در اظهار ترس از خدا
04 آبان 1394
صحیفه سجادیه
ترجمه :
28.خدايا همانا كه من، به بريدنم از غير و به پيوستنم به تو، دل را پيراسته ام، و سراپا بسوى تو رو آورده ام، و از كسى كه خود به عطاى تو محتاج است روى بر تافته ام. و دست مسئلت از جانب آنكه خود از فضل تو بى نياز نيست، گردانده ام. و دانسته ام كه خواهش محتاج از محتاج ديگر دليل سفاهت رأى و گمراهى عقل او است. زيرا چه بسا مردمى را ديده ام اى معبود من كه بوسيله غير تو عزت طلبيدند و خوار شدند، و از ديگرى ثروت خواستند و فقير شدند، و قصد بلندى كردند و پست گشتند. پس در اثر مشاهده امثال ايشان پيش بينى آن شخص دور انديش درست در آمد، كه عبرت گرفتنش او را موفق ساخته بود و آزمايشش او را به راه راست رهبرى كرده بود.
و از اين جهت مرجع خواهش من اى مولاى من توئى، نه مسئول ديگر، و متصدى حاجتم توئى، نه مطلوب ديگر. پيش از هر مدعوى تو مخصوص به دعاى منى، در حالتى كه هيچكس در نظر اميد من با تو شريك نيست، و هيچكس در دعاى من با تو برابر نيست، و نداى من هيچكس را با تو در نمى پيوندد. اى معبود من، يگانگى ذات و صفات يا «وحدانيت عدد» و اداره نيروى نفوذناپذير و افزون از حد و كمال توانائى بر هر گونه تصرف و نيرومندى بر هر كار دشوار و منزلت علو سلطان و رفعت شأن مخصوص تو است و ما سواى تو در دوره عمر خود، به چشم شفقت منظور، و در امور خود مسخر و مجبور، و در كار خود مغلوب و مقهورند و از حالى به حالى متحول و از صفتى به صفتى منتقل مى شوند. پس تو از داشتن اشتباه و اضداد برتر، و از مقايسه امثال و اقران بزرگترى. پس منزهى تو، معبودى بجز تو نيست.