گواه
حَجِیجُ الْقِیامَةِ
گواه و شاهد و دلیل روز قیامت.
حضرت فرمود:
«أَنَا شاهِدٌ لَکُمْ وَحَجِیجُ یوْمِ الْقِیامَةِ عَلَیکُمْ»؛( نهج البلاغه، خطبه 176؛ غرر الحکم، حدیث 3762.)
«من اکنون گواه شمایم و روز قیامت دلیل بر شما خواهم بود».
مقدمه جدایی
امام علی علیه السلام: به خشم درآوردن و شرمنده ساختن دوست، مقدمه جدایی از اوست.
إِذَا احْتَشَمَ الْمُؤْمِنُ أَخَاهُ فَقَدْ فَارَقَه
نهج البلاغه (صبحی صالح) ص559
خیر و شر
قـالَ اَميرُالْمُؤْمِنينَ عليه السلام: جُمِـعَ خَيْرُ الدُّنْيا وَالاْخِرَةِ فِى كِتْمـانِ السِّرِّ وَ مُصادَقَةِ الاَْخْيارِ، وَ جُمِعَ الشَّرُّ فِى الاِْذاعَةِ وَ مُواخاةِ الاَْشْرارِ.
بحارالأنوار، ج74،ص178.
امام اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود: خير دنيا و آخرت در رازدارى و دوستى با نيكان جمع شده است، و شرّ و بدى در افشاى راز و دوستى با اشرار گردآمده است.
انا وعلی ابوا هذه الامه
حضرت رسول اکرم «صلی الله علیه واله وسلم » میفرمودند :
« انا وعلی ابوا هذه الامه » من و علی « صلوات الله علیهما » پدر این امت هستیم .
پدر این امت دنبال هدایت بچه هاست دنبال تربیت بچه هاست و برای تربیت بچه ها دستور العمل دارد نهج البلاغه کلام پدر این امت « شیعه » است وپدر این امت یک طوری صحبت میکند که بچه ها بفهمند وقابل فهم باشد.
نهج البلاغه
خطبه 221 :
خطبه اى از آن حضرت (ع )
هر آينه ترس از خدا كليد رستگارى و درستكارى و اندوخته روز بازپسين (و آزادى از هر بندگى و رهايى از هر تباهى است .) هر كه را نيازى باشد، نيازش بدان برآيد. هر كه گريزان است رهايى يابد. هر كه را خواسته اى است به خواسته هاى خود برسد. پس عمل كنيد كه عمل را به آسمان برند. توبه كنيد كه توبه سود دهد.
و دعا كنيد كه دعا شنيده شود. اكنون زمان آرامش است و قلمها به نوشتن اعمال روان اند. به اعمال و طاعات بشتابيد. در برابر عمرى كه از جوانى به پيرى مى گرايد يا بيماريى كه از كارت بيندازد يا مرگى كه جان از تنت بربايد. مرگ ويرانگر لذتهاى شماست. تيره كننده خواهشهاى نفسانى شماست . دوركننده شما از هر مقصد و مقصود است . ديدار كننده اى است كه كس دوستش ندارد. هماوردى است كه هزيمت نشناسد. كينه جويى است كه كس طلب ديدارش نيست . ريسمانهايش شما را سخت فرو بسته است . شر و فسادش شما را در بر گرفته و پيكانهايش به سويتان روان است و صولت و قهرش بر شما سخت بزرگ و ستم و تجاوزش پى در پى. كم افتد كه ضربت شمشيرش خطا كند يا شمشيرش كند گردد. زودا كه ابرهاى تيره اش بر سرتان سايه افكند و بيماريهايش شدت گيرد و تاريكهاى شدايدش همگان را در خود فرو پوشد و زمان سكرات مرگ در رسد و دردهاى جان دادن هر دم رخ نمايد.
ادامه مطلب در صفحه بعد
صفحات: 1· 2
نهج البلاغه
بیگانگی ما با کلام مولا داستان غریبی است که استاد شهید مطهری در مقدمه کتاب سیری در نهج البلاغه از آن گلایه می کند و می گوید: «بیگانگی یک عالم سنی با نهج البلاغه چندان عجیب نیست. عجیب این است که نهج البلاغه در دیار خودش، درمیان شیعیان علی، در حوزه های علمیه ی شیعه «غریب» و «تنها» است همچنانکه خود علی غریب و تنهاست. بدیهی است که اگر محتویات کتابی و یا اندیشه ها و احساسات و عواطف شخصی با دنیای روحی مردمی سازگار نباشد، این کتاب و یا آن شخص عملاً تنها و بیگانه می ماند هرچند نام شان با هزاران تجلیل و تعظیم برده شود.»
نهج البلاغه
همان طور که امیرمنان خود در نهج البلاغه می فرماید:
دل ها نیز مانند بدن ها خسته می شوند؛ برای جان های خسته از روزمرگی و تکرار و گرفته از غفلت و زنگار حکمت های تازه فراهم کنید که بدان زنده می شوند. إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ تَمَلُّ کَمَا تَمَلُّ الْأَبْدَانُ فَابْتَغُوا لَهَا طَرَائِفَ الْحِکَم (حکمت ۹۱)