از این نوارا خوشم نمیاد
توی خوابگاه، هم اتاقی جدیدمان یه نوار خواننده زن گذاشت. اصلا خوشم نیومد. تو این فکر بودم که چی کار کنم، که دیدم از اتاق رفت بیرون. چند لحظه ای گذشت و نیامد. با خودم گفتم: اوه! برای بنده نوار گذاشتید. بابا ای ول! خیلی ممنون. من میل ندارم. رفتم و ضبط رو خاموش کردم. چند دقیقه بعد اومد. چند ثانیه بعد، با تعجب و حیرت پرسید: تو نوار و خاموش کردی؟ گفتم: بله!
گفت (پسر مودب و خوبی بود. نماز می خوند ولی خوب اهل این چیزا هم بود دیگه…) برای چی؟!
گفتم: از این نوارا خوشم نمیاد.
گفت : مهم نیست از چی خوشت نمیاد. از چی خوشت میاد؟
گفتم: فلانی و فلانی . (دو خواننده ای که حرام نمی خونن) و خلاصه بحث ادامه پیدا کرد. طرف اصلا از اون آدما نبود که بخواد لج کنه یا توهین کنه. ولی علاقمند بود بحث کنه. منم سعی کردم منطقی جواب بدم. بحث خیلی به مباحث مختلف دینی کشید.
یادمه یه جایی حتی می گفت ما به صراحت تو قرآن نداریم که شراب نخوریم یا حجاب لازمه! و من هم خیلی آرام آیات مربوطه رو می خوندم. خلاصه آخرش یه جوابی داد که از بحث با او احساس رضایت کردم. گفت: شما مذهبی ها یه آرامشی(در پرتو تقوا) تو وجودتون هست که نیازی به این چیزا(نوار و. . .) ندارید…
هنوز هم احساس می کنم گفتگوی سالم و به قصد تبیین حقایق حقه ی اسلام (نه محکوم کردن گناهکار یا جلوگیری مستبدانه از فعل او)می تونه افراد زیادی به راه راست بکشونه.
کاش دلمون برای گناهکار بسوزه و اونو به عنوان بیماری ببینیم که باید درمان بشه.
کتاب: از یاد رفته .خاطرات امر به معروف و نهی از منکر