نيايش، هنگام سختى و مشقت و فرو بستگى كارها
صحیفه سجادیه
ترجمه :
22.خدايا تو درباره اصلاح و تهذيب نفس من مرا به كارى مكلف ساختهاى كه خود بر انجام آن از من تواناترى. و قدرت تو بر آن كار و بر خود من غالبتر از قدرت من است، پس از نيروهاى نفس من آنچه را كه موجب خشنودى تو از من شود به من عطا كن، و براى نفس خود آنچه را كه خوش دارد از نيروهاى نفس من با حفظ عافيت و در حد طاقت بستان.
خدايا مرا بر مشقت طاقت، و بر بلا صبر و بر فقر قدرت نيست، پس روزيم را باز مدار، و مرا به خلق خود وا مگذار. بلكه تو خود به تنهائى حاجتم را بر آور، و كار مرا بعهده گير، و مرا منظور نظر خود ساز، و در همه كارهايم با چشم لطف بنگر. زيرا اگر مرا به نفس خود وا گذارى از اداره آن فرو مانم، و آنچه را كه صلاح نفس من در آن است بر پا ندارم، و اگر مرا به خلق خود وا گذارى روى بر من ترش كنند و اگر بر عهده خويشانم موكول كنى محرومم سازند. و اگر عطا كنند عطائى كم و بى بركت دهنده و منتى فراوان نهند. و نكوهشى بسيار كنند.
خدايا بر محمد و آلش رحمت فرست و مرا به انجام هر گونه طاعتى كه براى خود يا يكى از خلق خود بر من لازم و واجب كردهاى موفق دار، اگر چه بدنم از انجامش ناتوان باشد، و نيرويم از آن سستى گيرد، و قدرتم به آن نرسد. و مال و سرمايه من گنجايش آن را نداشته باشد، خواه آن طاعت را بياد داشته باشم يا فراموش كرده باشم. زيرا آن طاعت از تكاليفى است كه تو اى پروردگار من آن را به حساب من گذاشتهاى، و من آن را از ياد خود بردهام. پس آن را به عطاى عظيم و رحمت فراوانت از جانب من بجاى آر زيرا كه تو توانگرى كريمى، تا چيزى از آن بر ذمه من نماند كه بخواهى اى پروردگار من در روز لقاى خود، در مقابل آن از حسناتم بكاهى، يا به سبب آن بر سيئاتم بيفزائى.
خدايا بر محمد و آلش رحمت فرست، و مرا رغبت آن بخش كه كار ترا براى آخرتم بجا آورم. تا آنجا كه صدق اين معنى را در دل خود احساس كنم، و بى رغبتى در دنيا بر من غالب شود، و كارهاى نيك را از روى شوق بجا آورم و از كارهاى بد به علت بيم از عقاب آن ايمن باشم و نورى به من ببخش كه در پرتوش در ميان مردم سلوك كنم و در تاريكىها راه بيابم. و با فروغش از ظلمت شك و شبهات برهم.
خدايا بر محمد و آلش رحمت فرست. و بيم اندوه عذاب و شوق وعده ثواب را روزيم ساز، تا لذت چيزى كه ترا براى آن مىخوانم، و اندوه چيزى را كه از آن به تو پناه مىبرم، دريابم.
خدايا تو موجبات صلاح كار دنيا و آخرت مرا مى دانى پس در قضاء حوائجم عنايت فرماى.
خدايا بر محمد و آلش رحمت فرست، و چون در انجام وظيفه شكر نعمتهايت در حال آسايش و سختى و تندرستى و بيمارى كوتاهى كنم، اعتراف به حق خودت را روزيم ساز، تا به هنگام ترس و ايمنى، و خشم و رضا، و سود و زيان. مسرت خاطر و آرامش دل خود را در انجام وظيفه ام نسبت به تو بيابم.
خدايا بر محمد و آلش رحمت فرست، و دلم را از حسد پاك ساز، تا بر احدى از آفريدگانت به علت چيزى از فضل و احسانت حسد نبرم، و تا آنكه نعمتى از نعمتهايت را، در دين يا دنيا، يا عافيت يا تقوى، يا سعه رزق يا آسايش، بر احدى از خلق تو نبينم، مگر آنكه بهتر از آن را به لطف تو و از جانب تو اى خداى يگانه بى شريك براى خود آرزو كنم.
خدايا بر محمد و آلش رحمت فرست، و تحفظ از خطاها و پاسدارى از لغزشها را در دنيا و آخرت و در حال خشنودى و غضب، روزيم كن. كه در پذيرفتن موجبات خشنودى و علل خشم يكسان و به طاعت تو عامل باشم، و درباره دوستان و دشمنانت طاعت و رضاى ترا بر غير آن ترجيح دهم، تا دشمنم از ظلم و جورم ايمن، و دوستم از آنكه از حق منحرف و به هواى نفس او متمايل شوم نااميد گردد. و مرا از كسانى قرار ده كه در حال رفاه ترا با همان اخلاص مخلصان مضطر مى خوانند. زيرا كه تو ستوده و بخشنده و كريمى.