١۵ توصیه حاج میرزا اسماعیل دولابی را برای زندگی مومنانه
١. هر وقت در زندگیات گیری پیش آمد و راه بندان شد، بدان خدا کرده است؛ زود برو با او خلوت کن و بگو با من چه کار داشتی که راهم را بستی؟ هر کس گرفتار است، در واقع گرفته ی یار است.
٢. زیارتت، نمازت، ذکرت و عبادتت را تا زیارت بعد، نماز بعد، ذکر بعد و عبادت بعد حفظ کن؛ کار بد، حرف بد، دعوا و جدال و… نکن و آن را سالم به بعدی برسان. اگر این کار را بکنی، دائمی می شود؛ دائم در زیارت و نماز و ذکر و عبادت خواهی بود.
ادامه مطلب
صفحات: 1· 2
خدا عاشق چه کار هاييه؟
تا حالا از خودت پرسيدي خدا از چه کاري بيشتر خوشش مياد؟
تا حالا از خودت پرسيدي خدا عاشق چه کار هاييه؟
خدا خیلی زیاد عاشق ۲ تا کاره
۱: کمک کردن
۲: تو شرايط سخت بودن و بخاطر خدا نه گفتن يا کاريو فقط فقط به نيت خدا انجام دادن
خدا ناز همچيیين بنده هايي. و ميخره
يه مورد ديگه هم هست اينه که وقتي گرفتاريم يا ميخوايم با خدا درد و دل کنيم قبلش بايد صفات خدارو نام ببريم و بگيم که تو بالاتري…
مثلا يه گناهي کرديم : خدا روو به ارحمن راحمين بودنش خطاب کنيم
مثلا گرفتاريم : خدارو به قادر بودنش خطاب کنيم
موقع گير کردن تو مسئله اي : خدارو به عالم بودنش خطاب کنيم
کسي بهمون نامردي کرد: خدارو به صفت سميع بودنش خطاب کنيم
يا اگه روزيمون کم بود به صفت غني بودنش
و الا آخر…
اين اداب دعا کردنه و خيلي اينجوري دعا تاثير داره و خدا حتما گوش ميکنه
پيامبر اکرم ( صلي الله عليه و آله وسلم): «خـداى سـبحان سه كار را دوست دارد: گزاردن حق او، فروتن بودن با خلقش و نيكى كردن به بندگانش.» ( ميزان الحکمه، ج2، ص953)
امـام بـاقـر (عليه السلام): «از پيامبر خدا (صلي الله عليه و آله وسلم) پرسيده شد: خداى عزوجل كدام كار را بيشتر دوست دارد؟ فرمود: مسلمانى را پياپى شاد كردن. مـنـظـور از شادكردن پياپى مسلمان چيست؟ فرمود: گرسنگيش را برطرف سازى، اندوهش را بزدايى و قرضش را بپردازى.» (ميزان الحکمه، ج2، ص953)
همه ی ما بر گردن یکدیگر حق داریم
استاد پای تخته نوشت: در پرونده نگاهتان تجدید نظر کنید…خدا متهم نیست “ان الله لیس بظلام للعبید”
میگفت این سخن برگرفته از خود قرآن است که در زندگی انسان لحظه خنثی وجود ندارد، و ما آدم ها در تمام طول روز به طور مرتب در حال دریافت نور و ظلمت هستیم و این دریافت صرفا بسته به نوع اعمال ما نیست بلکه کوچکترین و گذرا ترین افکار ذهنیمان هم نور و ظلمت را دریافت میکنند.
استاد با استناد به روایت یکی از معصومین(ع) گفت که همه ی ما بر گردن یکدیگر حق داریم؛ ولو به اندازه ثانیه ای که در خیابانی شلوغ از کنار یکدیگر عبور میکنیم و این دریافت ها و تفکرات کوچک ذهنی انسان است که شخصیت و من وجود انسان را شکل میدهد و با این اوصاف در ثانیه ثانیه ی زندگی باید حواسمان نه تنها به رفتارمان بلکه به جنس افکارمان هم باشد.
میگفت وقتی صبح زود از خانه بیرون می آیی و مغازه داری را در حال باز کردن درب مغازه اش میبینی به جای او بسم الله بگو و از صمیم قلب برای برکت و روزی حلال آن روزش دعا کن
وقتی میبینی راننده ای در خیابان به بدترین نحو و خطرناک ترین شکل در حال رانندگی است به جای حواله ی فحش و ناسزا با تمام وجودت برای سلامتی اش دعا کن
حتی از کنار اعلامیه های ترحیم روی در و دیوار هم بی تفاوت نگذر، برای شادی روحشان صلواتی بفرست و هزاران هزار مثال دیگر
یکی از تفاسیر آیه ی فمن یعمل مثقال ذره خیرا یره همین است تمام ذهن و فکرت را لبریز کن از خیر خواهی و دریافت نور، می دانی که در قیامت همین انرژی وجودی آدم هاست که بهشت و دوزخشان را میسازد؛ همین افکار و اعمال ساده…….
ستاره
{بیان فضیلتی از مولی الموحدین امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب(ع)٬ از کتاب شریف و گرانسنگ القطره}
روزی جبرئیل امین نزد رسول خدا(ص) بود؛
در این هنگام امیرالمؤمنین(ع)
وارد شد؛
جبرئیل به احترام ایشان از جا حركت كرد.
پیغمبر فرمود : آیا به احترام این جوان از جا بر می خیزی؟
جبرئیل عرض كرد : بله چون او حق استادی به گردن من دارد؛
وقتی خداوند مرا آفرید از من پرسید كه من كی ام و نامم چیست؟ و تو كیستی و نامت چیست؟
من متحیّر شدم ماندم كه چه بگویم.
این جوان وارد شد و به من فرمود : بگو «أنت ربّ الجلیل و اسمک الجمیل و أنا عبدک الذلیل و اسمی جبرئیل»
پیامبر اکرم (ص) فرمودند :
تو چه وقت آفریده شدی؟
عرضه داشت : از زمانی كه من خلق شده ام ستاره ای بود كه هر سی هزار سال یكبار طلوع می كرد و من آن را سی هزار بار دیدم.
حضرت فرمود آیا آن ستاره را می شناسی؟
عرض كرد بله یا رسول الله.
حضرت فرمود : علی جان قدری عمامه ات را بالا ببر، كه نوری از پیشانی امیرالمؤمنین ساطع شد كه جبرئیل عرضه داشت : به خدا قسم این همان ستاره است.
كتاب شریف القطره٬ علامه مستنبط٬ جلد۱
حدیث نورانیت
ابوذرغفاری نزد سلمان فارسی آمد و از او پرسید: ای سلمان ! مَعرفت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) به نورانیّت چگونه است؟ سلمان گفت: ای جُنـدَب! بهتر است به نزد آن حضرت( علیه السلام ) شرفیاب شویم و از مَحضر خودشان سُئوال نمـائیم. لذا هر دو به خدمت امیرالمؤمنین علی( علیه السلام ) رسیدند و سُئوال خود را مطرح نمودند.
حضرت امیر سلام الله علیه به ایشان فرمود: «خوش آمدید ای دوستان من که در دین خود متعهد و پایبند هستید و کوتاهی نمی کنید، و هر آینه دانستن این مطلب بر هر مَـرد مؤمن و زن مؤمنه ای واجب است. ای سلمان و ای جُنـدَب! ایمــــان کسی کامل نمی گردد تا به حقیقت و نورانیّت من مَعرفت بیابد و وقتی چنین شناختی از من پیدا کرد از کسانی می شود که خُــداوند قلب او را برای ایمــان امتحان نموده و سینه اش را برای اسلام گُشاده گردانیده و عــارف آگاه شده است، و کسی که در این گونه معرفت و شناخت کوتاهی کنـد، او در شکّ و تردید باقی می مــاند.
ای سلمــان و ای جُنــدَب! شناختن من به نورانیّت در حقیقت شناختن خُــداست، و شناخت خُــدا در حقیقت معرفت به من به نورانیّت است. و این دین خـالص است که خُـدای تبارک و تعــالی فرموده است: (وُمَا اُمِروا اِلّا لِیَعبُـدوُا اللهَ مُخلصینَ لَهُ الدّینَ حُنَفـاءَ وَ یُقیموُا الصَلاةَ وَیُأتوُا الزکوة وَذلِکَ دینُ القَیِّمَة. و بندگان امر نشدند مگر به اینکه خُـدا را خالصانه و در حالیکه دین خود را خالص کرده اند عبادت کنند، و نمــاز را بپـا دارند و زکات بپردازند و این دینی است که از افراط و تفریط به دور و در حَـدّ اعتـدال است- سورۀ بیّنه/آیـۀ5)
بدانیـد هر کس ولایت مرا بپـا داشت نمــاز را بپـا داشته است، و برپا داشتن ولایت من سخت و دُشوار است که آن را تحمّل نمی کند مگر فرشتۀ مُقرّب یا نبـیِّ مُرسل و یا بنـدۀ مؤمنی که خُــداوند قلب او را برای ایمــان امتحان کرده است.
پس فرشته هنگامی که مُقرّب نباشد و پیغمبری که مُرسل نباشد و مؤمن هنگامی که امتحان شده نبـاشد، نمی تواند آن را بپذیرد.
(القطره/ج1/ص200، مَشارق الاَنوار/ص160)
علي(ع) كجاست
مسجد، خموش و شهر پر از اشک بیصداست
ای چاه خون گرفته کوفه علی کجاست؟
ای نخلها که سر به گریبان کشیدهاید
امشب شب غریبی و تنهایی شماست
دلها تمام، خیمه آتش گرفتهاند
صحرای کوفه شام غریبان کربلاست
امشب علی به باغ جنان پیش فاطمه است
اما دل شکسته او در خرابههاست
سجاده بیامام و زمین لالهگون ز خون
مسجد غریب مانده و محراب، بیدعاست
باید گلاب ریخت پس از دفن، روی قبر
امشب گلاب قبر علی اشک مجتباست
تو از برای خلق جهان سوختی علی!
اما هزار حیف که دنیا تو را نخواست
ای چاه کوفه اشک علی را چه میکنی
دانی چقدر قیمت این در پربهاست؟
باید به گریه گفت: علی حامی بشر
باید به خون نوشت: علی کشته خداست
هر لحظـه در عزای علی تا قیام حشر
«میثم» هزار بار اگر جان دهد رواست
***استاد سازگار***
جملاتی زیبا ازحضرت علی علیه السلام
1- گریه نکردن از سختی دل است.
2-سختی دل از گناه زیاد است.
3-گناه زیاد از آرزوهای زیاد است.
4-آرزوی زیاد از فراموشی مرگ است.
5-فراموشی مرگ از محبت به مال دنیاست.
6- محبت به مال دنیا سرآغاز همه خطاهاست
1.مردم را با لقب صدا نکنید.
2.روزانه از خدا معذرت خواهی کنید.
3.خدا را همیشه ناظر خود ببینید.
4.لذت گناه را فانی و رنج آن را طولانی بدانید.
5.بدون تحقیق قضاوت نکنید.
6.اجازه ندهید نزد شما از کسی غیبت شود.
7.صدقه دهید،چشم به جیب مردم ندوزید.
8.شجاع باشید،مرگ یکبار به سراغتان می آید.
9.سعی کنید بعد از خود،نام نیک بجای بگذارید.
10.دین را زیاد سخت نگیرید.
11.با علما و دانشمندان با عمل ارتباط برقرار کنید.
12.انتقادپذیر باشید.
13.مکار و حیله گر نباشید.
14.حامی مستضعفان باشید.
15.اگر میدانید کسی به شما وام نمیدهد،از او تقاضا نکنید.
16.نیکوکار بمیرید.
17.خود را نماینده خدا در امر دین بدانید.
18.فحّاش و بذله گو نباشید.
19.بیشتر از طاقت خود عبادت نکنید.
20.رحم دل باشید.
21.با قرآن آشنا شوید.
22.تا میتوانید بدنبال حل گره مردم باشید.
( نهج البلاغه )
حضرت محمد(ص) و علي (ع)
طبراني روايت زيبايي از جابر بن عبد الله انصاري نقل ميكند كه روزي نبي مکرم (صلى الله عليه و آله) فرمود:
مكتوب على باب الجنة: محمد رسول الله صلى الله عليه و سلم، علي أخو رسول الله، قبل أن تخلق السماوات و الأرض بألفي سنة.
دو هزار سال قبل از آنكه بهشت آفريده شود، در بالاي درب بهشت نوشته شده: محمد رسول خداست، علي برادر اوست.
المعجم الأوسط للطبراني، ج5، ص343 ـ تاريخ بغداد للخطيب البغدادي، ج7، ص398 ـ تاريخ مدينة دمشق لإبن عساكر، ج42، ص59 ـ مناقب علي بن أبي طالب لإبن مردويه الأصفهاني، ص100 ـ المناقب للخوارزمي، ص144
دروازه ای به دنیای الکترونیکی مکتوبات در اینترنت
کتابهای حقوق
www.bustaneketab.com/persian/mozoat/feqh/35.htm#078
معرفی و خلاصه بعضی از کتابهای مربوط به حقوق از جمله: 1- آشنايی با حقوق جزاء و جرم شناسی 2- اذن و آ ثار حقوقی 3- اسلام و دفاع اجتماعی 4- بررسی تطبيقی مجازات اسلام 5- تحولات حقوقی جهان اسلام 6- حقوق قرار دادهای بين المللی 7- و کالت در حقوق تجارت و تطبيق آن با فقه 8- سيتمهای حقوقی کشورهای اسلامی و…
چهار مشکل و چهار راه حل
1- هرگاه به مرض شهوات گرفتار شدی ؛ به محافظت نمازهایت بر گرد؛ چرا که خداوند می فرماید:
« فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ أَضَاعُوا الصَّلَاةَ وَاتَّبَعُوا الشَّهَوَاتِ» .( مریم59)
2- هرگاه به قساوت قلب وبد خلقی وشقاوت و عدم توفیق در کارها گرفتار شدی ؛به نیکی با مادرت بر گرد؛ چرا که خداوند می فرماید:
« وَبَرًّا بِوَالِدَتِي وَلَمْ يَجْعَلْنِي جَبَّارًا شَقِيًّا » ( مریم)
3- هرگاه به تنگی و سختی معیشت گرفتار شدی؛ به علاقمند بودن به قرآن ویاد و ذکر خداوند بر گرد؛ چرا که می فرماید
« وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكاً- 124/ طه
4- هرگاه به عدم ثبات در حق و اضطراب گرفتار شدی؛ به مواعظ خیر روی آور
چرا که می فرماید :
« وَلَوْ أَنَّهُمْ فَعَلُوا مَا يُوعَظُونَ بِهِ لَكَانَ خَيْرًا لَهُمْ وَأَشَدَّ تَثْبِيتًا» ( نساء 66).
صحنه مرگ
امیرالمؤمنین علی(ع)صحنه مرگ راچنین بیان می فرمایند:
درلحظه ی مرگ اطراف بدن شل می شودرنگ می پرد. مرگ می آید.زبان می گیرد.انسان هنوزمی بیندومی شنود ولی قدرت حرف زدن ندارد.فکرش کارمی کند.باخودفکرمی کندکه عمرش رادرچه راهی صرف وتباه کرده وایامش راچگونه سپری کرده است؟درآن لحظه ازاموال وثروت هایی که درطول عمرش جمع کرده یادمی کندوباخودمی گوید:این اموال راازچه راهی بدست آورده ام وفکرحلال وحرام آن نبودم اکنون گناه وحسابش بامن است ولذت وبهره اش بادیگرانُ ولی مامورمرگ همچنان روح اوراازاعضای اوجدامی کندتازبان وگوش هم ازکارمی افتدوفقط چشمانش می بیندوبه اطراف خودنگاه می کندوتلاش ووحشت حرکت اطرافیان خودرامشاهده می کند.دیگرنمی شنودوحرفی هم نمی زند. درلحظه آخرروح ازچشم هم گرفته می شودواومانندمرداری درمیان دوستان وبستگان می افتدوهمه ازاومی ترسندوازکنارش فرارمی کنندوپس ازاندکی اورابه خاک سپرده ازاودورمی شوندواورابه دست عملش می سپارندوبرای همیشه ازدیدارش چشم می پوشند.!
نهج البلاغه ، خطبه 109
صحنه مرگ
امیرالمؤمنین علی(ع)صحنه مرگ راچنین بیان می فرمایند:
درلحظه ی مرگ اطراف بدن شل می شودرنگ می پرد. مرگ می آید.زبان می گیرد.انسان هنوزمی بیندومی شنود ولی قدرت حرف زدن ندارد.فکرش کارمی کند.باخودفکرمی کندکه عمرش رادرچه راهی صرف وتباه کرده وایامش راچگونه سپری کرده است؟درآن لحظه ازاموال وثروت هایی که درطول عمرش جمع کرده یادمی کندوباخودمی گوید:این اموال راازچه راهی بدست آورده ام وفکرحلال وحرام آن نبودم اکنون گناه وحسابش بامن است ولذت وبهره اش بادیگرانُ ولی مامورمرگ همچنان روح اوراازاعضای اوجدامی کندتازبان وگوش هم ازکارمی افتدوفقط چشمانش می بیندوبه اطراف خودنگاه می کندوتلاش ووحشت حرکت اطرافیان خودرامشاهده می کند.دیگرنمی شنودوحرفی هم نمی زند.درلحظه آخرروح ازچشم هم گرفته می شودواومانندمرداری درمیان دوستان وبستگان می افتدوهمه ازاومی ترسندوازکنارش فرارمی کنندوپس ازاندکی اورابه خاک سپرده ازاودورمی شوندواورابه دست عملش می سپارندوبرای همیشه ازدیدارش چشم می پوشند.!
نهج البلاغه ، خطبه 109
غافل کیست؟
از دیدگاه قرآن هر کس دارای صفات ذیل باشد جزء غافلان است:
1-عدم اندیشیدن.2-عدم بصیرت.3-نداشتن گوش شنوا.4-غرق در مادیات.5-عدم رعایت حرام و حلال.اعراف179
پرهیز از شنیدن غیبت
امیر المؤمنین علی علیه السلام درباره ی پرهیز از شنیدن غیبت چه توصیه ای فرمود؟
عنه عليه السلام
وقد نَظَرَ إلى رجُلٍيَغتابُ رجُلاً عندَ ابنِهِ الحسنِ عليهالسلام: يابُنَيَّ ، نَزِّهْ سَمعَكَ عن مِثلِ هذا ؛ فإنّهُ نَظَرَ إلى أخبَثِ ما في وِعائهِ فَأفرَغَهُ في وِعائكَ !
امام على عليه السلام
- وقتى ديد شخصى در حضور فرزندش حسن عليه السلام از كسى غيبت مىكند- : فرزندم ! گوش خود را از چنين كسى به دور دار ؛ زيرا او به پليدترين و نجسترين چيزهايى كه در ظرف (وجود) خود دارد نگريسته و آنها را در ظرف تو خالى كردهاست .
الاختصاص : 225 منتخب ميزان الحكمة : 438
طول عمر
امام صادق علیه السلام می فرمایند:
اگر دوست داری که خداوند عمرت را زیاد کند،پدر ومادرت را شاد کن.
وسایل الشیعه،جلد 18،صفحه 372