را فريب داد ؟ آيا با گورهاى پدرانت كه پوسيده اند ؟ (تو را فريب داد) يا آرامگاه مادرانت كه در زير خاك آرميده اند؟ آيا با دو دست خويش بيماران را درمان كرده اي؟ و آنان را پرستارى كرده در بسترشان خوابانده اى ؟ در خواست شفاى آنان را كدره و از طبيبان داروى آن را ها تقاضا كرده اى ؟ د ران صبحگاهان كه داروى تو به حال آنان سودى نداشت ، و گريه تو فايده نكرد ، و ترس تو آنان را سودى نرساند ، و آنچه مى خواستى به دست نياوردى ، و با نيروى خود نتوانستى مرگ را از آنان دور كنى . دنيا براى تو حال آنان را مثال زد ، و با گورهايشان ، گور خودت را به رْخ تو كشيد.
ادامه مطلب
صفحات: 1· 2
توجه به فنا پذيرى دنيا (اخلاقى، معنوى)
حكمت 130توجه به فنا پذيرى دنيا (اخلاقى، معنوى)
وَ قَالَ [عليه السلام] وَ قَدْ رَجَعَ مِنْ صِفِّينَ فَأَشْرَفَ عَلَى الْقُبُورِ بِظَاهِرِ الْكُوفَةِ يَا أَهْلَ الدِّيَارِ الْمُوحِشَةِ وَ الْمَحَالِّ الْمُقْفِرَةِ وَ الْقُبُورِ الْمُظْلِمَةِ يَا أَهْلَ التُّرْبَةِ يَا أَهْلَ الْغُرْبَةِ يَا أَهْلَ الْوَحْدَةِ يَا أَهْلَ الْوَحْشَةِ أَنْتُمْ لَنَا فَرَطٌ سَابِقٌ وَ نَحْنُ لَكُمْ تَبَعٌ لَاحِقٌ أَمَّا الدُّورُ فَقَدْ سُكِنَتْ وَ أَمَّا الْأَزْوَاجُ فَقَدْ نُكِحَتْ وَ أَمَّا الْأَمْوَالُ فَقَدْ قُسِمَتْ هَذَا خَبَرُ مَا عِنْدَنَا فَمَا خَبَرُ مَا عِنْدَكُمْ ثُمَّ الْتَفَتَ إِلَى أَصْحَابِهِ فَقَالَ أَمَا لَوْ أُذِنَ لَهُمْ فِى الْكَلَامِ لَأَخْبَرُوكُمْ أَنَّ خَيْرَ الزَّادِ التَّقْوَى .
درود خدا بر او، فرمود: ( امام [عليه السلام] وقتى از جنگ صفين برگشت و به قبرستان پشت دروازه كوفه رسيد رو به مردگان كرد.) فرمود:
اى ساكنان خانه هاى وحشت زا، و محله هاى خالى و گورهاى تاريك، اى خفتگان در خاك، اى غريبان، اى تنها شدگان، اى وحشت زدگان، شما پيش از ما رفتيد و ما در پى شما روانيم، و به شما خواهيم رسيد. اما خانه هايتان! ديگران در آن سكونت گزيدند؛ و اما زنانتان! با ديگران ازدواج كردند؛ و اما اموال شما! در ميان ديگران تقسيم شد! اين خبرى است كه ما داريم، حال شما چه خبر داريد؟ (سپس به اصحاب خود رو كرد و فرمود:) بدانيد كه اگر اجازة سخن گفتن داشتند، شما را خبر مى دادند كه، بهترين توشه، تقوا است.
تأثير عوامل زيست محيطى در سلامت (علمى، بهداشتى)
حكمت 129تأثير عوامل زيست محيطى در سلامت (علمى، بهداشتى)
وَ قَالَ [عليه السلام] عِظَمُ الْخَالِقِ عِنْدَكَ يُصَغِّرُ الْمَخْلُوقَ فِى عَيْنِكَ .
درود خدا بر او ، فرمود : بزرگى پروردگار در جانت ، پديده ها را در چشمت كوچك مى نماياند .
تأثير عوامل زيست محيطى در سلامت (علمى، بهداشتى)
حكمت 128تأثير عوامل زيست محيطى در سلامت (علمى، بهداشتى)
وَ قَالَ [عليه السلام] تَوَقَّوُا الْبَرْدَ فِى أَوَّلِهِ وَ تَلَقَّوْهُ فِى آخِرِهِ فَإِنَّهُ يَفْعَلُ فِى الْأَبْدَانِ كَفِعْلِهِ فِى الْأَشْجَارِ أَوَّلُهُ يُحْرِقُ وَ آخِرُهُ يُورِقُ .
درود خدا بر او، فرمود: در آغاز سرما خود را بپوشانيد، و در پايانش آن را در يابيد، زيرا با بدن ها همان مى كند كه با برگ درختان خواهد كرد: آغازش مى سوزاند، و پايانش مى روياند.
نكوهش از سستى در عمل (اخلاقى)
حكمت 127نكوهش از سستى در عمل (اخلاقى)
وَ قَالَ [عليه السلام] مَنْ قَصَّرَ فِى الْعَمَلِ ابْتُلِيَ بِالْهَمِّ وَ لَا حَاجَةَ لِلَّهِ فِيمَنْ لَيْسَ لِلَّهِ فِى مَالِهِ وَ نَفْسِهِ نَصِيبٌ .
درود خدا بر او ، فرمود : آن كس كه در عمل كوتاهى كند ، دچار اندوه گردد ، و آن را كه از مال و جانش بهره اى در راه خدا نباشد خدا را به او نياز نيست.
شگفتى ضد ارزش ها (اخلاقى،اجتماعى،اعتقادى)
حكمت 126شگفتى ضد ارزش ها (اخلاقى،اجتماعى،اعتقادى)
وَ قَالَ [عليه السلام] عَجِبْتُ لِلْبَخِيلِ يَسْتَعْجِلُ الْفَقْرَ الَّذِى مِنْهُ هَرَبَ وَ يَفُوتُهُ الْغِنَى الَّذِى إِيَّاهُ طَلَبَ فَيَعِيشُ فِى الدُّنْيَا عَيْشَ الْفُقَرَاءِ وَ يُحَاسَبُ فِى الْآخِرَةِ حِسَابَ الْأَغْنِيَاءِ وَ عَجِبْتُ لِلْمُتَكَبِّرِ الَّذِى كَانَ بِالْأَمْسِ نُطْفَةً وَ يَكُونُ غَداً جِيفَةً وَ عَجِبْتُ لِمَنْ شَكَّ فِى اللَّهِ وَ هُوَ يَرَى خَلْقَ اللَّهِ وَ عَجِبْتُ لِمَنْ نَسِيَ الْمَوْتَ وَ هُوَ يَرَى الْمَوْتَى وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَنْكَرَ النَّشْأَةَ الْأُخْرَى وَ هُوَ يَرَى النَّشْأَةَ الْأُولَى وَ عَجِبْتُ لِعَامِرٍ دَارَ الْفَنَاءِ وَ تَارِكٍ دَارَ الْبَقَاءِ .
درود خدا بر او ، فرمود : در شگفتم از بخيل : به سوى فقرى مى شتابد كه از آن مى گريزد ، و سرمايه اى را از دست مى دهد كه براى آن تلاش مى كند در دنيا چون تهيدستان زندگى مى كند ، اما در آخرت چون سرمايه داران محاكمه مى شود . و در شگفتم از متكبرى كه ديروز نقطه اى بر ارزش ، و فردا مردارى گنديده خواهد بود ؛ و در شگفتم از آن كس كه آفرينش پديده ها را مى نگرد و در وجود خدا ترديد دارد! و در شگفتم از آن كس كه مردگان را مى بيند و مرگ را از ياد برده است ، و در شگفتم از آن كس كه پيدايش دوباره را انكار مى كند در حالى كه پيدايش آغازين را مى نگرد و در شگفتم از آن كس كه خانه نابودشدنى ، را آباد مى كند اما جايگاه هميشگى را از ياد برده است.
امام و شناساندن اسلام(معنوي، اعتقادى)
حكمت 125 امام و شناساندن اسلام(معنوي، اعتقادى)
وَ قَالَ [عليه السلام] لَأَنْسُبَنَّ الْإِسْلَامَ نِسْبَةً لَمْ يَنْسُبْهَا أَحَدٌ قَبْلِى الْإِسْلَامُ هُوَ التَّسْلِيمُ وَ التَّسْلِيمُ هُوَ الْيَقِينُ وَ الْيَقِينُ هُوَ التَّصْدِيقُ وَ التَّصْدِيقُ هُوَ الْإِقْرَارُ وَ الْإِقْرَارُ هُوَ الْأَدَاءُ وَ الْأَدَاءُ هُوَ الْعَمَلُ.
درود خدا بر او، فرمود: اسلام را چنان مى شناسانم كه پيش از من كسى آنگونه معرفى نكرده باشد. اسلام همان تسليم در برابر خدا و تسليم همان يقين داشتن و يقين اعتقاد راستى، و باور راستين همان اقرار درست و اقرار درست انجام مسئوليت ها، و انجام مسئوليت ها همان عمل كردن به احكام دين است.
روانشناسى زن و مرد (علمى، اخلاقى)
حكمت 124 روانشناسى زن و مرد (علمى، اخلاقى)
وَ قَالَ [عليه السلام] غَيْرَةُ الْمَرْأَةِ كُفْرٌ وَ غَيْرَةُ الرَّجُلِ إِيمَانٌ .
درود خدا بر او ، فرمود : غيرت زن ، كفر آور ، و غيرت مرد نشانة ايمان اوست .
الگوهاى كامل انسانيت (اخلاقى)
حكمت 123الگوهاى كامل انسانيت (اخلاقى)
وَ قَالَ [عليه السلام] طُوبَى لِمَنْ ذَلَّ فِى نَفْسِهِ وَ طَابَ كَسْبُهُ وَ صَلَحَتْ سَرِيرَتُهُ وَ حَسُنَتْ خَلِيقَتُهُ وَ أَنْفَقَ الْفَضْلَ مِنْ مَالِهِ وَ أَمْسَكَ الْفَضْلَ مِنْ لِسَانِهِ وَ عَزَلَ عَنِ النَّاسِ شَرَّهُ وَ وَسِعَتْهُ السُّنَّةُ وَ لَمْ يُنْسَبْ إلَى الْبِدْعَةِ .
قال الرضى أقول و من الناس من ينسب هذا الكلام إلى رسول الله ص و كذلك الذى قبله .
درود خدا بر او ، فرمود : خوشا به حال آن كس كه خود را كوچك مى شمارد ، و كسب و كار او پاكيزه است ، و جانش پاك ، و اخلاقش نيكوست ، مازاد بر مصرف زندگى را در راه خدا بخشش مى كند ، و زبان را از زياده گويى باز مى دارد و آزار او به مردم نمى رسد و سنّت پيامبر (ص) او را كفايت كرده ، بدعتى در دين خدا نمى گذارد .( برخى حكمت 123 و 122 را از پيامبر (ص) نقل كرده اند.)
عبرت از مرگ ياران(اخلاقى، اجتماعى)
حكمت 122عبرت از مرگ ياران(اخلاقى، اجتماعى)
وَ تَبِعَ جِنَازَةً فَسَمِعَ رَجُلًا يَضْحَكُ فَقَالَ كَأَنَّ الْمَوْتَ فِيهَا عَلَى غَيْرِنَا كُتِبَ وَ كَأَنَّ الْحَقَّ فِيهَا عَلَى غَيْرِنَا وَجَبَ وَ كَأَنَّ الَّذِى نَرَى مِنَ الْأَمْوَاتِ سَفْرٌ عَمَّا قَلِيلٍ إِلَيْنَا رَاجِعُونَ نُبَوِّئُهُمْ أَجْدَاثَهُمْ وَ نَأْكُلُ تُرَاثَهُمْ كَأَنَّا مُخَلَّدُونَ بَعْدَهُمْ ثُمَّ قَدْ نَسِينَا كُلَّ وَاعِظٍ وَ وَاعِظَةٍ وَ رُمِينَا بِكُلِّ فَادِحٍ وَ جَائِحَةٍ .
درود خدا بر او : (در پى جنازه اى مى رفت و شنيد كه مردى مى خندد.)
فرمود : گويى مرگ بر غير ما نوشته شده ، و حق بر غير ما واجب گرديد ، و گويا اين مردگان مسافرانى هستند كه به زودى باز مى گردند ، در حالى كه بدن هايشان را به گورها مى سپاريم ، و ميراثشان را مى خوريم . گويا ما پس از مرگ آنان جاودانه ايم !!! آيا چنين است ، كه اندرز هر پند دهنده اى از زن و مرد را فراموش مى كنيم و در حالى كه نشانة تيرهاى بلا و آفات قرار گرفته ايم ؟