خود را به خدا بسپار....
01 خرداد 1394
خود را به خدا بسپار، آن لحظه که گریانی
آن لحظه که از غمها ، بی تابی و حیرانی
خود را به خدا بسپار، چون اوست نوازشگر
چون ناز تو میخواهد ، او را ز درون بنگر
خود را به خدا بسپار ، وقتی که تن ات سرد است
وقتی که دل از دنیا ، آمیخته ی درد است
خود را به خدا بسپار ، داروی دلت با اوست
سردی ز تن ات شوید ، گرمای وجودت اوست
خود را به خدا بسپار، آن لحظه که میخندی
آن لحظه که راه دل ، بر مرثیه می بندی
خود را به خدا بسپار ،چون چشمه ی خوشروئی است
لبخند به هر رویی ،از اوست که بر رویی است
خود را به خدا بسپار ، آن لحظه که مرگ آید
آن لحظه که میفهمی ، رفتن ز جهان باید
خود را به خدا بسپار، چون اوست که میگیرد
آسوده و ایمن باش ، چون اوست که میگیرد
صفحات: 1· 2