علت تغيير قبله مسلمانان از مسجد القصي به كعبه چه بوده است؟
2. مرحوم علامه طباطبايي در ذيل همين آيه چنين مي نگارند:
«قبله قرار گرفتن ، خانه اى از خانه ها چون كعبه ، و يا بنائى از بناها چون بيت المقدس ، و يا سنگى از سنگها چون حجر الاسود، كه جزء كعبه است ، از اين جهت نيست كه خود اين اجسام برخلاف تمامى اجسام اقتضاى قبله شدن را دارد، تا تجاوز از آن ، و نپذيرفتن اقتضاى ذاتى آنها محال باشد، و در نتيجه ممكن نباشد كه حكم قبله بودن بيت المقدس دگرگون شود و يا لغو گردد.
بلكه تمامى اجسام و بناها و جميع جهات از مشرق و مغرب و جنوب و شمال و بالا و پائين در نداشتن اقتضاى هيچ حكمى از احكام برابرند، چون همه ملك خدا هستند، هر حكمى كه بخواهد و بهر قسم كه بخواهد و در هر زمان كه بخواهد در آنها مى راند، و هر حكمى هم كه بكند بمنظور هدايت خلق ، و بر طبق مصلحت و كمالاتى است كه براى فرد و نوع آنها اراده مى كند، پس او هيچ حكمى نمي كند مگر به خاطر اين كه بوسيله آن حكم ، خلق را هدايت كند، و هدايت هم نمى كند، مگر بسوى آنچه كه صراط مستقيم و كوتاه ترين راه بسوى كمال قوم و صلاح ايشان است».(ترجمه تفسير الميزان جلد 1 صفحه :479 و 480)
توضيح بيشتر نيازمند توجه به امور زير است:
1. بر اساس آيات و روايات، كعبه از زمان پيدايش زمين مكان مبارك و مورد عنايت بوده است قرآن كريم در اين مورد مي فرمايد: «إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنّاسِ لَلَّذي بِبَكَّةَ مُبارَكًا وَ هُدًى لِلْعالَمينَ؛ در حقيقت نخستين خانهاى كه براى مردم نهاده شده همان است كه در مكه است و مبارك و براى جهانيان هدايت است.» ( آل عمران، 96.) طبق برخي از روايات حضرت آدم(ع) خانه كعبه را بنا كرد و خود بر گرد آن طواف كرد.( فروع كافي، ج 4، ص 198.) بنابراين كعبه اولين معبد جهاني و قديمي ترين مركز توحيد، و قبله همه پيامبران الهي از حضرت آدم(ع) تا حضرت خاتم(ص) بوده است.
لكن به خاطر مصالحي در ابتداي طلوع خورشيد اسلام به طور موقت بيت المقدس به عنوان قبله مسلمين قرار مي گيرد:
2. آزمايش الهي: با توجه به اين كه كعبه متعلق به اعراب ومورد احترامشان بود و آن را سرمايه معنوي نژاد خود مي دانستند و انتظار داشتند كه در آيين اسلام نيز، كعبه به عنوان قبله انتخاب شود و مسلمانان به سوي كعبه نماز بخوانند، نماز خواندن به سوي بيت المقدس مشكل و بر خلاف عادت بود و لذا تعبد و ايمان خاصي را مي طلبيد و مي توانست درجه ايمان و تسليم اعرابي را كه مسلمان مي شدند نشان دهد. يعني در واقع يك امتحان و آزمون براي سنجش مؤمن واقعي از غير مؤمن بود، قرآن كريم با صراحت اين مطلب را بيان مي دارد: «وَ ما جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتي كُنْتَ عَلَيْها إِلاّ لِنَعْلَمَ مَنْ يَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّنْ يَنْقَلِبُ عَلى عَقِبَيْهِ؛ ما آن قبله اي را كه قبلا بر آن بودي (بيت المقدس)، تنها براي اين قرار داديم كه افرادي كه از رسول خدا پيروي مي كنند، از آنها كه به جاهليت باز مي گردند باز شناخته شوند.»(بقره، آيه 143.)
در روايتي از امام عسكري(ع) نيز اين فلسفه بيان شده است: «مردم مكه هواي قبله شدن كعبه را داشتند و خداوند با قبله قرار دادن بيت المقدس امتحانشان كرد، تا معلوم شود چه كسي بر خلاف هواي نفس خود، رسول خدا را پيروي مي كند.»(به نقل از ترجمه الميزان، ج 1، ص 495)
3. كعبه در آن زمان كانون بت هاي مشركان بود، در حالي كه مهم ترين و اولين پيمان دين اسلام مبارزه با بت پرستي و دعوت به پرستش خداي يگانه بود، لذا به مسلمانان دستور داده شد، موقتا به سوي بيت المقدس -پايگاه دين توحيدي و معتقدان به توحيد- نماز گزارند تا از شائبه هر گونه توجه به بت ها مبرا باشند و به اين ترتيب صفوف خود را از مشركين جدا سازند و روح تسليم مطلق در برابر فرمان حق و توحيد را در وجود خود نهادينه كنند اما هنگامي كه به مدينه هجرت كردند و تشكيل حكومت و ملتي دادند و صفوف آنها از ديگران كاملا مشخص گرديد و از امتحان الهي سربلند و پيروز بيرون آمدند ديگر ادامه اين وضع ضرورت نداشت، در اين هنگام به سوي كعبه قديمي ترين مركز توحيد و پر سابقه ترن كانون انبياء باز گشتند.
4. به هر حال حكم قبله قرار گرفتن بيت المقدس از احكام موقتي بود ه با تمام شدن مصالح موقتش آن حكم نيز به پايان رسيد و لذا پيامبر(ص) انتظار مي كشيد كه فرمان تغيير قبله صادر شد تا اين كه در نيمه شعبان سال دوم هجري دستور تغيير قبله نازل شد: «قَدْ نَرى تَقَلُّبَ وَجْهِكَ فِي السَّماءِ فَلَنُوَلِّيَنَّكَ قِبْلَةً تَرْضاها؛(بقره، آيه 144) نگاه هاي انتظار آميز تو را به سوي آسمان (براي تغيير قبله ) مي بينم، اكنون تو را به سوي قبله اي كه از آن خشنود باشي باز مي گردانيم.»
از اين آيه استفاده مي شود كه بيت المقدس قبله موقت مسلمان ها بوده است كه پيامبر(ص) انتظار پايان يافتن آن را مي كشيد.
5. مسدود شدن زبان مخالفان
قرآن كريم يكي از رازهاي بزرگ تغيير قبله را اتمام حجت بر مخالفين اسلام ذكر مي كند: «لِئَلاّ يَكُونَ لِلنّاسِ عَلَيْكُمْ حُجَّةٌ»؛(بقره، آيه 150) يكي از مفسران در توضيح اين آيه مي فرمايد: «اگر قبله تغيير نمي يافت -قطع نظر از مصالح كه در تغيير قبله بود و به آن اشاره شد- زبان مخالفان بر روي مسلمانان باز مي شد، از يك طرف يهود مي گفتند ما در «تورات» خوانده ايم نشانه اين پيامبر نماز خواندن به دو قبله است و اين علامت در او نيست و از سوي ديگر مشركان ايراد مي كردند كه او براي احياي آئين ابراهيم آمده است پس چرا خانه كعبه را كه نخستين خانه توحيد است فراموش كرده است، در اين جا تغيير قبله زبان هر دو را بست.»(مكارم شيرازي، تفسير نمونه، تهران: دارالكتب الاسلاميه، 1364، ج 1،)
صفحات: 1· 2