شهادت امام حسن علیه السلام
امام حسن مجتبی علیه السلام در 28 صفر سال پنجاه هجری در سن 47 سالگی به دستور معاویه بن ابی سفیان و به دست جعده دختر اَشْعَثِ بنِ قِیس مسموم شد و بر اثر همان زهر به شهادت رسید و در قبرستان بقیع (واقع در مدینه) به خاک سپرده شد.
مسموم شدن امام حسن علیه السلام توسط جعده
حکومت اموی پس از تحمیل صلح بر امام حسن علیه السلام گرچه به بسیاری از اهداف خود رسیده بود، ولی هم چنان وجود امام حسن علیه السلام مانع از به اجرا درآوردن برخی از نیّات پلید آنان بود. از جمله اهدافی که معاویه دنبال می کرد تعیین جانشین برای خود بود. وی از اجرای این تصمیم که برخلاف مفاد صلح نامه او با امام حسن علیه السلام بود وحشت داشت و می دانست که اگر در زمان حیات آن حضرت به چنین کاری دست بزند، بدون شک با مخالفت شدید حسن بن علی علیه السلام روبه رو خواهد شد.
شهادت امام حسن علیه السلام
امام حسن علیه السلام نخستين فرزند امام علی علیه السلام و حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها است كه در نيمه ماه مبارك رمضان سال سوم هجرى قمرى در مدينه منوره ديده به جهان گشود و با تولد خويش، در جدش پيامبر صلی الله علیه و آله و ساير اهل بيت علیهم السلام شادى و نشاط ويژه اى پديد آورد.
امام حسن علیه السلام بنا به روايت شيعه و اهل سنت، شبيه ترين انسان ها به رسول خدا صلی الله علیه و آله بود و در اين باره گفته شده است: و كان الحسن اشبه النّاس برسول اللّه صلی الله علیه و آله خلقاً و هَدياً وَ سؤدداً؛ حسن از جهت سيما، روش و رهبرى از همه بيشتر به رسول خدا صلی الله علیه و آله شباهت داشت.[۱]
کرامت نفس
پیامبر اکرم بزرگترین و کاملترین نمونه کرامت نفس است
قاضی عیاض در کتاب «الشفاء» گوید:
روایت شده مشرکین در جنگ احد، دندان رباعی حضرت را شکستند. پیشانی ایشان نیز شکسته شد. این مسئله خیلی بر اصحاب و یاران پیامبر گران آمد. گفتند: ای رسول خدا آنها را لعن و نفرین کنید!
حضرت ختمی مرتبت پیامبر رحمت فرمودند:
من برای نفرین و لعن برانگیخته نشدم بلکه برای “دعوت و رحمت” مبعوث شده ام.
علت قیام امام حسین(ع) قیام وصلح امام حسن (ع)
از زبان شهید مطهری
به طور کلی تاریخ اسلام نشان مىدهد که براى امام و پیشواى مسلمین، در یک شرایط خاصى جایز و احیانا لازم و واجب است که قرار داد «صلح» امضاء کند، همچنان که پیغمبر اکرم رسما این کار را در موارد مختلف انجام داد؛ هم با اهل کتاب در یک مواقع معینى قرار داد صلح امضا کرد و حتى با مشرکین قرار داد صلح امضا کرد و در مواقعى هم البته مىجنگید.
این مطلب معقول نیست که بگوییم یک دین یا یک سیستم (هر چه مىخواهید اسمش را بگذارید) اگر قانون جنگ را مجاز مىداند معنایش این است که آن را در تمام شرایط لازم مىداند و در هیچ شرایطى صلح و به اصطلاح همزیستى، یعنى متارکه جنگ را جایز نمىداند کما اینکه نقطه مقابلش هم غلط است که یک کسى بگوید: به طور کلى اساساً ما دشمن جنگ یا طرفدار صلح هستیم. اى بسا جنگهایی که مقدمه صلحِ کاملتر است و اى بسا صلحها که زمینه را براى یک جنگ پیروزمندانه، بهتر فراهم مىکند.
زیارت حضرت رحمه للعالمین، محمد مصطفی (ص)
ﺍﻟﺴَّﻼﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚَ ﻳَﺎ ﺭَﺳُﻮﻝَ ﺍﻟﻠَّﻪِ ﻭَ ﺭَﺣْﻤَﺔُ ﺍﻟﻠَّﻪِ ﻭَ ﺑَﺮَﻛَﺎﺗُﻪُ ﺍﻟﺴَّﻼﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚَ ﻳَﺎ ﻣُﺤَﻤَّﺪَ ﺑْﻦَ ﻋَﺒْﺪِ ﺍﻟﻠَّﻪِ ﺍﻟﺴَّﻼﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚَ ﻳَﺎ ﺧِﻴَﺮَﺓَ ﺍﻟﻠَّﻪِ ﺍﻟﺴَّﻼﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚَ ﻳَﺎ ﺣَﺒِﻴﺐَ ﺍﻟﻠَّﻪِ ﺍﻟﺴَّﻼﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚَ ﻳَﺎ ﺻِﻔْﻮَﺓَ ﺍﻟﻠَّﻪِ ﺍﻟﺴَّﻼﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚَ ﻳَﺎ ﺃَﻣِﻴﻦَ ﺍﻟﻠَّﻪِ ﺃَﺷْﻬَﺪُ ﺃَﻧَّﻚَ ﺭَﺳُﻮﻝُ ﺍﻟﻠَّﻪِ ﻭَ ﺃَﺷْﻬَﺪُ ﺃَﻧَّﻚَ ﻣُﺤَﻤَّﺪُ ﺑْﻦُ ﻋَﺒْﺪِ ﺍﻟﻠَّﻪِ ﻭَ ﺃَﺷْﻬَﺪُ ﺃَﻧَّﻚَ ﻗَﺪْ ﻧَﺼَﺤْﺖَ ﻟِﺄُﻣَّﺘِﻚَ ﻭَ ﺟَﺎﻫَﺪْﺕَ ﻓِﻲ ﺳَﺒِﻴﻞِ ﺭَﺑِّﻚَ ﻭَ ﻋَﺒَﺪْﺗَﻪُ ﺣَﺘَّﻰ ﺃَﺗَﺎﻙَ ﺍﻟْﻴَﻘِﻴﻦُ ﻓَﺠَﺰَﺍﻙَ ﺍﻟﻠَّﻪُ ﻳَﺎ ﺭَﺳُﻮﻝَ ﺍﻟﻠَّﻪِ ﺃَﻓْﻀَﻞَ ﻣَﺎ ﺟَﺰَﻯ ﻧَﺒِﻴّﺎ ﻋَﻦْ ﺃُﻣَّﺘِﻪِ ﺍﻟﻠَّﻬُﻢَّ ﺻَﻞِّ ﻋَﻠَﻰ ﻣُﺤَﻤَّﺪٍ ﻭَ ﺁﻝِ ﻣُﺤَﻤَّﺪٍ ﺃَﻓْﻀَﻞَ ﻣَﺎ ﺻَﻠَّﻴْﺖَ ﻋَﻠَﻰ ﺇِﺑْﺮَﺍﻫِﻴﻢَ ﻭَ ﺁﻝِ ﺇِﺑْﺮَﺍﻫِﻴﻢَ ﺇِﻧَّﻚَ ﺣَﻤِﻴﺪٌ ﻣَﺠِﻴﺪ.
زیارت خاصه امام حسن مجتبی (ع)
السلام علیک یا ابن رسول رب العالمین ، السلام علیک یاابن امیر المومنین السلام علیک یاابن فاطمه الزهراء ، السلام علیک یا حبیب الله ،
السلام علیک یا صفوه الله ، السلام علیک یا أمین الله ، السلام علیک یا حجه الله ،
السلام علیک یا نورالله ، السلام علیک یا صراط الله ، السلام علیک یا بیان حکم الله ،
السلام علیک یا ناصر دین الله ، السلام علیک أیها السید الزکی ،
السلام علیک أیها البر الوفی ، السلام علیک أیها القائم الأمین ،
السلام علیک أیها العالم بالتأویل ، السلام علیک أیها الهادی المهدی ،
السلام علیک أیها الطاهر الزکی ، السلام علیک أیها التقی النقی ، السلام علیک أیها الحق الحقیق ،
السلام علیک أیها الشهید الصدیق ، السلام علیک یا أبا محمد الحسن بن علی و رحمه الله و برکاته
اثبات شهادت حضرت رسول از آیه قرآن
( فإِنْ مَاتَ أَوْ قُتِلَ)
بسم الله الرحمن الرحیم
ومَا مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَفَإِنْ مَاتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلَى أَعْقَابِكُمْ وَمَنْ يَنْقَلِبْ عَلَى عَقِبَيْهِ فَلَنْ يَضُرَّ اللَّهَ شَيْئًا وَسَيَجْزِي اللَّهُ الشَّاكِرِينَ .
( آل عمران/ ۱۴۴)
و محمد جز فرستاده اى كه پيش از او [هم] پيامبرانى [آمده و] گذشتند نيست آيا اگر او «بميرد يا كشته شود» از عقيده خود برمى گرديد و هر كس از عقيده خود بازگردد هرگز هيچ زيانى به خدا نمى رساند و به زودى خداوند سپاسگزاران را پاداش مى دهد
سبک زندگی امام رضا عليه السلام
چطور ميتوانيم از سبك زندگي امام رضا عليه السلام در شرايط فعلي استفاده كنيم با توجه به درسي كه ايشان به آيندگان دادند.
یکی از بهترین توشههایی که میتوان در این مناسبتهاي مذهبي از زندگی معصومين عليهم السلام فراگرفت، مرور بر اخلاقیات ایشان است که عالمان و محدثان شیعه، با توجه به این امر مهم، در حد توان، به ثبت لحظات حساس زندگی آنان و فرمایشاتشان در این عرصه پرداختهاند.
سبك زندگي ائمه عليهم السلام تاثير بسزايي در پيشبرد زندگي افراد و تكامل جوامع ديني دارد. يكي از معاني و برداشت هايي كه از سبك زندگي مي شود الگوي كنش مرجح است چرا كه انسان در هر كاري كه انجام مي دهد در برابرش امكان و كنش هاي مختلفي وجود داردو انتخاب بهترين كنش به عهده خود شخص است.
سبك زندگی امام رضا عليه السلام
قرآن بزرگترين كتابي است كه مي توان از آن فرازهاي مهم و گسترده اي از سبك زندگي را بدست آورد كه الگوي جامعي را در اختيار انسان قرار مي دهد.پس ازقرآن سيره معصومين راهبر انسانهاست .
سبك زندگي با مفهوم عقل معاش يكسان است يعني همان شيوه زيستن و سيره يعني نوع راه رفتن. يعني عقلي كه به انسان مي گويد چطور بايد زندگي كرد. با سيري در زندگي معصومان عليهم السلام مي توان زندگي مومنانه اي ساخت و شيوه زيستن را مشق كرد. در زندگي امام رضا عليه السلام دو بعد مهم و اساسي وجود دارد كه از همه ابعاد وجودي ايشان بيشتر نمود يافته است . يكي علم والا و جامعيت علمي حضرت بود كه در قالب روايات توحيديو اخلاقي و كلامي و مناظره هاي علمي با نمايندگان اديان و مذاهب مختلف ظهور و بروز كرده و بر همين اساس حضرت را عالم آل محمد (صلوات الله عليه) مي خوانند و ديگري رأفت و مهرباني با عامه مردم به ويژه زير دستان و غلامان و فقرا و مستمندان بود كه برهمين اساس آن حضرت را رئوف مي خواندند.
شهادت پیامبر(ص)
با وجود آنکه بسیاری از توطئه گران به اصرار پیامبر صلی الله علیه و آله و با دستور مستقیم آن حضرت،
در محل استقرار سپاه اسامه حاضرند،
اما از حرکت این لشکر خبری نیست!!
بار دیگر در لشکرگاه جُرف محل استقرار سپاه اعتراض و سر و صدا به پا خاسته است:
چگونه این جوان را فرماندهی مهاجران اول و پیشتاز در اسلام قرار داده اند؟!
برخی به اعتراض صدا را بلند می کنند و عده ای دیگر به دفاع از اسامه سخن میگویند ..
شهادت رسول خدا (ص)
روز یکشنبه ۲۷صفر سال ۱۱هجری قمری، و شهادت رسول خدا (ص)
در صبحگاه، رسول خدا صلی الله علیه و آله, قِیس بن عِباده و حَبّاب بن مُنذِر را مامور میسازند تا با گروهی از انصار سپاه اسامه را حرکت دهند؛
این گروه مأمورند تا سپاه را همراهی کنند و خبر قطعی حرکت و خروج سپاه از مدینه را به رسول خدا صلی الله علیه و آله برسانند…
چندی بعد اسامه و سربازانش حرکت میکنند…
قیس و حباب به نزد رسول خدا بر میگردند تا خبر حرکت را به ایشان برسانند, پیامبر خدا که به علم غیب آراسته اند به این دو نفر میفرمایند:
تاکید بر زیارت امام در اربعین
اما در خصوص روز اربعین در جلد ۱۴ وسائل الشیعه
این باب را مییابیم: «باب تاکّد استحباب زیارت الحسین (علیهالسّلام) یوم الاربعین من مقتله و هو یوم العشرین من صفر». تاکّد استحباب را که در این جا مطرح است، با آوردن روایاتی بیان میکند. روایت اول از امام حسن عسکری (علیهالسّلام) است که فرمود: «علامات المؤمن خمس، صلاة الخمسین، و زیارت الاربعین، والتختّم فی الیمین، و تعفیر الجبین، و الجهر ببسم الله الرحمن الرحیم»؛
نشانههای انسان مؤمن پنج تاست: پنجاه رکعت نماز روزانه (نمازهای واجب و نافله)، زیارت اربعین، انگشتر به دست راست کردن، پیشانی بر خاک نهادن و بسم الله الرحمن الرحیم را بلند گفتن.
این روایت گرچه مرسل است، ولی بنابر تسامح در ادله سنن و احادیث مَن بلغ در بحث مستحبات، مرسل بودن خبر، ضرری نمیرساند و مشکلی ایجاد نمیکند.
زیارت اربعین در قول علما
شهید اول در کتاب مزار میگوید: «و منها زیارة الاربعین و یوم هو العشرون من صفر»
و کفعمی در دو کتابش «البلد الامین» و المصباح خود همین مطلب را آورده است.در «البلد الامین» مینویسد: «یستحب بالعشرین منه زیارة الحسین (علیهالسّلام) و هی زیارة الاربعین»
و در مصباح نیز همین مطلب را آورده است.
علامه محمدتقی مجلسی (مجلسی اول) در «روضة المتقین» در فضل زیارت سیدالشهدا (علیهالسّلام) در روز اربعین به همین حدیث امام حسن عسکری (علیهالسّلام) تمسک میکند.
محمدباقر مجلسی صاحب بحارالانوار نیز در دو کتاب «بحارالانوار» و «ملاذ الاخیار» نیز چنین آورده است. در بحارالانوار زیارت اربعین را مطرح و تمسک به همین روایت امام عسکری (علیهالسّلام) دارد
و در ملاذ الاخیار (که شرح بر کتاب تهذیب الاحکام است) نیز چنین آورده است.
حسين(علیه السلام) مورد ستايش دوست و دشمن
حسين عليه السلام خصوصيت ويژه اى دارد كه مورد ستايش دوست و دشمن قرار گرفته : معاويه در وصيت به خود يزيد امام را مدح كرده ، پسر سعد در ابياتى امام را ستوده ، قاتلان امام وقتى در مقابل حضرت ايستادند، او را مدح و ثنا گفتند. شمر نيز از امام تعريف و تمجيد كرد، آنگاه كه گفت : تو را مى كشم و علم و يقين دارم كه پدرت بهترين كسان بود.
كسى كه سر مبارك حسين عليه السلام را بر نيزه كرد و پيش پسر زياد آورد، نيز از امام حسين عليه السلام تعريف و ستايش كرد، او گفت : ((ركاب مرا پر از طلا و نقره كن كه من سيد بزرگى را كشته ام . من كسى را كشته ام كه پدر و مادرش بهترين است .))
يزيد نيز در مجلس خودش ، آنگاه كه همسرش هند با سر برهنه و حالتى غمگين بر او وارد شد، حسين را ستود و خطاب به هند گفت : ((برو و بر حسين گريه و زارى كن كه حسين فريادرس قريش است ، پسر زياد در كشتن او شتاب كرد.))
وقتى يزيد مى گويد: ((براى حسين گريه و زارى كنيد، چرا ساكت هستيد.)) پس حال كسانى كه در عزاى سرور جوانان اهل بهشت شيون و زارى نمى كنند، چگونه است ؟!
احكام مخصوص زيارت حسين عليه السلام
در اين باره احكام فراوانى وجود دارد، از جمله اينكه :
هر عملى با وجود خوف و ترس ، وجوب يا استحباب آن ساقط مى شود، اما درباره زيارت امام حسين عليه السلام رواياتى نقل شده است كه خلاف آن را نشان مى دهد. من در اين زمينه به 9 روايت با اسناد معتبر دست يافتم كه در بحار و ديگر منابع آمده است .
معاويه بن وهب از امام صادق عليه السلام نقل كرده است كه آن حضرت فرمود: اى معاويه ! زيارت قبر حسين عليه السلام را به جهت خوف و ترس ، رها نكن . در روايت ديگرى محمد بن مسلم از امام باقر عليه السلام نقل كرده است كه آن حضرت از من سؤ ال كرد: آيا قبر حسين عليه السلام را زيارت كردى ؟