واقعه لیله المبیت
در سال سیزدهم بعثت، وقتی قریش بر آزار و تحت فشار قرار دادن مسلمانان و مجبور ساختن آنان بر دست برداشتن از آیین اسلام و دلسرد کردن آنها از یاری حضرت محمد(ص) پرداختند، پیامبر(ص) به یاران خود فرمان هجرت به مدینه را داد، و یاران وی نیز در چند مرحله به صورت دستههای کوچک و پنهانی و دور از چشم قریش رهسپار مدینه شدند.
۱- تجمع مشرکان در دارالندوه:
قریش از هجرت پیامبراکرم(ص) هراس داشت و برای جلوگیری از آن در دارالندوه جمع شدند، تا در اینباره تصمیم بگیرند.
طبق درخواست یکی از آنان تصمیم گرفتند، از هر قبیله جوانی دلیر انتخاب شود و شبانه بر او حمله کنند و دسته جمعی او را در خانه اش بکشند؛ زیرا در این صورت، خون او در میان همه قبایل پراکنده میشود و بنی هاشم
نمی توانند با همه طوایف قریش بجنگند و ناچار به گرفتن دیه میشوند وما هم دیه اش را می پردازیم.
به دنبال تصمیم قریش بر قتل پیامبر(ص)، جبرئیل نازل شد و او را از نقشه مشرکان آگاه ساخت و دستور خداوند را ابلاغ کرد.
《وَإِذْ يَمْكُرُ بِكَ الَّذِينَ كَفَرُواْ لِيُثْبِتُوكَ أَوْ يَقْتُلُوكَ أَوْ يُخْرِجُوكَ وَيَمْكُرُونَ وَيَمْكُرُ اللّهُ وَاللّهُ خَيْرُ الْمَاكِرِينَ》
به یاد آور، هنگامی که کافران از در نیرنگ وارد شده و تصمیم گرفتند، که تو را زندانی کنند و یا بکشند و یا تبعید نمایند، آنان مکر می ورزند، خدا نیز مکر آنان را خنثی میسازد خداوند از همه چاره جویاتر است.
پس پیامبر(ص) تصمیم گرفت قبل از آمدن مشرکان، خانه خود را به طرف یثرب ترک کند.
۳- ماجرای لیله المبیت:
پیامبر اکرم(ص) در شب اول ماه ربیعالاول، به امام علی(ع) فرمود: 《مشرکان میخواهند امشب مرا به قتل برسانند، آیا تو در جای من میخوابی تا من به غار ثور بروم؟
علی(ع) گفت : در این صورت شما سالم میمانید؟
پیامبر(ص) فرمود: آری!
علی(ع) تبسمی کرد و سجدهٔ شکر بهجای آورد، وقتی که سر از سجده برداشت عرض کرد :
《آنچه را که مأمور شدهای انجام ده که چشم، گوش و قلبم فدای تو باد!
به هر چه میخواهی فرمانم بده که همانند دستیار شما هستم، همانگونه که مقصود شماست در آن وارد می شوم و موفقیتم تنها از ناحیه خداست.》
سپس حضرت رسول اکرم(ص)، علی(ع) را در آغوش گرفت و هر دو گریه کردند و از هم جدا شدند.
۴- محاصره خانه توسط مشرکان:
مشرکان از ابتدای شب، خانه پیامبر(ص) را محاصره کردند و قرار بود حمله در نیمه شب صورت گیرد، اما ابولهب گفت : در این وقت، زنان و فرزندان در داخل خانه هستند و بعدها عرب در باره ما می گویند حرمت فرزندان عموی خویش را شکستند.
از طرفی نیز علی(ع) درهای خانه را بست و پردهها را کشید، آنان با سنگ بر علی(ع) که در بستر خوابیده بود، میزدند تا مطمئن شوند کسی در بستر خوابیده است، البته شک نداشتند که وی رسول خداست.
و صبح که با شمشیرهای برهنه به خانه هجوم بردند، وقتی علی (ع)را در بستر محمد مشاهده کردند، گفتند :
محمد کجاست؟
علی(ع) فرمود :
مگر او را به من سپرده بودید که از من میخواهید؟
کاری کردید که او ناچار شد خانه را ترک کند!
5- نزول آیه ی شراء نفس:
چنانچه مفسیرین شیعه و بسیاری از علمای اهل تسنن می گویند، آیه
《وَ مِنَ النَّاسِ مَن یشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَاد》
بعضی از مردم، جان خود را در برابر خشنودیهای خدا میفروشند و خدا نسبت به بندگان رؤوف است.
در شان امام علی(ع) در ماجرای لیلة المبیت نازل شده است.
غزالی آورده است :
در شبی که امیرالمومنین(ع) به جای پیامبر(ص) خوابید به جبرییل و میکاییل خطاب رسید که من بین شما دو نفر برادری قرار دادم و عُمر یکی از شما را بیش از دیگری قرار دادم.
کدامیک از شما ایثار می کند که عُمر طولانی از آن دیگری باشد؟
هر دو عُمر طولانی را اختیار کردند.
خطاب آمد :
«به زمین نگاه کنید و ببینید که چگونه علی(ع)حیات خود را به برادرش پیامبر(ص) ایثار نموده و به جای او خوابیده و جان خود را فدای جان او نموده است. به زمین بروید و او را از دشمنان حفظ کنید».
آنان آمدند و جبریل بالای سر امیرالمومنین(ع) و میکاییل سمت پاهای آن حضرت(ص) نشست و ندا کرد :
«بَخٍّ بَخٍّ مِنْ مِثْلِكَ یابْنَ اَبی طالب(ع)»
خداوند در جمع ملائکه به تو مباهات فرمود.
اینجا بود که آیه شریفه 《وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْری نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ الله..》 نازل شد.
منابع :
۱)سوره انفال، آیه۳۰
۲)اعلام الوری طبرسی، ص۸۸
۳)الارشاد شیخ مفید، ج۱، ص۵۳
۴)سوره بقره، آیه۲۰۷
۵)احیاء العلوم غزالی، ج۳، ص۳۹
۶)مناقب آل ابی طالب(ع)ابن شهر آشوب، ج۲، ص۷۷