حاج قاسم و قرآن
امام حسن مجتبی(ع) در خصوص قران و قرآنیان می فرمایند:
« مَا بَقِيَ فِي اَلدُّنْيَا بَقِيَّةٌ غَيْرُ هَذَا اَلْقُرْآنِ فَاتَّخِذُوهُ إِمَاماً يَدُلَّكُمْ عَلَى هُدَاكُمْ وَ إِنَّ أَحَقَّ اَلنَّاسِ بِالْقُرْآنِ مَنْ عَمِلَ بِهِ وَ إِنْ لَمْ يَحْفَظْهُ وَ أَبْعَدَهُمْ مِنْهُ مَنْ لَمْ يَعْمَلْ بِهِ وَ إِنْ كَانَ يَقْرَؤُهُ…؛ درين دنيا چيزى جز قرآن باقى نمانده پس قرآن را امام و پيشواى خويش قرار دهيد شما را براستى راهنمائى مي كند و همانا سزاوارترين مردم كسى است كه به قرآن عمل كند و گرچه آياتش را حفظ نكند، و از قرآن دور باشند كسانى كه به قرآن عمل نكنند و اگر چه آن را بخوانند». (إرشاد القلوب)
?الف) انس همیشگی با قرآن
امّا قرآن همراه همیشگی ایشان در سفر و حضر بود. حاج قاسم هم قرآن میخواند و هم به آن عمل می کرد. هرجا فرصت پیدا می کرد به تلاوت قرآن می پرداخت.
به اطرافیان و همکاران هم توصیه می کرد: « روزانه حداقل چند آیه قرآن در شروع صبح و چند آیه در زمان خواب و آخر شب حتماً بخوانید».
حاج قاسم را که می دیدی یاد قرآن می افتادی. سجایای اخلاقی حاج قاسم، ایشان را مصداق واقعی «نفس مطمئنّه» کرده بود.
یکی از فرماندهان فاطمیون نقل می کند: « برای شناسایی با بالگرد عازم منطقه ای بودیم که هم تروریسهای آمریکایی در آنجا حضور داشتند هم داعش. هرچه تلاش کردیم سردار را از آمدن منصرف کنیم حریفش نشدیم. سردار کنار پنجره نشست. به منطقه حنف عراق که رسیدیم چند بالگرد آمریکایی اطرافمان را گرفتند. مدام به خلبان بیسیم می زدند که منطقه را ترک کنید!. صدای آزار دهنده بالگرد و استرس صدمه دیدن سردار رهایم نمی کرد. ولی سردار آرام نشسته بود و قرآن می خواند. انگار دارد در بیت رهبری قرآن می خواند! گاهی یادداشت برداری می کرد وگاهی هم انگار که دارد تلوزیون نگاه می کند؛ از پنجره بالگردهای آمریکایی را نگاه می کرد!».
?ج) حفظ قرآن
در یکی از جلسات قرآنی روستا، مثل بقیه نشست یک گوشه و از حفظ شروع کرد به قرآن خواندن!. از ایشان پرسیدم: با این همه مشغله چطور فرصت حفظ کردن داشتید؟ گفتند: «در ماموریت ها، فاصله بین شهرها را عقب ماشین می نشینم و قرآن می خوانم». شهید سلیمانی هم قرآن را می خواند و هم به آن عمل می کرد. از جمله یادگارهایی که از لحظۀ شهادت ایشان باقی مانده، یک قرآن جیبی کوچک بود که همیشه همراه ایشان بود.