صحیفه سجادیه
ترجمه :
50.خدايا، تو مرا كامل و بى عيب آفريدى، و در خردى پروردى، و از رنج بردن در طلب روزى بى نياز كردى.
خدايا، من در كتابى كه فرو فرستاده اى و بندگان را به آن بشارت دادهاى، يافته ام كه گفتهاى: «اى بندگان من كه در باره خود اسراف كرده ايد، از رحمت خدا نااميد مشويد، زيرا خدا همه گناهان را مى آمرزد» و پيش از اين از من اعمالى سر زده كه تو دانسته اى، و از من به آن داناترى. پس واى به رسوائى من از آنچه نامه تو بر من شمرده است! پس اگر نبود مواردى از عفو عالم گيرت كه به آن اميدوارم، خود را از دست مى دادم. و اگر كسى را ياراى فرار از پروردگارش مى بود، هر آينه من به گريختن از تو سزاوارتر بودم. و تو هيچ رازى در زمين و در آسمان از نظرت پوشيده نيست، و آن را در روز رستاخيز حاضر مى سازى، و از هر جزا دهنده و محاسبى بى نيازى.
خدايا، همانا كه تو جوينده منى اگر بگريزم، و دريابنده منى اگر فرار كنم. پس اينك منم در پيشگاهت، فروتن و خوار و روى بر خاك نهاده: اگر عذابم كنى پس من سزاوار آنم، و آن از طرف تو اى پروردگار من عدل است. و اگر از من در گذرى پس از دير باز عفوت مرا فرا گرفته است و تو جامه عافيتت را بر من پوشانيدهاى. پس از تو مسئلت مىكنم - خدايا - به نامهاى اندوختهات، و به آن جمالت كه پردههاى جلال آن را پوشيده است كه در حال آسايش و رنج رحمت آورى بر اين جان بىتاب، و اين مشت استخوان سست بىطاقتى كه تاب حرارت آفتاب ندارد، پس چگونه تاب حرارت آفتاب ندارد، پس چگونه تاب حرارت دوزخ تو مىآورد و آنكه طاقت بانك رعد ترا نمىآرد، پس چگونه شنيدن غريو خشم ترا مىتواند. پس رحم كن بر من - اى خداى من - زيرا كه من فردى حقيرم، و قدر من اندك است، و عذابم چيزى نيست كه به وزن ذرهاى در پادشاهى تو بيفزايد و اگر عذاب من در پادشاهى تو مىافزود، هر آينه نيروى صبر بر آن را از تو مىخواستم، و دوست داشتم كه آن فزونى ترا باشد. ولى پادشاهى تو.pan style="font-family: tahoma,arial,helvetica,sans-serif;">خدايا، بزرگتر، و سلطنت با دوامتر، از آن است كه طاعت اطاعت كنندگان در آن بيفزايد، يا نافرمانى گنهكاران از آن بكاهد، پس بر من رحم كن، اى مهربانترين مهربانان، و از من در گذر، اى صاحب جلال و اكرام، و توبهام را بپذير زيرا كه توئى آن توبه پذير مهربان.