دشمن شناسی از دیدگاه امام خامنه ای(مدظله العالی)
سلب اعتماد مردم از مسئولین و دولت، خواست دیگر دشمن
از جمله نکات مهم دیگری که رهبر معظم انقلاب از آن بعنوان خواست دشمنان نام بردند تلاش آنان برای سلب اعتماد مردم از مسئولین و دولت می باشد و در این زمینه ضمن حمایت خاص از تلاشهای بی وقفه دولت فرمودند: «اعتماد به مسئولین کشور، اعتماد به دولت، همان چیزی است که دشمنان می خواهند نباشد دشمنان می خواهند مردم به دولت- که مسئولیت اداره امور کشور را دارد- بی اعتماد باشند، سعی کنید این نقشه دشمن را خنثی کنید. من از دولت حمایت می کنم از همه دولتهای بر سرکار و منتخب مردم حمایت کردم، بعد از این هم همین خواهد بود؛
توجه و اهتمام به دو مطلب
و در میان تمام مطالب دو مطلب را اهتمام نمایید که اصل ومبنای عمل حقیرهمین دو است:
اول حلّیت غذا، که میتواند دقت کند، اما نه آنقدر که از کار بیفتد بلکه به قدر مقدور .
دوم حضور قلب است در نماز و اهتمام به نماز اول وقت که: « الصّلوة عمود الذین … ان قبلت قبل ما سواها ».
فرازی از یک نامه از آیت الله شیخ حسنعلی نخودی اصفهانی
پرده ای روی پرده غفلت
بالاخره، روزی ما را از این تعلقات و آنچه که بدان دل بستهایم جدا میکنند و میبرند و به تعبیر شاعر:
« عمری است پرده بستیم بر دیده خدا بین عمر دگر بیاید این پردهها دریدن »
ما هر روز پردهای روی پردههای غفلت قبلی میآوریم و مرتب وابستگی جدیدی به وابستگیهای قبلیمان اضافه میکنیم. مال ومقام و چیزهای دیگر، هر کدام زنجیری است که به روح مان می بندیم، آن وقت هنگامی که ملک الموت میآید و میخواهد چیزهایی را که ما ٦٠ یا ٧٠سال بر گردن بستهایم در یک لحظه قطع کند، برایمان دشوار است. اجمالا بهتر است نبندیم تا نخواهیم باز کنیم، یا آن طور وابسته نباشیم که دل کندن مشکل باشد.
از فرمایشات آیت الله پهلوانی ( سعادت پرور ) تهرانی
احسان و نيكوكارى
حدیث (1) امام صادق عليه السلام :
يَعيشُ النّاسُ بِاِحْسانِهِمْ اَكْثَرَ مِمّا يَعيشونَ بِاَعْمارِهِمْ وَ يَموتون بِذُنوبِهِمْ اَكْثَرَ مِمّا يَموتونَ بِآجالِهِمْ؛
مردم، بيشتر از آن كه با عمر خود زندگى كنند، با احسان و نيكوكارى خود زندگى مى كنند و بيشتر از آن كه با اجل خود بميرند، بر اثر گناهان خود مى ميرند.
دعوات الراوندى، ص 291، ح 33
حدیث (2) پيامبر صلى لله عليه و آله :
اِنَّ اَسْرَعَ الْخَيْرِ ثَوابا البِرُّ وَ اِنَّ اَسْرَعَ الشَّرِّ عِقابا البَغْىُ؛
پاداش نيكوكارى زودتر از هر كار خوب ديگرى مى رسد و كيفر ستم و تجاوز زودتر از هر كار بد ديگرى گريبان مى گيرد.
خصال، ص 110، ح 81
نیکوکاری
حدیث (1) رسول اكرم صلى الله عليه و آله :
اَلصَّدَقَةُ عَلى وَجهِها و َاصطِناعُ المَعروفِ وَ بِرُّ الوالِدَينِ وَ صِلَةُ الرَّحِمِ تُحَوِّلُ الشِّقاءَ سَعادَةً و َتَزيدُ فِى العُمرِ وَ تَقى مَصارِعَ السُّوءِ؛
صدقه بجا و نيكوكارى و نيكى به پدر و مادر و صله رحم، بدبختى را به خوشبختى تبديل و عمر را زياد و از مرگ بدجلوگيرى مى كند.
نهج الفصاحه ص 549 ، ح 1869
حدیث (2) رسول اكرم صلى الله عليه و آله :
عَلَيكُم بِالصِّدقِ فَاِنَّهُ مَعَ البِرِّ وَ هُما فِى الجَنَّةِ وَ ايّاكُم وَ الكِذبِ فَاِنَّهُ مَعَ الفُجورِ وَ هُما فِى النّارِ ؛
شما را سفارش مى كنم به راستگويى، كه راستگويى با نيكوكارى همراه است و هر دو در بهشت اند و از دروغگويى بپرهيزيد كه دروغگويى همراه با بدكارى است و هر دو در جهنم اند.
نهج الفصاحه ص 572 ، ح 1976
کارکردهای شخصی احسان
ازکارکردهای شخصی در حوزه امور معنوی دنیوی نیز می توان به موفقیت و توفیق شخص در امتحانات الهی اشاره کرد که خداوند در آیات ۱۰۵و ۱۰۶ بدان توجه می دهد و بیان می دارد که یکی از علل توفیق حضرت ابراهیم (ع) این بوده است که وی اهل احسان بوده و از جرگه نیکوکاران شمرده می شد.
رهایی از اندوه و غم های بزرگ از دیگر آثاری است که خداوند درآیات ۷۵ تا ۸۰ سوره صافات و نیز ۱۱۴ و ۱۱۵ و ۱۲۱ همین سوره برای احسان برمی شمارد . براین اساس اگر کسی گرفتار اندوه و غمی بزرگ است می تواند با احسان و نیکوکاری نسبت به دیگران خود را از رنج واندوه و غم برهاند. افزون بر کارکردهایی از این دست می توان احسان و نیکوکاری را عاملی مهم برای دست یابی به مقامات و کمالات انسانی نیزبرشمرد. خداوند بیان می کند کسی که طالب علم و حکمت است می تواند با بهره گیری از ابزار احسان و نیکوکاری خود را به این مقامات برساند و از فواید آن بهره مند شود.
کارکردهای اجتماعی احسان
از کارکردها و نقش سازنده احسان می توان در حوزه عمل اجتماعی به احسان به عنوان عامل ایجادی صمیمیت و دوستی میان انسانها اشاره کرد که خداوند در آیه ۳۴ سوره فصلت بیان می کند .
هرکس و یا جامعه ای بخواهد به سعادت دنیوی و آرامش و آسایش زندگی این جهانی دست یابد می بایست از احسان و نیکوکاری به عنوان یکی از اسباب و عوامل آن توجه کند. خداوند در آیه ۱۴۸ سوره آل عمران و نیز ۳۰ سوره نحل و ۱۰سوره زمر به این نکته توجه می دهد و از مردم می خواهد که حتی اگر خواهان سعادت و خوشبختی دنیوی هستند می بایست به احسان و نیکوکاری به عنوان عاملی از عوامل خوشبختی فرد و جامعه توجه کنند .
آثار و نقش احسان
اگر از آرامش اخروی (بقره آیه ۱۱۲) که از راه احسان برای انسان حاصل می شود، بگذریم، می توان گفت که آدمی می تواند از راه احسان در زندگی فردی و اجتماعی خود تحولی را ایجاد کند که دست کم زندگی دنیوی وی سرشار از آسایش و آرامش شود .
از جمله آثاری که برای احسان می توان در زندگی دنیوی بر شمرد رهایی و نجات از عذاب های الهی است که به سبب گناهان بر انسان و یا جامعه سرازیر می شود . هر کسی گناهی را مرتکب شود می بایست خود را آماده پیامدهای طبیعی دنیوی آن کند. از این روست که خداوند در قرآن به گناهکاران و نیز خطاکاران می فرماید که برای رهایی از پیامدهای آن می بایست به سرعت دست به دامن استغفار و توبه شد و برای این که سرعت عمل استغفار افزایش یابد بهترین و کوتاه ترین راه پیشگیری و یا حتی رفع و برداشتن بلا و عذابی آن است که شخص به احسان و نیکی روی آورد. (زمر آیه ۵۸ )
جایگاه و مفهوم احسان و نیکوکاری
احسان به معنای نیکوکاری از ریشه حسن گرفته شده که به معنای نیک و پسندیده است. در کاربردهای قرآنی به معنای کار نیک و پسندیده است. از آن جایی که احسان، از نظر عرف و عقل و شرع امری پسندیده است، از اهمیت و جایگاه بلندی هم در رفتارهای اجتماعی برخوردار می باشد و هم از نظر قرآن یکی از مهم ترین ابزارهای تکاملی بشر به شمار می رود و موجب می شود تا انسان به جایگاهی برسد که شایسته مقام انسانیت و کرامت و شرافت اوست که به عنوان خداوندی انتخاب و به کائنات معرفی شده است .
گل های مهربانی
ای مردم رنج دیده، ای مردم محروم، گمان مکنید که بی حضور شما شاد خواهیم بود. تلخی محرومیّت شما را تاب نخواهیم آورد و گرمی آغوش خود را، میهمانِ حضور شما خواهیم کرد. دلِ خود را با شما تقسیم خواهیم کرد و فردا که بهار آمد، گل های مهربانی در باغچه هامان خواهد شکفت و آسمان خانه مان پر از ستاره نیکوکاری خواهد شد.
بنی آدم اعضای یكدیگرند كه در آفرینش ز یك گوهرند
همیشه طراوت میهمان دل های ماست. از آسمان ایران همیشه عطوفت می بارد و درختان عاطفه میوه های ایثار، نثار می کنند. زمینیان ایرانی آسمانی هستند. حكایت ، حكایت از گل و باران سخاوت است. خوب اگر نگاه كنیم خدا در همین نزدیکی ها نعمت سخاوتمندی می پاشد. از اینجا فرشتگان طبق طبق نیکی به آسمان خواهند برد، اگر دست فتاده ایی را بگیریم. اینجا می خواهیم كسی غمگین نباشد، همه به اضافه ما خوشبخت باشند. اینجا آبها آواز مهربانی می خوانند. اینجا همه دوش معرفت گرفته و به یاری درماندگان از مستمری زندگی آسوده و شرمنده از اهل و عیال می روند .اینجا همه می خواهند درآمد سرانه فقرا بالا رود و سود خالص ثروت به حساب فقرا هم ریخته شود. اینجا بال امید شكسته بالان با مرهم دلسوزان مداوا میشود. اینجا فقرایی هستند كه حدیث بی نوایی خود را با كسی بازگو نمی كنند.
جای خالی یاس
سنگ ها بر سوگ تو ندبه می خوانند؛ در غروبی که شاخه ات را شکسته بودند.
امشب، جای پای دوست، در خانه خالی است و ترنم مهربانی، بی حدیث حضور او، خاموش است.
… علی، شبانه یاس می کارد! شبانه، داغ دلش را به خاک میگوید؛ اگرچه فردا صبح، از سمت خانه همسایه بوی نان آید.
دوباره بغض حسن با حسین میگیرد.
و جای خالیِ مادر به خانه میپیچد.
کجاست فاطمه امشب؟ کجاست بانوی نور؟
بی مهر رُخت
پهلوی زمان شکسته است
این جماعت را خدا فقط برای گریستن آفریده و این شهر را تنها برای تماشا. آن لحظه که صدایشان کردی، بی پاسخت گذاشتند و اینک که خاموش شده ای، برایت به سر و سینه می کوبند! تنهاترین مرد مدینه، به ابوذر می فرماید: «برو، با صدای بلند، اعلام کن که به خانه هایشان برگردند، تشییع جنازه فاطمه علیهاالسلام به تأخیر افتاده!» کمکم مدینه در سکوت فرو می رود و کودکانت در خویش! چاره ای جز صبر نیست که اینان وارثان زخم غربت تواند!
علی علیه السلام ، تنهاتر شده است.
چاره ای جز صبر نیست
فاطمه جان! آمدنت را به خاطر می آورم؛ تو را از بهشت آورده بودند. یادت میآید؟!
پدر، چهل روز هجران دید؛ راست میگویم، فاطمه جان! از خلوتِ «حرا» بپرس! و مادر، چقدر رنج کشید از زخم زبان های زنان قریش و بنی هاشم! و «مریم» آمد؛ و «آسیه» و «ساره» هم بودند؛ و همه اینها فقط به خاطر تو بود.
تو آمدی و تا واپسین روزهای زندگیِ مادر، با او بودی. آن روزهای تلخ اسارت را به خاطر داری؟ چشمهای مادر، سنگین شده بود و تو در کنارش بودی. انگار تو مادر بودی و او فرزند! همانسان که «مادر پدر» نیز شدی و مادر فقط چند روز پیش از آزادی، پرواز کرد!
مهربانترين مادر دنيا
نخستین ستاره ای بودی که در عرش به خورشید نبوت رسیدی؛ ستاره ای نیلی به رنگ جراحت آسمان و زخم زمان. ای ام ابیها! ای مهربان ترین مادر، حبیبه حق و شفیعه ی حشر، پدر و مادرم فدای دست های مهربانت باد. تو محور آسمان ایثاری و اولین علت خلقت. ای مادر رسالت و همتای ولایت؛ به روزهایی می اندیشیم که پس از واقعه ی عظیم غدیر، همراه با حسنین به خانه های اهل مدینه می رفتی و با بیان وحیانی خویش حجت الهی را بر غافلان، تمام می کردی و بدین سان از آغاز، حمایت از ولایت، سرلوحه خصایل آسمانی ات بود.