امنیت در قرآن کریم
يکي از زيباترين داستان هاي قرآن که به عنوان «أحسن القصص» ناميده شده است،داستان زندگي حضرت يوسف (ع) مي باشد که به طور مفصل درسوره مبارکه يوسف ذکر گرديده است.
درآيه 99 اين سوره مي خوانيم:
« فلما دخلوا علي يوسف ءاوي إليه أبويه و قال ادخلوا مصر إن شاء الله ءامنين »
هنگامي که بر يوسف وارد شدند او پدر ومادرخود را درآغوش گرفت و گفت همگي داخل مصرشويد أن شاءالله درامن و امان خواهيد بود.
از آيه فوق استفاده مي شود هنگامي که يعقوب پس از ساليان متمادي تحمل رنج هجران و فراق فرزندش، به همراه ساير فرزندانش وارد شهر مصرشدند،يوسف (ع) که اينک به رفيع ترين مقامات حکومتي سرزمين مصرنائل شده بود به جهت استقبال از پدر ومادر و برادران خود به دروازه شهرآمده و آنان را به زندگي پاک و گوارايي همراه با برخورداري از امنيت کامل درمصر مژده مي دهد.
« يوسف از ميان تمام مواهب ونعمت هاي موجود در مصر، انگشت روي مسأله امنيت گذاشت و به پدر ومادر خود و برادرانش گفت: وارد مصرشويد که إن شاءالله در امنيت خواهيد بود.اين نشان مي دهد که نعمت امنيت ريشه ي همه نعمت ها است؛زيرا هرگاه امنيت از ميان برود،سايرمسائل رفاهي ومواهب مادي و معنوي نيز به خطرخواهد افتاد. در يک محيط ناامن،نه اطاعت خدا مقدوراست ونه زندگي توأم با سربلندي و آسودگي فکرو نه تلاش و کوشش و جهاد براي پيشبرد هدف هاي اجتماعي». (تفسيرنمونه، ج 10، ص 84)
همچنين ازاين آيه شريفه مي توان اين نکته را نيز استفاده نمود که موضوع امنيت بايد در رأس برنامه ها قرار گرفته ، قبل ازهرچيز تأمين اين نياز اساسي مدنظر قرار گیرد.
حضرت يوسف (ع) هنگامي که در سرزمين مصر صاحب قدرت و مکنت حکومتي مي گردد درراستاي ايجاد امنيت کامل به عنوان اساسي ترين نيازجامعه قدم برداشته و امنيت کامل را در کشور تحت حکمراني اش برقرارنموده و اين فضاي امن و آرام را به عنوان نخستين هديه حکومت و زمامداري خود به مردم مصر و پدر و مادر و برادران خود عرضه مي دارد.
وهمچنین در آيه 46 از سوره ي مبارکه ي حجراشاره نمود،آنجا که بهشتيان از سوي فرشتگان الهي مورد خطاب واقع شده و به آنان گفته مي شود:
« ادخلوها بسلام ءامنين »
داخل اين باغ ها(ي بهشتي) شويد با سلامت و امنيت.