یک نفر به سه نفر، روی پل عابر!
12 تیر 1394
مدتی پیش به محض خروج از پل عابر پیاده با صحنه ی کشف حجاب تقریبی یک خانم که دو تا پسر حدود بیست و پنج ساله همراهش بودن مواجه شدم!
خاطره ی تذکری که در آن به دلیل گیر دادن دوست پسر یک خانوم، کلی ترسیده بودم، باعث شد تا به جای تذکر به خانوم، به آقایون همراهش تذکر بدم.
سعی کردم لحنم خیلی محکم و کمی هم تند باشه و علامتی از نگرانی در صدام نباشه…
گفتم : آقایون حجاب این خانوم اصلا مناسب نیست. خیلی زشته که داره با این وضع می چرخه و شما هم چیزی بهش نمی گید!
پسرها سریع گفتن . چشم آقا بهش میگیم! بعد خودش هم با لحن خاصی گفت: باشه حالا… و من گفتم: آفرین! و در حالی که فکر نمی کردم انقدر سریع و راحت تموم بشه رفتم. به نظرم تجربه خوبی بود. خدا رو شکر…
کتاب: از یاد رفته .خاطرات امر به معروف و نهی از منکر