اعلام انزجار طلاب به بي كفايتي آل سعود در مدرسه علميه امام خميني (ره) رباط كريم- واحد خواهران
در پي درگذشت جان سوز زائران و مسافران خانه خدا در حادثه عظيم و دلخراش منا طلاب و كادر مدرسه علميه امام خميني(ره) با اعلام انزجار و اعتراض و دادن شعار عليه آل سعود بي كفايتي و سوء مديريت دولت عربستان را محكوم نموده و خواستار رسيدگي مسئولين و روساي سازمان امنيت جهاني به اين حادثه شدند. طلاب ضمن عرض تسليت به پيشگاه آقا صاحب الزمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف)و مقام عظماي ولايت (مد ظله العالي) براي شادي روح درگذشتگان اين حادثه طلب مغفرت نموده و سه ختم قرآن را به روح آن بزرگواران هديه نمودند و از خداوند منان براي بازماندگان ايشان طلب صبر جميل نمودند.
فرم در حال بارگذاری ...
نيايش در باره خود و دوستانش
صحیفه سجادیه
ترجمه :
اى كسى كه شگفتى هاى عظمتت پايان نمى پذيرد بر محمد و آلش رحمت فرست و ما را از جدال در عظمت بازدار. و اى كسى كه مدت پادشاهيت به آخر نمى رسد، بر محمد و آلش رحمت فرست. و گردنهاى ما را از بند عقاب خود آزاد ساز. و اى كسى كه خزانه هاى رحمتت فنا نمى پذيرد بر محمد و آلش رحمت فرست و براى ما در رحمت خود بهرهاى بر قرار كن. و اى كسى كه ديدگان از ديدنت فرو مى مانند، بر محمد و آلش رحمت فرست، و ما را به ساحت قرب خود نزديك ساز. و اى كسى كه در برابر قدر و منزلتت قدرها و منزلتها خوار و بى مقدار است، بر محمد و آلش رحمت فرست و ما را نزد خود گرامى دار. و اى كسى كه اسرار اخبار در نظرت آشكار است، بر محمد و آلش رحمت فرست، و ما را نزد خود رسوا مساز.
...
خدايا به بركت بخشش خود ما را از بخشش بخشندگان بى نياز فرما، و با پيوستن خود ما را از وحشت كسانى كه از ما مى برند نگهدار. تا با وجود بخشش تو به در ديگرى روى نياوريم و با وجود احسان تو از احدى نهراسيم.pan style="font-family: tahoma,arial,helvetica,sans-serif;">خدايا پس بر محمد و آلش رحمت فرست، و به نفع ما تدبير فرماى و بر ضرر ما تدبير منماى، و مكر خود را در باره دشمنان ما قرار داده و متوجه ما مساز و ما را پيروزى ده و ديگران را بر ما پيروز مگردان.خدايا بر محمد و آلش رحمت فرست، و ما را از خشم خود نگاهدار و به لطف خود حفظ كن و بسوى خود رهبرى نما و از خود دور مگردان. زيرا هر كه را كه تو نگاه دارى سالم مى ماند، و هر كه را كه تو هدايت كنى دانا مىشود و هر كه را تو مقرب سازى غنيمت مى برد.
خدايا بر محمد و آلش رحمت فرست، و ما را از تندى و سختى مصائب روزگار و شر دامهاى شيطان و تلخى قهر سلطان نگاه دار.
خدايا همانا كه بىنيازان به فضل قوت تو بىنياز مى شوند، پس بر محمد و آلش رحمت فرست و ما را بى نياز كن، و همانا كه عطا كنندگان از مازاد عطاى تو مى بخشند، پس بر محمد و آلش رحمت فرست و دست عطإ؛ّّ به جانب ما بگشاى. و همانا كه راه يافتگان در پرتو نور ذات تو راه مى يابند، پس بر محمد و آلش رحمت فرست و ما را رهبرى نماى .
خدايا هر كه را تو يارى دهى خوار ساختن خوار كنندگان به او زيان نرساند و هر كه را تو عطا كنى امساك ممسكان از او نكاهد. و هر كه را تو هدايت كنى گمراه ساختن گمراه كنندگان از راه نبرد. پس بر محمد و آلش رحمت فرست. و ما را به قوت خود از شر بندگانت بازدار، و به عطاى خويش از غير خود بى نياز فرماى و در پرتو ارشاد خود به راه حق رهسپار ساز.
خدايا بر محمد و آلش رحمت فرست، و سلامت دلهاى ما را در يادكردن عظمت خود و آسايش بدنهامان را در شكر نعمت خود و چر بز بانيمان را در توصيف عطاى خود قرار ده.
خدايا بر محمد و آلش رحمت فرست، و ما را از دعوت كنندگانت كه بسوى تو دلالت مى كنند و از خاصانت كه نزد تو اختصاص يافتهاند قرار ده، اى مهربانترين مهربانان.
فرم در حال بارگذاری ...
نيايش در طلب رحمت بر پيروان پيمبران و مصدقين ايشان
صحیفه سجادیه
ترجمه :
خدايا، و اما پيرو پيمبران و مصدقين ايشان به غيب از اهل زمين به هنگام حضور پيمبران كه معاندينشان با سلاح تكذيب به معارضه ايشان برخاسته بودند، و به هنگام فترت و غيبت پيمبران كه مؤمنان در پرتو حقائق ايمان در شوق ديدارشان بسر مى بردند: در هر عصر و زمان راهنمائى بپا داشتهاى: از زمان آدم تا روزگار محمد خاتم صلى الله عليه و آله از پيشوايان هدايت و قائدين اهل تقوى (كه بر همگى ايشان درود باد) پس خدايا ايشان را از لطف و كرم خود به غفرانى و رضوانى ياد و شاد فرماى .
...
خدايا، و به خصوص اصحاب محمد صلى الله عليه و آله به خصوص همان كسان كه شرط صحبت آن حضرت را به خوبى رعايت كردند و آنانكه در ياريش از عهده امتحان پايدارى بخوبى بر آمدند و با او مددكارى كردند، و به تصديق رسالتش شتافتند و به پذيرفتن دعوتش سبقت گرفتند. و چون حجت رسالتهاى خود را به گوش ايشان فرو خواندند او را اجابت و در راه پيروز ساختن رسالتش از همسران و فرزندان مفارقت گزيدند و براى تثبيت نبوتش با پدران و پسران خود كارزار كردند و به بركت او پيروزى يافتند، و آنان كه محبت او را در جان و دل مىپروردند و در دوستيش اميد تجارتى ايمن از زيان و كساد مى داشتند و آنانكه چون به عروه دين آن حضرت چنگ در زدند قبائلشان از ايشان دورى كردند، و چون در سايه خويشاوندى او مسكن گزيدند خويشان از ايشان بيگانه گشتند. پس خدايا گذشتى را كه براى تو و در راه تو انجام دادند از نظر دور مدار، و به سبب آن فداكاريها و در برابر آنكه خلق را بر تو گرد آوردند و با پيغمبرت از جمله داعيان بسوى تو بودند، ايشان را از خشنودى خود خشنود ساز. و سعى ايشان را به پاس آنكه در راه تو از شهر و ديار قوم خود هجرت كردند و خويش را از فراخى زندگى به سختى و تنگى در افكندند، مشكور دار و (همچنين) آنان را كه براى اعزاز دينت ستمزدگانشان را فراوان ساختى خشنود فرماى خدايا، بهترين پاداش خود را به پيروان اصحاب در راه ايمان و عمل صالح برسان: آنانكه مى گويند: پروردگارا، ما و آن برادرانمان را كه به ايمان بر ما سبقت گرفته اند، بيامرز، همان پيروانى كه آهنگ طريقه صحابه كردند، و وجهه ايشان را سلوك كردند، در حالى كه هيچ شبه هاى آنان را از عقيده خود برنگرداند و در پيروى آثار و اقتداء به علامات هدايت صحابه هيچ شكى خاطرشان را پريشان نساخت: معاونين و مساعدين صحابه اند چنانكه در دين پيرو ايشان و در اخلاق پوياى راه آنانند در تعظيم شأن صحابه اتفاق مى ورزند و در اخبار و احكامى كه از پيغمبر ابلاغ مى كنند متهمشان نمى دارند.pan style="font-family: tahoma,arial,helvetica,sans-serif;">خدايا از امروز تا روز جزا بر تابعين صحابه و بر همسران و اولادشان و بر هر كدامشان كه ترا اطاعت كردهاند رحمت فرست، چنان رحمتى كه بوسيله آن ايشان را از نافرمانى خود نگاهدارى، و در باغهاى بهشت در وسعت و رفاه قرار دهى، و آنان را به يمن آن از مكر شيطان باز دارى، و در هر كار خير كه از تو مدد خواهند اعانت كنى، و از حوادث شب و روز مگر پيش آمدى كه مژده خير دهد نگاه دارى. و به نيروى آن ايشان را بر عقيده حسن رجاء به تو، و بر طمع در آنچه نزد تو است و بر متهم نساختن تو به بى عدالتى در آنچه در دست بندگان است، بر انگيرى، تا ايشان ر ابه رغبت بسوى خود و ترس از خود بازگردانى و در توسعه زندگى دنيا بىرغبت كنى، و عمل براى آخرت و ساختن توشه مراحل بعد از مرگ را در نظرشان خوشايند سازى و هر اندوه را كه روز بر آمدن جانها از بدنهاشان رخ دهد برايشان آسان نمائى و از خطرهائى كه امتحان آن را بوجود مى آورد و از شدت آتش و در ازناى خلود در آن عافيت بخشى، و بسر منزل امنى از آسايشگاه پرهيزگاران منتقل سازى.
فرم در حال بارگذاری ...
پیام در پی فاجعه مصیبتبار کشته و زخمی شدن هزاران نفر از حجاج در سرزمین منا
حضرت آیتالله خامنهای رهبر انقلاب اسلامی درپی فاجعهی مصیبتبار امروز در منا که در آن جمع کثیری از میهمانان الهی جان خود را از دست دادند با صدور پیامی ضمن ابراز همدردی با مصیبتدیدگان این حادثهی اندوهبار و تسلیت به بازماندگان آنان تأکید کردند: دولت سعودی موظف است مسئولیت سنگین خود را در این حادثهی تلخ پذیرفته و به لوازم و قاعدهی حق و انصاف عمل کند.
ایشان ضمن اعلام سه روز عزای عمومی در کشور افزودند: مدیریت غلط و اقدامات ناشایستهای که عامل این فاجعه بوده است نیز نباید از نظر دور بماند.
متن پیام رهبر معظم انقلاب اسلامی به شرح زیر است.
...
بسم الله الرحمن الرحیمpan style="font-family: tahoma,arial,helvetica,sans-serif;">انا لله و انا الیه راجعونفاجعهی مصیبت بار امروز در منا که در آن جمع کثیری از ضیوف الرحمان و مومنانِ مهاجر الیالله از کشورهای گوناگون، جان باختند، اندوهی بزرگ در جهان اسلام پدید آورده و عید آنان را عزا کرده است. در میهن عزیز ما نیز دهها خانواده که مشتاقانه در انتظار عزیزان حجگزار خود بودند، اکنون به عزای آنان نشستهاند. اینجانب با قلبی سرشار از غم و همدردی با مصیبتدیدگان، این حادثه اندوهبار را به روح مطهر حضرت رسول اعظم (صلی الله علیه و آله) و به ساحت مقدس ولی الله الاعظم حضرت صاحبالزمان (اروحنا فداه) که صاحبعزای اصلی است، و به همه بازماندگان و عزاداران در سراسر جهان اسلام به ویژه در ایران عزیز تسلیت عرض میکنم و رحمت خاصهی خداوند غفور و رحیم و شکور را برای این میهمانان گرامیش و شفای عاجل آسیبدیدگان و مجروحان را از درگاه عطوفتش مسألت مینمایم و یادآور میشوم:
۱. مسئولان نمایندگی اینجانب و سازمان حج تلاش طاقتفرسای خود در شناسایی جانباختگان و معالجه مجروحان و اعزام به کشور و خبررسانی سریع را که سراسر امروز بدان مشغول بودند همچنان ادامه دهند و همه کسانی که توانایی دارند به آنان کمک کنند.
۲. هر گونه کمک ممکن را به حجاج دیگر کشورها نیز تعمیم دهند و حق برادری اسلامی را به انجام رسانند.
۳. دولت سعودی موظف است مسئولیت سنگین خود را در این حادثهی تلخ پذیرفته و به لوازم آن به قاعدهی حق و انصاف عمل کند. مدیریت غلط و اقدامات ناشایسته که عامل این فاجعه بوده نباید از نظر دور بماند.
۴. جانباختگان این حادثه انشاالله مشمول این کلام نورانی قرآناند که: «و من یخرج من بیته مهاجرا الی الله و رسوله ثم یدرکه الموت فقد وقع اجره علی الله» این برای بازماندگان، تسلای بزرگی است. آنان پس از طواف و سعی و پس از ساعات پربرکت عرفات و مشعر و در حال انجام مناسک حج به دیدار معبود شتافتهاند، و انشاالله مورد لطف و رحمت ویژه احدیتند. اینجانب با تسلیت دوباره به عزاداران، سه روز عزای عمومی در کشور اعلام میکنم.
والسلام علی عباد الله الصالحین
سیّدعلی خامنهای
دوم مهر یکهزار و سیصد و نود و چهار
فرم در حال بارگذاری ...
پیام به مناسبت هفته دفاع مقدس و روز تجلیل از شهیدان و ایثارگران
حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی، صبح روز پنجشنبه(94/02/07) با صدور پیامی به مناسبت هفتهی دفاع مقدس و روز تجلیل از شهیدان و ایثارگران، تأکید کردند: شهید و شهادت در فرهنگ اسلامی، مظهر حیات و درخشندگی است و گذشت زمان نتوانسته و نخواهد توانست جلوهی نام و یاد شهیدان عزیز را کمفروغ سازد.
متن این پیام که همزمان با مراسم غبارروبى، عطرافشانى و گلباران مزار شهیدان در سراسر کشور از سوی حجتالاسلام والمسلمین شهیدی محلاتی نمایندهی ولى فقیه در بنیاد شهید و امور ایثارگران در گلزار شهدای بهشت زهرای تهران قرائت شد، به این شرح است:
بسماللهالرّحمنالرّحیم
گذشت زمان نتوانسته و نخواهد توانست -انشاءالله- جلوهی نام و یاد شهیدان عزیز را کمفروغ سازد. شهید و شهادت در فرهنگ اسلامی، مظهر حیات و بقاء و حضور و درخشندگی است؛ و این مائیم که باید با ارتباط و اتصال به این مفهوم بلند و ماندگار، برای خود و جامعه و کشور خود، بلندی و ماندگاری به دست آوریم. نامگذاری یک روز از هفتهی دفاع مقدس به این نامِ مبارک، ادای وظیفهئی در این راه است.
سلام خدا بر ارواح طیبهی شهیدان و خانواده های صبور آنان.
سیّدعلی خامنهای
۲ مهر ۱۳۹۴
فرم در حال بارگذاری ...
نيايش در طلب رحمت بر حمله عرش و بر هر فرشته مقرب
نيايش در طلب رحمت بر حمله عرش و بر هر فرشته مقرب
صحیفه سجادیه
ترجمه :
خدايا و اما، حمله عرشت كه از تسبيح تو سست نمى شوند، و از تقديست ملول نمى گردند و از عبادتت وا نمى مانند، و در مقام امر تو كوتاهى را بر كوشش نمى گزينند و از شدت اشتياق به قرب تو غافل نمى شوند و اسرافيل صاحب صور كه «چشم بر حكم و گوش بر فرمان» در انتظار صدور دستور و حلول امر تو است تا به دميدن در صور در افتادگان به زندان قبور را از خواب مرگ بيدار كند و ميكائيل كه نزد تو صاحب جاه و از طاعت تو بلند جايگاه است و جبرئيل امين وحيت كه فرمانروا در ميان اهل آسمانهاست و صاحب منزلت در پيشگاهت و مقرب درگاهت و بر آن روح كه بر فرشتگان پردهدار حرم كبريايت گمارده است.
...
آن روح كه از عالم امر تو است، پس بر همگى ايشان رحمت فرست، همچنين بر فرشتگانى كه پائينتر از ايشانند از ساكنان آسمانهايت، و اهل امانت بر پيامهايت و آن فرشتگان كه از كوشش ملول نمى شوند، و از هيچ تعبى واماندگى و سستى نمى گيرند، و هوسها ايشان را از تسبيح تو باز نمى دارد و سهوى كه ناشى از غفلت ها است، رشته تعظيمشان را در پيشگاه تو نمى گسلد، چشم خشوع فرو بستگانى كه تمناى نگريستن به نور جمال تو در ضميرشان نمى گذرد و سر تعظيم بزير افكندگانى كه آتش شوقشان به كمال معرفت و زلال محبت نمى افسرد، آنان كه سودازدگان ياد عطاياى تو اند و خاضع و راكع در برابر عظمت شكوه كبرياى تو اند و بر آن فرشتگان كه چون دوزخ را بر گنهكاران خروشان بينند همى گويند: «منزهى تو (اى خدا) ما ترا چنانكه سزاوار عبادت تو است عبادت نكرديم».
پس رحمت فرست بر ايشان و رحمتگستران از فرشتگانت، و اهل قرب و منزلت در پيشگاهت و حاملين پيام غيب بسوى پيغمبرانت، و امناء بر وحيت، و بر آن قبائل از فرشتگان كه ايشان را به خود اختصاص بخشيدهاى و بوسيله تسبيح و تقديس خود از خوردنى و آشاميدنى بىنياز كردهاى و در اندرون طبقات آسمانهايت جاى دادهاى، و بر آن فرشتگان كه چون فرمان به انجام وعدهات به قيام رستاخيز صادر شود بر اطراف آسمانها گماشته شوند و بر خزانه داران باران و رانندگان ابر و بر آن فرشتهاى كه از صداى زجرش بانگ رعدها شنيده شود، و چون ابر خروشان بوسيله او به شنا در آيد شعله هاى برقها بدرخشد، و بر فرشتگانى كه دانه هاى برف تگرگ را بدرقه مىكنند، و فرشتگانى با قطره هاى باران فرود مى آيند، و فرشتگانى كه وكيلند بر خزانه باد و فرشتگانى كه بر كوه ها گماشته شدهاند تا از جاى در نروند، و فرشتگانى كه مقدار وزن آبها وكيل باران هاى سخت و رگبارهاى متراكم را به ايشان شناسانده اى و فرستادگان از فرشتگانت كه با محنت بلاى ناگوار يا نعمت دلپسند سرشار به اهل زمين فرود مىآيند و بر سفيران بزرگوار نيكوكار، از فرشتگان پروردگار و پاسداران عاليقدر و نويسندگان اعمال ابرار و فجار و بر فرشته مرگ و يارانش و بر منكر و نكير و بر «رومان» آزمايش كننده اهل قبور و بر طواف كنندگان بيت المعمور و بر مالك و خازنان دوزخ، و بر رضوان و كليد داران بهشت، و بر فرشتگانى كه مأمور آتشند و خدا را در آنچه به ايشان فرمان دهد نافرمانى نمىكنند، و مأموريت خود را انجام مىدهند و بر فرشتگانى كه به اهل بهشت مىگويند:
«درود بر شما باد در برابر آنكه صبر كرديد پس اينك بهشت نيكو سرانجامى است» و بر فرشتگان پاسبانى كه چون به ايشان گفته شود كه: «او را بگيريد و در غل كشيد و به دوزخ در افكنيد» شتابان بسوى دوزخ رو مىآورند و گنهكار را مهلت نمى دهند و بر هر فرشتهاى كه نام او را از شمار انداختيم، و منزلت و مقامش را نزد تو و مأموريتى را كه به او محول فرموده اى ندانستيم. و بر فرشتگان ساكن هوا و زمين و آب. و بر هر فرشتهاى كه بر خلق گماشته اى پس بر همگى ايشان رحمت فرست آن روز كه هر كسى در حالتى به عرصه قيامت مى آيد كه رانندهاى و گواهى با او است. و رحمت فرست بر ايشان كه كرامتى بر كرامت و پاكيزگى بر پاكيزگيشان بيفزايد. خدايا و چون بر فرشتگان و فرستادگانت رحمت فرستى و درود ما را به ايشان رسانى پس به سبب آنكه ما را به ذكر خير ايشان توفيق داده اى بر ما نيز رحمت فرست. زيرا كه تو بخشايشگر و كريمى.
![](https://imam-robatkarim.kowsarblog.ir/media/users/6389673396/profile_pictures/_evocache/_-2.jpg/crop-top-64x64.jpg?mtime=1633762152)
عرفه، معرفت یار به دلدار بود
عرفه، جلوه گه دیده بیدار بود
عرفه، رازو نیاز است به پهنای وجود
عرفه ، گریه عشق است به هنگام سجود
سلام علیکم
التماس دعا
فرم در حال بارگذاری ...
پس از ستايش خدا در طلب رحمت بر رسول خدا صلى الله عليه و آله
صحیفه سجادیه
نيايش پس از ستايش خدا در طلب رحمت بر رسول خدا صلى الله عليه و آله
ترجمه :
سپاس خدائى را كه نعمت وجود محمد صلى الله عليه و آله را بما ارزانى داشت، نه بر امم گذشته و قرون در نوشته؛ به آن قدرت خود كه از هيچ چيز به هر بزرگى كه باشد فرو نمى ماند، و چيزى به هر خردى كه باشد از آن فوت نمى گردد. پس ما را خاتم همه آفريدگان از امم قرار داد، و بر منكران گواه گرفت، و در پرتو لطف خود، بر اممى كه از جهت شماره و ثروت و قدرت اندك بودند، فزونى بخشيد.
...
خدايا، پس رحمت فرست بر محمد: امين تو بر وحيت، و برگزيدهات از آفريدگانت، و پسنديدهات از بندگانت، امام رحمت و قافله سالار خير و بركت، همچنانكه او براى اجراى فرمان تو جان خويش را به مشقت انداخت، و در راه تو بدن خود را آماج تيرهاى آزار ساخت، و در دعوت بسوى تو با خويشان خود در افتاد و براى خشنودى تو با قبيله خود كارزار نمود و در راه احياى دين تو رشته خويشاوندى خود را بگسيخت و نزديكترين بستگانش رابه علت اصرار بر انكار تو از خويش دور كرد و دورترين مردم را به جهت پذيرفتن دين تو به خود نزديك ساخت، و براى تو با دورترين مردم دوستى گزيد و با نزديكترين آنها دشمنى ورزيد،و جان خود را در رساندن پيام تو فرو خست و به سبب دعوت به شريعت تو به رنج افكند و به نصيحت پذيرندگان دعوتت مشغول داشت و به سرزمين غربت و محل دورى از جايگاه اهل و عشيرت و منشأ و مولد و آرامگاه جانش هجرت كرد، به قصد آنكه دين ترا عزيز سازد و بر كافران بتو غلبه كند تا تصميمش در باره دشمنان تو راست و استوار آمد، و تدبيرش در باره دوستانت به كمال پيوست، پس در حالى كه از تو يارى مىجست و در ناتوانى از تو نيرو مىگرفت؛ به جنگ دشمنان برخاست تا به كنج خانههاشان لشگر كشيد، و در ميان آرامگاهشان بر ايشان هجوم برد، تا فرمان تو آشكار و كلمهات بلند گرديد؛ اگر چه مشركين كراهت مىداشتند.
خدايا پس به سبب زحمتى كه براى تو كشيده؛ او را به بالاترين درجات بهشت برآورد، تا كسى در منزلت با او برابر نباشد و در مرتبت با او همسر نگردد و هيچ فرشته مقرب و پيغمبر مرسل نزد تو با او به موازات بر نيايد. و قبول شفاعتش را در ميان اهل بيت طاهرين و مؤمنان از امتش بيش از آنچه وعده دادهاى به او اعلام فرماى، اى كسى كه وعدهات نافذ است. اى كسى كه بديها را به چندين برابرش از خوبيها تبديل مىكنى! زيرا كه تو صاحب فضل عظيمى!
فرم در حال بارگذاری ...
پيش از آغاز هر دعا شروع مى كردبه ستايش خداى عزوجل
صحیفه سجادیه
كيفيت دعاى آن حضرت اين بود كه پيش از آغاز هر دعا شروع مى كردبه ستايش خداى عزوجل و ثناى بر او ومى گفت:
ترجمه :
سپاس خدائى را كه اول است بى آنكه پيش از او اولى باشد، و آخر است بى آنكه پس از او آخرى باشد خدائى كه ديده هاى بينندگان از ديدنش فرو مانده و انديشه هاى توصيف كنندگان از وصفش عاجز شده اند. آفريدگان را به قدرت خود پديده آورده، و ايشان را بر وفق خواست خود اختراع فرموده، آنگاه در طريق اراده خود روان ساخته و در راه محبت خود برانگيخته، در حالى كه از حدى كه بر ايشان تعيين نموده قدمى پيش و پس نتوانند نهاد، و براى هر يك از ايشان روزى معلوم مقسومى قرار داده: هر كه را فزونى داده، كاهنده اى را نيروى كاستن آن نه. و هر كه را كه را كاستى داده افزاينده اى را قدرت افزون بر آن نيست سپس براى او در زندگى مدت معلومى تعيين كرده و پايان معينى قرار داده كه با روزهاى عمر خود بسوى آن گام بر مى دارد و با سالهاى زندگيش به آن نزديك مىشود، تا چون به پايان مدتش رسيد و پيمانه عمرش را پر كرد او را به طرف ثواب سرشار يا عقاب وحشت بار خود فرا كشد، و به آئين عدالت كسانى را كه بدى كرده اند به عمل خود و آنان را كه نيكوئى كرده اند به نيكى جزا دهد.
...
yle="font-family: tahoma,arial,helvetica,sans-serif;">منزه است نام هاى او و پياپى است نعمتهاى او، از كرده خود مسئول نيست و ديگران مسئولند.و سپاس خدائى را كه اگر بندگانش را از شناختن آئين سپاسگزاريش بر عطاياى متواترى كه به ايشان داده و نعمتهاى پيوستهاى كه بر ايشان كامل ساخته محروم مىساخت، در نعمتهايش تصرف مىكردند و سپاس نمىگزاردند و در روزيش دست مىگشودند و شكر نمىكردند، و اگر چنين مىبودند از حدود انسانيت به مرز بهيميت مىرفتند، و چنان مىبودند كه در كتاب محكم خود وصف كرده است «ايشان جز مانند چار پايان نيستند بلكه خود گمراهترند».
و سپاس خداى را بر آنچه از خدائى خود بما شناسانده، و بر آنچه از شكر خود بما الهام كرده، و بر آن درها كه از علم ربوبيتش بر ما گشوده و بر اخلاص در توحيدش كه ما را به آن رهبرى كرده و ما را از كجروى و شك در كار خودش دور ساخته، چنان سپاسى كه به آن در زمره سپاسگزاران خلقش زندگى كنيم، و بر هر كه به خشنودى و عفوش پيشى جسته سبقت گيريم.
سپاسى كه تاريكىهاى برزخ در پرتوش بر ما روشن شود و راه رستاخيز را بر ما هموار سازد و منازل ما را در پيشگاه گواهان از فرشتگان و پيغمبران و امامان بلند گرداند. در آن روزى كه هر كسى به سزاى عمل خود مىرسد، و به مردم ستم نمىشود. روزى كه به هيچ وجه دوستى به كار دوستى نمىخورد و كسى ايشان را يارى نمىكند.
سپاسى كه در نامه نوشته شدهاى كه مقربين آن را مشاهده مىكنند از جانب ما با على عليين بالا رود.
سپاسى كه چون از هول رستاخيز چشمها خيره شود ديدههاى ما به آن روشن گردد و چون روىها سياه شود چهرههاى ما به آن سفيد گردد. سپاسى كه در پرتوش از آتش دردناك خدا آزاد شويم و به جوار كرمش در آئيم.
سپاسى كه به يمن تأييد آن شانه بر شانه فرشتگان مقرب او زنيم، و در اقامتگاه جاودانى و سراى عزت سرمديش در سلك پيغمبران مرسل در آئيم.
سپاس خدائى را كه زيبائيهاى آفرينش را براى ما برگزيد و روزيهاى پاكيزه را بر ما روان ساخت، و ما را به تسلط بر همه آفريدگان برترى داد و از اين جهت همه مخلوقاتش ما را به قدرت او فرمانبردار، و به نيرويش از اطاعت ما ناچارند و سپاس خدائى را كه در احتياج ما را از غير خود فرو بست. پس در برابر اين همه نعمت چگونه بر سپاس او طاقت داريم؟ يا كى توانيم شكرش را بجا آريم؟ چنين كار محال است، نه جاى استفهام و سؤال است! سپاس خدائى را كه براى قبض و بسط اعضاء آلات و عضلاتى در بدن ما تركيب كرد، و ما را از آسايشهاى زندگى بهرهمند گردانيد، و اعضائى براى كار در پيكر ما برقرار كرد و ما را از روزىهاى پاكيزه اطعام فرمود، و به فضل خود توانگر ساخت، و به نعمت خود سرمايه بخشيد، سپس ما را به پيروى اوامر خود فرمان داد تا طاعتمان را بسنجد، و از ارتكاب نواهى خود نهى فرمود تا شكرمان را بيازمايد، پس از راه امرش منحرف شديم و بر مركب نهيش برآمديم با اين حال به عقوبت ما شتاب نكرد، و در انتقام ما تعجيل نفرمود، بلكه به رحمت خود از روى كرم با ما مدارا كرد، و به مهربانى خويش از روى حلم بازگشتن ما را انتظار كشيد و سپاس خدائى را كه ما را به توبه رهبرى كرد و آن را جز از فضل او نيافتهايم. پس اگر جز اين يك نعمت از فضل او را به شما نياوريم هر آينه عطاى او در حق ما بزرگ و احسانش درباره ما جليل و فضلش بر ما عظيم خواهد بود. زيرا سنت او در باب توبه نسبت به اقوام قبل از ما چنين نبود او به حقيقت آنچه را كه تاب تحمل آن را نداشتيم از ذمه ما برداشته و بيرون از حد طاقتمان تكليف نفرموده و جز به كار آسانمان نگماشته و براى هيچ يك از ما حجتى و عذرى باقى نگذاشته .
پس بدبخت از ميان ما كسى است كه بر خلاف رضاى خدا خود را به هلاك افكند، و نيكبخت كسى است كه روى دل بسوى او آورد.
سپاس خداى را بهر آن آئين كه نزديكترين فرشتگان به او و گرامىترين آفريدگان او و پسنديدهترين ستايش كنندگان در پيشگاه او وى را سپاس گذاردهاند، سپاسى كه از ديگر سپاسها برتر باشد مانند برترى پروردگار ما بر همه آفريدگانش .
سپس حمد او را بجاى هر نعمتى كه بر ذمه ما و همه بندگان گذشته و بازمانده خود دارد، به شماره هر چيزى كه از همگى آنها علم او بر آن احاطه كرده و بجاى هر يك از آنها چندين برابر آن هميشه و جاويد تا روز رستاخيز.
سپاسى كه كشش آن پايان نپذيرد و شمارهاش به احصا در نيايد، و به نهايتش دسترسى و براى مدتش انقطاعى نباشد.
سپاسى كه موجب رسيدن به طاعت و عفو او، و سبب خشنودى، و وسيله آمرزش، و راه بسوى بهشت، و پناه از انتقام، و ايمنى از خشم، و پشتيبان طاعت، و مانع از نافرمانى، و مددكار بر اداء حق و وظائف او باشد. سپاسى كه به آن در ميان نيكبختان از دوستانش نيكبخت شويم و بوسيله آن در سلك شهيدان شمشيرهاى دشمنانش درآئيم. همانا كه خدا يارى دهنده و ستوده است.
![](https://imam-robatkarim.kowsarblog.ir/media/users/hashemi.olya/profile_pictures/_evocache/_-_.jpg/crop-top-64x64.jpg?mtime=1480228516)
سلام
زیبا بود
التماس دعا
فرم در حال بارگذاری ...
دروازه ای به دنیای الکترونیکی مکتوبات در اینترنت
مفهوم فقه و حقوق:
www.balagh.net/persian/feqh/maqalat/koliyat/1.htm
تعريف حقوق، رابطه فقه و حقوق، بررسی و نقد نظريه قائلين به عدم فقه و حقوق، تعريف فقه، و موارد ديگر.
فرم در حال بارگذاری ...
فضل و دانش امام باقر(عليه السلام)
امام محمّدباقر(عليه السلام) در دوران امامت خود، به نشر و پخش معارف دين به ويژه فقه و احكام اسلامى پرداخت و ضمن حلّ مشكلات علمى به تعليم و تربيت شاگردانى فاضل و آگاه مانند: محمّدبن مسلم، زرارةبن اعين، ابونصير، هشام بن سالم و جابربن يزيد و حمران بن اعين و بُريدبن معاويه عجلى، همّت گماشت.
آن حضرت در فضل و فضيلت، زهد و تقوا، اخلاف و معاشرت، سر آمد بزرگان بنى هاشم در عصر خود بود.
آوازه علوم و دانش او چنان اطراف و اكناف پيچيده بود كه ملقّب به باقرالعلوم; يعنى شكافنده دانش ها گرديد.
يكى از علماى بزرگ سنّى به نام ابن حجر هيتمى درباره او مى نويسد:«محمّد باقر به اندازه اى گنج هاى پنهان معارف و دانش ها را آشكار ساخته، حقايق احكام و حكمت ها و لطايف دانش ها را بيان نموده كه جز بر عناصر بى بصيرت يا بد سيرت پوشيده نيست و از همين جاست كه وى را شكافنده دانش و جامع علوم و برافروزنده پرچم دانش خوانده اند .»
...
عبدالله بن عطا يكى از شخصيّت هاى علمى زمان امام، مى گويد:«من هرگز دانشمندان اسلام را در هيچ محفل و مجمعى به اندازه محفل محمّد بن على(عليه السلام) از نظر علمى حقير و كوچك نديدم.»امام باقر(عليه السلام) در سخنان خود، اغلب به آيات قرآن كريم استناد مى نموده و از كلام خدا شاهد مى آورده و فرموده است: «هر مطلبى را گفتم، از من بپرسيد كه در كجاى قرآن است تا آيه مربوط به آن موضوع را معرّفى كنم.»trong>علم بی نهایتاول، علم و دانش: در كشف الغمة از حافظ عبد العزيز بن اخضر جنابذى در كتابش موسوم به معالم العترة الطاهرة از حكم بن عتيبه نقل شده است كه در مورد آيه ان فى ذلك لايات للمتوسمين (1) گفت: «به خدا سوگند محمد بن على در رديف همين هوشمندان است» .در صفحات بعد سخن ابو زرعه را نقل خواهيم كرد كه گفته است: به جان خودم ابو جعفر از بزرگترين دانشمندان است.
ابو نعيم در حلية الاولياء نوشته است: مردى از ابن عمر درباره مسئله اى پرسش كرد.ابن عمر نتوانست او را پاسخ گويد.پس به سوى امام باقر (ع) اشاره كرد و به پرسش كننده گفت : نزد اين كودك برو و اين مسئله را از او بپرس و جواب او را هم به من بازگوى.آن مرد به سوى امام باقر (ع) رفت و مشكل خود را مطرح كرد.امام نيز پاسخ او را گفت.مرد به نزد ابن عمر بازگشت و وى را از جواب امام باقر (ع) آگاه كرد.آنگاه ابن عمر گفت: اينان اهل بيتى هستند كه از همه علوم آگاهى دارند.
باقرالعلوم,امام محمّد باقر عليه السلام),ولادت امام محمد باقر (ع)
در حلية الاولياء آمده است: محمد بن احمد بن حسين از محمد بن عثمان بن ابى شيبه، از ابراهيم بن محمد بن ابى ميمون، از ابو مالك جهنى، از عبد الله بن عطاء، نقل كرده است كه گفت: من هيچ يك از دانشمندان را نديدم كه نسبت به دانشمندى ديگر كم دانشتر باشند مگر نسبت به ابو جعفر.من حكم را مىديدم كه در نزد او چون شاگردى مى كرد.
شيخ مفيد در كتاب ارشاد مىنويسد: شريف ابو محمد حسن بن محمد از جدم، از محمد بن قاسم شيبانى، از عبد الرحمن بن صالح ازدى، از ابو مالك جهنى، از عبد الله بن عطاء مكى، روايت كرده است كه گفت: هرگز دانشمندى را نديدم كه نسبت به دانشمندى ديگر آگاهيهايش كمتر باشد مگر نسبت به ابو جعفر محمد بن على بن حسين.من حكم بن عتيبة را با آن آوازهاى كه در ميان پيروانش داشت مىديدم كه در مقابل آن حضرت چونان طفلى مىنمود كه در برابر آموزگارش قرار گرفته است.
ابن جوزى در تذكرة الخواص، مىنويسد: عطاء مى گفت هيچ يك از دانشمندان را نديدم كه دامنه دانايى اش نسبت به دانشمندى ديگر كمتر باشد مگر نسبت به ابو جعفر.من حكم را ديدم كه در نزد آن حضرت چونان پرندهاى ناتوان بود.ابن جوزى مىگويد: «منظور وى از حكم همان حكم بن عتيبه بود كه در روزگار خود دانشمندى بزرگ به شمار مىآمد» .
اين سخن، چنان كه ملاحظه گرديد، از عطاء نقل شده و باز به همان گونه كه شنيديد ابو نعيم اصفهانى و شيخ مفيد آن را از عبد الله بن عطاء روايت كردهاند.محمد بن طلحه نيز در كتاب مطالب السؤول، اين روايت را به همين نحو نقل كرده است.البته در اين باره ملقب شدن آن حضرت به لقب باقر العلم و شهرت وى در ميان خاص و عام و در هر عصر و زمان بدين لقب كفايت مىكند.
ابن شهر آشوب در كتاب مناقب از محمد بن مسلم نقل كرده است كه گفت: من سى هزار حديث از آن حضرت پرسيدم.شيخ مفيد نيز در كتاب اختصاص، به نقل از جابر جعفى آورده است: ابو جعفر امام باقر (ع) هفتاد هزار حديث برايم گفت كه هرگز از كسى نشنيده بودم.
شيخ مفيد مى نويسد: از هيچ كدام از فرزندان امام حسن (ع) و امام حسين (ع) اين اندازه از علم دين و آثار و سنت و علم قرآن و سيره و فنون ادب كه از امام باقر (ع) صادر شده، ظاهر نشده است.
ما در صفحات آينده از بزرگان مسلمان از صحابه، تابعان و فقيهان و نويسندگان و بسيارى ديگر كه از علم و دانش آن حضرت بهرهمند گشتهاند، ياد خواهيم كرد.تحقيقا بسيارى از دانشمندان از آن حضرت كسب علم كرده و بدو اقتدا نموده بودند و گفتار آن حضرت را پيروى مىكردند و از فقه و دلايل روشنى بخش حضرتش در توحيد و فقه و كلام كمال استفاده را به عمل مىآوردند.
گفتار آن حضرت درباره توحيد
بنابر نقل مدائنى، روزى يكى از اعراب باديه به خدمت ابو جعفر محمد بن على آمد و از وى پرسيد: آيا به هنگام عبادت خداوند هيچ او را ديدهاى؟ امام پاسخ داد: من چيزى را كه نديده باشم عبادت نمىكنم.اعرابى پرسيد: چگونه او را ديدهاى؟ فرمود: ديدگان نتوانند او را ديد اما دلها با نور حقايق ايمان او را مىبينند.با حواس به درك نمىآيد و با مردمان قياس نمىشود.با نشانهها شناخته شود و با علامتها موصوف گردد.در كار خود هرگز ستم روا نمىدارد.او خداوندى است كه جز او معبودى نيست.اعرابى با شنيدن پاسخ امام باقر (ع) گفت: خداوند خود آگاهتر است كه رسالتش را كجا قرار دهد.
احتجاج آن حضرت با محمد بن منكدر از زاهدان و عابدان بلند آوازه عصر خويش
شيخ مفيد در ارشاد، نويسد: شريف ابو محمد حسن بن محمد از جدم، از يعقوب بن يزيد از محمد بن ابى عمير، از عبد الرحمن بن حجاج، از ابو عبد الله امام صادق (ع) نقل كرده است كه فرمود: محمد بن منكدر مىگفت: گمان نمىكردم كسى مانند على بن حسين، خلفى از خود باقى گذارد كه فضل او را داشته باشد، تا اينكه پسرش محمد بن على را ديدم.
مىخواستم او را اندرزى گفته باشم اما او به من پند داد.ماجرا چنين بود كه من به اطراف مدينه رفته بودم ساعت بسيار گرم مى بود.در آن هنگام با محمد بن على مواجه شدم.او هيكل مند بود و به دو نفر از غلامانش تكيه داده بود.من با خودم گفتم: يكى از شيوخ قريش در اين گرما و با اين حال در طلب دنيا كوشش مى كند.
به خدا او را اندرز خواهم گفت.پس نزديك او شدم و سلامش دادم او نيز در حالى كه عرق مىريخت با گشادهرويى جوابم گفت.به وى عرض كردم: خداوند كار ترا اصلاح كناد! يكى از شيوخ قريش در اين ساعت و با اين حال براى دنيا كوشش مىكند! به راستى اگر مرگ فرا رسد و تو در اين حال باشى چه مىكنى؟ او دستان خود را از غلامانش برگرفت و به خود تكيه كرد و گفت: به خدا سوگند اگر مرگ من در اين حالت فرا رسد مرگم فرا رسيده در حالى كه من به طاعتى از طاعات الهى مشغولم.در حقيقت من با اين طاعت مىخواهم خود را از تو و از ديگران بىنياز كنم.بلكه من هنگامى از مرگ باك دارم كه از راه برسد در حالى كه من مشغول به يكى از معاصى الهى باشم.
محمد بن مكندر گويد: گفتم: «خدا ترا رحمت كند! مىخواستم اندرزت گفته باشم اما تو به من اندرز دادى».كلينى در كافى، مانند همين روايت را از على بن ابراهيم، از پدرش و محمد بن اسماعيل، از فضل بن شاذان و هم او، از ابن ابى عمير، از عبد الرحمن بن حجاج، از امام صادق (ع) نقل كرده اند.
نگارنده: معناى سخن محمد بن منكدر كه گفته بود: «مى خواستم اندرزت گفته باشم ولى تو به من اندرز دادى» اين است كه وى همچون طاووس يمانى و ابراهيم ادهم و…از متصوفه بود و اوقات خود را به عبادت سپرى مى كرد و دست از كسب و كار شسته بود و بدين سبب خود را سربار مردم كرده بود.و بار زندگى خود را بر دوش مردم نهاده بود او مىخواست امام باقر (ع) را نصيحت كند كه مثلا شايسته نيست آن حضرت در آن گرماى روز به طلب دنيا برود.
امام (ع) نيز بدو پاسخ مىدهد كه: بيرون آمدن وى براى يافتن رزق و روزى است تا احتياج خود را از مردمان ببرد كه اين خود از برترين عبادات است.اندرزى كه اين سخن براى ابن منكدر داشت اين بود كه وى در ترك كسب و كار و انداختن بار زندگيش بر دوش مردم و اشتغالش به عبادت راهى خطا در پيش گرفته است.به همين جهت بود كه ابن منكدر گفت: «مىخواستم اندرزت گفته باشم…»
بنابر همين اصل است كه از صادقين (ع) دستور اشتغال به كسب و كار و نهى از افكندن بار زندگى بر دوش ديگران صادر شده است.از آنان همچنين روايت شده است كه اگر كسى به عبادت خداى پردازد و شخص ديگرى در پى كسب و كار روانه شود، عبادت اين شخص اخير بالاتر و برتر از آن ديگرى است.امام صادق (ع) از پيامبر (ص) نقل كرده است كه فرمود: «ملعون است ملعون است كسى كه خود را سربار مردمان قرار دهد» .
پىنوشت:
1 ـ حجر/75: و در اين (عذاب) هوشمندان را عبرت و بصيرت بسيار است.
كتاب: سيره معصومان، ج 5، ص 18
نويسنده: سيد محسن امين
ترجمه: على حجتى كرمانى
![](https://imam-robatkarim.kowsarblog.ir/media/users/6389673396/profile_pictures/_evocache/_-2.jpg/crop-top-64x64.jpg?mtime=1633762152)
اى کاش بر قبرت حرم سازیم امامم
بر گنبدش پرچم بیافرازیم امامم
آییم پابوس و تو را زوّار گردیم
ما بى کسان هم لایق دیدار گردیم
شهادت امام محمد باقر(ع) تسلیت باد
سلام علیکم
التماس دعا
فرم در حال بارگذاری ...
پرتویی از سيره و فضایل باقرالعلوم علیه السلام
حضرت امام محمّد باقر(عليه السلام) اوّل ماه رجب، يا سوم صفر سال 57 هجرى قمرى در مدينه متولّد گرديد.پدر بزرگوارش، حضرت على بن الحسين، زين العابدين(عليه السلام)، و مادر مكرّمه اش، فاطمه معروف به «امّ عبدالله» دختر امام حسن مجتبى مى باشد.
از اين رو، آن حضرت از ناحيه پدر و مادر به بنى هاشم منسوب است.
شهادت امام باقر(عليه السلام) در روز دوشنبه 7 ذيحجّه سال 114 هجرى قمرى در 57 سالگى، به دستور هشام بن عبدالملك خليفه اموى، به وسيله خوراندن سمّ، اتّفاق افتاد و مزار شريفش در مدينه در قبرستان بقيع مىباشد.
آن حضرت يكى از اطفال اسير فاجعه كربلا مىباشد كه در آن وقت سه سال و شش ماه و ده روز از سنّ مباركش گذشته بود.
حضرت باقر(عليه السلام) به علم و دانش و فضيلت و تقوا معروف بود و پيوسته مرجع حلّ مشكلات علمى مسلمانان به شمار مى رفت.
...
وجود امام محمّد باقر(عليه السلام) مقدّمه اى بود براى اقدام به وظايف دگرگون سازى امّت.زيرا مردم، او را نشانه هاى فرزند كسانى مى شناختند كه جان خود را فدا كردند تا موج انحراف ـ كه نزديك بود نشانه هاى اسلام را از ميان ببرد ـ متوقّف گردد.pan style="font-family: tahoma,arial,helvetica,sans-serif;">آنان از اين رو قربانى شدند تا مسلمانان بدانند كه حكّامى كه به نام اسلام حكومت مى كنند، از تطبيق اسلام با واقعيت آن به اندازه اى دوراند كه مفاهيم كتاب خدا و سنّت رسول اكرم(صلى الله عليه وآله وسلم) در يك طرف قرار دارد و آن حاكمان منحرف در طرف ديگر.امام باقر(عليه السلام) بر آن شد تا انحراف حاكمان و دورى آنان از حقايق اسلام را به مردم بفهماند و براى مسلمانان آشكار سازد كه چنان امورى تحقّق يافته است.هشام بن عبدالملك خليفه نابكار اموى وقتى به امام(عليه السلام) اشارت مى كند و مى پرسد كه اين شخص كيست؟ به او مى گويند او كسى است كه مردم كوفه شيفته و مفتون اويند.اين شخص، امام عراق است.
در موسم حجّ، از عراق و خراسان و ديگر شهرها، هزاران مسلمان از او فتوا مى خواستند و از هرباب از معارف اسلام از او مى پرسيدند.اين امر اندازه نفوذ وسيع او را در قلوب توده هاى مردم نشان مى داد.
از سوى فقيهان بزرگ كه وابسته به حوزه هاى فكرى و علمى بودند، مسائل دشوار در محضر او مطرح مى شد و گفتگوهاى بسيار با امام به عمل مى آمد، از او پاسخ مىخواستند تا امام را در تنگنا قرار دهند و در مقابل مردم او را به خاموشى وادارند، ولى آن حضرت با پاسخ هاى قانع كننده و مستدلّ و محكم خود آنان را به اعجاب وامى داشت.
حوزه علمى او براى صدها دانشمند و محدّث كه تربيت كرده بود پايگاهى مهّم به شمار مى آمد.
جابر جعفى گويد: «ابوجعفر هفتاد هزار حديث براى من روايت كرد.» و محمّد بن مسلم گويد: «هر مسئله كه در نظرم دشوار مى نمود از ابوجعفر(عليه السلام)مىپرسيدم تا جايى كه سى هزار حديث از او سؤال كردم.»
امام باقر(عليه السلام) شيعيان خود را چنين وصف مى كند:«همانا شيعه ما، شيعه على، با دست و دل گشاده و از سر گشاده دستى و بى ريايى از ما طرفدارى مى كنند و براى زنده نگاه داشتن دين، متّحد و پشتيبان ما هستند. اگر خشمگين گردند، ستم نمى كنند و اگر خرسند باشند از اندازه نمى گذرند. براى آن كس كه همسايه آنان باشد بركت دارند و با هر كس كه با آنان مخالف باشد طريق مسالمت پيش مى گيرند. و شيعه ما اطاعت خدا مى كند.»
فرم در حال بارگذاری ...
حضرت امام محمد باقر علیه السلام
تسلیت باد شهادت جان گداز بنیان گذار نهضت علمی علوی
و شکافنده علوم الهی حضرت امام محمد باقر علیه السلام
![](https://imam-robatkarim.kowsarblog.ir/media/users/hashemi.olya/profile_pictures/_evocache/_-_.jpg/crop-top-64x64.jpg?mtime=1480228516)
بـه سر مـی پـرورانم من هوای حضرت بـاقر (ع)
بـه دل باشد مرا شوق لقای حضرت باقر (ع)
زعشقش جان من بر لب رسیده کس نمی دانـد
کـه نبود چاره ساز من سوای حضرت باقر (ع)
التماس دعا
![](https://imam-robatkarim.kowsarblog.ir/media/users/0490365485/profile_pictures/_evocache/767.gif/crop-top-64x64.gif?mtime=1479743726)
با سلام
سالروز شهادت پنجمین اختر تابناک آسمان ولایت حضرت امام محمد باقر (( علیه السلام ))را تسليت عرض مينماييم
فرم در حال بارگذاری ...
فراموش نکنید
دشمنان میخواهند بین دولت و ملت و مسئولین و آحاد مردم، جدایی ایجاد کنند. باید در جهت عکس آن حرکت کرد. آنان می خواهند که مردم از اسلام و هدف هاي انقلاب، فاصله بگیرند. پس، این چیزي است که به ضرر ملت ماست و باید این فاصله را کم کنند و هرچه بیشتر در جهت اسلام و انقلاب حرکت کنند.بر همین اساس، من تأکید میکنم که جوانان عزیز و مؤمن، آحاد مردم زن و مرد مسلمان امر به معروف و نهی از منکر را که دو فریضه ي الهی و جزو ارزش هایی است که می تواند در این جهت براي ملت ما وسیله ي بسیار مفید و مؤثّر و پیش برنده اي باشد، فراموش نکنند .
1372/01/01-پیام به مناسبت حلول سال نو
فرم در حال بارگذاری ...
ظالمان عالم از چنین خصوصیتی نگرانند
مسلمانان خصوصیتی دارند که می توانند اراده ي خود را در حرکت عالم مؤثّر کنند. به خاطر چه؟به خاطر احکام نورانی اسلام؛ بلکه به خاطر روحیّات و خلقیّاتی که اسلام به مسلمانان می دهد؛ مثل ظلم ستیزي و کنار نیامدن با بدي و فساد، مثل امر به معروف و نهی از منکر و جهاد فی سبیل الله، که جهاد فی سبیل الله میدان گسترده و عرض عریضی دارد و مخصوص صحنه ي نبرد رویاروي جسمانی نیست، بلکه جهاد داخل خانه ها هم ممکن است و همه جا انسان می تواند با دشمن خدا جهاد کند؛ اگر اراده داشته باشد و اگر بداند باید چه کار کند. این، مجموعه ي احکام اسلامی است. این، جهاد و امر به معروف و عدم کنار آمدن با بدي و فساد و تحمل نکردن ظلم است « لا تَظْلِمُونَ وَ لا تُظْلَمُون ».
...
مجموع این احکام و معارف موجب شده است مسلمان به طور طبیعی در هرجاي دنیا که هست- چه به صورت یک ملت و چه از یک ملت کوچکتر، تا یک فرد- به برکت این احکام قادرباشد اراده ي خود را در اداره ي جهان و محیط خودش مؤثّر سازد. این، خصوصیت مسلمان است. استعمارگران از چنین خصوصیتی ناراحتند. ظالمان عالم از چنین خصوصیتی نگرانند.روزي که اروپاییها سوار کشتی ها شدند و آمدند کشورهاي منطقه ي آسیا و آفریقا و خاورمیانه و بقیّه ي جاها را تصرف کردند، از این روحیّه ي مسلمانان می ترسیدند. براي اینکه مسلمان بی خطر شود، دو کار باید با او بکنند: یکی اینکه او را از احکام اسلامی دور کنند و دوم اینکه روحیه ي او را بشکنند و تحقیرش کنند.
1375/03/16-اقشار مختلف مردم و میهمانان خارجی شرکت کننده در مراسم سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی(ره)
فرم در حال بارگذاری ...
مهمترین حوزه
البته امر به معروف و نهی از منکر حوزه هاي گوناگون دارد که باز مهمترینش حوزه ي مسئولان است؛ یعنی شما باید ما را به معروف امر، و از منکر نهی کنید. مردم باید از مسئولان، کارِ خوب را بخواهند؛ آن هم نه به صورت خواهش و تقاضا؛ بلکه باید از آنها بخواهند. این مهمترین حوزه است. البته فقط این حوزه نیست؛ حوزه هاي گوناگونی وجود دارد.
1379/09/25-خطبه هاي نماز جمعه ي تهران
فرم در حال بارگذاری ...