ياعلي(ع)
04 خرداد 1394
زليلايي شنيدم ياعلي(ع) گفت / به مجنوني رسيدم ياعلي(ع) گفت
يقين پروردگار آفرينش / به موجودات عالم ياعلي(ع) گفت
سبا دربار خود را برفنا داد / سليمان بسکه محکم! ياعلي(ع) گفت
مسيحا غنچه اي را باز ميکرد/شنيدم غنچه کم کم ياعلي(ع) گفت
مگر خيبر زجايش کنده ميشد/گمانم که علي(ع) !هم ياعلي(ع) گفت
چنان گفتي تو ازدل اي علي جان/که تا اعماق جانم ياعلي(ع) گفت