خوشبختي اين نيست كه مشكلي وجود نداشته  باشد

بلكه يعني توانايي در برخورد با مشكلات

 كامل بودن به اين معني نيست كه ، آدمها بايد با هم جفت باشند،

بلكه وقتي دو نفر عقيده هايشان با هم فرق  دارد ، يكديگر را كامل  كنند.

مراسم گرامیداشت هفته معلم با حضور اساتید و طلاب مدرسه برگزار گردید.

در این مراسم حجت الاسلام و المسلمین حاج آقا نحوی پیرامون جایگاه استاد مطهری به ایراد سخنرانی پرداختند.

ایشان عنوان داشتند معلمین شغل انبیاء است به این دلیل که کار پیامبران هم آموزش بوده است، مدرس به کسی گفته می شود که یک متن درسی را در یک زمان خاص و از طرف خاصی و در چهارچوب خاصی دانسته های خود را به دیگران منتقل کند.

انبیاء معلم بودند، مدرس نبودند و کار آن ها اختصاص به زمان و مکان خاصی ندارد، تمام ابعاد معلم حالت علم آموزی دارد و شهید مطهری یک معلم بودند نه مدرس و ابعاد معلمی در آثار استاد تجلی نموده است.

ﺩﺭﺧﺖ ﻧﺨﻞ ﺩﺭﺧﺖ ﻋﺠﯿﺒﯽ ﺍﺳﺖ، ﺧﻮﺯﺳﺘﺎﻧﯽ ﻫﺎ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﻨﺪ ﮐﻪ ﭼﻪ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻢ.
ﺗﻮ ﮔﻮﯾﯽ ﺍﯾﻦ ﺩﺭﺧﺖ ﻧﺒﺎﺕ ﻧﯿﺴﺖ، ﭼﯿﺰﯼ ﺷﺒﯿﻪ ﺑﻪ ﺁﺩﻣﯿﺰﺍﺩﺳﺖ ﻭ ﺑﯽ ﺟﻬﺖ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﻭﺍﺣﺪ ﺷﻤﺎﺭﺵ ﺁﻥ ﻫﻢ ﭼﻮﻥ ﺁﺩﻣﯿﺎﻥ ﻧﻔﺮ ﺍﺳﺖ.
ﻧﺨﻞ ﺗﻨﻬﺎ ﺩﺭﺧﺘﯽ ﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﺳﺮﺵ ﺭﺍﻗﻄﻊ ﮐﻨﯽ ﻣﯿﻤﯿﺮﺩ ﺑﺮ ﺧﻼﻑ ﻫﻤﻪ ﺩﺭﺧﺘﻬﺎ ﮐﻪ ﺳﺮﺷﺎﻥ ﺭﺍ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺯﻧﯽ ﺑﺎﺭ ﻭ ﺑﺮﮔﺸﺎﻥ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻫﻢ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﺍﻣﺎ ﻧﺨﻞ ﻧﻪ، ﺳﺮﺵ ﺭﺍ ﮐﻪ ﻗﻄﻊ ﮐﺮﺩﯼ ﻣﯽ ﻣﯿﺮﺩ . ﻣﻬﻢ ﻧﯿﺴﺖ ﺭﯾﺸﻪ ﺍﺵ ﺩﺭ ﺧﺎﮎ ﺳﺎﻟﻢ ﺑﺎﺷﺪ، ﻧﺨﻞِ ﺑﯽ ﺳﺮ ﻣﯿﻤﯿﺮﺩ .

ﺍﯾﻦ ﺭﺍ ﺍﻭﻟﯿﻦﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﺩﮐﺘﺮ ﮐﺮﯾﻢ ﻣﺠﺘﻬﺪﯼ ﺍﺳﺘﺎﺩ ﻓﻠﺴﻔﻪ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﺗﻬﺮﺍﻥ ﺁﻣﻮﺧﺘﻢ، ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ:
ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻣﺜﻞ ﺩﺭﺧﺖ ﻧﺨﻞ ﺍﺳﺖ، ﻣﻬﻢ ﻧﯿﺴﺖ ﺭﯾﺸﻪ ﺍﺕ ﻫﺰﺍﺭﺍﻥ ﺳﺎﻝ ﺩﺭ ﺧﺎﮎ ﺗﺎﺭﯾﺦ ﺍﺳﺖ، ﻣﻬﻢ ﺍﯾﻨﺴﺖ ﮐﻪ ﺳﺮﺕ ﻫﻢ ﺳﺎﻟﻢ ﺑﺎﺷﺪ ﯾﻌﻨﯽ ﻧﻤﻮﺩ ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺍﺕ ﻫﻢ ﺳﺎﻟﻢ ﺑﺎﺷﺪ.
ﺍﮔﺮ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺍﯼ ﺑﯿﻤﺎﺭ ﺷﺪ ﺁﻥ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻣﯽ ﻣﯿﺮﺩ ﻭﻟﻮ ﻫﺰﺍﺭﺍﻥ ﺳﺎﻝ ﺭﯾﺸﻪ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ .

 آدمهایی که شما را بارها و بارها می آزارند، مانند کاغذ سمباده هستند.

آنها شما را  می خراشند و آزار می دهند، اما در نهایت شما صیقلی و براق خواهید شد و آن ها مستهلک و فرسوده.

برای صدقه دادن، توي جیبهایمان بدنبال کمترین مبلغ (سکه) میگردیم..!

اونوقت ازخداوند بالاترین درجه نعمتها را هم میخواهیم…!!

چه ناچیز می بخشیم..

وچه بزرگ تمنا میکنیم…!

 شیرین ترین توت ها ، پای درخت میریزد در حالی که ما برای چیدن توت های کال ، چشم به بالا ترین شاخه ها دوخته ایم…
 

“این است حکایت ندیدن بهترین ها”

ای راحت دل، قرار جانها برگرد

درمان دل شکسته ما، برگرد

ماندیم در انتظار دیدار، ای داد

دلها همه تنگِ توست آقا برگرد . . .

 در زندگي درد هست ، ناكامي و تلخي هست و من و شما هستيم كه انتخاب مي كنيم تا چه مدت مي خواهيم در آنها غرق شويم ، تا آخر عمر به آنها بياويزيم يا تصميم بگيريم تجربه اش را آويزه ي گوشمان كنيم و دوباره شروع كنيم ….

 فقط گوشه چشمي  از نگاه خدا براي خوشبختي  كافيست ، تو را به تمام نگاهش مي سپارم

 به پايان فكر نكن انديشيدن به پايان هر چيزي  شيريني حضورش را تلخ مي كند بگذار تا پايان تو را غافلگير كند درست مثل آغاز

 همانطور  كه فصل بهار ، فصل نو شدن و رويش دوباره است  بدن ما نيز با فصل بهار جان تازه مي گيرد  و اما نكاتي  كوتاه  كه بايد در فصل بهار به آن توجه كرد.

1- براي پاكسازي  بدن در فصل بهار حجامت  و فصد (رگ زدن)  را فراموش نكنيد.

2- پر خوري نكنيد چرا كه باعث جمع شدن مواد زائد در بدن مي شود – فصل بهار فصل سوخت و ساز بدن و دفع مواد زائدي است كه از قبل در بدن تجمع كرده اند.

3- سبزيجات زياد مصرف كنيد  اسفناج ، آش شبدر ، سمنو، آش قرقوروت ، ماش ، نخود فرنگي ، جو ، ماست و دوغ  تازه  براي پاكسازي  و تقويت  كبد  در فصل بهار مناسب است .

نكته :  براي درمان  آلرژي (عطسه كردن)  روغن  گل بنفشه  و بادام را مخلوط كرده و در حفره بيني دو قطره  بچكانيد و پيشاني  خود را با اين  روغن  ها  ماساژ  بدهيد.

گوشت  زياد مصرف نكنيد ( مزاج فصل بهار گرم و تر است) گوشت باعث رطوبت و گرمي در بدن و موجب بيماري مي شود.

از خوردن غذاهاي ترش و شور ، كله پاچه، گوشت گاو و خامه خودداري كنيد .

مصرف خوراكي هاي لطيف مثل گوشت پرندگان ، تخم مرغ  آب پز عسلي و شربت هاي خنك مانند شربت آبغوره ، انار و سكنجبين توصيه مي شود.

ﺩﺧﺘﺮﻯ ﯾﮏ ﺗﺒﻠﺖ ﺧﺮﯾﺪﻩ ﺑﻮﺩ.

ﭘﺪﺭﺵ ﻭﻗﺘﯽ ﺗﺒﻠﺖ ﺭﺍ ﺩﯾﺪ ﭘﺮﺳﯿﺪ:

ﻭﻗﺘﯽ ﺁﻧﺮﺍ ﺧﺮﯾﺪﯼ ﺍﻭﻟﯿﻦ ﮐﺎﺭﯼ ﮐﻪ ﮐﺮﺩﯼ ﭼﯽ ﺑﻮﺩ؟

ﺩﺧﺘﺮ ﮔﻔﺖ: ﺭﻭﯼ ﺻﻔﺤﻪﺍﺵ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺑﺮﭼﺴﺐ ﺿﺪﺧﺶ ﭘﻮﺷﺎﻧﺪﻡ ﻭ ﯾﮏﮐﺎﻭﺭ ﻫﻢﺑﺮﺍﯼﺟﻠﺪﺵﺧﺮﯾﺪﻡ.

ﭘﺪﺭ : ﮐﺴﯽﻣﺠﺒﻮﺭﺕ ﮐﺮﺩﺍﯾﻨﮑﺎﺭﺭﺍﺑﮑﻨﯽ؟

ﺩﺧﺘﺮ: ﻧﻪ!

ﭘﺪﺭ : ﺑﻪ ﻧﻈﺮﺕﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭﺕ ﺑﻪ ﺷﺮﮐﺖ ﺳﺎﺯﻧﺪﻩﺍﺵ ﺗﻮﻫﯿﻦ ﺷﺪ؟

ﺩﺧﺘﺮ: ﻧﻪ ﭘﺪﺭ،ﺍﺗﻔﺎﻗﺎﺧﻮﺩ ﺷﺮﮐﺖ ﺗﻮﺻﯿﻪ ﻣﯿﮑﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﺯ ﮐﺎﻭﺭ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﮐﻨﯿﻢ .

ﭘﺪﺭ : ﭼﻮﻥ ﺗﺒﻠﺖ ﺯﺷﺖ ﻭ ﺑﯽ ﺍﺭﺯﺷﯽ ﺑﻮﺩ ﺍﯾﻨﮑﺎﺭ ﺭﺍ ﮐﺮﺩﯼ؟

ﺩﺧﺘﺮ: ﺍﺗﻔﺎﻗﺎ ﭼﻮﻥ ﺩﻟﻢ ﻧﻤﯿﺨﻮﺍﻫﺪ ﺿﺮﺑﻪﺍﯼ ﺑﻬﺶ ﺑﺨﻮﺭﻩ ﻭ ﺍﺯ ﻗﯿﻤﺖ ﺑﯿﻔﺘﻪ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﺭﺍ ﮐﺮﺩﻡ.

ﭘﺪﺭ : ﮐﺎﻭﺭ ﮐﻪ ﮐﺸﯿﺪﯼ ﺯﺷﺖ ﺷﺪ؟

ﺩﺧﺘﺮ: ﺑﻪﻧﻈﺮﻡ ﺯﺷﺖ ﻧﺸﺪ؛ ﻭﻟﯽ ﺍﮔﻪ ﺯﺷﺖ ﻫﻢ ﻣﯿﺸﺪ، ﺑﻪ ﺣﻔﺎﻇﺘﯽ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺗﺒﻠﺘﻢ ﻣﯿﮑﻨﻪ ﻣﯽﺍﺭﺯﻩ.

ﭘﺪﺭ ﻧﮕﺎﻩ ﺑﺎ ﻣﺤﺒﺘﯽ ﺑﻪ ﭼﻬﺮﻩ ﺩﺧﺘﺮﺵ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ

ﻭ ﻓﻘﻂ ﮔﻔﺖ:

” ﺣﺠﺎﺏ” ﯾﻌﻨﯽ ﻫﻤﯿﻦ

 نعره اش گفت از این شهر دلی پر دارد
خطبه اش گفت صدف سلسه ای در دارد
ذولفقار سخنش ضربه که می زد می گفت:
شیر شیر است، به این فرق که چادر دارد…

 سلام اى آخرین دلدار شیعه 
سلام اى مونس وغمخوار شیعه 
سلام من به اعماق دل تو 
كه باشد معدن اسرار شیعه 
سلام من به خال هاشمى ‏ات 
كه گردد محو آن انظار شیعه 
سلام اى عاشقان سینه چاكت 
نثارت اى گل بى خار شیعه 
قسم برذات پاك كبریایى 
كه نبود غیر تو كس یار شیعه 
بیا بنما فرج كز دورى تو 
گره افتاده اندر كار شیعه 
بیا در بزم زهراى سه ساله 
كه باشد قصه غمبار شیعه 
سلام من به آن طفلى كه باشد 
  گل نیلوفر گلزار شیعه