بد باختي
ای سراپا معصیت بس کن دگر بد باختی
خویش را در منجلابی از گنه انداختی
هرچه تو بد کرده ای من پرده پوشی کرده ام
این منم که دوستت دارم ولی نشناختی
ای سراپا معصیت بس کن دگر بد باختی
خویش را در منجلابی از گنه انداختی
هرچه تو بد کرده ای من پرده پوشی کرده ام
این منم که دوستت دارم ولی نشناختی
آنقدر دلواپست بودم که دور از من شدی
بردی از یادم به دنیای خودت پرداختی
تنگ یا رب گفتنت بود این دلم بی معرفت
کاش چشمی سوی من یک لحظه می انداختی
هی تو را خواندم بیایی بین آغوشم ولی
پشت کردی بر من و بی وقفه هی می تاختی
من فقط خیر تو را میخواستم ای بی وفا
با همه دنیا به غیر از عاشق خود ساختی… .
یک بغل احسان برای تو مهیا کرده ام
گرچه بد بودی ولی باتو مدارا کرده ام
حيدر
به قلبم سوره کوثر نوشتند
دلم را بنده قنبر نوشتند
به کوی عاشقی،
در لوح سینه
صد و ده مرتبه حیـــدر نوشتند
همه ی ما بر گردن یکدیگر حق داریم
استاد پای تخته نوشت: در پرونده نگاهتان تجدید نظر کنید…خدا متهم نیست “ان الله لیس بظلام للعبید”
میگفت این سخن برگرفته از خود قرآن است که در زندگی انسان لحظه خنثی وجود ندارد، و ما آدم ها در تمام طول روز به طور مرتب در حال دریافت نور و ظلمت هستیم و این دریافت صرفا بسته به نوع اعمال ما نیست بلکه کوچکترین و گذرا ترین افکار ذهنیمان هم نور و ظلمت را دریافت میکنند.
استاد با استناد به روایت یکی از معصومین(ع) گفت که همه ی ما بر گردن یکدیگر حق داریم؛ ولو به اندازه ثانیه ای که در خیابانی شلوغ از کنار یکدیگر عبور میکنیم و این دریافت ها و تفکرات کوچک ذهنی انسان است که شخصیت و من وجود انسان را شکل میدهد و با این اوصاف در ثانیه ثانیه ی زندگی باید حواسمان نه تنها به رفتارمان بلکه به جنس افکارمان هم باشد.
میگفت وقتی صبح زود از خانه بیرون می آیی و مغازه داری را در حال باز کردن درب مغازه اش میبینی به جای او بسم الله بگو و از صمیم قلب برای برکت و روزی حلال آن روزش دعا کن
وقتی میبینی راننده ای در خیابان به بدترین نحو و خطرناک ترین شکل در حال رانندگی است به جای حواله ی فحش و ناسزا با تمام وجودت برای سلامتی اش دعا کن
حتی از کنار اعلامیه های ترحیم روی در و دیوار هم بی تفاوت نگذر، برای شادی روحشان صلواتی بفرست و هزاران هزار مثال دیگر
یکی از تفاسیر آیه ی فمن یعمل مثقال ذره خیرا یره همین است تمام ذهن و فکرت را لبریز کن از خیر خواهی و دریافت نور، می دانی که در قیامت همین انرژی وجودی آدم هاست که بهشت و دوزخشان را میسازد؛ همین افکار و اعمال ساده…….
ستاره
{بیان فضیلتی از مولی الموحدین امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب(ع)٬ از کتاب شریف و گرانسنگ القطره}
روزی جبرئیل امین نزد رسول خدا(ص) بود؛
در این هنگام امیرالمؤمنین(ع)
وارد شد؛
جبرئیل به احترام ایشان از جا حركت كرد.
پیغمبر فرمود : آیا به احترام این جوان از جا بر می خیزی؟
جبرئیل عرض كرد : بله چون او حق استادی به گردن من دارد؛
وقتی خداوند مرا آفرید از من پرسید كه من كی ام و نامم چیست؟ و تو كیستی و نامت چیست؟
من متحیّر شدم ماندم كه چه بگویم.
این جوان وارد شد و به من فرمود : بگو «أنت ربّ الجلیل و اسمک الجمیل و أنا عبدک الذلیل و اسمی جبرئیل»
پیامبر اکرم (ص) فرمودند :
تو چه وقت آفریده شدی؟
عرضه داشت : از زمانی كه من خلق شده ام ستاره ای بود كه هر سی هزار سال یكبار طلوع می كرد و من آن را سی هزار بار دیدم.
حضرت فرمود آیا آن ستاره را می شناسی؟
عرض كرد بله یا رسول الله.
حضرت فرمود : علی جان قدری عمامه ات را بالا ببر، كه نوری از پیشانی امیرالمؤمنین ساطع شد كه جبرئیل عرضه داشت : به خدا قسم این همان ستاره است.
كتاب شریف القطره٬ علامه مستنبط٬ جلد۱
حدیث نورانیت
ابوذرغفاری نزد سلمان فارسی آمد و از او پرسید: ای سلمان ! مَعرفت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) به نورانیّت چگونه است؟ سلمان گفت: ای جُنـدَب! بهتر است به نزد آن حضرت( علیه السلام ) شرفیاب شویم و از مَحضر خودشان سُئوال نمـائیم. لذا هر دو به خدمت امیرالمؤمنین علی( علیه السلام ) رسیدند و سُئوال خود را مطرح نمودند.
حضرت امیر سلام الله علیه به ایشان فرمود: «خوش آمدید ای دوستان من که در دین خود متعهد و پایبند هستید و کوتاهی نمی کنید، و هر آینه دانستن این مطلب بر هر مَـرد مؤمن و زن مؤمنه ای واجب است. ای سلمان و ای جُنـدَب! ایمــــان کسی کامل نمی گردد تا به حقیقت و نورانیّت من مَعرفت بیابد و وقتی چنین شناختی از من پیدا کرد از کسانی می شود که خُــداوند قلب او را برای ایمــان امتحان نموده و سینه اش را برای اسلام گُشاده گردانیده و عــارف آگاه شده است، و کسی که در این گونه معرفت و شناخت کوتاهی کنـد، او در شکّ و تردید باقی می مــاند.
ای سلمــان و ای جُنــدَب! شناختن من به نورانیّت در حقیقت شناختن خُــداست، و شناخت خُــدا در حقیقت معرفت به من به نورانیّت است. و این دین خـالص است که خُـدای تبارک و تعــالی فرموده است: (وُمَا اُمِروا اِلّا لِیَعبُـدوُا اللهَ مُخلصینَ لَهُ الدّینَ حُنَفـاءَ وَ یُقیموُا الصَلاةَ وَیُأتوُا الزکوة وَذلِکَ دینُ القَیِّمَة. و بندگان امر نشدند مگر به اینکه خُـدا را خالصانه و در حالیکه دین خود را خالص کرده اند عبادت کنند، و نمــاز را بپـا دارند و زکات بپردازند و این دینی است که از افراط و تفریط به دور و در حَـدّ اعتـدال است- سورۀ بیّنه/آیـۀ5)
بدانیـد هر کس ولایت مرا بپـا داشت نمــاز را بپـا داشته است، و برپا داشتن ولایت من سخت و دُشوار است که آن را تحمّل نمی کند مگر فرشتۀ مُقرّب یا نبـیِّ مُرسل و یا بنـدۀ مؤمنی که خُــداوند قلب او را برای ایمــان امتحان کرده است.
پس فرشته هنگامی که مُقرّب نباشد و پیغمبری که مُرسل نباشد و مؤمن هنگامی که امتحان شده نبـاشد، نمی تواند آن را بپذیرد.
(القطره/ج1/ص200، مَشارق الاَنوار/ص160)
حتما
توکل بر خدایت کن،
کفایت میکند حتما
اگر خالص شوی با او،
صدایت میکند حتما
اگر بیهوده رنجیدی،
از این دنیای بی رحمی،
به درگاهش قناعت کن،
عنایت میکند حتما
دلت درمانده میمیرد،
اگر غافل شوی از او
به هر وقتی صدایش کن،
حمایت میکند حتما
خطا گر میروی گاهی،
به خلوت توبه کن با او
گناهت ساده میبخشد،
رهایت میکند حتما
به لطفش شک نکن گاهی،
اگر دنیا حقیرت کرد
تو رسم بندگی آموز،
حمایت میکند حتما
اگر غمگین اگر شادی،
خدایی را پرستش کن
که هر دم بهترینها را،
عطایت میکند حتما
علي(ع) كجاست
مسجد، خموش و شهر پر از اشک بیصداست
ای چاه خون گرفته کوفه علی کجاست؟
ای نخلها که سر به گریبان کشیدهاید
امشب شب غریبی و تنهایی شماست
دلها تمام، خیمه آتش گرفتهاند
صحرای کوفه شام غریبان کربلاست
امشب علی به باغ جنان پیش فاطمه است
اما دل شکسته او در خرابههاست
سجاده بیامام و زمین لالهگون ز خون
مسجد غریب مانده و محراب، بیدعاست
باید گلاب ریخت پس از دفن، روی قبر
امشب گلاب قبر علی اشک مجتباست
تو از برای خلق جهان سوختی علی!
اما هزار حیف که دنیا تو را نخواست
ای چاه کوفه اشک علی را چه میکنی
دانی چقدر قیمت این در پربهاست؟
باید به گریه گفت: علی حامی بشر
باید به خون نوشت: علی کشته خداست
هر لحظـه در عزای علی تا قیام حشر
«میثم» هزار بار اگر جان دهد رواست
***استاد سازگار***
جملاتی زیبا ازحضرت علی علیه السلام
1- گریه نکردن از سختی دل است.
2-سختی دل از گناه زیاد است.
3-گناه زیاد از آرزوهای زیاد است.
4-آرزوی زیاد از فراموشی مرگ است.
5-فراموشی مرگ از محبت به مال دنیاست.
6- محبت به مال دنیا سرآغاز همه خطاهاست
1.مردم را با لقب صدا نکنید.
2.روزانه از خدا معذرت خواهی کنید.
3.خدا را همیشه ناظر خود ببینید.
4.لذت گناه را فانی و رنج آن را طولانی بدانید.
5.بدون تحقیق قضاوت نکنید.
6.اجازه ندهید نزد شما از کسی غیبت شود.
7.صدقه دهید،چشم به جیب مردم ندوزید.
8.شجاع باشید،مرگ یکبار به سراغتان می آید.
9.سعی کنید بعد از خود،نام نیک بجای بگذارید.
10.دین را زیاد سخت نگیرید.
11.با علما و دانشمندان با عمل ارتباط برقرار کنید.
12.انتقادپذیر باشید.
13.مکار و حیله گر نباشید.
14.حامی مستضعفان باشید.
15.اگر میدانید کسی به شما وام نمیدهد،از او تقاضا نکنید.
16.نیکوکار بمیرید.
17.خود را نماینده خدا در امر دین بدانید.
18.فحّاش و بذله گو نباشید.
19.بیشتر از طاقت خود عبادت نکنید.
20.رحم دل باشید.
21.با قرآن آشنا شوید.
22.تا میتوانید بدنبال حل گره مردم باشید.
( نهج البلاغه )
حضرت محمد(ص) و علي (ع)
طبراني روايت زيبايي از جابر بن عبد الله انصاري نقل ميكند كه روزي نبي مکرم (صلى الله عليه و آله) فرمود:
مكتوب على باب الجنة: محمد رسول الله صلى الله عليه و سلم، علي أخو رسول الله، قبل أن تخلق السماوات و الأرض بألفي سنة.
دو هزار سال قبل از آنكه بهشت آفريده شود، در بالاي درب بهشت نوشته شده: محمد رسول خداست، علي برادر اوست.
المعجم الأوسط للطبراني، ج5، ص343 ـ تاريخ بغداد للخطيب البغدادي، ج7، ص398 ـ تاريخ مدينة دمشق لإبن عساكر، ج42، ص59 ـ مناقب علي بن أبي طالب لإبن مردويه الأصفهاني، ص100 ـ المناقب للخوارزمي، ص144
دروازه ای به دنیای الکترونیکی مکتوبات در اینترنت
کتابهای حقوق
www.bustaneketab.com/persian/mozoat/feqh/35.htm#078
معرفی و خلاصه بعضی از کتابهای مربوط به حقوق از جمله: 1- آشنايی با حقوق جزاء و جرم شناسی 2- اذن و آ ثار حقوقی 3- اسلام و دفاع اجتماعی 4- بررسی تطبيقی مجازات اسلام 5- تحولات حقوقی جهان اسلام 6- حقوق قرار دادهای بين المللی 7- و کالت در حقوق تجارت و تطبيق آن با فقه 8- سيتمهای حقوقی کشورهای اسلامی و…
ثبوت عدالت به خاطر شركت در نماز جماعت
وِ مَنْ لَزِمَ جَماعَةَ الْمُسْلِمينَ حَرُمَتْ عَلَيْهِمْ غَيْبَتُهُ وَ ثَبَتَتْ عَدالَتُهُ؛
پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) فرمود:
كسى كه بر شركت در نماز جماعت و اجتماع مسلمانان مداومت داشته باشد، غيبت او حرام و عدالتش ثابت مى شود.
وسائل الشيعه ج 5 ص 394
سه چيز كفاره گناهان است
ثَلاثٌ كَفَّاراتٌ اِسْباغُ الْوُضُوءِ فِى السَّبَراتِ وَ الْمَشْىِ بِاللَّيْلِ وَ النَّهارِ اِلى الْجَماعاتِ وَالْمُحافَظَةُ عَلَى الصَّلَواتِ؛
امام باقر (ع) فرمود: سه چيز، جبران كننده و محو كننده گناه است:
1. وضو گرفتن در هواى بسيار سرد.
2. رفتن در شب و روز به سوى نماز جماعت و اجتماعات اسلامي.
3. مراقبت بر انجام نمازها در اول وقت.
معاني الاخبار ص314 – بحار الانوار ج83 ص 15
بگو من او را نمی شناسم....
عن النبی صلی الله علیه و آله و سلم انه قال:
ان سئلت عمن لم یشهد الجماعه فقل: لا اعرفه.
اگر درباره كسی كه به نماز جماعت حاضر نمی شود از تو سؤالی نمودند، بگو من او را نمی شناسم.
«محجه البیضآء/ج ۱/ص ۳۴۲»
نمازش مقبول نیست...
عن ابى جعفر - عليه السلام - قال : قال على - عليه السلام -:من سمع النداء فلم يجبه من غير علة فلا صلاة له ؛
هر كس كه صدای اذان جماعت را بشنوند و بدون هیچ عذری پاسخ ندهد، نماز ندارد (نمازش مقبول نیست ).
( وسائل الشیعه ، ج 5، ص 375 )
امام باقر (ع ) :من ترك الجماعة رغبة عنها و عن جماعة المسلمین من غیر علة فلا صلاة له
كسی كه از روی بی میلی ، بدون عذر و علت نماز جماعت را كه اجتماع مسلمانان است ترك كند، نمازی برای او نیست . ( امالی شیخ صدوق ، ص 290 )
نماز صبح
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
لان اصلى الصبح فى جماعة احب الى من ان اصلى ليلتى حتى اصبح ؛
اگر نماز صبح را به جماعت بخوانم ، در نظرم محبوب تر از عبادت و شب زنده دارى تا صبح است .
(كنزالعمال ، ج 8، حديث 22792)