نویسندگان شهید
فرم در حال بارگذاری ...
کارگاه مقاله نویسی
فرم در حال بارگذاری ...
بازدید از کتابخانه مدرسه
فرم در حال بارگذاری ...
هفته کتاب و وتابخواتی کرسی آزاد اندیشی
فرم در حال بارگذاری ...
هفته کتاب و کتابخوانی
واحد پژوهش به مناسبت هفته کتاب وکتابخوانی طبق هماهنگی وتعامل با معاون پژوهش مدرسه علمیه باقرالعلوم شهر قدس اقدام به بازدید از کتابخانه ان مدرسه وهم اندیشی با موضوع: فرهنگ مطالعه وعلل عدم مطالعه طلاب نمود. در این باز دید ۲۰ تن از طلاب شرکت داشتند . هم اندیشی با شرکت طلاب واساتید دو مدرسه برگزار گردید.
در آخر هر دو مدرسه به رسم یادبود کتابهایی به کتابخانه اهدا نمودند.
فرم در حال بارگذاری ...
مولودی های حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)
فرم در حال بارگذاری ...
میلاد نور مبارک ولادت حضرت پیامبر اکرم (ص) و ولادت حضرت امام جعفر صادق(ع)
ماه فرو ماند از جمال محمد
سرو نباشد به اعتدال محمد
قدر فلک را کمال و منزلتی نیست
در نظر قدر با کمال محمد
میلاد مسعود پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله – اول عام الفیل / ۱۷ ربیع الاول
آخرین پیامبر الهی در 17 ربیع الاوّل از پدری به نام “عبدالله بن عبدالمطلب” و مادری به نام ” آمنه بنت وهب” دیده به جهان گشود و با انوار رخسار و جمال منوّرش، جهان تیره و تاریک، به ویژه عربستان را روشن گردانید. پدرش عبدالله بن عبدالمطلب، پیش از تولد فرزندش محمد(ص)، در حالی که همسرش آمنه، به چنین فرزندی، حامله بود، به همراه سایر بازرگانان قریش، جهت سفر تجاری عازم شام گردید و در بازگشت از شام، در یثرب(مدینه منوّره) بیمار شد و در همان جا درگذشت و توفیق دیدار نوزاد خویش را نیافت. وفات عبدالله، دو ماه و به روایتی هفت ماه پیش از تولد فرزندش حضرت محمد(ص) بود.
...
امّا آمنه، مادر گرامی رسول خدا(ص)، که به تقوا، عفت و پاکیزگی در میان بانوان قریش معروف بود، پس از تولد نور دیدهاش حضرت محمد(ص)، چندان در این دنیای فانی زندگی نکرد. وی، دو سال و چهار ماه و به روایتی شش سال، پس از میلاد رسول خدا(ص)، در بازگشت از یثرب، در مکانی به نام “ابوا” بدرود حیات گفت و در همان مکان مدفون شد. رسول خدا(ص) پس از تولد، در کفالت جدش عبدالمطلب، بزرگ و سید قریش مکه، قرار گرفت. عبدالمطلب جهت شیر دادن نور دیدهاش محمد(ص)، در آغاز وی را به “ثویبه"، آزاد شده ابولهب سپرد ولی پس از مدتی وی را به “حلیمه دختر عبدالله بن حارث سعدیه” واگذار کرد.حلیمه، در ظاهر اگر چه دایه وی بود، ولی در حقیقت به مدت پنج سال از او مراقبت و مادری کرد. پیامبر اسلام(ص) از دوران کودکی دارای دو نام بود. یکی “محمّد” که جد بزرگوارش عبدالمطلب، برای وی برگزید و دیگری “احمد” که مادر ارجمندش آمنه، آن را انتخاب کرده بود. از امام صادق)ع( روایت شد که ابلیس، پس از رانده شدن از رحمت الهی، میتوانست به هفت آسمان رفت و آمد کند و خبرهای آسمانی را گوش دهد، تا این که حضرت عیسی (ع) دیده به جهان گشود، از آن پس، ابلیس از سه آسمان فوقانی ممنوع شد و تنها در چهار آسمان پایینتر، رفت و آمد می کرد.
ولی چون حضرت محمد(ص) به دنیا آمد، ابلیس از تمام آسمانها رانده شد و رفت و آمدش ممنوع گردید و غیر از او، تمامی شیاطین نیز با تیرهای شهاب از آسمان رانده شدند. هم چنین روایت شده است که هنگام ولادت فرخنده حضرت محمد(ص)، ایوان کسری شکاف برداشت و چند کنگره آن فرو ریخت و آتش آتشکده بزرگ فارس خاموش شد؛ دریاچه ساوه خشک گردید؛ بتهای مکه سرنگون شدند؛ نوری از وجود آن حضرت به سوی آسمان بلند شد که شعاع آن فرسنگها را روشن کرد؛ انوشیروان، پادشاه ساسانی ایران و مؤبدان بزرگ دربار وی، خوابهای وحشتناکی دیدند؛ پس از استقرار در زمین، گفت: اَللّهُ أکْبَرُ وَ الْحَمْدُ لِلّهِ کَثیراً، سُبْحانَ اللّهِ بُکْرَهً وَ أصیلاً. گفتنی است که تاریخ نگاران و سیره نویسان شیعه و اهل سنت، با این که در سال و ماه تولد آن حضرت، اتفاق نظر داشته و میگویند که آن حضرت در اوّل عام الفیل، برابر با سال 570 میلادی و در ماه ربیع الاوّل دیده به جهان گشود، ولی درباره روز تولد وی، اختلاف نظر دارند. شیعیان، معتقدند که رسول خدا(ص) در روز جمعه، مصادف با 17 ربیع الاوّل، به دنیا آمد و اهل سنت می گویند که تولد وی، روز دوشنبه دوازدهم ربیع الاوّل بوده است.اما از این که سال تولد پیامبر(ص) را “عام الفیل” می نامند، بدین جهت است که دو ماه و هفده روز پیش از تولد پیامبر)ص، یعنی در نخستین روز محرم سال 570 میلادی، فیل سواران “ابرهه” به مکه هجوم آورده و قصد نابودی کعبه و مسجدالحرام را نمودند ولی با معجزه شگفت الهی سرکوب شدند.
17 ربیع الاول - زادروز فرخنده امام جعفر صادق (ع) - سال 83 هجری قمری
امام جعفر صادق (ع) در روز جمعه، به هنگام طلوع فجر و به روایتی در روز دوشنبه، هفدهم ربیعالاوّل سال 83 قمری دیده به جهان گشود و عالم انسانی را با انوار طیّبه خویش تابناک نمود. پدرش امام محمد باقر)ع ( وی را به نام عموی نیاکانش جعفر طیّار(ع)، “جعفر” نام نهاد. حضرت جعفر بن محمد(ع) دارای یک کنیه معروف به نام “ابوعبدالله” و دو کنیه غیر معروف به نامهای ” ابواسماعیل” و ” ابوموسی” بود. هم چنین، دارای القابی چند بود که معروفترین آنها عبارت است از: صادق، صابر، طاهر و فاضل.
شیعیان و محبّان اهل بیت(ع)وی را به ” صادق آل محمد(ص) ” میشناسند. زیرا آن حضرت، هرگز سخنی جز راست و درست، چیزی نفرمود. پدر ارجمندش ،امام محمد باقر (ع) است که نَسَب وی با دو واسطه به امیر مؤمنان حضرت علی (ع) و با سه واسطه به پیامبر اکرم (ص) منتهی میگردد.
مادر گرامی امام جعفر صادق (ع)، فاطمه، معروف به ” اُمّ فروه” از زنان نیکو سرشت، نیکوکار و نیکورفتار عصر خویش بود. این بانوی باتقوا و متدّین، از جهت فضیلت و منقبت، سرآمد زنان روزگار خود به شمار میآمد و امام صادق(ع) در شأن و مقام وی فرمود: مادرم از زنانی بود که ایمان داشت، تقوا پیشه کرده و نیکوکاری مینمود و خدا، نیکوکاران را دوست دارد.
امام جعفر صادق (ع) به مدت دوازده سال، حیات با برکت جدّ گرامیاش امام زین العابدین (ع) را درک کرد و از مکتب تربیتی و علمی وی بهره وافر یافت. هم چنین، آن حضرت به مدت 32 سال از وجود شریف پدرش امام محمد باقر (ع) برخوردار بود و در تمام رویدادهای مهم در کنار پدر ارجمندش قرار داشت. مدت امامت امام جعفر صادق(ع)، 33 سال و ده ماه (از ذی حجه سال 114 تا 25 شوال سال 148 قمری) بود و در ایّام زندگی با برکت خویش با خلافت غاصبانه چند تن از خلفای اموی و دو تن از خلفای عباسی به شرح ذیل معاصر بود:
1- عبدالملک بن مروان (65 – 86 ق )
2- ولید بن عبدالملک (86 - 96 ق )
3- سلیمان بن عبدالملک (96 – 99)
4- عمر بن عبدالعزیز (99 - 101 ق )
5- یزید بن عبدالملک (101 - 105 ق)
6- هشام بن عبدالملک (105 - 125 ق )
7- ولید بن یزید (125 - 126 ق )
8- یزید بن ولید (126 - 126 ق )
9- مروان بن محمد (126 - 132 ق ) 10
- ابوالعباس سفاح (132 - 136 ق )
11- منصور دوانقی (136 - 158 ق )
فرم در حال بارگذاری ...
میلاد حضرت محمد(صلی الله علیه و آله) و امامصادق (علیه السلام)
فرم در حال بارگذاری ...
ولادت پیامبر اکرم از زبان حضرت آمنه
آمنه می گوید: وقتی زمان زایمانم نزدیک شد، دیدم بال پرندهای سفید بر قلبم کشیده شد و همه ترس و نگرانیها از من دور گردید، نوشیدنی سفید رنگی برای من آوردند و من که تشنه بودم، از آن نوشیدم. نوری مرا در بر گرفت. سپس بانوانی بلند قامت با من سخن گفتند ولی گفتار آنان همانند گفتار انسانها نبود. ناگهان دیدم پارچه ابریشمی سفیدی بین آسمان و زمین را پوشانده است و هاتفی میگوید: «از گرامیترین مردم، او را بگیرید.»
مردانی را دیدم که در آسمان ایستاده بودند و در دستان آنان جامهای آب بود. به شرق و غرب زمین نگاه کردم و پرچمی از سندس (پارچه بافته شده از حریر) دیدم که بر ستونی از یاقوت بین آسمان و زمین در پشت کعبه بر افراشته بود. پس از آن محمد صلی الله علیه و آله و سلم به دنیا آمد در حالی که انگشتان خود را به آسمان بلند کرده بود.
...
ابر سفیدی از آسمان پایین آمد و او را در بر گرفت. گویندهای گفت:« محمد را در شرق و غرب زمین و دریاها گردش دهید تا همگان او را به نام و صورت و عنوان بشناسند.» سپس او را باز گرداندند، و دیدمش که در پارچهای سفیدتر از شیر پیچیده شده بود و زیر او پارچهای بود از ابریشم سبز.
سه کلید از جنس مروارید تازه با او بود. هاتفی میگفت:« کلیدهای یاری (نصرت)، رحمت و نبوت همیشه با اوست.» پس از آن، ابر دیگری او را فرا گرفت و مدتی بیش از بار اول او را با خود برد. شنیدم که گویندهای می گفت:« محمد را در شرق و غرب بگردانید و او را بر جنیان و آدمیان، پرندگان و درندگان نمایش دهید و به او عطا کنید صفای آدم، نازکدلی نوح، دوستی ابراهیم، زبان اسماعیل، کمال یوسف، شادی یعقوب، صدای داود، زهد یحیی و کرم عیسی را.» سپس هاتفی گفت:« همه دنیا در اختیار و قدرت محمد در آمد.»
سپس سه نفر را دیدم که صورت آنان همانند خورشید میدرخشید؛ در دست یکی از آنان جامی نقره ای با مشک بود و در دست دومی ظرف زمرّدین چهارگوشهای بود که در هر گوشه آن مروارید سفیدی قرار داشت. در این وقت هاتفی گفت:« این دنیاست؛ ای حبیب خدا، آن را بگیر.» محمد صلی الله علیه و آله وسلم وسط آن را گرفت.
گویندهای گفت:« محمد صلی الله علیه و آله و سلم کعبه را گرفت.» در دست سومی پارچه ابریشمین سفیدی بود که آن را گشود و از آن مهری خارج کرد که چشم بیننده را به خود جلب می کرد. پس از آن هفت بار از آب همان جام شست و کتف محمد صلی الله علیه و آله وسلم را با آن مهر کرد و آب دهان خود را در دهان مبارک کودک نهاد و او را به سخن گفتن واداشت و چیزهایی گفت که من نفهمیدم، مگر این چند جمله را:« در پناه خدا باشی. من قلب تو را از ایمان و علم و یقین و عقل و شجاعت انباشتم.
تو برترین انسان هستی. آن که از تو پیروی کند سعادتمند است و آن که فرمان تو را نبرد بدبخت.»
این فرشته همان رضوان (نگاهبان بهشت) بود. رفت و پس از مدتی بازگشت و به محمد گفت:« بر تو بشارت باد ای سایه سر بلندی دنیا و آخرت.» سپس نوری از سر محمد صلی الله علیه و آله وسلم تا آسمان درخشید و من کاخهای سرزمین شام را دیدم و در اطراف خود انبوهی از مرغان زیبا را که بالهایشان را گشاده بودند.
منابع:
بحارالانوار، ج15، ص272 — مناقب آل ابیطالب
همان، ص287 — الفضائل
فرم در حال بارگذاری ...
بازدید از کتابخانه باقرالعلوم علیه السلام شهر قدس
به همت معاون پژوهش مدرسه و به مناسبت هفته کتاب و کتاب خوانی بازدید از کتابخانه باقرالعلوم علیه السلام شهر قدس انجام پذیرفت.
این بازدید به منظور هماهنگی و تعامل بیشتر و هم اندیشی در راستای تقویت فرهنگ مطالعه و کتاب خوانی در دو حوزه مذکور صورت گرفت.
در حاشیه این بازدید سرکار خانم فاضله، کبری قاسمی معاون پژوهش مدرسه علمیه امام خمینی(ره) رباط کریم در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری رسا، در اهمیت ترویج فرهنگ مطالعه و کتابخوانی، گفت: در اهمیت کتاب و کتابخوانی همین بس که موجب رشد علمی و معرفی جوامع بشری می شود.
...
وی با بیان اینکه انسان با مطالعه کتاب می تواند نسبت به علوم مختلف آگاه شود، ادامه داد: پیامبراکرم(ص) می فرمایند: طلب دانش بر هر مسلمانی فرض است؛ انسان با مطالعه می تواند از محصولات فکری دیگران بهره ببرد.
قاسمی با تاکید بر اینکه طلاب باید از هر فرصتی برای مطالعه استفاده کنند، ابراز کرد: مباحثه و مطالعه دوشرط اساسی در موفقیت طلاب محسوب می شود بر این اساس طلبه با مطالعه است که می تواند یک مبلغ، پژوهشگر و محقق توانمند در عرصه علوم دینی شود.
معاون پژوهش مدرسه علمیه امام خمینی(ره) رباط کریم ادامه داد: امروز بزرگان حوزوی مانند حجت الاسلام والمسلمین قرائتی که می توان گفت استادی توانمند در عرصه تبلیغ محسوب می شود به طلاب توصیه می کند که از تعطیلات خود بکاهند و به مطالعه مشغول شوند تا در امر تبلیغ موفق باشند.
یادآور می شود در پایان این بازدید طلاب مدرسه علمیه امام خمینی(ره) و مدرسه علمیه باقرالعلوم(ع) به عنوان یادبود تعدای کتاب به کتابخانه هر دو مدرسه علمیه هدیه کردند.
فرم در حال بارگذاری ...
وصیت امام حسن عسکری علیه السلام
امام حسن عسکري عليه السلام چند روز پيش از شهادت، به دوستان خود در مجلسي که چهل تن از ياران وفادارش حضور داشتند و از جمله آنان محمد بن عثمان و معاوية بن حکيم و محمد بن ايوب بودند، بعد از نشان دادن جمال زیبای حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف چنين فرمود:
او - اشاره به حضرت مهدي - بعد از من صاحب و خليفه شماست، او قائمي است، که گردنها منتظرانه، به سوي او کشيده ميشود.
هنگامي که زمين از ستم و ناروا پر شد، خروج ميکند و زمين را از قسط و عدل سرشار ميسازد.
سپس امام حسن عسکري عليه السلام، به شيعيان و تابعينشان وصيتي فرموده که در آن، مکارم اخلاق و تقواي الهي و مصالح عمومي مطرح گرديده ايشان فرموده اند:
...
«اوصيکم بتقوي الله و الورع في دينکم و الاجتهاد_لله و صدق_الحديث و اداء_الامانة الي من ائتمنکم من بر او فاجر و طول_السجود و حسن_الجوار، فبهذا جاء محمد صلي الله عليه و آله و سلم صلوا_في_عشائرهم و الشهدوا_جنائزهم و عودوا_مرضاهم و أدوا_حقوقهم فان الرجل منکم اذا ورع في دينه و صدق في حديثه و ادي الامانة و حسن خلقه مع الناس ( ظاهرا در این موارد عموم همسایگان و مردم از جمله اهل سنت منظور است مخصوصا که روایات از سایر اهل بیت ع با همین مضامین موجود است ) قيل: هذا شيعي فيسرني ذلکاتقو الله و کونوازينا و لاتکونواشينا،
جروا_الينا_کل_مودة و ادفعوا_عنا کل قبيح، فانه ما قيل فينا من حسن فنحن اهله و ما قيل فينا من سوء فما نحن کذلک: لنا_حق في کتاب الله و قرابة من رسول الله و تطهير من الله لا يدعيه احد غيرنا الا کذاب. أکثروا ذکرالله و ذکرالموت و تلاوة_القرآن و الصلاة_علي_النبي صلي الله عليه و آله فان الصلاة علي الرسول الله عشر حسنات،
احفظوا ما وصيتکم به و استودعکم الله و اقرأ عليکم السلام [1] ..
شما را به تقواي الهي سفارش ميکنم و پرهيزگاري در دينتان و اجتهاد براي خدا و سخن راست گفتن و اداي امانت براي کسي که به شما اعتماد کرده است چه آدم خوبي باشد و چه آدم بدي، سجدههاي طولاني داشته و همسايه خوبي باشيد چون محمد صلي الله عليه و آله اين رسالت را آورده است
بين عشاير آنان نماز بخوانيد و در تشييع جنازه آنها شرکت کنيد و مريضهاي آنان را عيادت و حقوق آنها را ادا کنيد. چون اگر يک نفر از شما در دين خود پرهيزگار و سخنش راست باشد و به امانت خيانت نکند و اخلاقش با مردم خوب باشد ميگويند اين مرد شيعه است و اين سخن مرا خوشحال ميکند. از خدا بترسيد و براي اهلبيت زينت باشيد و دوستي را براي ما بياوريد و هر زشتي را از ما دور کنيد.
هر چيز خوبي که درباره ي ما گفته شود درست است ولي همه چيزهاي بدي که درباره ي ما گفته ميشود، ما اهل آن نيستيم. ما در کتاب خدا حقي داريم و اولاد رسول خدا صلي الله عليه و آله هستيم و از سوي خدا مأموريت داريم که مردم را پاکيزه کنيم و هيچ کس غير اين را ادعا نميکند، مگر اين که دروغگو باشد.
خدا و مرگ را زياد ياد کنيد و قرآن را زياد تلاوت کنيد و به پيامبر صلي الله عليه و آله زياد صلوات بفرستيد چون صلوات بر رسول خدا صلي الله عليه و آله ده حسنه دارد.
چيزهايي را که به شما وصيت کردم حفظ کنيد من شما را به خدا ميسپارم و بر شما سلام ميدهم.
منابع :
[1] الحراني، تحف العقول عن آل الرسول، ص 367، چاپ پنجم [ صفحه 183] .
فرم در حال بارگذاری ...
امام حسن عسکری(ع)
??《اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا اَبا مُحَمَّدٍ یا حَسَنَ بْنَ عَلِیِِ(ع) اَیُّهَا الزَّكِىُّ الْعَسْكَرِىُّ یَابْنَ رَسُولِ اللّهِ(ص)》??
امام حسن عسکری(ع)، در سنین کودکی، به همراه پدر بزرگوارشان امام هادی(ع) به اجبار حکمای وقت عباسی به عراق فراخوانده شدند و در سامرا، پایتخت آن روز عباسیان، در منطقه ای نظامی، تحت الحفظ قرار گرفتند.
از این جهت لقب امامین عسکریین به ایشان گفته شد.
منابع در مورد تاریخ شهادت امام حسن عسکری(ع) نوشته اند :
《وَ تُوُفِّيَ لِأَيَّامٍ مَضَتْ مِنْ شَهْرِ رَبِيعٍ اَلْأَوَّلِ سَنَةَ سِتِّينَ وَ مِائَتَيْنِ》
حضرت(ع) چند روز گذشته از ماه ربيع الاول سال ۲۶۰ ه.قمری به شهادت رسيد.(۱)
شیخ صدوق می نویسد :
《وَ اَلْحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ اَلْعَسْكَرِيُّ(ع) قَتَلَهُ اَلْمُعْتَمَدُ بِالسَّمِّ لَعَنَهُ اَللَّهُ》
معتمد عباسی، امام حسن عسکری(ع) را با خوراندن سمّ به شهادت رساند.(۲)
...
هنگام شهادت، از آنجا که امام(ع) یک چهره کاملا شناخته شده در سامرا بود، هنگام شهادت حضرت(ع) سامرا در فضایی از هاله ای از غم و بهتزدگى را فرو رفت.احمد بن عبید الله در روایتى این صحنه را چنین وصف کرده است :
وقتى امام حسن عسکرى(ع) به شهادت رسید، صداى شیون و فریاد همه جا را فرا گرفت.
مردم فریاد مىزدند : ابن الرضا رحلت کرد.
آنگاه براى تدفین آماده شدند، بازار به حال تعطیل درآمد و پدر من (وزیر معتمد عباسى)، بنى هاشم، شخصیتهاى نظامى و قضایى و منشیان و مردم به سوى جنازه هجوم آوردند، آن روز در سامرا قیامتى برپا بود.
شیخ طوسی می نویسد :
سعد بن عبدالله اشعرى مىگويد :
از احمد بن عبيدالله بن خاقان كه مأمور خليفه در شهر قم بود، شندیم که می گفت :
وقتى كه ابو محمّد حسن بن على(ع) مريض شد، پيكى را نزد پدرم فرستاد كه ابن رضا مريض شده است.
پدرم سوار مركب شده و به دار الخلافه رفت و سپس با عجله و همراه با پنج نفر از خادمان خاص و مورد اعتماد خليفه از جمله نحرير برگشت.
به آنها دستور داده بود كه مراقب منزل ابى محمّد باشند و از اخبار و حال ايشان اطلاع حاصل كنند، و دنبال چند نفر از اطبا و كسانى كه اطلاع از طبابت داشتند فرستاد و دستور داد كه به خانه ابى محمّد رفت وآمد كرده و صبح و شب مراقب او باشند.
دو روز كه گذشت خبر رسيد كه ايشان ضعيف شدهاند، پس پدرم سوار شده محضر حضرت(ع) رفت.
با ديدن ايشان به اطبا دستور داد كه بيشتر مراقبت كنند و به نزد قاضى القضات فرستاد و او را حاضر كرده و به او دستور داد كه ده نفر از اصحاب و يارانش انتخاب كرده و به خانه ابى محمّد(ع) بفرستد و به آنها هم دستور داد كه شب و روز مواظب باشند.
《لَمْ يَزَالُوا هُنَاكَ حَتَّى تُوُفِّيَ لِأَيَّامٍ مَضَتْ مِنْ شَهْرِ رَبِيعٍ اَلْأَوَّلِ سَنَةَ سِتِّينَ وَ مِائَتَيْنِ فَصَارَتْ سُرَّ مَنْ رَأَى ضَجَّةً وَاحِدَةً مَاتَ اِبْنُ اَلرِّضَا(ع)》
اين افراد دائما آنجا بودند تا اينكه حضرت(ع) چند روز گذشته از ماه ربيع الاول سال ۲۶۰ ه قمری از دنيا رفته و به شهادت رسيد و شهر سُرّ من رأى يك پارچه فرياد و ناله شد كه ابن الرضا(ع) از دنيا رفت.
《ثُمَّ أَخَذُوا فِي تَهْيِئَتِهِ وَ عُطِّلَتِ اَلْأَسْوَاقُ وَ رَكِبَ أَبِي وَ بَنُو هَاشِمٍ وَ سَائِرُ اَلنَّاسِ إِلَى جَنَازَتِهِ》
سپس، آماده تجهيز و تشييع جنازه امام(ع) شدند، بازارها تعطيل شد، پدرم با بنى هاشم و مردم براى تشييع حضرت(ع) رفتند.(۳)
شیخ طوسی به نقل از ابو سهل می نویسد :
وقتی امام حسن عسکرى(ع) در بستر بیماری ای بعد از مسمومیت ایشان توسط معتمد عباسی، به سراغشان آمده بود و به همان مرض از دنیا رحلت فرمود، خدمتشان رسیدم.
در نزد آن حضرت(ع) بودم که به خادم خود امر فرمود :
《یَا عَقِیدُ! أَغْلِ لِی مَاءً بِمُصْطُکَى》
ای عقید! قدرى آب مصطكى (یک نوع داروی گیاهی) براى من بجوشان!
عقيد هم آب را روى اجاق نهاد، و صقيل(نرگس) مادر امام زمان(ع) آن را به خدمت حضرت(ع) آورد. حضرت كاسه را گرفت و خواست بياشامد، ولى دست مباركش لرزيد و به دندانش خورد، پس ظرف را به زمين نهاد.
سپس به عقید فرمود :
《ادْخُلِ الْبَيْتَ فَإِنَّكَ تَرَى صَبِيّاً سَاجِداً فَأْتِنِي بِهِ》
برو به اندرون كه ميبينى كودكى در سجده است، او را نزد من بياور!
ابو سهل مي گويد :
عقيد گفت :
《فَدَخَلْتُ أَتَحَرَّى فَإِذَا أَنَا بِصَبِيٍّ سَاجِدٍ رَافِعٍ سَبَّابَتَهُ نَحْوَ السَّمَاءِ فَسَلَّمْتُ عَلَيْهِ فَأَوْجَزَ فِي صَلَاتِهِ》
وقتى به اندرون براى جستجوى او رفتم، ديدم كودكى در سجده است و انگشت سبابه خود را به سوى آسمان گرفته است.
من سلام كردم و او نمازش را كوتاه كرد، سپس گفتم :
《إِنَّ سَيِّدِي يَأْمُرُكَ بِالْخُرُوجِ إِلَيْهِ!》
مولایم! شما را مىطلبد كه به خدمتش درآئى! در اين وقت مادرش صقيل آمد و دست او را گرفت و او را نزد پدرش آورد.
ابو سهل گفت :
《فَلَمَّا مَثُلَ الصَّبِيُّ بَيْنَ يَدَيْهِ سَلَّمَ وَ إِذَا هُوَ دُرِّيُّ اللَّوْنِ وَ فِي شَعْرِ رَأْسِهِ قَطَطٌ مُفَلَّجُ الْأَسْنَانِ فَلَمَّا رَآهُ الْحَسَنُ(ع) بَكَى وَ قَالَ :
يَا سَيِّدَ أَهْلِ بَيْتِهِ اسْقِنِي الْمَاءَ! فَإِنِّي ذَاهِبٌ إِلَى رَبِّي وَ أَخَذَ الصَّبِيُّ الْقَدَحَ الْمَغْلِيَّ بِالْمَصْطَكَى بِيَدِهِ ثُمَّ حَرَّكَ شَفَتَيْهِ ثُمَّ سَقَاهُ فَلَمَّا شَرِبَهُ قَالَ هَيِّئُونِي لِلصَّلَاةِ فَطُرِحَ فِي حَجْرِهِ مِنْدِيلٌ فَوَضَّأَهُ الصَّبِيُّ وَاحِدَةً وَاحِدَةً وَ مَسَحَ عَلَى رَأْسِهِ وَ قَدَمَيْهِ》
موقعى كه کودک، خدمت حضرت رسيد، سلام كرد. رنگش همچون درّ (سفيد)، موهاى سرش پيچيده و بافته و ميان دندانهايش باز بود.
وقتى امام حسن عسكرى(ع) او را ديد، گريست و فرمود :
اى آقاى خاندانم! اين آب را به من بده كه من اينك به سوى خداى خود می روم.
کودک، ظرف آب جوش را برداشت و به دهان پدر بزرگوارش نزديك ساخت تا آن را نوشيد.
آن گاه امام حسن عسكرى(ع) فرمود :
مرا آماده نماز كنيد!
کودک حولهاى در دامن امام(ع) پهن كرد و بدين گونه کودک، يك يك اعضای پدر را وضو داد و سر و پاى او را مسح نمود.
آن گاه امام حسن عسكرى(ع) فرمود :
《أَبْشِرْ يَا بُنَيَّ فَأَنْتَ صَاحِبُ الزَّمَانِ وَ أَنْتَ الْمَهْدِيُّ وَ أَنْتَ حُجَّةُ اللَّهِ عَلَى أَرْضِهِ وَ أَنْتَ وَلَدِي وَ وَصِيِّي وَ أَنَا وَلَدْتُكَ وَ أَنْتَ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ(علیهم السلام) وَلَدَكَ رَسُولُ اللَّهِ وَ أَنْتَ خَاتَمُ الْأَوْصِيَاءِ الْأَئِمَّةِ الطَّاهِرِينَ وَ بَشَّرَ بِكَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) وَ سَمَّاكَ وَ كَنَّاكَ وَ بِذَلِكَ عَهِدَ إِلَيَّ أَبِي عَنْ آبَائِكَ الطَّاهِرِينَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى أَهْلِ الْبَيْتِ رَبُّنَا إِنَّهُ حَمِيدٌ مَجِيدٌ وَ مَاتَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ(ع) مِنْ وَقْتِهِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِمْ أَجْمَعِينَ》
اى فرزند! به تو مژده ميدهم كه صاحب الزمان و مهدى و حجت خدا در روى زمين، توئى.
تو فرزند من و جانشين من ميباشى؛ از من متولد شدهاى و تو (م ح م د) فرزند حسن بن على بن محمد بن على بن موسى بن جعفر بن محمد بن على بن حسين بن على بن ابى طالب(ع) مي باشى و هم از نسل پيغمبر و خاتم ائمه طاهرين هستى.
پيغمبر(ص) مژده تو را داده و نام و كنيه تو را تعيين فرموده است.
صلوات خدا بر اهل بيت(ع)، ربنا انه حميد مجيد.
حضرت(ع) اين را فرمود و همان موقع رحلت نمود.(۴)
{وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ}
شعر :
تسلیت ای حجّت ثانی عشر یاین الحسن
زود بود از بهر تو داغ پدر یابن الحسن
قلب بابت از شرار زهر دشمن آب شد
سوخت جسم و جانش از پا تا به سر یابن الحسن
کودک شش ساله بودی بر پدر خواندی نماز
ریختی از چشم خود خون جگر یابن الحسن
زود گرد بی کسی بر ماه رخسارت نشست
زود کردی جامۀ ماتم به بر یابن الحسن
قرن ها چشم تو گریان است بر جدّت حسین
لحظه لحظه ریختی اشک بصر یابن الحسن
طفل بودی پیش چشمت چشم بابا بسته شد
تو نگه کردی و او زد بال و پر یابن الحسن
مخفی از چشم همه، چشم تو بر بابا گریست
سوختی چون شمع سوزان تا سحر یابن الحسن
قرن ها فریاد زهرا مادرت آید به گوش
از مدینه بین آن دیوار و در یابن الحسن
یوسف زهرا بیا با ما بگو آخر چرا
تربت زهراست مخفی از نظر یابن الحسن
ای سرشک چارده معصوم از چشمت روان
ای زده هجر تو بر دل ها شرر یابن الحسن
شاعر : سازگار
منابع :
۱)الغیبه شیخ طوسی، ص۲۱۸
۲)الاعتقادات الامامیه شیخ صدوق، ص۹۹
۳)كمال الدين و تمام النعمه شيخ صدوق، ص۴۳
۴)الغیبه شیخ طوسی، ص۲۷۲
فرم در حال بارگذاری ...
بازدید دکترحاج حسن نوروزی نماینده مجلس شهرستان رباط کریم و بهارستان
جمعه ۱۷ آبان ماه ۹۸
?بازدید دکترحاج حسن نوروزی نماینده انقلابی و ولایتمدار شهرستانهای رباط کریم وبهارستان
از نمایشگاه امام زمان(عج) واقع در مصلای امام خمینی شهر رباط کریم
?این نمایشگاه به مناسبت سالروز امامت و ولایت امام زمان (عج) و به همت حوزه علمیه امام خمینی (ره) واحدخواهران برگزارشد ودرآخرحاج آقای نوروزی از حوزه علمیه خواهران ضمن خداقوت وتقدیر و تشکر بعمل آوردند.
![](https://imam-robatkarim.kowsarblog.ir/media/users/2559947791/profile_pictures/_evocache/121.jpg/crop-top-64x64.jpg?mtime=1595217691)
با سلام و احترام موفق باشید التماس دعا. به وبلاگ بنده هم نظری بیندازید انتقادات را می پذیرم.
فرم در حال بارگذاری ...
کلاس سبک زندکی اسلامی
?️گزارش تصویری از نماز جمعه
✳️ کلاس سبک زندکی اسلامی
✅ مصلای بزرگ امام خمینی(ره) شهرستان رباط کریم
?️جمعه ۱۷ آبان ماه ۹۸
فرم در حال بارگذاری ...