شق القمر کربلا
عده ای از مشرکان به حضور پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم رسیدند و درخواست معجزه کردند. گفتند: اگر نزد خدا منزلتی داری به ماه دستور بده تا دو نیم شود.
حضرت سر به آسمان بلند کرد و به ماه دستور داد تا دو نیمه شود. ماه دو نیم شد و پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم سجده شکر به جا آورد و به حاضران فرمود: ببینید و شاهد باشید.
آن گاه مشرکان گفتند: هر دو نیمه ماه به یکدیگر متصل شود و به صورت اول باز گردد. حضرت امر کرد و ماه به شکل اول بازگشت.
این جا پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم برای اثبات و حفظ دین خدا شق القمر کرد. در کربلا هم علی اکبر علیه السلام برای حفظ و بقاء دین خدا شق القمر شد.
نامردی گفت: گناهان عرب بر گردن من باشد، اگر پدر این جوان را در مرگش ننشانم. با نیزه ای که در دست داشت، به پشت آن جناب فرود آورد و با شمشیر بر فرقش کوبید و سر ماه علویان، حضرت علی اکبر علیه السلام را شق کرد.
شمشیر پیشانی اش را شکافت. علی اکبر علیه السلام دست به گردن اسب خود انداخت. اسب او را به وسط لشکر دشمن برد. لشکریان از هر طرف دور او را گرفتند و با شمشیرهای خود قطعه قطعه اش کردند؛ فقطعوه بسیوفهم ارباً اربا.
منبع: سوگنامه آل محمد(ص)، ص 276
محمد محمدی اشتهاردی