پيروزي انقلاب اسلامي ايران
پيروزي انقلاب اسلامي ايران
در روز 22 بهمن 1357، تاريخ نهضت اسلامي مردم ايران به رهبري امام خميني (ره) به نقطه عطف خود رسيد. در اين روز سرانجام مبارزات مردم مسلمان به بار نشست و پادشاهي 2500 ساله و ظلم و استبداد بيش از 50 ساله رژيم پهلوي در ايران، ريشه کن شد و به خواست الهي حکومت جمهوري اسلامي تأسيس شد. نهضت اسلامي ايران در سال 1341 با اعتراض شديد حضرت امام خميني و روحانيت پيشرو به لايحه انجمن هاي ايالتي و ولايتي و آنچه که محمدرضا شاه آن را انقلاب سفيد شاه و ملت ميخواند شروع شد. در اين لايحه، قيد اسلام از شرايط انتخاب کنندگان و انتخاب شوندگان حذف و به جاي سوگند به قرآن، سوگند به کتاب آسماني آورده شد و به زنان نیز حق رأي داده شد. پس از آن محمدرضا پهلوي، لوايح ششگانهاي را طرح و در يک رفراندوم نمايشي به تصويب رساند. امام خميني و مراجع قم نوروز سال 1342 را عزاي عمومي اعلام کردند. در دوم فروردين 1342 مجلسي که به مناسبت شهادت امام جعفر صادق (ع) تشکيل شده بود با حمله مزدوران ساواک رژيم پهلوي به مدرسه فيضيه قم به خاک و خون کشيده شد و عدهاي از طلاب شهيد و مجروح شدند. حادثه مدرسه فيضيه قم، روحانيت و مردم را مصممتر نمود و حضرت امام در سخنراني تاريخي خود در عاشورای همان سال به شاه و آمريکا و اسرائيل حمله شديدي کردند. به دنبال اين سخنراني مهم و تاريخي، عوامل رژيم، حضرت امام را در شب 15 خرداد 1342 دستگير و به تهران منتقل کردند. با اعلام اين خبر در شهرهاي مختلف، تظاهرات عظيمي بر پا شد و رژيم پهلوي دستور سرکوب اين قيام را داد. در قيام تاريخي پانزده خرداد 1342 که نقطه عطفي در ابتداي نهضت اسلامي بود، هزاران نفر از مردم شهرهاي مختلف به شهادت رسيده و يا مجروح شدند. حضرت امام در 18 فروردين 1343 آزاد شدند و از همان ابتداي آزادي به سخنراني و مبارزه عليه رژيم ادامه دادند. ایشان که از ابتداي جواني شعار قرآن ” قل انما اعظکم بواحده ان تقوموا لله مثني و فرادي ” را سرلوحه کار خويش قرار داده و تنها راه اصلاح در جهان را قيام لله ميدانستند، در تاريخ 4 آبان 1343 در واکنش به تصويب لايحه مصونيت مستشاران آمريکايي در ايران (کاپيتولاسيون) طي يک سخنراني سرنوشت ساز در مسجد اعظم قم به افشاگري شديد اللحني عليه رژيم پرداخته و کاپيتولاسيون را عامل بردگي ايرانيان و ناقص استقلال کشور و مايه ننگ رژيم پهلوي دانستند. رژيم سفاک پهلوي که از روشنگري هاي رهبري نهضت به تنگ آمده بود چاره را در تبعيد ايشان دانست و بدينگونه حضرت امام را در 13 آبان 1343 به ترکيه تبعيد کردند. در 13 مهر 1344 امام، به همراه فرزندشان آيتالله سيدمصطفي خميني به نجف منتقل شدند. حضرت امام از بهمن ماه 1348، درس ولايت فقيه خود را که در حقيقت پايههاي تئوريک حکومت اسلامي بود، آغاز کردند. سلسله مباحث ولایت فقیه به شکل کتابي مدون در ايران و کشورهاي عربي انتشار يافت. همچنين حضرت امام به مناسبت هاي مختلف از جمله در جريان جشنهاي 2500 ساله شاهنشاهي، به روشنگري خود عليه رژيم پهلوي ادامه ميدادند. در سالهاي اوليه دهه 1350، درآمد حاصل از نفت بيکباره افزايش يافت و شاه که در غرور و نخوت، غرق شده بود، برنامه خود با عنوان رسيدن به تمدن بزرگ را اعلام کرد. همچنين او در تاريخ 11 اسفند 1353 حزب رستاخيز را به عنوان تنها حزب فراگير اعلام کرد و خودکامگي و استبداد خويش را بيش از پيش نمايان ساخت. از آغاز سال 1355 شمسي تاريخ رسمي کشور از حزب دموکرات به رياست جمهوري آمريکا رسيد و با اعلام سياست حقوق بشر خود، محمدرضاشاه، ناگزير براي جلب رضايت بيش از پيش او فضاي باز سياسي را اعلام کرد. انقلاب اسلامي با شهادت مشکوک آيتالله سيدمصطفي خميني در نجف اشرف توسط عوامل رژيم، وارد مرحله تازهاي شد و امواج خروشاني در بين مردم به پا کرد. امام خمینی اين حادثه را از الطاف خفيه الهي دانستند. روز 17 دي 1356، در روزنامه اطلاعات مقاله اهانت آميزي تحت عنوان “ايران و استعمار سرخ و سياه” با امضاي مستعار “احمد رشيدي مطلق” و در حقيقت با دستور شاه و دربار عليه امام خميني به چاپ رسيد. مراجع، مردم و طلاب قم در اعتراض به اين مقاله اهانت آميز، قيامي تاريخي را در 19 دي 1356 به ثبت رساندند که اين قيام توسط عوامل رژيم پهلوي به خاک و خون کشيده شد. مراجع تقليد خواستار برگزاري مراسم چهلم شهداي قم، در سراسر کشور شدند و در اکثر نقاط ايران مراسمي برگزار شد؛ اما اينبار نوبت مردم رشيد تبريز بود تا در 29 بهمن 1356 قيام آنها به خاک و خون کشيده و حماسه ای دیگر در تاریخ انقلاب اسلامی ثبت شود. نوروز سال 1357 عزاي عمومي اعلام شد و مردم، مراسم چهلم شهداي تبريز را در شهرهاي مختلف برگزار کردند که قيام مردم يزد با سرکوب شديد رژيم پهلوي، برگ ننگين ديگري در تاريخ رژيم پهلوي ثبت نمود. در 28 مرداد 1357 سينما رکس آبادان توسط عوامل ساواک به آتش کشيده شد و مردم بيگناه جان سپردند. جمشيد آموزگار که در سال 1356 به جاي اميرعباس هويدا بر مصدر نخست وزير تکيه زده بود با گسترش امواج انقلاب اسلامي مجبور به استعفا شد و جعفر شريف امامي، که با شعار دولت آشتي ملي سعي در فريب افکار عمومي داشت به نخست وزيري رسيد. او تاريخ شاهنشاهي را لغو و قمارخانهها را تعطيل و مطبوعات را آزاد و حزب رستاخيز را منحل کرد؛ اما هشياري رهبري انقلاب و مردم مسلمان نقشه رژيم را نقش بر آب کرد. روز 13 شهريور 1357 نماز عيد فطر در قيطريه تهران به امامت آيت الله مفتح به نحو بي نظيري برگزار شد و با تظاهرات مردم در روز 16 شهريور، اعلام حکومت نظامي شد. روز جمعه 17 شهريور، مردم، بيخبر از حکومت نظامي به خيابانها ريخته و ارتش شاه در ميدان ژاله (شهدا) به روي مردم بي دفاع آتش گشود و خيابانهاي اطراف را غرق در خون مردم بيگناه نمود. هفده شهریور 1357 بدین شکل در تاريخ انقلاب به جمعه سياه معروف گرديد. با آغاز سال تحصيلي، دانشجويان و دانشآموزان حضور مؤثرتري يافتند. امام در 13 مهر 1357 عازم فرانسه شدند و از آنجا سکان کشتي مردم را در امواج خروشان انقلاب اسلامي هدايت نمودند. دهکده نوفل لوشاتو در حوالي پاريس مبدل به کانون خبرساز جهان گرديد و مردم و خبرنگاران از همه نقاط دنيا براي مصاحبه با حضرت امام به آنجا سرازير شدند. در آبان ماه اعتصابات کارکنان شرکت نفت، مخابرات، بانک ملي، سازمان آب، راديو و تلويزيون و … بر دامنه مبارزات افزود. در 13 آبان 1357 تظاهرات دانشآموزان و دانشجويان مقابل دانشگاه تهران به خاک و خون کشيده شد. 14 آبان ارتشبد غلامرضا ازهاري مأمور تشکيل کابينه شد. تظاهرات تاسوعا و عاشورا، عملا به صورت همه پرسي بر ضد رژیم شاهنشاهی درآمد و مردم در شعارهايشان خواستار استقلال، آزادي و جمهوري اسلامي شدند. رژيم شاه آخرين نقسها را ميکشيد و آخرين تير ترکش شاه و اربابان غربيش نخست وزيري شاپور بختيار از اعضاي قديمي جبهه ملي بود که با شعار سوسيال دموکراسي آمده و خود را مرغ توفان ميدانست. تمهيد ديگر شاه براي حفظ تخت و تاج خود تشکيل شوراي سلطنت بود و در 26 دي 1357، محمدرضا شاه پهلوي ناچار به خروج از ايران شد. امام که دولت بختيار را غير قانوني اعلام کردند و شوراي انقلاب را تشکيل داده بودند با فرار محمدرضا شاه از ایران، آماده عزيمت به میهن اسلامی شدند. بختيار فرودگاه ها را بست و پرواز امام يک هفته به تأخير افتاد اما سرانجام روز 12 بهمن 1357 حضرت امام پس از 15 سال تبعيد به ايران بازگشتند. ورود امام به میهن را میلیون ها نفر از تهران و سایر نقاط کشور استقبال کردند. امام خمینی پس از ورود به تهران، ضمن حضور بر مزار هزاران شهید انقلاب اسلامی، در سخنراني خود در بهشت زهرا، دولت بختيار را غيرقانوني اعلام نموده و فرمودند که بزودي به پشتوانه رأي ملت و حق شرعي خود، دولت تعيين ميکنند. امام سپس در مدرسه علوي و رفاه مستقر شدند و در 16 بهمن، مهندس بازرگان را به نخست وزير دولت موقت منصوب نمودند. در رور 19 بهمن پرسنل نيروي هوايي ارتش به محضر امام رسيدند و با ايشان بيعت نمودند. شب 21 بهمن، در نيروي هوايي تهران، درگيري مسلحانه بين عدهاي از افراد اين نيرو و گارد شاهنشاهي پيش آمد که با دخالت مردم، درب پادگان ها به روز مردم باز شد و سلاح هايي به دست مردم افتاد. سران ارتش دست اندر کار کودتا شدند و در روز 21 بهمن از ساعت چهار بعدازظهر اعلام حکومت نظامي شد. امام اعلام کردند که مردم به حکومت نظامي اعتنا نکنند. مردم در روز22 بهمن به مراکز دولتي، نظامي، انتظامي و راديو و تلويزيون يورش برده و آنها را فتح کردند. با فرار بختيار از ايران و اعلام بيطرفي ارتش در روز 22 بهمن 1357، انقلاب اسلامي ايران پس از سالها مجاهدت، ايثار، فداکاري و مقاومت در راه رضاي الهي با رهبري بي نظير حضرت امام خميني و به همت مردم سرافراز ايران به پيروزي نهايي رسيد.