دوستی با دشمنان خدا
اِیّاکَ اَنْ تُحِبَّ اَعْداءَ اللهِ اَوْ تُصْفِیَ وُدَّکَ لِغَیْرِ اَوْلیاءِ اللهِ فَإِنَّ مَنْ اَحَبَّ قَوْماً حُشِرَ مَعَهُم
ترجمه حدیث:
از امیرالمؤمنین صلوات الله علیه منقول است که حضرت فرمودند: بپرهیز از اینکه با دشمنان خدا رابطه ی دوستی برقرار کنی، یا اینکه دوستی خود را، برای غیر دوستان خدا خالص کنی! پس به راستی که انسان در روز قیامت با همان کسانی محشور میشود که با آنان دوست بوده است.
شرح حدیث:
بپرهیز از این که با «دشمنان خدا» رابطه ی دوستی برقرار کنی! این مطلب با روابط ظاهری اشتباه نشود، چرا که در این روایت به رابطه ی قلبی اشاره دارد نه رابطه ی ظاهری. مثل کاسبی که همه جور مشتری پیش او می آید و او جنسش را به همه می فروشد. آنچه مهم است رابطه ی قلبی است. مقصود روایت این است که بپرهیز از این که با دشمنان خدا رابطه ی قلبی و محبتی پیدا کنی.
و بپرهیز از این که دوستیت را نسبت به «غیر اولیاء خدا» خالص کنی. با اولیاء خدا رابطه ی دوستی برقرار کن، آن هم رابطه ای خالص! که “تصفیه وُدّ ” و “رابطه ی خالص” عبارت از رابطه ای است که هیچ شائبه ای از امور مادی در آن نباشد.
بعد حضرت علّتش را بیان میفرماید: جهتش این است که انسان در روز قیامت با همان گروهی که آن ها را دوست دارد، محشور می شود. اگر آن ها از دشمنان خدا باشند او با همان ها محشور شده و اگر از اولیاء خدا باشند، حشر او با اولیاء خدا خواهد بود.
سرّ این مطلب این است که دوستی نسبت به اولیاء خدا، دوستی نسبت به خودِ خداوند است. در زیارت جامعه ی کبیره داریم که: هرکه شما (اهل بیت) را دوست بدارد، پس خدا را دوست داشته است. از خدا تقاضا می کنیم که حشرمان با پیغمبر باشد. (نه نعوذ بالله با امثال یزید بن معاویه و دنیاداران)
حضرت در ابتدای روایت میگوید: از رابطه ی دوستی برقرار کردن با دشمنان خدا پرهیز کن! بعد میگوید: حالا که میخواهی رابطه ی دوستانه برقرار کنی، هر چند که با دشمنان خدا دوست نیستی، اما مواظب باش که در دوستیت فقط با دوستان خدا خلوص نیّت داشته باشی.
به این نکته نیز باید توجّه داشت که ما نباید پیغمبر اکرم و اهل بیت صلوات الله علیهم اجمعین را برای دنیایمان دوست بداریم؛ تا گره از کار دنیائیمان باز کنند. صفای در دوستی به این معنا است که به خاطر دنیایمان نباشد. اگر دوستی خالصانه شد، در قیامت هم با پیغمبر و اهل بیت گرامیش محشور می شویم؛ إن شاء الله.
غررالحکم، ص204، روایت 4015
صفحات: 1· 2