سخن مرگ
سپاس مى گويم او را، بر آنچه بستد و بر آنچه عطا كرد و بر هر احسان كه نمود و بر هر امتحان كه فرمود. از درون هر پنهان آگاه است و هر رازى در نزد او آشكار است به هر چه در دلهاست داناست و هر چه كه چشمان ، دزديده ، در آن نگرند مى داند.
شهادت مى دهم كه خداوندى جز او نيست و محمد (صلى اللّه عليه و آله ) برگزيده و مبعوث از سوى اوست . شهادتى كه در آن نهان و آشكار و دل و زبان موافق باشند.
و از اين خطبه :
به خدا سوگند، سخنى است به جد، نه بازيچه ، سخنى است راست ، نه دروغ و، آن سخن مرگ است ، كه چاووش آن بانگ دعوت خود به گوش همه رسانيد و ساربان خدا خوانش مسافران را با شتاب فراخواند. پس به بسيارى مردمان فريفته نشوى ، كه خود به چشم خود ديدى آن را كه پيش از تو بود، مالها اندوخت و از درويشى برحذر بود و با آرزوى دراز و دور انگاشتن مرگ ، از عاقبت امر ايمن زيست ، چگونه مرگ او را فرو گرفت و از وطنش بركند و بر تخته هاى تابوت نشاند و مردم تابوت او را از يكديگر مى گرفتند و بر دوشها مى نهادند و با سر انگشتان نگه مى داشتند.
آيا آن كسانى را كه آرزوهاى دور و دراز در دل داشتند و بناهاى بلند و استوار برمى آوردند و مال فراوان گرد مى آوردند، ديدى ، كه خانه هايشان گورهايشان شد و هر چه گرد آورده بودند تباه گرديد و اموالشان به ميراث خواران رسيد و زنانشان نصيب ديگران شد؟ نه ياراى آنكه بر حسنات خويش بيفزايند و نه توان آنكه از گناهان پوزش خواهند.
هركس تقوا را شعار قلب خود سازد، در اعمال خير بر ديگران پيشى گيرد و كارش موجب رستگاريش گردد. خيرى را كه از پرهيزگارى حاصل مى كنيد غنيمت شماريد و براى رسيدن به بهشت كارى در خور آن كنيد. زيرا دنيا را نيافريده اند كه سراى جاويدان شما باشد، بلكه گذرگاهى است و بايد از آن توشه برگيريد، براى سرايى كه در آن قرار خواهيد گرفت .
پس براى سفر بشتابيد و مركبان را حاضر آوريد كه زمان جدايى در رسيده است .
صفحات: 1· 2