قرار جان ها
ای راحت دل، قرار جانها برگرد
درمان دل شکسته ما، برگرد
ماندیم در انتظار دیدار، ای داد
دلها همه تنگِ توست آقا برگرد . . .
نکات مشاور
در زندگي درد هست ، ناكامي و تلخي هست و من و شما هستيم كه انتخاب مي كنيم تا چه مدت مي خواهيم در آنها غرق شويم ، تا آخر عمر به آنها بياويزيم يا تصميم بگيريم تجربه اش را آويزه ي گوشمان كنيم و دوباره شروع كنيم ….
نکات مشاور
فقط گوشه چشمي از نگاه خدا براي خوشبختي كافيست ، تو را به تمام نگاهش مي سپارم
نکات مشاور
به پايان فكر نكن انديشيدن به پايان هر چيزي شيريني حضورش را تلخ مي كند بگذار تا پايان تو را غافلگير كند درست مثل آغاز
نكاتي كه بايد در فصل بهار به آن توجه كرد
همانطور كه فصل بهار ، فصل نو شدن و رويش دوباره است بدن ما نيز با فصل بهار جان تازه مي گيرد و اما نكاتي كوتاه كه بايد در فصل بهار به آن توجه كرد.
1- براي پاكسازي بدن در فصل بهار حجامت و فصد (رگ زدن) را فراموش نكنيد.
2- پر خوري نكنيد چرا كه باعث جمع شدن مواد زائد در بدن مي شود – فصل بهار فصل سوخت و ساز بدن و دفع مواد زائدي است كه از قبل در بدن تجمع كرده اند.
3- سبزيجات زياد مصرف كنيد اسفناج ، آش شبدر ، سمنو، آش قرقوروت ، ماش ، نخود فرنگي ، جو ، ماست و دوغ تازه براي پاكسازي و تقويت كبد در فصل بهار مناسب است .
نكته : براي درمان آلرژي (عطسه كردن) روغن گل بنفشه و بادام را مخلوط كرده و در حفره بيني دو قطره بچكانيد و پيشاني خود را با اين روغن ها ماساژ بدهيد.
گوشت زياد مصرف نكنيد ( مزاج فصل بهار گرم و تر است) گوشت باعث رطوبت و گرمي در بدن و موجب بيماري مي شود.
از خوردن غذاهاي ترش و شور ، كله پاچه، گوشت گاو و خامه خودداري كنيد .
مصرف خوراكي هاي لطيف مثل گوشت پرندگان ، تخم مرغ آب پز عسلي و شربت هاي خنك مانند شربت آبغوره ، انار و سكنجبين توصيه مي شود.
حجاب
ﺩﺧﺘﺮﻯ ﯾﮏ ﺗﺒﻠﺖ ﺧﺮﯾﺪﻩ ﺑﻮﺩ.
ﭘﺪﺭﺵ ﻭﻗﺘﯽ ﺗﺒﻠﺖ ﺭﺍ ﺩﯾﺪ ﭘﺮﺳﯿﺪ:
ﻭﻗﺘﯽ ﺁﻧﺮﺍ ﺧﺮﯾﺪﯼ ﺍﻭﻟﯿﻦ ﮐﺎﺭﯼ ﮐﻪ ﮐﺮﺩﯼ ﭼﯽ ﺑﻮﺩ؟
ﺩﺧﺘﺮ ﮔﻔﺖ: ﺭﻭﯼ ﺻﻔﺤﻪﺍﺵ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺑﺮﭼﺴﺐ ﺿﺪﺧﺶ ﭘﻮﺷﺎﻧﺪﻡ ﻭ ﯾﮏﮐﺎﻭﺭ ﻫﻢﺑﺮﺍﯼﺟﻠﺪﺵﺧﺮﯾﺪﻡ.
ﭘﺪﺭ : ﮐﺴﯽﻣﺠﺒﻮﺭﺕ ﮐﺮﺩﺍﯾﻨﮑﺎﺭﺭﺍﺑﮑﻨﯽ؟
ﺩﺧﺘﺮ: ﻧﻪ!
ﭘﺪﺭ : ﺑﻪ ﻧﻈﺮﺕﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭﺕ ﺑﻪ ﺷﺮﮐﺖ ﺳﺎﺯﻧﺪﻩﺍﺵ ﺗﻮﻫﯿﻦ ﺷﺪ؟
ﺩﺧﺘﺮ: ﻧﻪ ﭘﺪﺭ،ﺍﺗﻔﺎﻗﺎﺧﻮﺩ ﺷﺮﮐﺖ ﺗﻮﺻﯿﻪ ﻣﯿﮑﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﺯ ﮐﺎﻭﺭ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﮐﻨﯿﻢ .
ﭘﺪﺭ : ﭼﻮﻥ ﺗﺒﻠﺖ ﺯﺷﺖ ﻭ ﺑﯽ ﺍﺭﺯﺷﯽ ﺑﻮﺩ ﺍﯾﻨﮑﺎﺭ ﺭﺍ ﮐﺮﺩﯼ؟
ﺩﺧﺘﺮ: ﺍﺗﻔﺎﻗﺎ ﭼﻮﻥ ﺩﻟﻢ ﻧﻤﯿﺨﻮﺍﻫﺪ ﺿﺮﺑﻪﺍﯼ ﺑﻬﺶ ﺑﺨﻮﺭﻩ ﻭ ﺍﺯ ﻗﯿﻤﺖ ﺑﯿﻔﺘﻪ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﺭﺍ ﮐﺮﺩﻡ.
ﭘﺪﺭ : ﮐﺎﻭﺭ ﮐﻪ ﮐﺸﯿﺪﯼ ﺯﺷﺖ ﺷﺪ؟
ﺩﺧﺘﺮ: ﺑﻪﻧﻈﺮﻡ ﺯﺷﺖ ﻧﺸﺪ؛ ﻭﻟﯽ ﺍﮔﻪ ﺯﺷﺖ ﻫﻢ ﻣﯿﺸﺪ، ﺑﻪ ﺣﻔﺎﻇﺘﯽ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺗﺒﻠﺘﻢ ﻣﯿﮑﻨﻪ ﻣﯽﺍﺭﺯﻩ.
ﭘﺪﺭ ﻧﮕﺎﻩ ﺑﺎ ﻣﺤﺒﺘﯽ ﺑﻪ ﭼﻬﺮﻩ ﺩﺧﺘﺮﺵ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ
ﻭ ﻓﻘﻂ ﮔﻔﺖ:
” ﺣﺠﺎﺏ” ﯾﻌﻨﯽ ﻫﻤﯿﻦ
جانم زینب...
نعره اش گفت از این شهر دلی پر دارد
خطبه اش گفت صدف سلسه ای در دارد
ذولفقار سخنش ضربه که می زد می گفت:
شیر شیر است، به این فرق که چادر دارد…
عطر عاشقی
سلام اى آخرین دلدار شیعه
سلام اى مونس وغمخوار شیعه
سلام من به اعماق دل تو
كه باشد معدن اسرار شیعه
سلام من به خال هاشمى ات
كه گردد محو آن انظار شیعه
سلام اى عاشقان سینه چاكت
نثارت اى گل بى خار شیعه
قسم برذات پاك كبریایى
كه نبود غیر تو كس یار شیعه
بیا بنما فرج كز دورى تو
گره افتاده اندر كار شیعه
بیا در بزم زهراى سه ساله
كه باشد قصه غمبار شیعه
سلام من به آن طفلى كه باشد
گل نیلوفر گلزار شیعه
گزارش فعاليتهاي فرهنگي در مدرسه علميه امام خميني(ره) فروردين ماه 94-93
درس اخلاق عمومي خانم حيدري با موضوع دولت و ملت همدلي و همزباني
اعلام مسابقه بهترين تزيين شعار سال و ارائه شعر و متن در مدح حضرت زهرا(سلام الله علیها)
نشست تربيتي مشاوره اي استاد بخشعلي زاده
زيارت عاشورا توسط خانم وفايي وسخنراني با موضوع شفاعت حضرت زهرا(سلام الله علیها) در قيامت
جشن ميلاد حضرت زهرا(سلام الله علیها) با سخنراني خانم قاسمي با موضوع سبك زندگي فاطمي و ارائه متن ادبي و مولودي
نشست خاطره گويي بين طلاب با موضوع مادر
نشست با زائران خانه خدا اعزامي از مدرسه علميه امام خميني (ره) سال 94-93
برپايي همايش كوثر باحضور خانواده شهدا و خيرين و فارغ التحصيلان وبا سخنراني جانشين فرمانده سپاه آقاي شهيري و مداحي
كلاس مشاوره خانم محمدي كمال با موضوع زن از منظر سوره تحريم
من از حسین جدا نمى شوم
حضرت زینب كبرى (س ) از سوم شعبان سال 60 هجرى در مكه بود. چون سربازان یزید مى خواستند در مكه و در حرم امن الهى امام حسین (ع ) را مخفیانه بكشند، لذا امام روز ترویه كه روز هشتم ذى الحجه است ، مكه را به سوى عراق ترك كرد. زینب (س ) نیز در این كاروان حضور داشت.
ابن عباس گفت : یا حسین ! اگر خود مجبور به رفتن هستى ، زنان را با خود همراه مبر.
زینب (س ) چون این سخن را شنید، سر از كجاوه بیرون كرد و گفت : ابن عباس ! مى خواهى مرا از برادرم حسین جدا كنى ؟! هرگز.
سؤ ال و جواب برادر و خواهر
روزى جناب زینب (س ) از برادر بزرگوار خود امام حسین (ع ) چند مطلب پرسید كه در ذیل مى خوانید:
حضرت زینب : اى برادر! مصیبت شما بزرگتر است یا مصیبت حضرت آدم ؟
حضرت امام حسین : اى خواهرم ! آدم بعد از فراق حضرت حوا به وصال رسید اما من بعد از فراق به شهادت مى رسم .
حضرت زینب : اى برادر! مصیبت شما نسبت به مصیبت حضرت ابراهیم خلیل در مقام مقایسه چگونه است ؟
حضرت امام حسین : اى خواهرم ! آتش به روى حضرت ابراهیم گلستان شد، اما آتش جنگ من سوزان گردد.
حضرت زینب : اى برادر! مصیبت شما بزرگتر است یا مصیبت حضرت زكریا؟
حضرت امام حسین : اى خواهرم ! زكریا را دفن كردند، اما بدن مرا زیر سم اسبان قرار مى دهند.
حضرت زینب : اى برادر! مصیبت شما در مقام مقایسه با مصیبت حضرت یحیى چگونه است ؟
حضرت امام حسین : اى خواهرم ! اگر چه سر یحیى را از طریق ظلم و ستم بریدند اما بستگانش را اسیر نكردند، ولى اهل و عیالم را بعد از شهادتم اسیر خواهند كرد.
حضرت زینب : اى برادر! مصیبت شما نسبت به ایوب چگونه است ؟
حضرت امام حسین : اى خواهرم ! زخمهاى ایوب مرهم پذیر شد و خوب گردید، امام زخمهاى من خوب نخواهد شد.
تقدیر نامه روز شورا
مقام معظم رهبری(مدظله العالي)
رياست محترم شوراي شهر شهرستان رباط كريم
سلام عليكم
نهم اردیبهشت سالروزرویدادی بزرگدر نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران است كه بی تردید نشان از تعمیق مردم سالاری دینی در جامعه اسلامی ما دارد.
نهاد شوراكه شالوده آن ریشه درقرآن و مبانی دین مبین اسلامی دارد در واقع به فرایند واگذاری امور به مردم، عینیت بخشید و به بركت این اتفاق، نقش آفرینی مردم در تعیین سرنوشت خود و جامعه ای كه در آن زندگی می كنند، دوچندان گردید.
بدینوسیله سالروز تأسیس نهاد مقدس شورای اسلامی شهر رادر سال دولت و ملت همدلي و همزباني به شما تبريك عرض نموده بر خود وظیفه میدانيم ازتلاش مساعدت و راهنمائی های ارزنده شما در پیشبرد اهداف شهر و شهرداری كه یقیناً حاصل همدلی وهمكاری مضاعف بین اعضای شورای اسلامی شهر بوده است تقدیر و تشكر نمایم.
امیدواريم ما را در آرزوی خویش كه همانا ساختن فردائی زیباتر و بهتر است سهیم بدانید.
ارسال تقدیر نامه روز پدر برای مسئولین اداره های همجوار مدرسه
به شما یاریگری که با واژه ی نجیب و مغرور تلاش،آشنایی دارید و تلاش راستین را می شناسید و عطر رویایی آن را استشمام می نمایید.
شما همراهی که جامعه را در رسیدن به اهداف عالی یاری می کنید ، شما همدلی که حس تعهد و مسوولیت در زندگی تان تلالویی خدایی دارد.
پدري که با وقار و متانت و با ترکیب صلابت و عطوفت و شدّت و رافت، قصر خیال و کاخ تصورات خود را با عینی ترین مسائل و منطقی ترین مباحث، نور باران می کنید .
به پاس قدر دانی از قلبی آکنده از عشق و معرفت که محیطی سرشار از سلامت و امنیت و آرامش و آسایش برای خانواده خود فراهم می آورید.
ضمن تبریک به مناسبتمیلاد مولای متقیان علی (عليه السلام ) که روز سترگ پدر بدان مزین گردیده است، این لوح سپاس تقدیم حضور محترمتان می گردد .
بابای شهیدم
یک دختر و آرزوی لبخند که نیست
یک مرد پر از کوه دماوند که نیست
یک مادر گریان که به دختر می گفت
بابای تو زنده است… و هر چند که نیست.
روزمرد و پدربر همه شهدامبارک
در سایه آفتاب - پدر -
پدر ! گرچه خانه ما از آینه نبود؛ اما خسته ترین مهربانی عالم، در آینه چشمان مردانهات، کودکیهایم را بدرقه کرد، تا امروز به معنای تو برسم.
میخواهم بگویم، ببخش اگر پای تک درخت حیاطمان، پنهانی، غصههایی را خوردی که مال تو نبودند!
ببخش اگر ناخنهای ضرب دیده ات را ندیدم که لای درهای بسته روزگار، مانده بود و ببخش اگر همیشه، پیش از رسیدن تو، خواب بودم؛ اما امروز، بیدارتر از همیشه، آمدهام تا به جای آویختن بر شانه تو، بوسه بر بلندای پیشانیات بزنم. سایهات کم مباد ای پدرم!
آن روزها، سایهات آنقدر بزرگ بود که وقتی میایستادی، همه چیز را فرا میگرفت؛ اما امروز، ضلع شرقی نیمکتهای غروب، لرزش دستانت را در امتداد عصایی چوبی میریزد.
دلم میخواهد به یکباره، تمام بغض تو را فریاد کنم. ساعت جیبی ات را که نگاه میکنی، یادم میآید که وقت غنچه ها تنگ شده؛ درست مثل دل من برای تو.
این، تصادف قشنگی است که امروز در تقویم، کلمات هم معنی، کنار هم چیده شده اند. یعنی در دائرة المعارف عشق، پدر، ترجمه علی (علیه السلام) است.