دوران كودكى تا بعثت پيامبر اكرم(ص)
ازآنجاييكه دوران كودكى، دوران شكل گيرى شخصيت، منش و خصوصيات اخلاقى و رفتارى هر فردى اسات،لذا كودك در اين دوران نياز به مراقبت ويژه و تربينت صحيح و سالم دارد.
انبياء الهى نيز از اين امر مستثنى نبوده و از آن جايى كه اينان، بالاخص حضرت رسول اكرم(ص) در دستگاه خلقت براى اهداف بلندى خلقت يافته و قدم به عرصه وجود نهاده بودند، لذا تحت تربيت و مراقبت خاص الهى قرار داشته و توسط ملايكه و فرشتگان الهى مراقبت مى شدند. به اين حقيقت در رواياتى تاكيد شده است. امام محمد باقر(ع) در تفسير آيه شريفه «الا من ارتضى من رسول فانه يسلك من بين يديه و من خلفه رصدا» فرموده اند:
خداوند براى پيامبرانش فرشتگانى را مى گماشت تا اعمالشان را احصاء كرده و رسالتشان را به آنها ابلاغ كنند و در رابطه با پيامبر اسلام(ص) نيز خداوند فرشته اى بلند مرتبه را از هنگام از شير گرفته شدن پيامبر به بعد بر او متوكل كرد تا او را به سوى خوبيها و فضايل اخلاقى رهنمون ساخته و از بديها و رذايل اخلاقى باز دارد و بارها اتفاق مى افتاد كه فرشنه مذكور در زمان جوانى و قبل از رسيدن به مقام رسالت، او را با كلام «السلام عليك يا محمد يا رسول الله» خطاب مى كرد و حضرت مى پنداشت كه اين صدا از سنگ و زمين برمى خيزد، لذا تفحص و تامل مى كرد و چيزى نمى ديد.»
على (ع) نيز در اين باره فرموده اند:
«لقد قرن الله به(ص) من لدن ان كان فطيما اعظم ملك من ملائكة يسلك به طريق المكارم و محاسن اخلاق العالم ليله و نهاره…
هنگامى كه از شير گرفته شد خدا بزرگترين فرشته از فرشتگانش را شب و روز همنشين او فرمود تا اينكه راههاى بزرگوارى را پيمود و خويهاى نيكوى جهان را فراهم نمود.»
و از ائمه معصومين عليهم السلام در تفسير آيه «و كذلك اوحينا اليك روحا من امرنا ما كنت تدرى ما الكتاب و لا الايمان» روايت شده است كه فرموده اند: اين روحى كه خداوند در اين آيه از آن نام مى برد، مخلوقى بزرگتر از جبرئيل و ميكائيل است كه همراه پيامبر بوده و وى را راهنمايى نموده و راه صواب را نشانش مى داد و بعد از پيامبر نيز همراه ائمه معصومين بود.
و از آثار مراقبتهاى الهى اين بود، كه حضرت رسول از سنين آغازين حياتش موحد بود و بدون محافظه كارى، دشمنى اش را با بتها اعلام مى نمود، از گوشت حيواناتى كه در مقابل بتها و به نام بتها ذبح مى شد، تناول نمى كرد. مراقب رفتار و كردارش بود. هرگز با مردم مكه و بزمهاى شبانه و عيش و نوشهاى آنها ميانه اى نداشت، مانند ساير كودكان به تفريح و لهو و لعب توجهى نمى نمود. آداب و رسوم خرافى كه ميان اعراب جاهلى و به خصوص مردم مكه و قريش معمول بود، او را رنجور مى ساخت. لذا از آنها كنار مى گرفت و روى به خارج شهر مينهاد و در افكار عميقى فرو مى رفت.
و لذا حضرت اميرالمؤمنين(ع) پيامبر اكرم(ص) را اينگونه توصيف مى كند:،
«خير البرية طفلا و انجبها كهلا و اطهر المطهرين شيمة:
در كودكى شايسته ترين مخلوق و در سن كهولت نجيب ترين و كريمترين آنان بود، اخلاقش از همه پاكان، پاكتربود.» به هر ترتيب واضح است، براى كسى كه جهت اتمام مكارم اخلاق مبعوث شده است، لازم است خودش در مكارم اخلاق يكه آفاق باشد و لذا پيامبر اسلام در محاسن اخلاقى يگانه دوران بود، به طورى كه دشمنان نيز به كمالات و محسنات اخلاقى وى معترف بودند.
پيامبر گرامى اسلام(ص) در دوران قبل از رسالت، به صداقت و امانت و عقل و فطانت معروف و مشهور بود، او را به نام«محمد امين» مى خواندند، به صداقت و امانتش اعتماد فراوان داشتند، در بسيارى از كارها به عقل او اتكامى كردند.
آرى، تاريخ پرافتخار حيات پيامبر اكرم از كودكى تا بعثت، سراسر بر پاكى نفس و طهارت باطن، آراستگى ظاهر و عزت و كرامت حضرتش گواهى مى دهد.