جریان ولایت مداری در سیره فاطمه زهرا (سلام الله علیها)
وقایعی که در امت اسلامی بعد از وفات پیامبر گرامی رخ داد جنبه یک حادثه آنی در طی مدت حداکثر سه ماه را ندارد بلکه جریانهایی منظم شده در جهت براندازی اصل اسلام که پذیرش ولایت و تسلیم بودن در برابر امر خداوند است، می باشد. در هر جریانی عوامل بوجود آورنده و زمینه های آماده ای برای شکل گیری اهداف جریان وجود دارد که آثاری نیز برآن مترتب می شود و برای پی بردن به تمام زوایای این جریان باید از اهداف آن شروع کرد.
بعد از واقعه غدیر خم و معرفی علی علیه السلام بعنوان امیرالمومنین و جانشین پیامبر جریانی در جهت کنار زدن و حذف امر پیامبر در مورد سرپرستی امت بعد از خود که در سقیفه نمود پیدا کرد، شکل گرفت. مسئولیت اولیه این جریان انفصال امت از ولایت است که با شعار «ما حاکم دیکته شده نمی خواهیم» محقق شد. آن کسی که مقابل این جریان ایستاد و خار چشم عوامل ولایت ستیز شد حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها است. حال این سوال مطرح است که چرا خارج کردن امامت از حکومت برای این جریان از اهمیت اولیه برخوردار است و چرا حضرت فاطمه که برخوردار از مقام عصمت است تا سر حد مرگ از ولایت دفاع می کند؟
گاهی بحث از ضعیف شدن دین می شود، باید توجه داشت اصل دین مورد ضعف قرار نمی گیرد بلکه این گفته به دو رویکرد اشاره دارد، یکی جریان وابستگی مردم به خدا و دین که مردم بر اثر اطاعت از اوامر الهی گاهی به خدا نزدیک شده و بر اثر غفلت از یاد خدا از او دور می شوند، دیگر اینکه تا چه اندازه در زندگی اجتماعی مردم حاکمیت دین وجود دارد بعبارت دیگر وجود هنجارها و ارزشهای دینی در زندگی اجتماعی تاچه اندازه برقرار می باشد. حال اگر مردم می خواهند مقرب درگاه حق بوده و در زندگی اجتماعیشان ارزشها و هنجارهای دین حکومت کند باید ولایت و امامت را بپذیرند زیرا مدیریت این دو جریان با ولایت است. اینست که امام باقر علیه السلام می فرمایند به هیچ چیز مثل ولایت فریاد زده نشده است.
نظام اسلامی منهای ولایت همان نظام طاغوت است که جریان سقیفه بخوبی اینرا فهمیده بود. سقیفه جریان وابستگی حکومت به خدا را قطع کرد یعنی دقیقا تحریف آیه « إِنِ الْحُكْمُ إِلاَّ لِلَّه »(انعام/57) پس بنابراین لزومی ندارد از فرمان پیامبر مبنی بر جانشینی خود پیروی کند. ضمن اینکه با زدودن عصمت از جریان نبوت سعی در باطل بودن برخی از سخنان و رفتارهای ایشان نمود.(انّ الرجل لیهجر)
باید دانست ولایت عشق و محبت نیست بلکه لازمه ولایت عشق و محبت است، ولایت یک چینش اجتماعی است و چینش یک نظم همراه با جلو رفتن به کمال انسانی است. اگر در جامعه مظهر خدا که امام معصوم است در راس مخروط جامعه قرار بگیرد جامعه ای ولایی تشکیل می شود که به رفع تمام نیازهای مردم می پردازد. پس جریان سقیفه به ما مربوط می شود زیرا اگر در آن زمان حاکمیت در مسیر امامت قرار می گرفت آیا وضعیت بشر به این شکل می بود؟
حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها بخوبی از آینده بشر آگاه بود فلذا به ایستادگی در مقابل جریان ولایت ستیز پرداخت. حال این سوال پیش می آید که آیا تاثیری بر عملیات دفاع حضرت از ساحت ولایت مترتب شد یا خیر؟ در پاسخ باید گفت حضرت، جریان ولایت پذیری و مبارزه با ولایت ستیزان را براه انداخت. جریانی که در بعد از خود به قیام عاشورا و هم اکنون به انقلاب اسلامی و در آخر هم به ظهور منجی می انجامد. سلاح حضرت در این مبارزه اشک بود و شما بارها شنیده اید که ولایت ستیزان از گریه های ایشان به ستوه می آمدند و تحمل صدای گریه ایشان را نمی کردند زیرا حضرت با گریه خود به امت اسلامی آگاهی داده و مظلومیت ولایت را بازگو می کردند. حضرت زهرا سلام الله علیها قبر خود را مخفی نگه داشتند تا این سوال در ذهن همه جهانیان باقی بماند که چرا دختر مطهر پیامبر اسلام قبرش مخفی ماند و این خود ابتکار عملی برای یک مبارزه همیشگی از سوی زهرای اطهر می باشد.