نيايش، هنگام سختى و مشقت و فرو بستگى كارها
صحیفه سجادیه
ترجمه :
22.خدايا تو درباره اصلاح و تهذيب نفس من مرا به كارى مكلف ساختهاى كه خود بر انجام آن از من تواناترى. و قدرت تو بر آن كار و بر خود من غالبتر از قدرت من است، پس از نيروهاى نفس من آنچه را كه موجب خشنودى تو از من شود به من عطا كن، و براى نفس خود آنچه را كه خوش دارد از نيروهاى نفس من با حفظ عافيت و در حد طاقت بستان.
خدايا مرا بر مشقت طاقت، و بر بلا صبر و بر فقر قدرت نيست، پس روزيم را باز مدار، و مرا به خلق خود وا مگذار. بلكه تو خود به تنهائى حاجتم را بر آور، و كار مرا بعهده گير، و مرا منظور نظر خود ساز، و در همه كارهايم با چشم لطف بنگر. زيرا اگر مرا به نفس خود وا گذارى از اداره آن فرو مانم، و آنچه را كه صلاح نفس من در آن است بر پا ندارم، و اگر مرا به خلق خود وا گذارى روى بر من ترش كنند و اگر بر عهده خويشانم موكول كنى محرومم سازند. و اگر عطا كنند عطائى كم و بى بركت دهنده و منتى فراوان نهند. و نكوهشى بسيار كنند.
...
خدايا پس به فضل خود بى نيازم كن، و بدست عظمتت زير بازويم را بگير، و بر پايمدار و به توانگرى خود دستم را گشاده ساز. و به رحمتت بى نيازم كن.pan style="font-family: tahoma,arial,helvetica,sans-serif;">خدايا بر محمد و آلش رحمت فرست و مرا از حسد برهان و از گناهان بازدار، و از كارهاى حرام توفيق پرهيز بخش و بر ارتكاب معاصى دليرم مكن و مرغ دلم را در شاخسار لطف و رحمت خود به پرواز دار و به هر شهد و شرنگ كه از جام تقدير تو به كامم در آيد شادم ساز و روزى و بخشش و انعامت را بر من بيفزاى. و مرا در همه احوالم محفوظ و محروس و مستور و در پناه و در عصمت و در زينهار خود بدار.خدايا بر محمد و آلش رحمت فرست و مرا به انجام هر گونه طاعتى كه براى خود يا يكى از خلق خود بر من لازم و واجب كردهاى موفق دار، اگر چه بدنم از انجامش ناتوان باشد، و نيرويم از آن سستى گيرد، و قدرتم به آن نرسد. و مال و سرمايه من گنجايش آن را نداشته باشد، خواه آن طاعت را بياد داشته باشم يا فراموش كرده باشم. زيرا آن طاعت از تكاليفى است كه تو اى پروردگار من آن را به حساب من گذاشتهاى، و من آن را از ياد خود بردهام. پس آن را به عطاى عظيم و رحمت فراوانت از جانب من بجاى آر زيرا كه تو توانگرى كريمى، تا چيزى از آن بر ذمه من نماند كه بخواهى اى پروردگار من در روز لقاى خود، در مقابل آن از حسناتم بكاهى، يا به سبب آن بر سيئاتم بيفزائى.
خدايا بر محمد و آلش رحمت فرست، و مرا رغبت آن بخش كه كار ترا براى آخرتم بجا آورم. تا آنجا كه صدق اين معنى را در دل خود احساس كنم، و بى رغبتى در دنيا بر من غالب شود، و كارهاى نيك را از روى شوق بجا آورم و از كارهاى بد به علت بيم از عقاب آن ايمن باشم و نورى به من ببخش كه در پرتوش در ميان مردم سلوك كنم و در تاريكىها راه بيابم. و با فروغش از ظلمت شك و شبهات برهم.
خدايا بر محمد و آلش رحمت فرست. و بيم اندوه عذاب و شوق وعده ثواب را روزيم ساز، تا لذت چيزى كه ترا براى آن مىخوانم، و اندوه چيزى را كه از آن به تو پناه مىبرم، دريابم.
خدايا تو موجبات صلاح كار دنيا و آخرت مرا مى دانى پس در قضاء حوائجم عنايت فرماى.
خدايا بر محمد و آلش رحمت فرست، و چون در انجام وظيفه شكر نعمتهايت در حال آسايش و سختى و تندرستى و بيمارى كوتاهى كنم، اعتراف به حق خودت را روزيم ساز، تا به هنگام ترس و ايمنى، و خشم و رضا، و سود و زيان. مسرت خاطر و آرامش دل خود را در انجام وظيفه ام نسبت به تو بيابم.
خدايا بر محمد و آلش رحمت فرست، و دلم را از حسد پاك ساز، تا بر احدى از آفريدگانت به علت چيزى از فضل و احسانت حسد نبرم، و تا آنكه نعمتى از نعمتهايت را، در دين يا دنيا، يا عافيت يا تقوى، يا سعه رزق يا آسايش، بر احدى از خلق تو نبينم، مگر آنكه بهتر از آن را به لطف تو و از جانب تو اى خداى يگانه بى شريك براى خود آرزو كنم.
خدايا بر محمد و آلش رحمت فرست، و تحفظ از خطاها و پاسدارى از لغزشها را در دنيا و آخرت و در حال خشنودى و غضب، روزيم كن. كه در پذيرفتن موجبات خشنودى و علل خشم يكسان و به طاعت تو عامل باشم، و درباره دوستان و دشمنانت طاعت و رضاى ترا بر غير آن ترجيح دهم، تا دشمنم از ظلم و جورم ايمن، و دوستم از آنكه از حق منحرف و به هواى نفس او متمايل شوم نااميد گردد. و مرا از كسانى قرار ده كه در حال رفاه ترا با همان اخلاص مخلصان مضطر مى خوانند. زيرا كه تو ستوده و بخشنده و كريمى.
فرم در حال بارگذاری ...
نيايش او، چون كارى او را اندوهگين مى ساخت و خطاها او را پريشان مى كرد
صحیفه سجادیه
ترجمه :
21.خدايا اى بى نياز كننده بنده تنها مانده ناتوان و اى نگاه دارنده از پيش آمد سهمگين و گزند حوادث زمان، خطاها مرا به بى كسى كشيده، پس يار و ياورى ندارم و از تحمل خشم تو فرو مانده ام، پس نيرو دهنده اى نمى يابم و به خوف برخورد يادآورى تو مشرف شدهام، پس تسكين دهندهاى براى وحشتم نمى بينم و كدام كس مرا از تو ايمن مى سازد، در صورتى كه تو مرا ترسانده باشى و كدام كس به يارى من مىپردازد، در حالى كه تو تنهايم گذاشته باشى؟ و كدامين كس مرا نيرو مى بخشد، آنجا كه تو ناتوانم كرده باشى زنهار نمى تواند داد اى معبود من پروردهاى را مگر پروردگارش، و امان نمى تواند بخشيد مغلوبى را مگر غالبش، و يارى نمى تواند داد فرارى مورد تعقيبى را مگر تعقيب كننده مقتدرش، تنها پناهگاه حمايت تو گشوده است. پس بر محمد و آلش رحمت فرست و فرارم را زنهار بخش و مطلبم را برآر.
...
خدايا تو اگر روى نيكويت را از من بگردانى. يا فضل عظيمت را از من دريغ دارى، يا روزيت را از من بازگيرى، يا رشته رحمتت را از من بگسلى، غير از تو وسيله اى براى هيچ يك از آزروهايم نخواهم داشت. و بر آنچه نزد تو است به كمك غير تو دست نخواهم يافت. زيرا كه من بنده تو و مسخر و مقهور توأم. با فرمانت مرا فرمانى نيست، حكمت درباره من روان و قضايت در حق من به آئين عدل است. و بيرون رفتن از قلمرو سلطنت تو نمى توانم و بر تجاوز از قدرتت توانائى ندارم، و به جلب محبتت، قادر نيستم. و به خشنوديت نمى رسم و به خزانه هاى رحمتت دست نمى يابم مگر به مدد اطاعت تو و رحمت سرشار تو. خدايا شب را به صبح آوردم و روز را به شام بردم، در حالى كه بنده ذليلى از آن توأم كه جز به مدد تو بر جلب نفعى و دفع ضررى قادر نيستم. من در باره خود به اين ذلت و مسكنت گواهى مى دهم. و به ضعف نيرو و بيچارگى خود اعتراف مى كنم. پس به آنچه مرا وعده دادهاى وفا كن. و آنچه را كه عطا كردهاى كامل ساز. زيرا كه من بنده بينواى زار ناتوان، و مستمند بى سامان و خوار بى مقدار فقير ترسان و زينهار خواه توأم.pan style="font-family: tahoma,arial,helvetica,sans-serif;">خدايا بر محمد و آلش رحمت فرست. و مرا از ياد عطاياى خود دچار فراموشى مكن. و از احسانت در آنچه بخشيده اى غافل مساز. و از اجابت دعايم. اگر چه به تأخير افتد نااميدم منماى: در خوشى باشم يا در ناخوشى، در سختى يا در رفاه، در سلامت يا بلاء، در شدت حاجت يا در آغوش نعمت، در توانگرى يا درويشى، در فقر يا در غنى.خدايا بر محمد و آلش رحمت فرست، و مرا، در همه حال به ثناء و مدح و سپاس خود مشغول دار، تا به بهرهاى كه از دنيا به من دادهاى خوشحال نشوم و بر آنچه مرا از آن باز داشتهاى، غمگين نگردم. و دلم را به خلعت تقوى بپوشان، و بدنم را در آنچه از من مقبول تو است بگمار، و نفسم را بطاعت خود از انديشهها و خاطراتى كه بر من وارد مى شود بازدار، تا چيزى را كه تو دشمن دارى دوست ندارم. و آنچه را كه موجب خشنودى تو است، دشمن ندارم.
خدايا بر محمد و آلش رحمت فرست. و دلم را براى محبت خود فارغ و بياد خويش مشغول ساز. و به ترس و هراس خود از درافتادن به پرتگاه هوى نگاه دار، و به رغبت بسوى خود نيرومند كن، و به فرمانبرداريت متمايل نماى. و آن را در خوشايندترين راه ها در نظر خود روان كن، و سراسر ايام زندگيم به رغبت در رحمت هاى خود رام ساز. و تقوايت را از دنيا توشه ام گردان و سفر مرا به جانب رحمتت و ورود مرا بسر منزل خشنوديت قرار ده و مسكنم را در بهشت خود مقرر دار و مرا نيروئى بخش كه بوسيله آن همه بار رضاى ترا بر دوش كشم و فرارم را بسوى تو و رغبتم را در آنچه نزد تو است قرار ده، و دلم را در جامه رميدگى از اشرار خلق خود بپوشان، و الفت و انس با خود و دوستان و اهل طاعتت را به من ارزانى دار. و از فاجرى و كافرى منتى بر من قرار مده. و براى آنان درباره من نعمتى و مرا بسوى ايشان حاجتى مگذار. بلكه آسايش دل و آرامش جان و بى نيازى و كفايت كار مرا به عهده لطف خود و گزيدگان خلق خود گير.
خدايا بر محمد و آلش رحمت فرست و مرا با ايشان همنشين و يار ساز، و به شوق بسوى تو و به انجام آنچه دوست دارى و بپسندى بر من منت بگذار. زيرا تو بر هر چيز قدرت بىپايان دارى، و اين كار براى تو آسان است.
فرم در حال بارگذاری ...
نيايش، در طلب اخلاق ستوده و افعال پسنديده
صحیفه سجادیه
ترجمه :
20.خدايا بر محمد و آلش رحمت فرست، و ايمان مرا به كامل ترين مراتب ايمان برسان، و يقينم را فاضل ترين درجات يقين ساز، و نيتم را به بهترين نيتها و عملم رابه بهترين اعمال ترفيع ده.
خدايا به لطف خود نيتم را كامل و خالص ساز. و يقينم راثابت و پا برجاى دار و به قدرت خود آنچه را كه از من تباه شده اصلاح فرماى.
خداوندا بر محمد و آلش رحمت فرست و مهماتم را كه باعث دل مشغولى من است، كفايت كن و مرا به كارى كه فردا از آن مورد سؤال قرار مى دهى بگمار، و روزگارم را در آنچه براى آنم آفريدهاى مصروف دار و از غير خود بى نياز ساز و روزيت را بر من بگستر و به نگاه كردن به حسرت در مال و منال و جاه و جلال توانگرانم دچار مكن و عزيزم گردان و گرفتار كبرم مساز و بر بندگى خود رامم كن و عبادتم را به سبب خود پسندى تباه منماى. و خير را براى مردم به دستم روان كن. و كار نيكم را به منت نهادن باطل مگردان و اخلاق عاليه را به من مرحمت فرماى. و مرا از تفاخر و مباهات نگاهدار.
...
خدايا بر محمد و آلش رحمت فرست، و مرا در ميان مردم به درجهاى ترفيع مده مگر آنكه به همان اندازه پيش نفس خويشم پست گردانى، و عزتى آشكارا برايم بوجود مياور مگر آنكه به همان نسبت پيش نفس خويشم خوار سازى.pan style="font-family: tahoma,arial,helvetica,sans-serif;">خدايا بر محمد و آلش رحمت، و از هدايتى پر سود و گراينده به مقصود برخوردارم ساز كه روشى ديگر بجاى آن نگزينم و از طريقت حقى كه از آن منحرف نگردم و از نيت صوابى كه در آن شك نكنم و مرا تا آنگاه كه عمرم جامه خدمت در راه طاعت تو باشد زنده بدار پس هر زمان كه بيم آن رود كه مزرع عمرم چراگاه شيطان گردد پيش از آنكه شدت غضبت بسوى من بشتابد يا خشمت بر من مستحكم گردد، مرا بسوى خود فرا گير. خدايا هيچ خوئى كه بر من عيب شمرده شود باقى مگذار جز آنكه آن را اصلاح كنى و هيچ صفت نكوهيده اى را بجاى منه مگر آنكه آن را نكو سازى.و هيچ خصلت كريمه ناقصى بر جاى مگذار، جز آنكه آن را كامل كنى. بر محمد و آل محمد رحمت فرست و شدت كينه كينه توزان را در باره من به محبت، و حسد متعديان را به مودت، و بدگمانى اهل صلاح را به اعتماد، و دشمنى نزديكان را به دوستى، و بدرفتارى خويشان را به نيكوئى و بى اعتنائى اقربا را به نصرت، و دوستى مجامله كاران را به دوستى حقيقى و اهانت مصاحبان را به حسن عشرت، و تلخى ترس از ستمكاران را به شيرينى امنيت مبدل ساز. خدايا بر محمد و آلش رحمت فرست: و مرا بر كسى كه در بارهام ستم كند دستى و بر آنكه با من مخاصمه كند زبانى، و بر آنكه عناد ورزد پيروىئى قرار ده. و در برابر آنكه با من مكر كند مكرى و بر آنكه مرا مقهور خواهد قدرتى، و بر آنكه مرا عيب كند و دشنام گويد تكذيبى، و از كسى كه مرا تهديد كند سلامتى بخش و به اطاعت كسى كه مرا براه صواب آرد و پيروى كسى كه مرا ارشاد كند، موفقدار. خدايا بر محمد و آلش رحمت فرست، و مرإ توفيق ده تا با آن كس كه با من غش و دغلى كند به نصيحت و اخلاص مقابله كنم، و آن را كه از من دورى گزيند به نيكوئى پاداش دهم.و به آنكه مرا محروم سازد به بخشش عوض دهم، و آن را كه از من ببرد با پيوستن مكافات كنم، و با كسى كه از من غيبت كند، بوسيله ذكر خيرش مخالفت نمايم. و در برابر نيكى سپاسگزارى نمايم. و از بدى چشم بپوشم.
خدايا بر محمد و آلش رحمت فرست، و مرا به زيور صالحين بياراى، در گستردن داد و فرو خوردن خشم، و خاموش كردن آتش فتنه و خصومت و جمع آورى پراكندگان و اصلاح ميان مردمان و فاش كردن نيكيهاى اهل ايمان و پوشاندن عيب ايشان و نرم خوئى و فروتنى و خوش رفتارى و سنگينى و وقار و حسن معاشرت و سبقت جستن به فضيلت و برگزيدن انعام و تفضل و فرو گذاشتن سرزنش و خردهگيرى و ترك احسان درباره نااهل و گفتن حق هر چند دشوار آيد و اندك شمردن خير در گفتار و كردارم گر چه بسيار باشد و بسيار ديدن شر در گفتار و كردار خويش گر چه اندك باشد مرا در همگى اين صفات به خلعت زيباى پرهيزگاران بپوش.
و اين صفات را وسيله ادامه اطاعت و التزام جماعت و فروگذاشتن اهل بدعت، و بكار برنده رأى خودت در آور و كامل ساز. خدايا بر محمد و آلش رحمت فرست، و وسيعترين روزى هايت را بر من در هنگام پير شدنم و قوى ترين نيروهايت را در من به هنگام خستگيم قرار ده و مرا به كاهلى در عبادتت، و كورى در تشخيص طريقتت و ارتكاب خلاف دوستيت، و پيوستن با كسى كه از تو جدا شود و جدا شدن از كسى كه با تو بپيوندد مبتلا مساز. خدايا مرا مرا چنان كن كه هنگام ضرورت با سلاح يارى تو حمله ور شوم و هنگام حاجت از تو مسئلت كنم و هنگام مسكنت پيش تو به تضرع و زارى آيم و مرا چون بيچاره شوم به كمك خواستن از غير خودت و چون فقير شوم به فروتنى براى مسئلت از غير خود، و چون بترسم، به تضرع پيش غير خود گرفتار مكن كه به آن سبب سزاوار خوارى و منع و بى اعتنائى تو گردم. اى مهربانترين مهربانان.
خدايا آنچه را از آرزومندى و گمان گرائى و حسد ورزى كه شيطان در دل من همى افكند بياد عظمتت و تفكر در قدرتت و تدبير بر ضد دشمنت مبدل ساز. و آن كلمه زشت يا سخن ناستوده يا دشنام عرضى يا شهادت باطل يا غيبت مؤمن غائب، يا بد گفتن به شخص حاضر و مانند اينها را كه شيطان بر زبان من جارى كند. به سخن حمد، و مبالغه در ثنا، و سعى و دقت در تمجيد، و شكر نعمت، و اعتراف به احسان و شمردن نعمتهاى خودت، بدل فرماى.
خدايا بر محمد و آلش رحمت فرست. و چنان كن كه ستمزده نشوم و حال آنكه تو بر دفاع از من قادرى، و ستم نكنم و حال آنكه تو بر جلوگيرى من توانائى و گمراه نشوم در صورتى كه هدايت من براى تو ممكن است، و فقير نگردم با اينكه گشايش زندگيم از جانب تو است. و سركشى نكنم با اينكه توانگريم از ناحيه تو است.
خدايا بسوى آمرزش تو كوچ كرده ام. و بسوى عفو تو آهنگ نمودهام و به گذشت تو مشتاق شدهام. و به فضل تو اعتماد كردهام. در صورتى كه موجبات مغفرت تو نزد من نيست و چيزى كه بوسيله آن سزاوار عفو تو گردم در كردار من نيست. و پس از اين حكم، كه من خود در باره خويش راندم جز فضل و احسان تو سرمايه اميدى ندارم. پس بر محمد و آلش رحمت فرست و بر من تفضل فرماى.
خدايا مرا به منطق هدايت گويا ساز، و به آئين تقوى ملهم نماى و به خوى و خصلتى كه پاكيزه تر است موفقدار و به كارى كه پسنديده تر است بگمار. خدايا مرا به بهترين راه روان ساز و چنان كن كه بر آئين تو بميرم و هم بر آن آئين زندگى از سر گيرم. خدايا بر محمد و آلش رحمت فرست و مرا در مجارى اعمال و مجالى احوال از نعمت اعتدال برخوردار ساز و در اقوال و افعال از اهل صواب و سداد و از ادله هدايت و رشاد و از زمره صالحين عباد قرار ده و رستگارى در معاد و سلامت از كمينگاه عذاب را نصيبم فرماى. خدايا براى خودت از نيروهاى نفس من آنچه را كه باعث آزادى و پيراستگيش گردد بستان و آنچه را كه وسيله تأمين حوائج و اصلاح كار نفس من شود به آن باز گذار، زيرا نفس من در معرض هلاك است مگر آنكه توأش نگاه دارى. خدايا اگر عم بسوى من لشگر انگيزد ساز و سلاح من توئى و اگر از همه جا و همه كس محروم شوم هدف اميدم توئى و اگر حوادث و شدائد بر من هجوم آورد استغاثهام بتو است و هر چه از دست برود عوضش، و هر چه تباه شود اصلاحش نزد تو، و هر چه را ناپسند دارى تغييرش به دست تو است. پس پيش از بلا عافيت، و پيش از طلب توانگرى، و پيش از گمراه شدن هدايت را بر من انعام كن، و مرا از رنج عيب جوئى بندگان محفوظ دار، و ايمنى از عذاب روز بازپسينم ارزانى دار، و از رهبرى كاملم برخوردار ساز.
خدايا بر محمد و آلش رحمت فرست و بديها را به لطف خود از من بر طرف كن، و مرا به نعمت خود بپروران و به كرم خود اصلاح فرماى، و به احسان خود مداوا كن. و در سايه رحمتت جاى ده. و در خلعت خشنوديت بپوشان. و چون كارها بر من دشوار و درهم شود، به صواب ترين آنها و چون كردارها مشتبه گردد به پاكيزهترين و نافعترين آنها؛ و چون مذاهب متناقض شود و پسنديدهترين آنها موفق ساز.
خدايا بر محمد و آلش رحمت فرست. و تاركم را به تاج بى نيازى بياراى، و مرا به حسن تدبير در امور بگمار، و دوام هدايت ارزانى دار، و به توسعه دستگاه آشفته مساز، و زندگى ساده و آرام عطا فرماى، و زندگانيم را به مشقت دائم و رنج روزافزون مبدل منماى و دعايم را بسويم بر مگردان، زيرا كه من براى تو معارضى نمى شناسم و با تو مثل و مانندى نمى پرستم.
خدايا بر محمد و آلش رحمت فرست و مرا از اسراف بازدار. و رزقم را از تلف حفظ كن،و دارائيم را بوسيله بركت دادنش افزون ساز، و مرا در انفاق از آن در امور خير به راه صواب رهبرى كن.
خدايا بر محمد و آلش رحمت فرست و مرا از رنج بسيار كسب و تحصيل روزى بى نياز ساز، و رزق بى دريغ روزى كن تا از عبادت تو به طلب رزق مشغول نگردم. و سنگينى وبال كسب روزى را بر دوش نكشم.
خدايا و آنچه را كه مى طلبم به قدرت خود برآور، و از آنچه مى ترسم مرا به جوار عزت خود پناه ده.
خدايا بر محمد و آلش رحمت فرست، و آبرويم را به توانگرى نگاهدار، و منزلتم را به تنگدستى پست مكن، كه از روزى خوارانت روزى طلبم، و از اشرار خلقت خواهش عطا كنم. تا به ستايش آنكه به من عطاكند، و به نكوهش آنكه منع كند مبتلا گردم. در صورتى كه متصدى حقيقى عطا توئى. نه ايشان.
خدايا بر محمد و آلش رحمت فرست و مرا تندرستيى در عبادت و آسايشى در پارسائى و علمى توأم با عمل، و پارسائيى مقرون با رفق و اقتصاد روزى ساز.
خدايا مدت عمر مرا با عفو خود به پايان بر، و آرزويم را در اميد رحمتت به تحقيق رسان.و راههايم را براى رسيدن بسر منزل خشنوديت هموار ساز، و عملم را در همه احوالم نيكو گردان.
خدايا بر محمد و آلش رحمت فرست. و مرا در اوقات غفلت براى يادكردن خود، متنبه كن. و در روزگار مهلت در اطاعت خود بكار دار، و راهى هموار بسوى محبت خود برايم آشكار ساز، و بوسيله آن خير دنيا و آخرت را برايم كامل فرماى.
خدايا بر محمد و آلش رحمت فرست. مانند بهترين رحمتى كه پيش از او بر كسى از خلق خود فرستادهاى، و بعد از او بر كسى خواهى فرستاد. و ما را در دنيا بهرهاى نيكو و در آخرت نيز عطائى نيكو ببخش. و مرا به رحمت خود از عذاب دوزخ نگاه دار.
فرم در حال بارگذاری ...
مراسم سوگواری شب عاشورای حضرت اباعبدالله الحسین علیهالسلام برگزار شد
در شب عاشورای حسینی، مراسم سوگواری سید و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین علیهالسلام با حضور رهبر معظم انقلاب اسلامی و جمعی از مسئولان و قشرهای مختلف مردم در حسینیهی امام خمینی رحمهالله برگزار شد.
در این مراسم حجتالاسلام و المسلمین عالی در سخنانی، دعوت و فراخوان حضرت سیدالشهداء علیهالسلام برای یاری دین خدا را یک دعوت فرا تاریخی و فراگیر خواند و گفت: ظاهر این دعوت، درخواست کمک و یاری است اما در واقع، امام حسین علیهالسلام بهدنبال دستگیری، شفاعت و رساندن جذبههای الهی به بشریت برای نجات آنهاست.
وی برخورداری از قلب و ضمیر روشن را لازمهی توفیق برای اجابت این دعوت انسانساز دانست و افزود: «دنیازدگی»، «فرار از انتخاب راه حق»، «شرط گذاشتن برای یاری دین خدا» و «اولویت دادن به دغدغههای شخصی در مقابل دعوت ولیّ خدا» از جمله موانعی است که انسان را از اجابت دعوت همیشگی حضرت سیدالشهداء علیهالسلام و قرار گرفتن در حلقهی نورانی محبین ایشان باز میدارد.
در این مراسم همچنین آقایان اکبری و کریمی به ذکر مصیبت حضرت امام حسین علیهالسلام و نوحهخوانی پرداختند.
فرم در حال بارگذاری ...
روزشمار محرم- روز عاشورا
روز عاشورا
و اینك میدانی دوباره، اینك 72 یار و هزاران دشمن كینه توزی كه رحم و مروّت را از ازل نیاموخته اند. اینك عاشورا كه هر چه از آن بگوییم كم گفته ایم، از برخوردهای جلاّدانه سپاه عمر بن سعد، یا عنایات و الطاف سیدالشهداء علیه السلام .
سردارانی، سپاه عظیمی را به سوی جهنم رهبری مي كردند و امام معصومی لشكر كم تعداد خود را به بهشت بشارت ميداد… و سرانجام شهادت، خون، نیزه، عطش و اطفال، تازیانه و سرهای بریده، آه از اسارت و شام، آه از خرابه و…
...
تا به قتلت عدو شتاب گرفت چرخ را سخت اضطراب گرفت
ریخت خون مقدّست به زمین آسمان زاشك آب گرفت
ابر خون ماه عارضت پوشاند همه گفتند آفتاب گرفت
ناله مصطفی به گوش رسید موج خون زچشم بوتراب گرفت
شد سیه رنگ آسمان از خشم كه زخونت زمین خضاب گرفت
آن تن پاره پاره را دربر گه سكینه گهی رباب گرفت
شست زینب زاشك جسمت را بلكه از چشم خود گلاب گرفت
بر تن پاره پاره داد سلام زآن بریده گلو جواب گرفت
هردم از زخم بيحساب تَنَتْ خم شد و بوسه بيحساب گرفت(شعر از غلامرضا سازگار. )
منبع: سایت شهید آوینی
فرم در حال بارگذاری ...
روزشمار محرم-چهار حادثه مهم شب عاشورا
چهار حادثه مهم شب عاشورا
1. در شب عاشورا به “محمد بن بشیر حضرمی” یكی از یاران امام حسین علیه السلام خبر دادند كه فرزندت در سرحدّ ری اسیر شده است. او در پاسخ گفت: ثواب این مصیبت او و خود را از خدای متعال آرزو ميكنم و دوست ندارم فرزندم اسیر باشد و من زنده بمانم. امام حسین علیه السلام چون سخن او را شنید فرمود: خدا تو را بیامرزد، من بیعت خود را از تو برداشتم، برو و در آزاد كردن فرزندت بكوش.
محمد بن بشیر گفت: در حالی كه زنده هستم، طعمه درندگان شوم اگر چنین كنم و از تو جدا شوم.
امام علیه السلام پنج جامه به او داد كه هزار دینار ارزش داشت و فرمود: پس این لباسها را به فرزندت كه همراه توست بسپار تا در آزادی برادرش مصرف كند.25
...
2. امام حسین علیه السلام در سخنرانی شب عاشورا خبر از شهادت یاران خود داد و آنان را به پاداش الهی بشارت داد. در این مجلس “قاسم بن الحسن” به امام علیه السلام عرض كرد: آیا من نیز به شهادت خواهم رسید؟ امام با عطوفت و مهربانی فرمود: فرزندم! مرگ در نزد تو چگونه است؟ عرض كرد: ای عمو! مرگ در كام من از عسل شیرینتر است. امام علیه السلام فرمودند: آری تو نیز به شهادت خواهی رسید بعد از آنكه به رنج سختی مبتلا شوی، و همچنین پسرم عبداللّه (كودك شیرخوار) به شهادت خواهد رسید.pan style="font-family: tahoma,arial,helvetica,sans-serif;">قاسم گفت: مگر لشكر دشمن به خیمهها هم حمله ميكنند؟ امام علیه السلام به ماجرای شهادت عبداللّه اشاره نمودند كه قاسم بن الحسن تاب نیاورد و زارزار گریست و همه بانگ شیون و زاری سر دادند.263. امام علیه السلام در شب عاشورا دستور دادند برای حفظ حرم و خیام، خندقی را پشت خیمه ها حفر كنند. حضرت دستور داد به محض حمله دشمن چوبها و خار و خاشاكی كه در خندق بود را آتش بزنند تا ارتباط دشمن از پشت سر قطع شود و این تدبیر امام علیه السلام بسیار سودمند بود.27
4. مرحوم شیخ صدوق در كتاب ارزشمند “امالی” نوشته است: شب عاشورا حضرت علياكبر علیه السلام و 30 نفر از اصحاب به دستور امام علیه السلام از شریعه فرات آب آوردند. امام علیه السلام به یاران خود فرمود: برخیزید، غسل كنید و وضو بگیرید كه این آخرین توشه شماست.28
25. الملهوف، ص39.
26. نفس المهموم، ص230.
27. الامام الحسین و اصحابه، ص257.
28. امالی شیخ صدوق، مجلس30.
فرم در حال بارگذاری ...
مراسم عزاداری شب تاسوعای حسینی علیهالسلام برگزار شد
مراسم عزاداری شب تاسوعای حسینی با حضور رهبر معظم انقلاب اسلامی و جمعی از مسئولان و قشرهای مختلف مردم در حسینیه امام خمینی رحمهالله برگزار شد.
در این مراسم، حجتالاسلاموالمسلمین پناهیان در سخنانی با اشاره به نمونههایی از عوامل نفوذی و نفوذپذیر در تاریخ اسلام و آسیبهای سنگینی که از سوی این افراد به جامعهی اسلامی وارد شده است، گفت: ایجاد تفرقه و دودستگی از جمله بسترهای نفوذ دشمن است و برای جلوگیری از نفوذ باید دشمن و شیوههای نفود او را شناخت و همچنین از قرارگرفتن نفوذپذیران در مراکز تصمیمسازی و تصمیمگیری جلوگیری کرد.
وی، ولایتگریزی را یکی از شاخصههای اصلی نفوذپذیران دانست و افزود: باور به قدرت درونی و تقویت عناصر اقتدار داخلی، راه نفوذ دشمن را مسدود میکند و برنامهریزی و عمل مسئولان نیز باید بهگونهای باشد که امید دشمن را ناامید کند.
همچنین در این مراسم آقایان سماواتی و مطیعی به ذکر مصیبت و نوحهسرایی در رثای حضرت سیدالشهدا و حضرت ابالفضلالعباس علیهماالسلام پرداختند.
فرم در حال بارگذاری ...
برگزاری اولین شب مراسم عزاداری حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام
مراسم عزاداری سید و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام و یاران باوفای ایشان، با حضور رهبر معظم انقلاب اسلامی در حسینیه امام خمینی(ره) برگزار شد.
در این مراسم که هزاران نفر از اقشار مختلف مردم و جمعی از مسئولان نظام حضور داشتند، حجت الاسلام والمسلمین صدیقی با تبیین ویژگیها و اهداف قیام تاریخ ساز عاشورا، ازخودگذشتگی را ویژگی مهم حماسه سازان این واقعه خواند و گفت: حضرت امام حسین علیهالسلام پرچمدار ایثار و ازخودگذشتگی بود و نهضت ایشان در ادامه نهضت حضرت رسول الله صلیالله علیه و آله و سلم بود.
همچنین در این مراسم آقایان انسانی و منصور ارضی به ذکر مصیبت و مرثیهخوانی پرداختند.
مراسم عزاداری حضرت سیدالشهدا علیه السلام تا یکشنبه سوم آبان (دوازدهم محرم) ادامه خواهد داشت.
فرم در حال بارگذاری ...
تاسوعا و عاشورا به چه معنا است وآیا قبل از شهادت امام حسین (ع)تاسوعا و عاشورا وجود داشت؟
عاشورا از ریشة عشر به معنای ده و دهم و تاسوعا از ریشه تسع به معنای نه و نهم است .
این لفظ فقط بر نهمین و دهمین روز محرم اطلاق شده است.
به لحاظ آن که حوادث مهم کربلا در روز نهم و دهم ماه محرم الحرام اتفاق افتاد، این دو روز را برجسته تر نموده و به نام تاسوعا و عاشورا یعنی روز نهم و دهم محرم الحرام در فرهنگ مسلمانان به ویژه شیعیان از جایگاه خاصی بهره مند شد.
ابن اثیر در کتاب «نهایه» میگوید: «عاشورا یک اسم اسلامی است» .(1)
همین مطلب را طریحی در «مجمع البحرین» گفته است. (2)
البته پیش از واقعه کربلا ، هم پیامبر اسلام(ص) و هم حضرت علی(ع) شهادت امام حسین(ع) را در کربلا پیشگویی کرده بودند. امام حسین(ع) نیز شهادت خود را پیشگویی کرده، به برخی از پیامبران پیشین نیز شهادت آن حضرت وحی شده بود. (3).
پس از آن که حضرت امام در کربلا به شهادت رسید، روز عاشورا میان مردم به روز حزن و اندوه شناخته شد و شیعیان علی(ع) آن روز را روز عزا و عزاداری قرار دادند . از این رو به نام عاشورای حسینی شهرت یافت.
...
امام صادق(ع) فرمود: و أمّا یوم عاشورا فیوم أصیب فیه الحسین(ع) صریعاً بین أصحابه و أصحابه حوله صرعی عراة؛(4) عاشورا روزی است که حسین(ع) میان یارانش کشته شد و بر زمین افتاد. یاران او نیز پیرامون او به خاک افتاده و عریان بودند.pan style="font-family: tahoma,arial,helvetica,sans-serif;">روز نهم محرّم، تاسوعای سال 61 هجری امام حسین و یارانش در محاصرة نیروهای دشمن بودند. در این روز دشمن آب را به روی اهل بیت امام حسین(ع) و یاران او بسته بود.این روز به دلیل این که بر اهل بیت سخت گذشت و شاید یکی از روزهای بسیار سخت و مصیبتبار برای خاندان پیامبر بود،به عنوان تاسوعای حسینی، مورد توجه شیعیان قرار گرفت.
امام صادق(ع) فرمود: «تاسوعا روزی است که حسین(ع) و اصحاب او در کربلا محاصره شدند و سپاه شامیان بر ضد آنان گرد آمد. ابن زیاد و عمر سعد از فراهم آمدن آن همه سوار خوشحال شدند و آن روز، حسین(ع) و یارانش را ناتوان شمردند و یقین کردند دیگر برای او یاوری نخواهد آمد و عراقیان او را پشتیبانی نخواهند کرد».(5)
در مقابل شیعیان، بنی امیه و پیروانشان روز عاشورا را روز جشن و سرور قرار دادند. به تدریج دشمنان درباره عاشورا احادیثی ساختند تا آن روز را با فضیلت نشان بدهند، در حالی که آن روز، روز غم و اندوه و مصیبت است. روزی است که بهترین انسان را کشتند، جگر رسول خدا را پاره کردند و زنان و کودکان پیامبر را به اسارت بردند، آیا این روز میتواند روز مبارکی باشد؟!
امام صادق(ع) در همین باره میفرماید: بنی امیه و همراهان آنان از شامیان، نذر کردند که اگر امام حسین کشته شد و به سپاهیان (بنیامیه) آسیبی نرسید و حکومت در خاندان ابی سفیان تثبیت شد، روز عاشورا را عید قرار دهند و به شکرانه پیروزی خود، روزه بگیرند. این عمل، به صورت روش و سنتی میان مردم تاکنون ادامه دارد، که ریشه آن از خاندان ابوسفیان است. در این روز، مردم روزه میگیرند و با شادی، با خویشان و بستگان خود،رفتار میکنند.(6) از این رو در زیارت عاشورا آمده است:
«اللّهم ان هذا یوم تبرّکت به بنو امیّة وابن آکلة الاکباد».(7)
از جمله روایتی که در متون روایی و تاریخی راه یافته آن است که گفته اند: علت نامگذارى روز دهم محرّم به عاشورا آن است که ده نفر از پیامبران به ده کرامت در این روز مورد گرامیداشت الهى قرار گرفته اند.(8) ، در حالی که این سخن صحیح نیست . ابن درید میگوید: «عاشورا یک اسم اسلامی» است و در دوره جاهلیت به این نام معروف نبود. (9)
شیخ عباس قمی با اشاره به همین حدیث به نقل از نویسنده «شفاء الصدور» میگوید: بنی امیه روز عاشورا را مبارک میدانستند. در این روز برای خود خرید میکردند و خرید را در آن روز سنّت کرده بودند.آنان در این روز مراسم عید بر پا میکردند، آن روز را روزه میگرفتند و در آن روز طلب حوائج را مستحب میدانستند، برای همین درباره روز عاشورا فضایل و مناقبی ساختهاند و حتی دعائی هم درباره آن درست کردهاند که اولش این است: «یا قابل توبة آدم یوم عاشورا، یا رافع ادریس الی السماء یوم عاشورا، یا مسکّن السفینة یوم عاشورا یا غیاث ابراهیم من النار یوم عاشورا». اینها را ساختهاند تا امر مشتبه شود. آنان در سخنرانی های خود میگویند: هر نبیّ وسیله و شرفی دارد و در روز عاشورا این شرف زیاد میشود، مانند خاموش کردن آتش نمرود برای ابراهیم، قرار گرفتن سفینه نوح کوه جودی، غرق ساختن فرعون در دریا و نجات حضرت موسی از دست فرعون، نجات حضرت عیسی از دست یهودیان.
شیخ عباس قمی در ادامه میگوید: شیخ صدوق از میثم تمار نقل کرده امت پیامبر، فرزند پیامبر را میکشند و روز عاشورا که فرزند پیامبر را کشتهاند، روز مبارک قرار میدهند! راوی میگوید: به میثم گفتم: چگونه آن روز را روز مبارک قرار میدهند؟ گفت: آنان در فضیلت آن حدیث جعل میکنند و میگویند: روز عاشورا روزی است که خداوند توبه آدم را پذیرفته با اینکه توبه آدم در ذی حجه پذیرفته شده است.آنان میگویند: در عاشورا، یونس از شکم ماهی نجات یافته، در حالی که در ذی قعده از شکم ماهی نجات یافته است. میگویند: روز عاشورا روزی است که کشتی نوح کنار کوه جودی قرار گرفت در حالی که روز هیجدهم ذی حجه قرار گرفت. آنان میگویند: روز عاشورا دریا برای موسی شکافته شد در حالی که در ربیع الاول شکافته شده بود (10).
حضرت امام رضا(ع) میفرماید: «کسی که در روز عاشورا از انجام کارهای مورد نیاز خویش پرهیز نماید، خداوند، حوائج دنیا و آخرت او را برآورده کند و کسی که روز عاشورا را، روز حزن و اندوه و مصیبت و گریه خود قرار دهد، خداوند روز قیامت را، روز شادی و سرور او گرداند و چشمش با دیدن ما در بهشت، روشن گردد.(11)
———————————————————————————————————
پی نوشتها:
1- ابن اثیر ، النهایه فی غریب الحدیث ، ج3 ، ص240
2- طریحی، مجمع البحرین ، ماده عشر ، ج3 ، ص186
3- بحارالانوار، ج 44، ص 223 و ص 250.
4- کافی ،ج4، ص147؛بحار، ج45 ، ص 95 .
5 – سفینه البحار، ج 1، ص 312 (ماده تسع).
6- بحارالانوار ، ج45 ، ص 95 – 96.
7- همان، ج 98، ص 295.
8- حیاة الامام الحسین، ج 3، ص 179.
9- الصحیح من سیرة النبی، ج 4، ص 306 .
10- مفاتیح الجنان، ص 476، اعمال روز عاشورا.
11. سید بن طاووس، اقبال الاعمال، ص 578، اعمال روز عاشورا.
فرم در حال بارگذاری ...
روزشمار محرم
روز نهم
1. در روز نهم محرم (تاسوعای حسینی) شمر بن ذی الجوشن با نامهای كه از عبیداللّه داشت از “نُخیله” ـ كه لشكرگاه و پادگان كوفه بود ـ با شتاب بیرون آمد و پیش از ظهر روز پنجشنبه نهم محرم وارد كربلا شد و نامه عبیداللّه را برای عمر بن سعد قرائت كرد.
ابن سعد به شمر گفت: وای بر تو! خدا خانه ات را خراب كند، چه پیام زشت و ننگینی برای من آوردهای. به خدا قسم! تو عبیداللّه را از قبول آنچه من برای او نوشته بودم بازداشتی و كار را خراب كردی… .21
...
2. شمر كه با قصد جنگ وارد كربلا شده بود، از عبیداللّه بن زیاد امان نامهای برای خواهرزادگان خود و از جمله حضرت عباس علیه السلام گرفته بود كه در این روز امان نامه را بر آن حضرت عرضه كرد و ایشان نپذیرفت.pan style="font-family: tahoma,arial,helvetica,sans-serif;">شمر نزدیك خیام امام حسین علیه السلام آمد و عباس، عبداللّه، جعفر و عثمان (فرزندان امام علی علیه السلام كه مادرشان امالبنین علیه السلام بود) را طلبید. آنها بیرون آمدند، شمر گفت: از عبیداللّه برایتان امان گرفتهام. آنها همگی گفتند: خدا تو را و امان تو را لعنت كند، ما امان داشته باشیم و پسر دختر پیامبر امان نداشته باشد؟!223. در این روز اعلان جنگ شد كه حضرت عباس علیه السلام امام علیه السلام را باخبر كرد. امام حسین علیه السلام فرمود: ای عباس! جانم فدای تو باد، بر اسب خود سوار شو و از آنان بپرس كه چه قصدی دارند؟
حضرت عباس علیه السلام رفت و خبر آورد كه اینان ميگویند: یا حكم امیر را بپذیرید یا آماده جنگ شوید.
امام حسین علیه السلام به عباس فرمودند: اگر ميتوانی آنها را متقاعد كن كه جنگ را تا فردا به تأخیر بیندازند و امشب را مهلت دهند تا ما با خدای خود راز و نیاز كنیم و به درگاهش نماز بگذاریم. خدای متعال ميداند كه من بخاطر او نماز و تلاوت قرآن را دوست دارم.23
حضرت عباس علیه السلام نزد سپاهیان دشمن بازگشت و از آنان مهلت خواست. عمر بن سعد در موافقت با این درخواست تردید داشت، سرانجام از لشكریان خود پرسید كه چه باید كرد؟ “عمرو بن حجاج” گفت: سبحان اللّه! اگر اهل دیلم و كفار از تو چنین تقاضایی ميكردند سزاوار بود كه با آنها موافقت كنی.
عاقبت فرستاده عمر بن سعد نزد عباس علیه السلام آمد و گفت: ما به شما تا فردا مهلت ميدهیم، اگر تسلیم شدید شما را به عبیداللّه ميسپاریم وگرنه دست از شما برنخواهیم داشت.24
21. ارشاد، شیخ مفید، ج2، ص89.
22. انساب الاشراف، ج3، ص184.
23. الملهوف، ص38.
24. ارشاد، شیخ مفید، ج2، ص91.
فرم در حال بارگذاری ...
روزشمار محرم
روز هشتم
1. “خوارزمی” در مقتل الحسین و “خیابانی” در وقایع الایام نوشته اند كه در روز هشتم محرم امام حسین علیه السلام و اصحابش از تشنگی سخت آزرده خاطر شده بودند؛ بنابراین امام علیه السلام كلنگی برداشت و در پشت خیمه ها به فاصله نوزده گام به طرف قبله، زمین را كَند، آبی گوارا بیرون آمد و همه نوشیدند و مشكها را پر كردند، سپس آن آب ناپدید شد و دیگر نشانی از آن دیده نشد. هنگامی كه خبر این ماجرا به عبیداللّه بن زیاد رسید، پیكی نزد عمر بن سعد فرستاد كه: به من خبر رسیده است كه حسین چاه ميكَند و آب بدست مي آورد. به محض اینكه این نامه به تو رسید، بیش از پیش مراقبت كن كه دست آنها به آب نرسد و كار را بر حسین علیه السلام و یارانش سخت بگیر. عمر بن سعد دستور وی را عمل نمود.17
...
2. در این روز “یزید بن حصین همدانی” از امام علیه السلام اجازه گرفت تا با عمر بن سعد گفتگو كند. حضرت اجازه داد و او بدون آنكه سلام كند بر عمر بن سعد وارد شد؛ عمر بن سعد گفت: ای مرد همدانی! چه چیز تو را از سلام كردن به من بازداشته است؟ مگر من مسلمان نیستم؟ گفت: اگر تو خود را مسلمان ميپنداری پس چرا بر عترت پیامبر شوریده و تصمیم به كشتن آنها گرفته ای و آب فرات را كه حتی حیوانات این وادی از آن مينوشند از آنان مضایقه ميكنی؟pan style="font-family: tahoma,arial,helvetica,sans-serif;">عمر بن سعد سر به زیر انداخت و گفت: ای همدانی! من ميدانم كه آزار دادن به این خاندان حرام است، من در لحظات حسّاسی قرار گرفتهام و نميدانم باید چه كنم؛ آیا حكومت ری را رها كنم، حكومتی كه در اشتیاقش ميسوزم؟ و یا دستانم به خون حسین آلوده گردد، در حالی كه ميدانم كیفر این كار، آتش است؟ ای مرد همدانی! حكومت ری به منزله نور چشمان من است و من در خود نميبینم كه بتوانم از آن گذشت كنم.یزید بن حصین همدانی بازگشت و ماجرا را به عرض امام علیه السلام رساند و گفت: عمر بن سعد حاضر شده است شما را در برابر حكومت ری به قتل برساند.18
3. امام علیه السلام مردی از یاران خود بنام “عمرو بن قرظة” را نزد ابن سعد فرستاد و از او خواست تا شب هنگام در فاصله دو سپاه با هم ملاقاتی داشته باشند.
شب هنگام امام حسین علیه السلام با 20 نفر و عمر بن سعد با 20 نفر در محل موعود حاضر شدند. امام حسین علیه السلام به همراهان خود دستور داد تا برگردند و فقط برادر خود “عباس” و فرزندش “علياكبر” را نزد خود نگاه داشت. عمر بن سعد نیز فرزندش “حفص” و غلامش را نگه داشت و بقیه را مرخص كرد.
در این ملاقات عمر بن سعد هر بار در برابر سؤال امام علیه السلام كه فرمود: آیا ميخواهی با من مقاتله كنی؟ عذری آورد. یك بار گفت: ميترسم خانهام را خراب كنند! امام علیه السلام فرمود: من خانهات را ميسازم. ابن سعد گفت: ميترسم اموال و املاكم را بگیرند! فرمود: من بهتر از آن را به تو خواهم داد، از اموالی كه در حجاز دارم. عمر بن سعد گفت: من در كوفه بر جان افراد خانوادهام از خشم ابن زیاد بیمناكم و ميترسم آنها را از دم شمشیر بگذراند.
حضرت هنگامی كه مشاهده كرد عمر بن سعد از تصمیم خود باز نميگردد، از جای برخاست در حالی كه ميفرمود: تو را چه ميشود؟ خداوند جانت را در بسترت بگیرد و تو را در قیامت نیامرزد. به خدا سوگند! من ميدانم كه از گندم عراق نخواهی خورد!
ابن سعد با تمسخر گفت: جو ما را بس است.19
4. پس از این ماجرا، عمر بن سعد نامهای به عبیداللّه نوشت و ضمن آن پیشنهاد كرد كه حسین علیه السلام را رها كنند؛ چرا كه خودش گفته است كه یا به حجاز برميگردم یا به مملكت دیگری ميروم. عبیداللّه در حضور یاران خود نامه ابن سعد را خواند، “شمر بن ذی الجوشن” سخت برآشفت و نگذاشت عبیداللّه با پیشنهاد عمر بن سعد موافقت كند.20
17. وقایع الایام، ج5، ص27؛ مقتل الحسین، خوارزمی، ج1، ص244.
18. كشف الغمة، ج2، ص47.
19. بحارالانوار، ج44، ص388.
20. ارشاد، شیخ مفید، ج2، ص82.
فرم در حال بارگذاری ...
روزشمار محرم
روز هفتم
1. در روز هفتم محرم عبید اللّه بن زیاد ضمن نامهای به عمر بن سعد از وی خواست تا با سپاهیان خود بین امام حسین و یاران، و آب فرات فاصله ایجاد كرده و اجازه نوشیدن آب به آنها ندهد.15
عمر بن سعد نیز بدون فاصله “عمرو بن حجاج” را با 500 سوار در كنار شریعه فرات مستقر كرد و مانع دسترسی امام حسین علیه السلام و یارانش به آب شدند.
2. در این روز مردی به نام “عبداللّه بن حصین ازدی” ـ كه از قبیله “بجیله” بود ـ فریاد برآورد: ای حسین! این آب را دیگر بسان رنگ آسمانی نخواهی دید! به خدا سوگند كه قطرهای از آن را نخواهی آشامید، تا از عطش جان دهی!
امام علیه السلام فرمودند: خدایا! او را از تشنگی بكش و هرگز او را مشمول رحمت خود قرار نده.
حمید بن مسلم ميگوید: به خدا سوگند كه پس از این گفتگو به دیدار او رفتم در حالی كه بیمار بود، قسم به آن خدایی كه جز او پروردگاری نیست، دیدم كه عبداللّه بن حصین آنقدر آب ميآشامید تا شكمش بالا ميآمد و آن را بالا ميآورد و باز فریاد ميزد: العطش! باز آب ميخورد، ولی سیراب نميشد. چنین بود تا به هلاكت رسید.16
15. انساب الاشراف، ج3، ص180.
16. ارشاد شیخ مفید، ج2، ص86.
فرم در حال بارگذاری ...
برپايي مراسم عزاداري ابا عبدالله الحسين (عليه السلام) در مدرسه علميه امام خميني(ره) رباط كريم
اين مراسم با حضور طلاب ، دانش آموختگان، خانواده شهدا و عموم مردم در سطح شهرستان رباط كريم برگزار گرديد .
در اين مراسم سركار خانم خاني به سخنراني پيرامون نقش زنان در واقعه عاشورا پرداختند ايشان با اشاره به نقش موثر بانوان در جامعه عنوان داشتند كه در واقعه عاشورا زنان نقش بسزايي را ايفا نمودند زناني چون همسر زهير كه تمام تلاش خود را نمود تا همسرش در كنار امام حسين (عليه السلام) باشد و سر انجام هم موفق شد و همسرش در ركاب امام به شهادت رسيد بانويي چون حضرت رباب (سلام الله عليها) كه بعد از واقعه عاشورا زمينه ساز خطبه خواني حضرت زينب (سلام الله عليها) در مجلس يزيد بوده و وقايع عاشورا را يك به يك زنده مي نمودند وبه مردم يادآوري مي كردند .
ايشان در ادامه افزودند زنان در عصر حاضر بايد دنباله رو راه زنان عاشورا باشند و با تمام تلاش خود پشتيبان ولايت بوده و زمينه ساز ظهور حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) باشند و بدانند نقش ايشان بيشتر از مردان نباشد كمتر از آنان نيست زيرا تربيت فرزندان ولايت مدار و خداجو به عهده مادران است پس نقش خود را در خانواده كم نبينند و تمام تلاش خود را براي ساختن جامعه اي متدين و رهرو ولايت انجام دهند.
فرم در حال بارگذاری ...
نيايش، هنگام طلب باران پس از قحطى و خشكسالى
صحیفه سجادیه
ترجمه :
19.خدايا، ما را بوسيله باران سيراب ساز، و رحمتت را به باران فراوانت از ابرى كه براى رويانيدن گياه زيبا و بهجت انگيز در همه آفاق زمينت روان گشته بر ما بگستران و با شكوفا ساختن و مايه بستن شكوفه، سرزمينهاى خود را حياتى تازه بخش، و فرشتگان نويسنده اخبار و آثار را شاهد و ناظر بر سقايت نافعى ساز از لطف خود كه مايه بخشندگيش برقرار و فيض بارندگيش دامنه دار باشد، تند بارانى كه آنچه را كه فرو مرده به فيضش زنده كنى، و آنچه را كه از دست رفته است باز آرى، و هر آن نعمت را كه از مخزن كرمت آمدنى است به خان احسانت بر آرى و در دسترس خلق خود بگذارى و روزها را بوسيله آن بيفزائى، و از آسمان لطفت ابرى را چشم همى داريم كه انبوه و فشرده و بى خطر و بىضرر و فراگيرنده و خروشنده باشد و بارانش خسته كننده و برقش فريب دهنده نباشد.
...
خدايا ما را از بارانى فريادرس قحط زدا و روياننده گل و گياه خرمى بخش صحرا و چمن سرسبز كننده دشت و دمن پهناور و دامنه دار و سرشار و مايه دار سيراب ساز كه بوسيله آن گياه بپا خاسته را از پژمردگى به خرمى بازارى، و فيض آن را موميائى شكستگى گياهان شكسته قرار دهى.pan style="font-family: tahoma,arial,helvetica,sans-serif;">خدايا ما را چنان سقايت كن كه از بركت آن آب در تل و تپه ها به راه اندازى و چاه ها را پر آب سازى و نهرها را روان كنى، و درختان را خلعت سبز بپوشانى، و نرخها را در همه شهرها ارزان نمائى و چهارپايان و خلايق را سرزنده سازى و روزى هاى پاكيزه را براى ما كامل گردانى و كشت و زرعمان را برويانى و پستانها را پر شير كنى و نيروئى بر نيروى ما بيفزائى.خدايا سايه آن ابر را بر ما سموم مساز، و سرديش را بر ما شوم مگردان، و بارانش را بر ما عذاب قرار مده و آبش را در كام ما تلخ و شور مگردان.
خدايا بر محمد و آلش رحمت فرست، و بركات آسمانها و زمين را روزى ما ساز. زيرا كه تو بر هر چيز كمال قدرت دارى
مفید بود!
فرم در حال بارگذاری ...
نيايش، هنگامى كه خطرى از او مى گذشت، يا مطلبى كه داشت بزودى بر آورده مى شد
صحیفه سجادیه
ترجمه :
18.خدايا سپاس ترا بر نيكوئى قضايت، و بر آنچه از من بگرداندى از بلايت. پس نصيب مرا از رحمت خود، در اين عافيت عاجل و نعمت دنياى زائل منحصر مساز كه بوسيله آنچه دوست دارم بدبخت شوم، و ديگرى به سبب آنچه من ناپسند دارم خوشبخت گردد و در صورتى كه آن عافيت كه روز را در آن به شب برده يا شب را در آن به روز آورده ام مقدمه بلائى دائم و وبالى مستمر باشد، پس آن بلا و وبال را كه برايم به تأخير افكنده اى پيش انداز و آن نعمت و عافيت را كه پيش انداخته اى به تأخير افكن، زيرا چيزى كه پايانش بقا است، كم نيست. و بر محمد و آلش رحمت فرست.
فرم در حال بارگذاری ...