ویژگی های اخلاقی و علمی امام جواد الائمه(عليه السلام)
10 شهریور 1395
1. اخلاق حسنه
حضرت جواد الائمه(عليه السلام) این ویژگی را از جدّ بزرگوارشان پیامبر مکرم حضرت محمدبن عبدالله(صلي الله عليه وآله) به ارث بردند. در قرآن هم تاکید شده که مسلمانان از اخلاق پیامبر(صلي الله عليه وآله) الگو و سرمشق بگیرند، به مسلمانان توصیه که در رفتار و زندگی خودشان در تمام مراحل باید از پیامبر(صلي الله عليه وآله) الگو بگیرند. فرزندان پیامبر(صلي الله عليه وآله) و اهل بیت(عليه السلام) مانند پیامبر بزرگوار(صلي الله عليه وآله) متّصف و متخلّق به آن اخلاق نیکو و حسنه هستند.
2. علم فراوان
یکی از ویژگی های دیگر امام جواد(عليه السلام) علم فراوان و وسیع ایشان است؛ چنانچه پدران بزرگوارشان هم این علم وسیع (علم لدنی) را داشتند و به معنای واقعی کلمه عالم بودند. این امر در مناظراتی که ایشان انجام دادند که نمونه های آن وجود دارد قابل مشاهده است.
3. تقوا و پارسایی
امام جواد(عليه السلام) مانند همه امامان شیعه، الگوی کامل تقوا و پارسایی و نمونه بارز عبادت، بندگی و سجده های طولانی برای خداوند بودند.
4. ادب و گشاده رویی با دوست و دشمن
امام جواد(عليه السلام) با همگان با ادب و احترام برخورد می کردند. این امر باعث جذب مخالفان و دشمنان امام به سوی ایشان می شد. سازش و نرم خویی با دوستان و شیعیان نیز از صفات ایشان است.
5. حرّیت و آزادگی
همه ائمه اهل بیت(عليه السلام) از این ویژگی برخوردار بودند. آن بزرگواران هیچ گاه تسلیم ظلم و ستم نمی شدند و حاضر بودند در این راه تمام سختی ها را تحمل کنند. این ویژگی الگویی برای ماست که در هیچ زمانی ظلم و ستم را قبول نکنیم و با آزادگی، اعتقادات و مبانی خودمان را مطرح کنیم و تسلیم فتنه ها و توطئه های دشمنان قسم خورده اسلام و مخالفان نشویم. در این زمان که حمله به مقدسات مسلمانان از سوی آمریکائی ها و صهیونیست ها با چاپ و نشر کاریکاتورها و فیلم ها شروع شده مسلمانان و به ویژه پیروان واقعی اهل بیت(عليه السلام) می بایست با وحدت و یکپارچگی خاص با حضور در راه پیمائی ها و تظاهرات به مبارزه با استکبار جهانی برخیزند که همین کار هم کردند.
3- کرامات مهم در زندگی حضرت جواد(عليه السلام)
اول) تولد حضرت(عليه السلام)
تولد امام جواد(عليه السلام) ـ که در اواخر عمر امام رضا(عليه السلام) رخ داد ـ یک کرامت الهی بود؛ آن چنانکه امام رضا(عليه السلام) بارها از حضرت جواد(عليه السلام) به عنوان مولودی پرخیر و بركت یاد می کرد. «ابو یحیای صنعانی» می گوید: روزی در محضر امام رضا - علیه السلام -، فرزندش ابو جعفر را كه خردسال بود، آوردند. امام فرمود:«این مولودی است كه برای شیعیان ما، با بركت تر از او زاده نشده است». دو تن از شیعیان به نام «ابن اسباط» و «عبّاد بن اسماعیل» هم می گویند: در محضر امام رضا - علیه السلام - بودیم كه ابو جعفر را آوردند، عرض كردیم: این همان مولود پرخیر و بركت است؟ حضرت فرمود: «آری، این همان مولودی است كه در اسلام بابركت تر از او زاده نشده است». دلیل این خیر و بركت و کرامت خاصّ این بود كه عصر امام رضا(عليه السلام) عصر ویژه ای بوده و تعیین جانشین و معرفی امام بعدی، با مشكلاتی روبرو شده بود كه در عصر امامان قبلی، بی سابقه بود؛ زیرا از یك سو پس از شهادت امام كاظم(عليه السلام) گروهی كه به «واقفیه» معروف شدند، براساس انگیزه های مادی، امامت حضرت رضا(عليه السلام) را انكار كردند و از سوی دیگر امام رضا(عليه السلام) تا حدود چهل و هفت سالگی دارای فرزند نشده بود و چون احادیث رسیده از پیامبر حاكی بود كه امامان دوازده نفرند كه نه نفر آنان از نسل امام حسین خواهند بود، فقدان فرزند برای امام رضا(عليه السلام)، هم امامت خود آن حضرت، و هم تداوم امامت را زیر سؤال می برد و واقفیه این موضوع را دستاویز قرار داده امامت حضرت رضا(عليه السلام) را انكار می كردند. گواه این معنا، اعتراض «حسین بن قیاما واسطی» از سران «واقفیه» بود که طی نامه ای به امام رضا(عليه السلام) او را متهم به عقیمی كرد و نوشت: چگونه ممكن است امام باشی در صورتی كه فرزندی نداری؟! امام(عليه السلام) هم در پاسخ نوشت: “از كجا می دانی كه م دارای فرزندی نخواهم بود، سوگند به خدا بیش از چند روز نمی گذرد كه خداوند پسری به من عطا می كند كه حق را از باطل جدا می كند".
دوم) امامت حضرت(عليه السلام) در کودکی
اینکه امامت به قدرت الهی به یک نوجوان هشت ساله که هنوز به سن بلوغ نرسیده است منتقل شد یک کرامت مهم بود؛ آنچنانکه پیش از این، نبوت به حضرت عیسی(عليه السلام) در نوزادی داده شده بود.
سوم) مناظرات علمی حضرت(عليه السلام)
مناظراتی که امام(عليه السلام) با دانشمندان فرقه ها و مذاهب مختلف در این دوره دارد، بسیار مهم است. اینکه چگونه یک نوجوان می تواند در مناظرات و بحث های مختلف اسلامی و فکری با دانشمندان آن زمان، آنان را مغلوب کند، هم کرامتی بزرگ بود و هم علامتی بر حقانیت امامت ایشان.
4- شاگردان امام جواد(عليه السلام)
امام جواد(عليه السلام) با وجود کوتاهی دوران حیات و امامت، شاگردان بزرگی را تربیت می کنند؛ امثال «حضرت عبدالعظیم حسنی»، «جناب علی بن مهزیار اهوازی»، «فضل بن شاذان نیشابوری»، «محمد بن سنان زاهری»، «ابونصر بزنطی کوفی» و «دعبل خزاعی» از شاگردان آن حضرت هستند که نزد ایشان، رشد علمی یافته و تربیت شدند و یا از آن حضرت(عليه السلام) حدیث نقل کردند. روایان احادیث جواد الائمه(عليه السلام) تنها محدثان شیعه نبودند؛ بلكه علماء و دانشمندان اهل تسنن نیز معارف و حقایقى از اسلام را از آن حضرت نقل كردهاند. به عنوان نمونه «خطیب بغدادى» احادیثى با سند خود ازآن حضرت نقل كرده است. همچنین «حافظ عبدالعزیزبن اخضر جنابذى» در كتاب معالم العترة الطاهرة و مؤلفانى مانند «ابو بكر احمدبن ثابت»، «ابواسحاق ثعلبى» و «محمدبن مندة بن مهربذ» در كتب تاریخ و تفسیر خویش روایاتى از آن حضرت نقل كرده اند.
5- شهادت امام جواد(عليه السلام)
مأمون خلیفه عباسی که چون سایر خلفای بنیعباس از نفوذ باطنی امامان معصوم(عليه السلام) در بین مردم هراس داشت سعی کرد ابن الرضا(عليه السلام) را تحت مراقبت خاص خویش قرار دهد که یکی از حیلههای وی برای اینکار ازدواج دخترش با امام بود. لذا دختر خویش «ام الفضل» را به ازدواج حضرت امام جواد(عليه السلام) درآورد تا مراقبی دائمی و از درون خانه، بر امام گمارده باشد. دلیل دیگری که مأمون دختر خود را به ازدواج امام در آورد کشاندن امام به سمت خود بود؛ چرا که تصور می کرد امام با این وصلت مجذوب مادیات و جاه و مقام شده، قداست وی خدشه دار و از راه اصلی منحرف، شیعیان متفرق شده و مأمون خود قوی می شود. مأمون همچنین می خواست با این وصلت علویان را از اعتراض و قیام بر ضد خود باز داشته، خود را دوستدار و علاقه مند به آنان نشان دهد. امام جواد(عليه السلام) نیر ـ که مانند بقیه امامان(عليه السلام) از آینده اطلاع داشت و هیچ کاری را بدون آگاهی انجام نمی داد ـ بخوبی از دسیسه های مأمون آگاه بود و با علم به وصلت با دختر وی رضایت داد. یکی از دلایل پذیرش این وصلت از سوی امامان، حفظ شیعیان از دسیسه های کینه توزانه مأمون حفظ کند. لذا امام(عليه السلام) اگرچه تن به این ازدواج داد، اما شواهد تاریخی گواه این حقیقت است که مأمون نتوانست به حیله های از پیش تعیین شده خود دست یابد. امام جواد(عليه السلام) تا پایان خلافت مأمون در مدینه ساکن بود و پس از مرگ مأمون به دستور معتصم عباسی و در سال 220 هجری قمری، به همراه همسرش(ام الفضل) به بغداد رفت. ایشان در ماه ذی قعده همان سال مسموم و در آخر آن ماه به شهادت رسید.
مزار مطهر آن حضرت در کاظمین(بغداد) و در کنار قبر جدش «امام کاظم(عليه السلام)» هم اکنون قبله حاجات عابدان و موحدان و پیروان اهل البیت(عليه السلام) از سراسر جهان است.است.
“سلام الله علیه یوم وُلد و یوم استشهد و یوم یُبعث حیّا”
6- معرفی منابع امام جواد(عليه السلام)
درباره تاریخ اهل بیت عصمت و طهارت(عليه السلام) ـ عموماً ـ و امام جواد(عليه السلام) ـ خصوصاً ـ کتاب های فراوانی منتشر شده است که هم به صورت تشریحی و هم توصیفی در این مورد بحث کرده است. مانند کتاب معجم ما کتب عن الرسول(صلي الله عليه وآله) و اهل بیته(عليه السلام) اثر «عبدالجبار الرفاعی» که در واقع یک دایرة المعارف بزرگ می باشد و در 10 جلد چاپ شده است. کتاب الذریعة الی تصانیف الشیعة از «مرحوم آغا بزرگ تهرانی» و سائر کتب رجالی و حدیثی و تاریخی بزرگان شیعه مانند «شیخ کلینی»، «شیخ مفید»، «شیخ صدوق»، «علامه برقی» و «شیخ طوسی» هم پر است از آثار مختلف که اهل علم و نخبگان با آنها آشنا هستند.
به غیر از این کتاب ها، منابع زیر را نیز می توان معرفی کرد:
الف) کتابهای عربی
1. اعلام الهدایة؛ الامام محمدبن علیّ “الجواد"علیه السلام؛ لجنه التالیف فی المجمع العالمی لاهل البیت(عليه السلام)، قم المقدسه 1422ق، 251ص.
2. الامام التاسع أبو جعفر محمد الجواد علیه السلام، الشيخ محمدحسن القبيسى العاملى، بيروت: 1403ه ـ 1983م ، 117ص .
3. الامام الجواد علیه السلام، السيد عبدالرزاق الموسوى المقرّم ، النجف الاشرف: المطبعة الحيدرية، 1371ه، 103ص.
4. الامام الجواد علیه السلام، لجنة التأليف فى مؤسسة البلاغ، طهران: مؤسسة البلاغ، ط 2 1409ه 1989م ، 119ص.
5. الامام الجواد علیه السلام؛ قدوة و أسوة، السيد محمدتقى المدرسى، طهران: رابطة الاخوة الاسلامية 1363ش / 1984م، 72ص.
6. الامام الجواد علیه السلام من المهد الى اللحد، السيد محمدكاظم القزوينى، بيروت: مؤسسة البلاغ، 1408ه.
7. الامام محمد بن على الجواد علیه السلام، عبد الزهراء عثمان محمد، مشهد: مجمع البحوث الاسلامية، 1408ه 149ص20 .
8. الامام المعجزة محمد الجواد علیه السلام؛ سيرة و دراسة و تحليل، كامل سليمان ، بيروت: دار الكتاب اللبنانى .
9. الحياة السياسية للامام الجواد علیه السلام؛ نبذة يسيرة؛ السيد جعفر مرتضى العاملى، بيروت: الدار الاسلامية، 1405ه ـ 1985م، 117ص.
10. محمد الجواد علیه السلام، الامام المعجزة(سيرة و دراسة و تحليل)، كامل سليمان، بيروت: الشركة العالمية ـ 1988م، 360ص .
11. مسند الامام الجواد علیه السلام، الشيخ عزيز الله العطاردى. مشهد: الموتمر العالمى للامام الرضا(عليه السلام) ، 1410ه، 355ص .
12. أبوجعفر؛ محمد الجواد علیه السلام…[تاسع أئمة اهل البيت الطاهر"صلوات الله عليهم اجمعين"،مولده و وفاته و مدة عمره و مدفنه فی اعيان الشيعة] السيد محسن الامين العاملی، بيروت: دارالتعارف للمطبوعات، 1403ه ـ 1983م .
ب) کتابهای فارسی
1. پیشوایان هدایت؛ جواد الائمه، حضرت امام محمدتقی(عليه السلام) ؛ تألیف: گروه پژوهش مجمع جهانی اهل بیت(عليه السلام)؛ ترجمه: اداره ترجمه مجمع جهانی اهل بیت(عليه السلام)، قم: انتشارات مجمع جهانی اهل بیت(عليه السلام) وزیری، 385 ص.
2. امام جواد(عليه السلام)، گروه نويسندگان مؤسسة البلاغ، ترجمه: محمود شريفى، تهران، سازمان تبليغات اسلامى، 1368، جيبى، 168ص؛
3. امام محمد تقى(عليه السلام)، سيد كاظم ارفع، تهران، مؤسسه انتشاراتى فيض كاشانى، 1370، رقعى، 49 ص؛
4. پيشواى نهم حضرت امام محمدتقى(عليه السلام)، گروه نويسندگان، چاپ مكرر، قم، مؤسسه در راه حق، 1371، رقعى، 56 ص؛
5. تحليلى از زندگانى و دوران امام محمدتقى(عليه السلام)، فضل الله صلواتى، اصفهان، انتشارات خرد، 1364، رقعى، 610ص؛
6. تحليلى از زندگانى و زمان امام جواد(عليه السلام)، گروه نويسندگان، زيرنظر قوام الدين وشنوى قمى، قم، مؤسسه احياء و نشر ميراث اسلامى، 1359، جيبى، 138ص؛
7. ذكر حالات حضرت امام محمدتقى(عليه السلام) و… ، عباس فيض قمى(م1394ق)، قم، چاپ خانه قم، 1364ق، رقعى، 320ص؛
8. حضرت امام جواد(عليه السلام)، گروه كودكان و نوجوانان بنياد بعثت، بازنويسى: مهدى رحيمى، چاپ دوم، تهران، بنياد بعثت، 1374، رقعى، 68ص؛
9. حضرت امام محمدتقى(عليه السلام)، عبدالامير فولاد زاده، تهران، انتشارات اعلمى، 1359، وزيرى، 35ص؛
10. حضرت امام محمدتقى(عليه السلام)، فضل الله كمپانى(م1414ق)، تهران، انتشارات مفيد،1362؛
12. حضرت امام محمدتقى(عليه السلام)، مير ابوالفتح دعوتى، قم، انتشارات شفق، بى تا، وزيرى، 32ص؛
13. زندگانى امام جواد(عليه السلام)، احمد صادقى اردستانى، قم، انتشارات نقش، 1376ش، رقعى، 250ص؛
14. زندگانى امام جواد(عليه السلام)، سيف الله يعقوبى قمشهاى، تهران، مسجد الغدير، 1364، رقعى، 124ص؛
15. زندگانى امام محمدتقى(عليه السلام)، حسين عمادزاده(1410ق)، تهران، شركت سهامى طبع كتاب، 1341ش1382/ق، وزيرى، 334ص؛
16. زندگانى امام محمدتقى(عليه السلام)؛ نهمين پيشواى معصوم، عبدالرحيم عقيقى بخشايشى، قم، انتشارات نسل جوان، 1357ش ، جيبى، 119ص؛
17. زندگانى امام نهم حضرت امام جواد(عليه السلام)، نوشته: هيئت تحریريه مؤسسه در راه حق، سادهنويسى، دفتر تحقيق و تأليف كتب درسى، چاپ سوم، تهران، سازمان نهضت سواد آموزى، 1375، رقعى، 24ص؛
18. زندگانى حضرت امام جواد(عليه السلام)، مرتضى مدرسى چهاردهى(1407ق)، چاپ پنجم، تهران، انتشارات موسوى، 1361، رقعى، 252ص؛
19. زندگانى سياسى امام جواد(عليه السلام)، تألیف: سيد جعفر مرتضى عاملى، ترجمه: سيد محمد حسينى، چاپ دوم، قم، دفتر انتشارات اسلامى، 1367، رقعى، 144ص؛
20. زندگى امام جواد(عليه السلام)، سيد محمد حسينى شاهرودى، تهران، انتشارات فيض كاشانى، 1375، وزيرى، 224 ص؛
21. نگاهى بر زندگى امام جواد(عليه السلام)، محمد محمدى اشتهاردى، تهران، نشر مطهر، 1416/ق، رقعى، 144ص؛ 22. نگاهى گذرا بر زندگانى امام جواد(عليه السلام)، تألیف: سيد عبدالرزاق موسوى مقرّم(1391ق)، ترجمه: پرويز لولاور، مشهد، بنياد پژوهشهاى اسلامى، 1371 ش، وزيرى، 177ص.
23. امام جواد(عليه السلام)، اميد اميدار، قم، انتشارات شفق، 1355، جيبى، 32 ص.