ياد مرگ و آرزوها
حكمت 334ياد مرگ و آرزوها(اخلاقى)
وَ قَالَ [عليه السلام] لَوْ رَأَى الْعَبْدُ الْأَجَلَ وَ مَصِيرَهُ لَأَبْغَضَ الْأَمَلَ وَ غُرُورَهُ .
و درود خدا بر او ، فرمود: اگر بندة خدا اجل و پايان كارش را مى ديد، با آرزو و فريب آن دشمنى مى ورزيد.
روانشناسى مؤمن
حكمت 333روانشناسى مؤمن(علمى، اجتماعى)
وَ قَالَ [عليه السلام] فِى صِفَةِ الْمُؤْمِنِ الْمُؤْمِنُ بِشْرُهُ فِى وَجْهِهِ وَ حُزْنُهُ فِى قَلْبِهِ أَوْسَعُ شَيْءٍ صَدْراً وَ أَذَلُّ شَيْءٍ نَفْساً يَكْرَهُ الرِّفْعَةَ وَ يَشْنَأُ السُّمْعَةَ طَوِيلٌ غَمُّهُ بَعِيدٌ هَمُّهُ كَثِيرٌ صَمْتُهُ مَشْغُولٌ وَقْتُهُ شَكُورٌ صَبُورٌ مَغْمُورٌ بِفِكْرَتِهِ ضَنِينٌ بِخَلَّتِهِ سَهْلُ الْخَلِيقَةِ لَيِّنُ الْعَرِيكَةِ نَفْسُهُ أَصْلَبُ مِنَ الصَّلْدِ وَ هُوَ أَذَلُّ مِنَ الْعَبْدِ .
و درود خدا بر او ، فرمود: (در توصيف مؤمن فرمود) شادى مؤمن در چهرة او ، و اندوه وى در دلش پنهان است، سينه اش از هر چيزى فراخ تر ، و نفس او از هر چيزى خوارتر است. برترى جويى را زشت ، و رياكارى را دشمن مى شمارد، اندوه او طولانى ، و همت او بلند است، سكوتش فراوان ، و وقت او با كار گرفته است، شكر گزار و شكيبا و ژرف انديش است. از كسى در خواست ندارد و نرم خو و فروتن است، نفس او از سنگ خارا سخت تر اما در ديندارى از بنده خوارتر است.
مسئوليت رهبري
حكمت 332مسئوليت رهبري (سياسى)
وَ قَالَ [عليه السلام] السُّلْطَانُ وَزَعَةُ اللَّهِ فِى أَرْضِهِ .
و درود خدا بر او ، فرمود: حاكم اسلامى ، پاسبان خدا در زمين اوست.
ارزش اطاعت و بندگى
حكمت 331ارزش اطاعت و بندگى(عبادى، اقتصادى)
وَ قَالَ [عليه السلام] إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ جَعَلَ الطَّاعَةَ غَنِيمَةَ الْأَكْيَاسِ عِنْدَ تَفْرِيطِ الْعَجَزَةِ .
و درود خدا بر او ، فرمود: خداى سبحان طاعت را غنيمت زيركان قرار داد آنگاه كه مردم ناتوان ، كوتاهى كنند.
مسئوليت نعمت ها
حكمت 330مسئوليت نعمت ها(اعتقادى)
وَ قَالَ [عليه السلام] أَقَلُّ مَا يَلْزَمُكُمْ لِلَّهِ أَلَّا تَسْتَعِينُوا بِنِعَمِهِ عَلَى مَعَاصِيهِ .
و درود خدا بر او ، فرمود: حق خدا بر عهدة شما اينكه از نعمت هاى الهى د رگناهان يارى نگيريد.
بى نيازى از عذر خواهى
حكمت 329بى نيازى از عذر خواهى(اخلاقى، اجتماعى)
وَ قَالَ [عليه السلام] الِاسْتِغْنَاءُ عَنِ الْعُذْرِ أَعَزُّ مِنَ الصِّدْقِ بِهِ .
و درود خدا بر او ، فرمود: بى نيازى از عذر خواهى، گرامى تر از عذر راستين است.
وظيفه سرمايه داران
حكمت 328وظيفه سرمايه داران(اقتصادى،اجتماعى)
وَ قَالَ [عليه السلام] إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ فَرَضَ فِى أَمْوَالِ الْأَغْنِيَاءِ أَقْوَاتَ الْفُقَرَاءِ فَمَا جَاعَ فَقِيرٌ إِلَّا بِمَا مُتِّعَ بِهِ غَنِيٌّ وَ اللَّهُ تَعَالَى سَائِلُهُمْ عَنْ ذَلِكَ .
و درود خدا بر او ، فرمود: همانا خداى سبحان روزى فقراء را در اموال سرمايه داران قرار داده است، پس فقيرى گرسنه نمى ماند جز به كاميابى توانگران ، و خداوند از آنان دربارة گرسنگى گرسنگان خواهد پرسيد.
پيروزيهاى دروغين
حكمت 327پيروزيهاى دروغين(سياسى، اخلاقى)
وَ قَالَ [عليه السلام] مَا ظَفِرَ مَنْ ظَفِرَ الْإِثْمُ بِهِ وَ الْغَالِبُ بِالشَّرِّ مَغْلُوبٌ .
و درود خدا بر او ، فرمود: پيروز نشد آن كس كه گناه بر او چيرگى يافت، و آن كس كه با بدى پيروز شد شكست خورده است.
مهلت پذيرش توبه
حكمت 326مهلت پذيرش توبه(معنوى)
وَ قَالَ [عليه السلام] الْعُمُرُ الَّذِى أَعْذَرَ اللَّهُ فِيهِ إِلَى ابْنِ آدَمَ سِتُّونَ سَنَةً .
و درود خدا بر او ، فرمود: عمرى كه خدا از فرزند آدم پوزش را مى پذيرد شصت سال است.
اندوه عزاى محمد بن ابى بكر
حكمت 325اندوه عزاى محمد بن ابى بكر(سياسى)
وَ قَالَ [عليه السلام] لَمَّا بَلَغَهُ قَتْلُ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِى بَكْرٍ .
إِنَّ حُزْنَنَا عَلَيْهِ عَلَى قَدْرِ سُرُورِهِمْ بِهِ إِلَّا أَنَّهُمْ نَقَصُوا بَغِيضاً وَ نَقَصْنَا حَبِيباً .
و درود خدا بر او ، فرمود: (آنگاه كه خبر كشته شدن محمد بن ابى بكر را به او دادند فرمود) همانا اندوه ما بر شهادت او ، به اندازه شادى شاميان است، جز آن كه از آن يك دشمن ، و از ما يك دوست كم شد.
خدا ترس در خلوتگاهها
حكمت 324خدا ترس در خلوتگاهها (اخلاقى، اعتقادى، تربيتى)
وَ قَالَ [عليه السلام] اتَّقُوا مَعَاصِيَ اللَّهِ فِى الْخَلَوَاتِ فَإِنَّ الشَّاهِدَ هُوَ الْحَاكِمُ .
و درود خدا بر او ، فرمود: از نافرمانى خدا در خلوت ها بپرهيزيد، زيرا همان كه گواه است، داورى مى كند.
علل انحراف خوارج
حكمت 323علل انحراف خوارج(سياسى، اعتقادى)
وَ قَالَ [عليه السلام] وَ قَدْ مَرَّ بِقَتْلَى الْخَوَارِجِ يَوْمَ النَّهْرَوَانِ بُؤْساً لَكُمْ لَقَدْ ضَرَّكُمْ مَنْ غَرَّكُمْ فَقِيلَ لَهُ مَنْ غَرَّهُمْ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ فَقَالَ الشَّيْطَانُ الْمُضِلُّ وَ الْأَنْفُسُ الْأَمَّارَةُ بِالسُّوءِ غَرَّتْهُمْ بِالْأَمَانِيِّ وَ فَسَحَتْ لَهُمْ بِالْمَعَاصِى وَ وَعَدَتْهُمُ الْإِظْهَارَ فَاقْتَحَمَتْ بِهِمُ النَّارَ .
و درود خدا بر او ، فرمود: (در جنگ نهروان هنگامى كه از كنار كشتگان خوارج مى گذشت فرمود) واى به حال شما! آن كه شما را فريب داد به شما زيان رساند. پرسيدند چه كسى آنان را فريفت، اى امير المؤمنين [عليه السلام]، در جواب فرمود: شيطان گمراه كننده، و نفسى كه به بدى فرمان مى دهد ، آنان را به آرزوها مغرور ساخت ، و راه گناه را بر ايشان آماده كرد، و به آنان وعدة پيروزى داد ، و سر انجام به آتش جهنم گرفتارشان كرد.
ضرورت تقويت روحية مردم پس از جنگ
حكمت 322ضرورت تقويت روحية مردم پس از جنگ(سياسى، اجتماعى)
وَ رُوِيَ أَنَّهُ [عليه السلام] لَمَّا وَرَدَ الْكُوفَةَ قَادِماً مِنْ صِفِّينَ مَرَّ بِالشِّبَامِيِّينَ فَسَمِعَ بُكَاءَ النِّسَاءِ عَلَى قَتْلَى صِفِّينَ وَ خَرَجَ إِلَيْهِ حَرْبُ بْنُ شُرَحْبِيلَ الشِّبَامِيِّ وَ كَانَ مِنْ وُجُوهِ قَوْمِهِ فَقَالَ [عليه السلام] لَهُ أَ تَغْلِبُكُمْ نِسَاؤُكُمْ عَلَى مَا أَسْمَعُ أَ لَا تَنْهَوْنَهُنَّ عَنْ هَذَا الرَّنِينِ وَ أَقْبَلَ حَرْبٌ يَمْشِى مَعَهُ وَ هُوَ [عليه السلام] رَاكِبٌ فَقَالَ [عليه السلام] ارْجِعْ فَإِنَّ مَشْيَ مِثْلِكَ مَعَ مِثْلِى فِتْنَةٌ لِلْوَالِى وَ مَذَلَّةٌ لِلْمُؤْمِنِ .
و درود خدا بر او ، فرمود: (وقتى امام از جنگ صفين باز مى گشت، به محله شباميان رسيد، او از گريه زنان بر كشتگان جنگ را شنيد، ناگاه حرب بن شُرحبيل شبامى، بزرگ قبيلة شباميان خدمت امام رسيد به او فرمود)
آيا آن گونه كه مى شنوم ، زنان شما بر شما چيره شده اند؟ چرا آنان را از گريه و زارى باز نمى داريد؟ (حرب پياده و امام سوار بر اسب مى رفتند ، به او فرمود) باز گرد، كه پياده رفتن رييس قبيله اى چون تو پشت سر من ، موجب انحراف زمامدار و زبون مؤمن است.
قاطعيت رهبرى در مشورت
حكمت 321قاطعيت رهبرى در مشورت(سياسى، اجتماعى)
وَ قَالَ [عليه السلام] لِعَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْعَبَّاسِ وَ قَدْ أَشَارَ إِلَيْهِ فِى شَيْءٍ لَمْ يُوَافِقْ رَأْيَهُ لَكَ أَنْ تُشِيرَ عَلَيَّ وَ أَرَى فَإِنْ عَصَيْتُكَ فَأَطِعْنِى .
و درود خدا بر او ، فرمود: (عبدالله بن عباس در مسئله اى نظر داد كه امام آن را قبول نداشت و فرمود) بر تو است كه رأى خود را به من بگويى، و من باى پيرامون آن بينديشم ، آنگاه اگر خلاقى نظر تو فرمان دادم بايد اطاعت كني!
روش صحيح پرستيدن
حكمت 320روش صحيح پرستيدن (علمى)
وَ قَالَ [عليه السلام] لِسَائِلٍ سَأَلَهُ عَنْ مُعْضِلَةٍ سَلْ تَفَقُّهاً وَ لَا تَسْأَلْ تَعَنُّتاً فَإِنَّ الْجَاهِلَ الْمُتَعَلِّمَ شَبِيهٌ بِالْعَالِمِ وَ إِنَّ الْعَالِمَ الْمُتَعَسِّفَ شَبِيهٌ بِالْجَاهِلِ الْمُتَعَنِّتِ .
و درود خدا بر او ، فرمود: (شخصى مسئلة پيچيده اى سؤال كرد، فرمود: ) براى فهميدن بپرس ، به براى آزار دادن؛ كه نادان آموزش گيرنده، همانند داناست، و همانا داناى بى انصاف چون نادان بهانه جو است!.