بهترین هدیه
اسلام در این زمینه دیدگاه جالب توجه ى دارد. با اینكه به هدیه هاى مادى براى تأمین نیازهاى زندگى و ایجاد الفت و محبت میان مردم توصیه دارد، ولى هدیه را تنها دركادوهاى مادى منحصر نمىكند، بلكه بهترین و ارزنده ترین تحفه ها را، هدیه اى مى داند كه نیازى از نیازهاى معنوى و روحى انسان را تأمین كند.
حضرت محمد (صلى الله علیه وآله) در این باره فرمود:
هیچ هدیه اى براى برادر مسلمان ارزنده تر از سخن حكیمانهاى كه خداوند به وسیله آن هدایتش را افزون كند و مانع سقوط و هلاكتش گردد، نیست.
مولی علی علیهالسلام «موعظه» را به عنوان بهترین هدیه ذکر می کند و میفرماید: «نعمَ الهدیة الموعظة(غررالحکم، ج 2، ص 770)؛ بهترین هدیه، موعظه و پند است.»
این سخن به معناى نفى ارزش هدیه هاى مادى نیست تا بهانهاى براى بخیلان شود و از این پس به جاى زحمت تهیه كادو، موعظه و اندرز براى دیگران به ارمغان ببرند! بلكه رسول خدا (صلى الله علیه وآله)مى خواهد، جامعه اسلامى را به ارزش هدیه هاى معنوى كه اغلب مردم به آن توجه ندارند، آگاه كند تا این سنت نیكو، در جامعه اسلامى جایگاه واقعى خود را در جهت سعادت و كمال انسان بیابد.
آداب هدیه
از سیره های عملی رسول مکرم اسلام(صلی الله علیه وآله) دادن هدیه و گرفتن آن از دیگران بوده است. اما بنا بر روایاتی که از حضرتشان رسیده است، این کار نباید توأم با زحمت و مشقت برای خود و دیگران شود؛ زیرا هدف از این کار، ایجاد انس و الفت است و اگر به آداب و شرایط آن توجه نشود به نتیجه مطلوب نمی رسیم.
از رسول گرامی (صلی الله علیه وآله) روایات فراوانی در این مورد نقل شده است که مواردی از آن را بیان می کنیم:
1. از شرافت و بزرگوارى مرد نسبت به برادر مسلمانش این است که هدیهاش را قبول کند، و از آنچه دارد به او هدیه دهد، و خود را به خاطر او به مشقّت نیاندازد و سپس فرمود: من کسانی را که در این باره خود را به زحمت می اندازند دوست ندارم.[ طبرسی، علی بن حسن، مشکاة الأنوار، ص 219]
آيا پيامبر(ص) به شهادت رسيد؟
در احاديث معتبره وارد شده است كه آن حضرت به شهادت از دنيا رفت چنانكه صفّار به سند معتبر از حضرت صادق عليه السّلام روايت كرده است كه در روز خيبر زهر دادند آن حضرت را در دست بزغاله چون حضرت لقمه اى تناول فرمود آن گوشت به سخن آمد و گفت يا رسول اللّه ! مرا به زهر آلوده اند، پس حضرت در مرض موت خود مى فرمود كه امروز پشت مرا در هم شكست آن لقمه كه در خيبر تناول كردم و هيچ پيغمبر و وصىّ پيغمبرى نيست مگر آنكه به شهادت از دنيا بيرون مى رود. (بصائر الدرجات صفار ص 503، باب الائمه انهُ كلّمهم غير الحيوانات، حديث پنجم) و در روايت ديگر فرمود كه زن يهوديه آن حضرت را زهر داد در ذراع گوسفندى و چون حضرت قدرى از آن تناول فرمود آن ذراع خبر داد كه من زهرآلوده ام پس حضرت آن را انداخت و پيوسته آن زهر در بدن آن حضرت اثر مى كرد تا آنكه به همان علت از دنيا رحلت فرمود. (بصائر الدرجات صفار ص 503، باب الائمه انهُ كلّمهم غير الحيوانات، حديث ششم) صَلَواتُ اللّهِ عَلَيْهِ وَآلِهِ.
ثواب زیارت امام حسین(علیه السلام)
امام صادق (علیه السلام) فرموده اند: شخصی که به زیارت قبر حضرت حسین (علیه السلام) رود زمانی که از اهلش جدا شود با اولین گامی که برمیدارد تمام گناهانش آمرزیده می شود سپس با هر قدمی که برمیدارد پیوسته تقدیس و تنزیه شده تا به قبر برسد.وهنگامی که به آنجا رسید حق تعالی او را خوانده و با وی مناجات نموده ومیفرماید: بنده من! از من بخواه تا به تو اعطاء نمایم،من را بخوان اجابتت نمایم،از من طلب کن ،حاجتت را به تو دهم ،امام (علیه السلام)فرمودند:و بر خداوند متعال حق ثابت است آنچه را که بذل نموده اعطاء فرماید.(وسائل الشیعه ،ج14،ص:421)
کسانی که با حسین علیه السلام مبارزه کردند که دنیا آنها را فریفته بود وبهره های معنوی خویش را به پس ترین چیزها فروخته بودند (فرازی از زیارت اربعین) |
اهميّت كمك به همسر
مرحوم محدّث نورى و علاّمه مجلسى و ديگر بزرگان به نقل از حضرت اميرالمؤمنين امام علىّ عليه السلام آورده اند:
روزى حضرت فاطمه زهراء سلام اللّه عليها مشغول پختن غذا بود، من نيز در تميز كردن مقدارى عدس به او كمك مى كردم .
در همين حال پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و آله وارد منزل شد؛ و پس از آن كه فاطمه زهراء را كنار اجاق آتش مشغول پختن غذا ديد؛ و نيز مرا در حال كمك به او مشاهده كرد، فرمود:
اى ابوالحسن ! سخنم را گوش كن ؛ و توجّه داشته باش كه من سخنى نمى گويم مگر آن كه خداوند مرا به آن دستور داده باشد.
سپس افزود: هر مردى كه همسرش را در اداره امور منزل ، يارى و كمك نمايد، به تعداد هر موئى كه در بدن دارد، ثواب يكسال عبادت نماز و روزه برايش ثبت مى گردد؛ و همچنين خداوند ثواب صابرين را به او عطا مى نمايد.
روش رفتن به ميهمانى
حضرت علىّ بن موسى الرّضا به فرموده پدران بزرگوار خويش صلوات اللّه عليهم ، حكايت نمايد:
روزى از روزها يكى از دوستان اميرالمؤمنين ، امام علىّ عليه السلام حضرت را جهت ميهمانى به منزل خود دعوت كرد.
حضرت امير عليه السلام فرمود: من با سه شرط دعوت تو را مى پذيرم ، ميزبان گفت : آن سه شرط چيست ؟
امام علىّ عليه السلام اظهار نمود:
اوّل : آن كه چيزى از بيرون منزل تهيّه نكنى ؛ و براى پذيرائى خود و خانواده خويش را به زحمت و مشقّت نيندازى ؛ و به آنچه كه در منزل موجود است اكتفاء نمائى .
دوّم : آنچه در منزل ذخيره و آماده دارى ، تمام آن ها را مصرف نكنى ؛ بلكه با برنامه صحيح و در نظر گرفتن نفرات ، مقدار لازم غذا تهيّه گردد.
شرط سوّم : خانواده و اهل منزل در زحمت فوق العادّه اى قرار نگيرد؛ و مبادا كه احساس نارضايتى در ايشان پيش آيد.
ميزبانى كه حضرت را دعوت كرده بود عرضه داشت : يا اميرالمؤ منين ! آنچه فرمودى ، مورد پذيرش و قبول است ؛ و قول مى دهم غير از آنچه فرمودى برنامه اى نداشته باشيم .
و امام علىّ عليه السلام دعوت او را قبول نمود؛ و به همراه يكديگر راهى منزل شدند.
بحارالا نوار: ج 27، ص 255، به نقل از عيون اخبار الرّضا عليه السلام .
3 عامل تلخ کننده زندگی!
امام على سلام الله علیه فرمود: سه چيز است كه هر كس داشته باشد، زندگى بر او شيرين نيست؛ كينه، حسد و بد اخلاقى.
امام على سلام الله علیه: ثَلاثٌ لايَهْنَأُ لِصاحِبِهِنَّ عَيْشٌ؛ اَ لْحِقْدُ، وَ الْحَسَدُ، وَ سُوءُ الْخُلْقِ.غررالحكم، ح 4663 - دانشنامه قرآن و حديث، ج4، ص 120
4 عمل خطرناک و نابود کننده زندگی
حضرت على عليه السلام فرمود: چـهار چيز نشانه انحـطاط و ارتجـاع است: تدبـير و مديريـت بـد، ولخرجى هاى زشت و ناپسـند، از حـوادث روزگار كم عبرت گرفـتن و غـرور و فريب دنـيا را فـراوان خوردن.
قــالَ علي عليه السلام: يُسْتـَدَلُّ عَلَى الاَْبارٍ بِـأَرْبَعٍ: بِسُوءِ التَّدْبيرِوَ قُبْحِ التَّبْذيِر وَ قِلَّةِ الاَْتبِارِ وَ كَثْرَةِ الاَْتِرارِ. غررالحكم 2، فصل 88، ح 4
7 دلیلی که ثابت می کند علم بهتر از ثروت است!
امام علی علیه السلام فرمود: به هفت دليل، دانش برتر از ثروت است؛ اوّل: دانش ميراث پيامبران است و دارايى ميراث فرعونان. دوّم: دانش با انفاق كم نمى شود، اما دارايى با خرج كردن كم مى شود. سوّم: دارايى نيازمند نگهبان است، اما دانش دارنده خود را نگهبان است. چهارم: دانش در كفن هم با صاحب خود مى آيد، اما دارايى به جا مى ماند. پنجم: دارايى براى مؤمن و كافر فراهم مى آيد، اما دانش جز براى مؤمن حاصل نمى شود. ششم: همه مردم در كارهاى دينى خود به دانشمند نياز دارند، اما به شخص دارا نيازى ندارند. هفتم: دانش، آدمى را در گذر از صراط نيرو مى بخشد، اما دارايى مانع گذشتن او مى شود.
امام علی عليه السلام: العِلمُ أفضَلُ مِنَ المالِ بِسَبعَةٍ: الأوّلُ: أنَّهُ مِيراثُ الأنبِياءِ و المالُ مِيراثُ الفَراعِنَةِ، الثاني: العِلمُ لا يَنقُصُ بِالنَّفَقَةِ و المالُ يَنقُصُ بِها، الثّالِثُ: يَحتاجُ المالُ إلَى الحافِظِ و العِلمُ يَحفَظُ صاحِبَهُ، الرّابِعُ: العِلمُ يَدخُلُ فِي الكَفَنِ و يَبقَى المالُ، الخامِسُ: المالُ يَحصُلُ لِلمُؤمِنِ و الكافِرِ و العِلمُ لا يَحصُلُ إلاّ لِلمُؤمِنِ، السّادِسُ: جَميعُ النّاسِ يَحتاجونَ إلَى العالِمِ في أمرِ دينِهِم و لا يَحتاجونَ إلى صاحِبِ المالِ، السّابِعُ: العِلمُ يُقَوِّي الرَّجُلَ عَلَى المُرورِ عَلَى الصِّراطِ و المالُ يَمنَعُهُ. منية المريد، ص110
ﻫﺸﺖ ﺧﺎﺻﻴﺖ خاک ﺯﻣﻴﻦ ﮐﺮﺑﻠﺎ
ﺗﺮﺑﺖ ﺣﻀﺮﺕ ﺳﻴﺪ ﺍﻟﺸّﻬﺪﺍﺀ ﺑﺮ ﺍﺳﺎﺱ ﺭﻭﺍﻳﺎﺕ ﻣﻮﺛّﻖ ﺁﺛﺎﺭ ﻓﺮﺍﻭﺍﻧﯽ ﺩﺍﺭﺩ، ﺍﺯ ﺁﻥ ﺟﻤﻠﻪ:
1 - ﻃﺒﻖ ﺭﻭﺍﻳﺎﺕ ﺭﺳﻴﺪﻩ ﺳﺠﺪﻩ ﮐﺮﺩﻥ ﺑﺮ ﺗﺮﺑﺖ ﺣﻀﺮﺕ ﺣﺴﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﻣﻮﺟﺐ ﻗﺒﻮﻟﯽ ﻧﻤﺎﺯ ﺍﺳﺖ، ﮐﻪ ﺍﻣﺎﻡ ﺻﺎﺩﻕ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﻣﯽﻓﺮﻣﺎﻳﺪ: ﺍﻟﺴُﺠُﻮﺩُ ﻋَﻠﯽ ﺗُﺮﺑَﺔ ﺍﻟﺤُﺴﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﻳﺨﺮِﻕُ ﺍﻟﺤُﺠﺐُ ﺍﻟﺴًﺒﻌﺔ. ﺳﺠﺪﻩ ﮐﺮﺩﻥ ﺑﺮ ﺗﺮﺑﺖ ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﻫﻔﺖ ﺣﺠﺎﺏ ﺭﺍ ﺍﺯ (ﻣﻨﻊ ﻗﺒﻮﻟﯽ ﺁﻥ) ﻧﻤﺎﺯ ﺑﺮ ﻣﯽﺩﺍﺭﺩ.
2 - ﺫﮐﺮ ﺑﺎ ﺗﺴﺒﻴﺢ ﺗﺮﺑﺖ ﺳﻴﺪﺍﻟﺸّﻬﺪﺍﺀ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﺮ ﺫﮐﺮ ﭼﻬﻞ ﺣﺴﻨﻪ ﺩﺭ ﻧﺎﻣﻪ ﺍﻋﻤﺎﻝ ﻣﯽﻧﻮﻳﺴﻨﺪ، ﻭ ﺣﺘّﯽ ﺑﺪﻭﻥ ﺫﮐﺮ، ﺗﺴﺒﻴﺢ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺩﺳﺖ ﭼﺮﺧﺎﻧﺪﻥ ﻫﺮ ﻳﮏ ﺑﻴﺴﺖ ﺣﺴﻨﻪ ﺩﺍﺭﺩ.
نيايش، در طلب گشايش اندوهها
صحیفه سجادیه
ترجمه :
اى زداينده اندوه، و اى زايل كننده غم، اى بخشنده در دنيا و آخرت، و مهربان در هر دو سراى، بر محمد و آل محمد رحمت فرست، و اندوه مرا بر طرف كن، و غمم را بزداى. اى يگانه، اى يكتا، اى بىنياز، اى كسى كه نزاده و زائيده نشده، و هيچ همتائى نداشته، مرا نگاه دار و پاك ساز، و گرفتاريم را بر طرف كن .
نيايش، در تذلل ب پيشگاه خداى عز و جل
صحیفه سجادیه
ترجمه :
53.اى پروردگار من، گناهانم مرا خاموش ساخته، و رشته گفتارم را بگسيخته است، زيرا حجتى برايم نمانده است، و از اين رو به بليه خود اسير، و به كردار خود در گرو، و در خطاى خود سرگشته، و از مقصد خود سرگردان و در راه درمانده ام هم اكنون نفس خويش را در موقف ذليلان گناهكار داشته ام: در موقف بدبختانى كه بر تو جرى شدهاند، و وعده ترا سرسرى شمرده اند.
نيايش، در مقام خوف و خشيت
صحیفه سجادیه
ترجمه :
50.خدايا، تو مرا كامل و بى عيب آفريدى، و در خردى پروردى، و از رنج بردن در طلب روزى بى نياز كردى.
خدايا، من در كتابى كه فرو فرستاده اى و بندگان را به آن بشارت دادهاى، يافته ام كه گفتهاى: «اى بندگان من كه در باره خود اسراف كرده ايد، از رحمت خدا نااميد مشويد، زيرا خدا همه گناهان را مى آمرزد» و پيش از اين از من اعمالى سر زده كه تو دانسته اى، و از من به آن داناترى. پس واى به رسوائى من از آنچه نامه تو بر من شمرده است! پس اگر نبود مواردى از عفو عالم گيرت كه به آن اميدوارم، خود را از دست مى دادم. و اگر كسى را ياراى فرار از پروردگارش مى بود، هر آينه من به گريختن از تو سزاوارتر بودم. و تو هيچ رازى در زمين و در آسمان از نظرت پوشيده نيست، و آن را در روز رستاخيز حاضر مى سازى، و از هر جزا دهنده و محاسبى بى نيازى.
نيايش، در مقام اصرار به طلب از خداى تعالى
صحیفه سجادیه
ترجمه :
52. اى خدائى كه چيزى در آسمان و زمين بر تو پوشيده نمى ماند، و چگونه بر تو پوشيده بماند - اى معبود من - آنچه تو خود آن را آفريده اى؟ و چگونه نشناسى آنچه را كه تو خود ساخته اى، يا چگونه از نظر تو غائب شود آنچه تو آن را به عنايت خود روبراه مى سازى؟ يا چگونه مى تواند از تو بگريزد كسى كه جز به روزى تو حيات ندارد؟ يا چگونه از تو نجات يابد آنكه در غير ملك تو راهى نمىيابد، منزهى تو! ترسندهترين خلق تو، در پيشگاه جلالت داناترين آنها نسبت به تو است، و خاضع ترين ايشان در مقام عظمت تو عاملترين ايشان به طاعت تو است، و خوارترين ايشان در نظر تو كسى است كه تو او را روزى مى دهى و او غير ترا عبادت مى كند.
نيايش، در تضرع و زارى
صحیفه سجادیه
ترجمه :
51.اى معبود من ترا مى ستايم و تو شايان ستايشى، در برابر احسان كاملت نسبت بمن، و فراوانى نعمتهايت بر من، و بسيارى عطايت در باره من، و بر رحمتى كه مرا به آن برترى دادهاى، و نعمتى كه بر من سرشار ساخته اى. زيرا چندان در باره ام احسان كرده اى كه شكر من از آن قاصر است. و اگر احسان تو نسبت بمن و سرشارى نعمتهايت بر من نمى بود، به احراز بهره خود و به اصلاح نفس خود نمى رسيدم. ولى تو در بارهام احسان آغاز كردى، و از رنج كوشش در كفايت امورم بى نيازم ساختى، و مشقت بلا را از من برگرداندى، و قضاى خوفناك را از من باز داشتى - اى معبود من - پس چه بسا بلاى مشقت بارى كه آن را از من برگرداندى! و چه بسا نعمت سرشارى، كه چشمم را به آن روشن ساختى و چه بسا احسان بزرگى كه از آن تو نزد من است!