لایق دیدار نشد
05 تیر 1394
عاقبت چشم گدا لایق دیدار نشد- جز غم دوری تان٬ حاصل بیمار نشد
سحری از طرف کوچه ی ما بگذشتی - حیف این دیده ی ماتم زده بیدار نشد
باز هم بغض من و جمعه ی دلگیر شما- باز هم جمعه و قلبی که خریدار نشد
سالها منتظر سیصد و اندی مردی- من بمیرم که دگربار٬ کسی یار نشد
بی سبب نیست که تنها شده ای آقاجان- چون بشر در رهتان بنده دادار نشد
من نخواهم دگر این چشم گنه کارم را- به چه کارم که دمی لایق رخسار نشد
همه دم خون دل ازاین دل غمدیده خورم- بشکند دل که دمی محرم اسرار نشد
نیست تقصیرت اگر این دل من را نخری- بر سر کوی تو چون زار و گرفتار نشد
خواب دیدم که به گوشم همه دم میگفتی - هر چه گشتیم……یکی یار وفادار نشد