نحوه ي برخورد با معلولين ذهني و جسمي
الف)نحوه ی برخورد با معلولین ذهنی:
پيامبر اعظم(ص) بر گروهي كه جمع شده بود، گذشت. فرمود: براي چه جمع شده ايد؟ گفتند: اي رسول خدا! اين شخص مجنون شده و افتاده است. براي همين دورش جمع شديم.
پيامبر اعظم(ص) فرمود:
«او مجنون و ديوانه نيست، او مريض و مبتلا است. آيا به شما خبر بدهم كه مجنون واقعي كيست؟ گفتند: آري
فرمود: «مجنون كسي است كه در راه رفتن، خودنمايي و تكبر كند، و هي به طرف راست و چپ نگاه كند، و شانه هاي خود را حركت دهد، از خدا بهشت طلب كند درحالي كه گناه مي كند، از شرش كسي ايمن نيست و به خيرش كسي اميدوار نيست.
سفينه البحار، ج1، ص191
توضيحات مرتبط: قرن ها قبل از آن که غربی ها، انسان های خطا کار را بیمار بدانند، قرآن مجید در آیات متعددی، از گناهکاران با عنوان کسانی که در قلب هایشان مرض وجود دارد، یاد کرده است(از جمله در آیه ۱۲۶ سوره توبه، آیه ۱۲ سوره احزاب و آیه ۹ سوره بقره) و معصومین بزرگوار(ع) نیز با همین دیدگاه با هر بدی که از انسان سر می زند، به صورت یک بیماری، برخورد نموده اند. تا جایی که حضرت علی(ع) از رسول اکرم(ص) با عنوان “طبیب دوار بطبه” یعنی پزشکی که برای درمان بیماری های بشر فرستاده شده است، یاد می کند.
اسلام، علاوه بر بیمار دانستن گناهکاران(که به آن اشاره شد) اشخاص به ظاهر دیوانه را نیز از قرن ها پیش، بیمار تلقی می کرده است. در خبر است که روزی عده ای از اصحاب، مردی را به پیامبر(ص) نشان دادند و گفتند: او دیوانه است! حضرت محمد(ص) پاسخ فرمودند: به او دیوانه نگویید، او بیمار است. دیوانه کسی است که خدای را نشناسد.
درست به دلیل همین دیدگاه مترقی اسلامی است که در تاریخ طب، نخستین کسی که به معالجه دقیق جسمی در بیماران روانی اقدام کرده است، حکیم ابوعلی سینا، پزشک عالیقدر شیعه است.
ب)نحوه ی برخورد با معلولین جسمی
در سیره ی معصومین علیهم السلام به موارد بسیاری از برخورد آن بزرگواران با افرادی که دچار معلولیتهای جسمي بودند برخورد می کنیم که درس های زیادی برای ما دارد آن بزرگواران هرگز فردی را که در یک ناحیه دچار معلولیت هست یک فرد کاملا ناتوان نمی شمردند و آنان را تشویق می کردند از سایر توانایی هایشان استفاده کنند ضمن اینکه آنان را به استفاده از ابزاری تشویق می کردند که ناتوانی آنان را در یک عضو جبران کند مثلا قرن ها قبل از آنکه فکر استفاده از عصای سفید به ذهن ها برسد پیامبر اکرم (ص) به شخص نابینایی که معلولیت در چشم خود را به عنوان دلیل برای حاضر نشدن در نماز جماعت بیان کرده بودُ با توجه به کوچکی شهرها و کوتاهی مسافتها در آن زمان این گونه راهنمایی کردند:
مردي نابينا به محضر رسول خدا(ص) شرفياب شد. و عرض كرد يا رسول الله ! چشمم نمي بيند و چه بسا شده كه اذان مسجد را مي شنوم ولي كسي را پيدا نمي كنم كه دستم را بگيرد و به مسجد براي نماز جماعت با شما بياورد.
فقال له النبي صلي الله عليه و آله: « شدَّ من منزلك الي المسجد حبلا و احضر الجماعة »
طنابي از منزلت به مسجد ببند و با كمك آن ( به مسجد بيا و ) در جماعت حاضر شو.( لئالي الاخبار، ج۲، ص۲۰۵)
حتي در مواردي كه معلوليت به شكلي بوده كه در يك فعاليت خاص امكان حضور معلولين وجود نداشته مثل حضور در صحنه ی جهاد وقتی افرادی که دارای معلولیت بودند اعلام آمادگی می کردند پیامبر (ص) آنان را راهنمایی می کردند که خدمت به اسلام در این شکل خاص از وظایف ایشان نیست و می توانند به شکل های دیگری دین خدا را یاری نمایند.
همچنین در بین اصحاب و شاگردان معصومین (ع) افرادی یافت می شوند که دچار معلولیت بودند (مثل ابابصير شاگرد امام محمد باقر عليه السلام ) اما هرگز آن معلولیت آنان را از حضور مفید و موثر در جامعه باز نداشته است.
رفتار كرامت آميز و تشويق ها و راهنمايي هاي معصومين براي جلوگيري از گوشه نشيني و خداي ناكرده بي خاصيت شمردن معلولين و تلاش در جهت به فعليت در آوردن ساير توانايي ها و استعدادهاي ايشان و استفاده از ابزار مناسب براي جبران ضعف در يك معلوليت خاص معلولين براي ما درس بزرگي ست.