آخوند درباری، بله ؛ آخوند انقلابی، نه
هر کسی که به خط انقلاب و اسلام ناب محمدی(ص) نزديکتر است، به ضربات و حملات و تهمتها و هوچیگریها و سوءقصدها و بدجنسیها و موذيگریهای جناح استکبار هم نزديکتر است.
با هر آخوندی بد نيستند؛ با بعضی از آخوندها خيلی هم خوبند؛ همچنان که در دستگاه سلطنت هم همينطور بود. آن دستگاهی که ميخواست ريشه روحانيت را بکند، خاطر بعضی از آخوندها را هم ميخواست! به آخوندهای درباری پول ميداد و به آنها سفارش ميکرد که عمامهتان را يک مقدار بزرگتر و ريشتان را هم يک مقدار بلندتر کنيد! اينها را ديده بوديم،
ما از اينها خبر داريم. رژيم طاغوت، خاطر اينگونه روحانيون را هم ميخواست و با آنها ملاقات هم ميکرد. البته چون ذات آن دستگاه، ذات متکبر و خبيث و رذلی بود، محبت و نوکریِ آن علما را، آنچنان که بايد و شايد هم، قدردانی نمیکرد.
همانهایی که نوکر آن دستگاه بودند، به مردم و به بقيه روحانيون، زبانشان دراز بود و زور میگفتند؛ اما به خود دستگاه نه! خود آن رأس طغيان و نوکران ردهی بالايش، تحقير و بیمحلی و بیاحترامیشان هم ميکردند. میديدند که اينها چه قدر پَستند! اين را هم ما اطلاع داشتيم.