تقدیم به روح شهید بی سر مدافع حرم پاسدار شهید محسن حججی
بسم رب الشهدا والصدیقین
محسن جان چه خوش است زنگ آهنگ نامت اگر ((میم)) را از اول نامت برداریم نامت می شود برادر حسین .
چه شیرین است لحظه دیدار با فرزندت، چه دلیرانه و مردانه رفتی از بین ما علی کوچکت هنوز منتظر آغوش گرمت است تا کودکی کند مدتی را که نبودی مادر علی برایش قصه آمدنت را گفت اما علی انگار از خدا حافظی پدر فهمیده بود که پدرش دیگر نخواهد آمد آری محسن جان تو رفتی و از علی کوچکت گذشتی تا غلام حرم حضرت زینب (سلام الله علیها) باشی و چه نیکو توانستی سربازی حرم را بی سر به انتها بری .
شهادت برقامت پاکت چه زیبا ست حتی زیباتر از لحظه تولدت شده ای . گرچه امروز علی دیگر بابا محسن ندارد اما سید علی از این پس پدرش است . تو با افتخار برای کشورت عزت آوردی و سندی شدی بررسوایی هر چه داعشی است . داعشی بی صفت و بزدل لعنت خدا بر تو باد که فرزند غیور ما را مظلومانه و غریبانه همچو مولایش حسین (علیه السلام ) به شهادت رساندی .اما این را خوب بدان پسر محسن ، علی روزی سراغت خواهد آمد و انتقام پدرش را از تو خواهد گرفت و آن روز خیلی دیر نیست پس منتظر باش تا سیلی محکمی از دست سید علی زمان بخوری و خوار و رسوا شوی .
محسن های سید علی همچنان غیورانه پا در راه شهادت خواهند گذاشت و کربلا همچنان جاری است در تاریخ ایران .
محسن جان خوش به سعادتت که زینب وار زیستی و حسینی وار شربت شهادت را نوشیدی و الگوی همه جوانان ایرانی شدی .
شربت شهادت گوارای وجودت .
رقیه حاتمی