راه بى نيازى (اخلاقى)
حكمت 34راه بى نيازى (اخلاقى)
وَ قَالَ [عليه السلام] أَشْرَفُ الْغِنَى تَرْكُ الْمُنَى .
و درود خدا بر او ، فرمود : بهترين بى نيازى ، ترك آرزوهاست.
اعتدال در بخشش و حسابرسى (اخلاقى ، اجتماعى ، اقتصادى)
حكمت 33اعتدال در بخشش و حسابرسى (اخلاقى ، اجتماعى ، اقتصادى)
وَ قَالَ [عليه السلام] كُنْ سَمْحاً وَ لَا تَكُنْ مُبَذِّراً وَ كُنْ مُقَدِّراً وَ لَا تَكُنْ مُقَتِّراً .
و درود خدا بر او ، فرمود : بخشنده باش اما زياده روى نكن ، در زندگى حسابگر باش اما سخت گير مباش.
ارزش و والايى انجام دهندة كارهاى خير (اخلاقى)
حكمت 32ارزش و والايى انجام دهندة كارهاى خير (اخلاقى)
وَ قَالَ [عليه السلام] فَاعِلُ الْخَيْرِ خَيْرٌ مِنْهُ وَ فَاعِلُ الشَّرِّ شَرٌّ مِنْهُ .
و درود خدا بر او ، فرمود : نيكو كار، از كار نيك بهتر و بدكار از كار بد بدتر است .
اقسام ایمان
حكمت 31معرفة اقسام الايمان
و درود خدا بر او ، فرمود : (از ايمان پرسيدند ، جواب داد)
1ـ شناخت پايه هاى ايمان : ايمان بر چهار پايه استوار است : صبر ، يقين ، عدل و جهاد . صبر نيز بر چهار پايه قرار دارد . شوق ، هراس ، زهد و انتظار. آن كس كه اشتياق بهشت دارد ، شهوت هايش كاستى گيرد ، و آن كس كه از آتش جهنّم مى ترسد ، از حرام دورى مى گزيند ، و آن كس كه در دنيا زهد مى ورزد ، مصيبت را ساده پندارد ، و آن كس كه مرگ را انتظار مى كشد در نيكى ها شتاب مى كند. يقين نيز بر چهار پايه استوار است : بينش زيركانه ، دريافت حكيمانة واقعيت ها ، پند گرفتن از حوادث روزگار ، و پيمودن راه درست پيشينيان . پس آن كس كه هوشمندانه به واقعيت ها نگريست ، حكمت را آشكارا بيند ، و آن كه حكمت را آشكارا ديد ، عبرت آموزى را شناسد ، و آن كه عبرت آموزى شناخت گويا چنان است كه با گذشتگان مى زيسته است . و عدل نيز بر چهار پايه بر قرار است : فكرى ژرف انديش ، دانشى عميق و به حقيقت رسيده ، نيكو داورى كردن و استوار بودن در شكيبايى .
ادامه مطلب
صفحات: 1· 2
پرهيز از غفلت زدگى (اخلاقى ، اعتقادى)
حكمت 30پرهيز از غفلت زدگى (اخلاقى ، اعتقادى)
وَ قَالَ [عليه السلام] الْحَذَرَ الْحَذَرَ فَوَاللَّهِ لَقَدْ سَتَرَ حَتَّى كَأَنَّهُ قَدْ غَفَرَ .
و درود خدا بر او ، فرمود : هشدار ! هشدار ! به خدا سوگند ، چنان پرده پوشى كرده كه پندارى تو را بخشيده است !
ضرورت ياد مرگ(اخلاقى)
حكمت 29ضرورت ياد مرگ(اخلاقى)
وَ قَالَ [عليه السلام] إِذَا كُنْتَ فِى إِدْبَارٍ وَ الْمَوْتُ فِى إِقْبَالٍ فَمَا أَسْرَعَ الْمُلْتَقَى .
و درود خدا بر او ، فرمود : هنگامى كه تو زندگى را پْشت سر مى گذارى و مرگ به تو روى مى آورد، پس ديدار با مرگ چه زود خواهد بود .
برترين پارسايي (اخلاقى ، معنوى)
حكمت 28 برترين پارسايي (اخلاقى ، معنوى)
وَ قَالَ [عليه السلام] أَفْضَلُ الزُّهْدِ إِخْفَاءُ الزُّهْدِ .
و درود خدا بر او ، فرمود : برترين زهد ، پنهان داشت زهد است !
روش درمان دردها (بهداشتى ، درمانى)
حكمت 27روش درمان دردها (بهداشتى ، درمانى)
وَ قَالَ [عليه السلام] امْشِ بِدَائِكَ مَا مَشَى بِكَ .
و درود خدا بر او ، فرمود : با درد خود بساز ، چندان كه با تو سازگار است .
رفتار شناسى ( و نقش روحيات در تن آدمى )(علمى،اخلاقى)
حكمت 26رفتار شناسى ( و نقش روحيات در تن آدمى )(علمى،اخلاقى)
وَ قَالَ [عليه السلام] مَا أَضْمَرَ أَحَدٌ شَيْئاً إِلَّا ظَهَرَ فِى فَلَتَاتِ لِسَانِهِ وَ صَفَحَاتِ وَجْهِهِ .
و درود خدا بر او ، فرمود : كسى كه چيزى را در دل پنهان نكرد جز آن كه در لغزش هاى زبان و رنگ رخسارش ، آشكار خواهد گشت.
ترس از خدا در فزونى نعمت ها (اخلاقى)
حكمت 25ترس از خدا در فزونى نعمت ها (اخلاقى)
وَ قَالَ [عليه السلام] يَا ابْنَ آدَمَ إِذَا رَأَيْتَ رَبَّكَ سُبْحَانَهُ يُتَابِعُ عَلَيْكَ نِعَمَهُ وَ أَنْتَ تَعْصِيهِ فَاحْذَرْهُ .
و درود خدا بر او ، فرمود : اى فرزند آدم ! زمانى كه خدا را مى بينى كه انواع نعمت ها را به تو مى رساند تو در حالى كه معصيت كارى ، بترس.
روش يارى كردن مردم (اخلاقى ، اجتماعى)
حكمت 24روش يارى كردن مردم (اخلاقى ، اجتماعى)
وَ قَالَ [عليه السلام] مِنْ كَفَّارَاتِ الذُّنُوبِ الْعِظَامِ إِغَاثَةُ الْمَلْهُوفِ وَ التَّنْفِيسُ عَنِ الْمَكْرُوبِ .
و درود خدا بر او ، فرمود : از كفّاره گناهان بزرگ ، به فرياد مردم رسيدن ، و آرام كردن مصيبت ديدگان است.
ضرورت عمل گرايى (اخلاقى ، اجتماعى)
حكمت 23ضرورت عمل گرايى (اخلاقى ، اجتماعى)
وَ قَالَ [عليه السلام] مَنْ أَبْطَأَ بِهِ عَمَلُهُ لَمْ يُسْرِعْ بِهِ نَسَبُهُ .
و درود خدا بر او ، فرمود : كسى كه كردارش او را به جايى نرساند ، افتخارات خاندانش او را به جايى نخواهد رسانيد.
روش گرفتن حق (اخلاقى ، سياسى)
حكمت 22روش گرفتن حق (اخلاقى ، سياسى)
وَ قَالَ [عليه السلام] لَنَا حَقٌّ فَإِنْ أُعْطِينَاهُ وَ إِلَّا رَكِبْنَا أَعْجَازَ الْإِبِلِ وَ إِنْ طَالَ السُّرَى .
قال الرضى و هذا من لطيف الكلام و فصيحه و معناه أنا إن لم نعط حقنا كنا أذلاء و ذلك أن الرديف يركب عجز البعير كالعبد و الأسير و من يجرى مجراهما.
و درود خدا بر او ، فرمود : ما را حقّى است اگر به ما داده شود ، و گرنه بر پشت شتران سوار شويم و براى گرفتن آن برانيم هر چند شب رُوى به طول انجامد.
ارزش ها و ضد ارزش ها (اخلاقى)
حكمت 21ارزش ها و ضد ارزش ها (اخلاقى)
وَ قَالَ [عليه السلام] قُرِنَتِ الْهَيْبَةُ بِالْخَيْبَةِ وَ الْحَيَاءُ بِالْحِرْمَانِ وَ الْفُرْصَةُ تَمُرُّ مَرَّ السَّحَابِ فَانْتَهِزُوا فُرَصَ الْخَيْرِ .
و درود خدا بر او ، فرمود: ترس با نا اميدى ، و شرم با محروميت همراه است ، و فرصت ها چون ابرها مى گذرند ، پس فرصت هاى نيك را غنيمت شماريد.
روش برخورد با جوانمردان (اخلاقى ، اجتماعى)
حكمت 20 روش برخورد با جوانمردان (اخلاقى ، اجتماعى)
وَ قَالَ [عليه السلام] أَقِيلُوا ذَوِى الْمُرُوءَاتِ عَثَرَاتِهِمْ فَمَا يَعْثُرُ مِنْهُمْ عَاثِرٌ إِلَّا وَ يَدُ اللَّهِ بِيَدِهِ يَرْفَعُهُ .
و درود خدا بر او ، فرمود : از لغزش جوانمردان در گذيريد، زيرا جوانمردى نمى لغزد جز آن كه دست خدا او را بلند مرتبه مى سازد.