صبر و پيروزي
حكمت 153صبر و پيروزي (اخلاقى، سياسى)
وَ قَالَ [عليه السلام] لَا يَعْدَمُ الصَّبُورُ الظَّفَرَ وَ إِنْ طَالَ بِهِ الزَّمَانُ .
و درود خدا بر او ، فرمود: انسان شكيبا ، پيروزى را از دست نمى دهد ، هر چند زمان آن طولانى شود .
توجه به فنا پذيرى
حكمت 152توجه به فنا پذيرى (اخلاقى)
وَ قَالَ [عليه السلام] لِكُلِّ مُقْبِلٍ إِدْبَارٌ وَ مَا أَدْبَرَ كَأَنْ لَمْ يَكُنْ .
و درود خدا بر او ، فرمود : آنچه روى مى آورد ، باز مى گردد؛ وچيزى كه بازگردد ، گويى هرگز نبوده است!
ضرورت آينده نگرى (اخلاقى)
حكمت 151ضرورت آينده نگرى (اخلاقى)
وَ قَالَ [عليه السلام] لِكُلِّ امْرِئٍ عَاقِبَةٌ حُلْوَةٌ أَوْ مُرَّةٌ .
و درود خدا بر او ، فرمود : هر كس را پايانى است ؛ تلخ يا شيرين.
ضد ارزش ها و هشدارها (اخلاقى،اجتماعى،سياسى)
حكمت 150ضد ارزش ها و هشدارها (اخلاقى،اجتماعى،سياسى)
و درود خدا بر او ، فرمود : (مردى از امام درخواست اندرز كرد.)
از كسانى مباش كه بدون عمل صالح به آخرت اميدوار است، و توبه را با آرزوهاى دراز به تأخير مى اندازد، در دنيا چونان زاهدان سخن مى گويد، اما در رفتار همانند دنيا پرستان است ، اگر نعمت ها به او برسد سير نمى شود ، و در محروميت قناعت ندارد ، از آنچه به او رسيد شكرگزار نيست و از آنچه مانده ، زياده طلب است.
ديگران را پرهيز مى دهد اما خود پروا ندارد ، به فرمانبردارى امر مى كند اما خود فرمان نمى برد ، نيكوكاران را دوست دارد ، اما رفتارشان را ندارد ، گناهكاران را دشمن دارد اما خود يكى از گناهكاران است ، و با گناهان فراوان مرگ را دوست نمى دارد ، اما در آنچه كه مرگ را ناخوشايند ساخت پافشارى دارد، اگر بيمار شود پشيمان مى شود ، و اگر مصيبتى به او رسد به زارى خدا را مى خواند ؛ اگر به گشايش ، دست يافت مغرورانه از خدا روى بر مى گرداند ، نفس به نيروى گُمان ناروا بر او چيرگى دارد ، و او با قدرت يقين بر نفس چيره نمى گردد.
ادامه مطلب
صفحات: 1· 2
ضرورت خود شناسى (اخلاقى)
حكمت 149ضرورت خود شناسى (اخلاقى)
وَ قَالَ [عليه السلام] هَلَكَ امْرُؤٌ لَمْ يَعْرِفْ قَدْرَهُ .
و درود خدا بر او ، فرمود : نابود شد كسى كه ارزش خود را ندانست.
تنقش سخن در شناخت انسان (اخلاقى، علمى)
حكمت 148تنقش سخن در شناخت انسان (رفتار شناسى) (اخلاقى، علمى)
وَ قَالَ [عليه السلام] الْمَرْءُ مَخْبُوءٌ تَحْتَ لِسَانِهِ .
و درود خدا بر او ، فرمود : انسان زير زبان خود پنهان است .
نگاهدار(عملي، اخلاقى، اعتقادى)
حكمت 147 (عملي، اخلاقى، اعتقادى)
و درود خدا بر او ، فرمود : (كميل بن زياد مى گويد: امام دست مرا گرفت و به سوى قبرستان كوفه برد، آنگاه آه پر دردى كشيد و فرمود )
اى كميل بن زياد ! اين قلب ها بسان ظرفهايى هستند ، كه بهترين آن ها ، فراگيرترين آن هاست، پس آنچه را مى گويم نگاهدار:
1ـ اقسام مردم (مردم شناسى)
مردم سه دسته اند ، دانشمند الهى ، و آموزنده اى بر راه رستگارى ، و پشه هاى دست خوش باد و طوفان و هميشه سرگردان ، كه به دنبال هر سر و صدايى مى روند. و با وزش هر بادى حركت مى كنند؛ نه از روشنايى دانش نور گرفتند ، و نه به پناهگاه استوارى پناه گرفتند .
ادامه مطلب
صفحات: 1· 2
ارزش دعا، صدقه و زكات دادن(اخلاقى، اقتصادى)
حكمت 146ارزش دعا، صدقه و زكات دادن(اخلاقى، اقتصادى)
وَ قَالَ [عليه السلام] سُوسُوا إِيمَانَكُمْ بِالصَّدَقَةِ وَ حَصِّنُوا أَمْوَالَكُمْ بِالزَّكَاةِ وَ ادْفَعُوا أَمْوَاجَ الْبَلَاءِ بِالدُّعَاءِ .
و درود خدا بر او ، فرمود : ايمان خود را با صدقه دادن، و اموالتان را با زكات دادن نگاهداريد، و امواج بلا را با دعا از خود برانيد.
عبادتهاى بى حاصل (اخلاقى،معنوي،عبادى)
حكمت 145عبادتهاى بى حاصل (اخلاقى،معنوي،عبادى)
وَ قَالَ [عليه السلام] كَمْ مِنْ صَائِمٍ لَيْسَ لَهُ مِنْ صِيَامِهِ إِلَّا الْجُوعُ وَ الظَّمَأُ وَ كَمْ مِنْ قَائِمٍ لَيْسَ لَهُ مِنْ قِيَامِهِ إِلَّا السَّهَرُ وَ الْعَنَاءُ حَبَّذَا نَوْمُ الْأَكْيَاسِ وَ إِفْطَارُهُمْ .
درود خدا بر او ، فرمود : بسا روزه دارى كه بهره اى جز گرسنگى و تشنگى از روزه دارى خود ندارد ، و بسا شب زنده دارى كه از شب زنده دارى چيزى جز رنج و بى خوابى به دست نياورد ! خوشا خواب زيركان، و افطارشان!
تناسب بردبارى با مصيبتها (اخلاقى، معنوى)
حكمت 144تناسب بردبارى با مصيبتها (اخلاقى، معنوى)
وَ قَالَ [عليه السلام] يَنْزِلُ الصَّبْرُ عَلَى قَدْرِ الْمُصِيبَةِ وَ مَنْ ضَرَبَ يَدَهُ عَلَى فَخِذِهِ عِنْدَ مُصِيبَتِهِ حَبِطَ عَمَلُهُ .
درود خدا بر او ، فرمود : صبر با اندازة مصيبت فرود آيد ، و آن كه در مصيبت بى تاب بر رانش زند ، اجرش نابود مى گردد.
غمها و پيرى زودرس (اخلاقى،بهداشت روانى)
حكمت 143غمها و پيرى زودرس (اخلاقى،بهداشت روانى)
وَ قَالَ [عليه السلام] الْهَمُّ نِصْفُ الْهَرَمِ .
درود خدا بر او ، فرمود : اندوه خوردن ، نيمى از پيرى است.
دوستى ها و خردمندى(اخلاقى، اجتماعى)
حكمت 142دوستى ها و خردمندى(اخلاقى، اجتماعى)
وَ قَالَ [عليه السلام] التَّوَدُّدُ نِصْفُ الْعَقْلِ .
درود خدا بر او ، فرمود : دوستى كردن نيمى از خردمندى است.
راه آسايش (اجتماعى، اقتصادى)
حكمت 141 راه آسايش (اجتماعى، اقتصادى)
وَ قَالَ [عليه السلام] قِلَّةُ الْعِيَالِ أَحَدُ الْيَسَارَيْنِ .
درود خدا بر او ، فرمود : اندك بودن تعداد زن و فرزند يكى از دو آسايش است.
قناعت و بى نيازى (اقتصادى)
حكمت 140قناعت و بى نيازى (اقتصادى)
وَ قَالَ [عليه السلام] مَا عَالَ مَنِ اقْتَصَدَ.
درود خدا بر او، فرمود: آن كه ميانه روى كند تهيدست نخواهد شد.
تناسب امداد الهى با نيازها (اعتقادى)
حكمت 139تناسب امداد الهى با نيازها (اعتقادى)
وَ قَالَ [عليه السلام] تَنْزِلُ الْمَعُونَةُ عَلَى قَدْرِ الْمَئُونَةِ.
درود خدا بر او ، فرمود: كمك الهى به اندازه نياز فرود مى آيد.