بی قرارم
19 خرداد 1394
گفتم که از فراغت، عمریست بی قرارم
گفت از فراق یاران، من نیز بی قرارم
گفتم که یاورانت مظلوم هر دیارند
گفتا مرا ببینند، مظلوم روزگارم
گفتم که ای امامم، از ما چرا نهانی
گفتا به چشم محرم، همواره آشکارم
گفتم به چشم انوار، آیا که پاگذاری؟
گفتا که شست و شو ده، شاید که پا گذارم
اللّهـــــــــــمَ عَجِّــــــــــــــل لِوَلیــــــــــــکَ الفَـــــــــرَج