ضرورت انتظار
21 فروردین 1398
در تفكّر شيعى، انتظار موعود، به عنوان يك اصل مسلّم اعتقادى مطرح بوده و در بسيارى از روايات بر ضرورت انتظار قائم آل محمد، عليهمالسلام، تصريح شده است، كه از جمله مىتوان به روايات زير اشاره كرد:
1. محمد بن ابراهيم نعمانى در كتاب الغيبة روايت كرده است كه روزى امام صادق، عليهالسّلام، خطاب به اصحاب خود فرمودند:
آيا شما را خبر ندهم به آنچه خداى، صاحب عزت و جلال، هيچ عملى را جز به آن از بندگان نمىپذيرد؟ گفتم: چرا. فرمود: گواهى دادن به اينكه هيچ شايسته پرستشى جز خداوند نيست و اينكه محمد [صلّىاللّهعليهوآله] بنده و فرستاده او است، و اقرار كردن به آنچه خداوند به آن امر فرموده، و ولايت ما، و بيزارى از دشمنانمان - يعنى خصوص امامان - و تسليم شدن به آنان، و پرهيزكارى و تلاش و مجاهدت و اطمينان و انتظار قائم، عليهالسّلام.
اين نوشته مناظره كنندهاى است كه پرسش دارد از دينى كه عمل در آن مورد قبول است. آن مرد عرض كرد: رحمت خداوند بر تو باد همين را خواستهام. پس حضرت ابوجعفر باقر، عليهالسّلام، فرمود: گواهى دادن به اينكه خدا يكى است و هيچ شريكى براى او وجود ندارد، و اين كه محمد بنده و رسول او است، و اين كه اقرار كنى به آنچه از سوى خداوند آمده، و ولايت ما خاندان و بيزارى از دشمنان ما، و تسليم به امر ما، و پرهيزكارى و فروتنى، و انتظار قائم ما، كه ما را دولتى است كه هر وقت خداوند بخواهد آن را خواهد آورد.
3. شيخ صدوق در كتاب كمالالدين از ?عبدالعظيم حسنى? روايت مىكند كه:
روزى بر آقايم محمدبن على بن موسى بن جعفر بن محمد بن على بن الحسينبنابىطالب، عليهم السلام، وارد شدم و مىخواستم كه درباره قائم از آن حضرت سؤال كنم كه آيا همان مهدى است يا غير او پس خود آن حضرت آغاز سخن كرد و به من فرمود:
اى ابوالقاسم! بدرستى كه قائم از ماست و او است مهدى كه واجب است در [زمان] غيبتش انتظار كشيده شود و در [زمان] ظهورش اطاعت گردد، و او سومين [امام] از فرزندان من است.
6روايات ياد شده و بسيارى روايات ديگر - كه در اين مجال فرصت طرح آنها نيست - همگى بر لزوم انتظار حضرت قائم در دوران غيبت دلالت مىكند، امّا حال بايد ديد كه انتظار كه اين همه بر آن تأكيد شده و يكى از شرايط اساسى اعتقاد اسلامى شمرده مىشود - چه فضيلتى دارد و در كلام معصومين، عليهمالسلام، از چه جايگاهى برخوردار است.