برگزاري جلسه شوراي علمي پژوهشي در مدرسه علميه امام خميني(ره)
جلسه شوراي علمي پژوهشي با حضور اعضاي محترم شورا حجت الاسلام والمسلمين باقي زاده و جناب آقاي سلطاني و سركار خانم قاسمي برگزار گرديد.
در اين جلسه 11 طرح اجمالي و تفصيلي با موضوعات مختلف مورد بررسي قرار گرفته و تصويب شد. از نمونه موضوعات ارائه شده مي توان به آسيب شناسي جوامع ديني در عدم پيروي از رهبران الهي از ديدگاه آيات و روايات ، اعتقاد به معاد و فوايد آن از ديدگاه اسلام ، نقش حاكمان در ارتقاء شاخص هاي دولت اسلامي با تكيه برعهد نامه مالك اشتر ، تاثير سبك زندگي والدين برتربيت فرزندان و … اشاره نمود.
اين موضوعات طي اين جلسه بررسي شده و ضمن بيان نكاتي پيرامون آنها به تصويب رسيدند.
فرم در حال بارگذاری ...
اعطاي وام قرض الحسنه به طلاب در مدرسه علميه امام خميني(ره)
به همت معاونت محترم مالي و در راستاي رفع نياز طلاب با درخواست وام دو نفر از طلاب موافقت به عمل آمده و از طرف مدرسه وام قرض الحسنه جهت حل مشكلات مالي به ايشان اعطاگرديد.
فرم در حال بارگذاری ...
آماده سازي فضاي داخلي مدرسه علميه امام خميني(ره)
در آستانه بازگشايي مدارس علميه به گزارش معاونت مالي مدرسه فعاليت هايي جهت آماده سازي مدرسه براي سال جديد در حال انجام مي باشد كه از جمله اين فعاليت ها مي توان به : تعمير صندلي ها ، تهيه سطل زباله براي حياط و فضاي داخلي مدرسه ، خريد صندلي براي نماز ، تجهيز كلاس ها به بورد، نصب پرده براي كليه كلاس ها و… اشاره نمود.
فرم در حال بارگذاری ...
مراحل پيشرفت پروژه فضا سازي حياط مدرسه علميه امام خميني(ره) رباط كريم
در ادامه پيگيري هاي هيئت امناي مدرسه و توجهات شهردار محترم شهرستان زير سازي فضاي حياط مدرسه به پايان رسيده و در مرحله درختكاري و ايجاد فضاي سبز در حياط مدرسه مي باشد.
هيئت امناو مسئولين مدرسه بدينوسيله از شهردار محترم جناب آقاي مهندس مختاري تقدير نموده و علو درجات ايشان را از خداوند منان مسألت مي نمايند.
مدرسه علميه امام خميني(ره)
فرم در حال بارگذاری ...
روحانی شهید نصرت الله وثوقی
روحانی شهید نصرت الله وثوقی
فرزند: مراد علی
تاریخ تولد : 19/1/1344
محل تولد: هشت رود تهران
تاریخ شهادت : 12/11/1361
محل شهادت: منطقه عملیاتی فکه
مزار شهید : بهشت زهرا
پیام شهید : در مبارزه فرهنگی ملت ما باید معیارهای فرهنگی غلط مستکبرین غربی و شرقی را کنار بگذارند، گرایش و تمایل به سیستم های استکباری باید از سر تک تک ایرانیان مسلمان بیرون رود تا بدینوسیله به استقلال فرهنگی و فرهنگی الهی دست یابیم.
فرم در حال بارگذاری ...
دعای روز دوشنبه
دعایی که منسوب به حضرت فاطمه زهرا(س) است، آمده:
«اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ قُوَّةً فِی عِبادَتِکَ وَ تَبَصُّراً فِی کِتابِکَ وَ فَهْماً فِی حُکْمِکَ. اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ لاتَجْعَلِ الْقُرْآنَ بِنا ماحِلاً وَ الصِّراطَ زائِلاً وَ مُحَمَّداً صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ عَنّا مُوَلِّیاً».
خدایا! از تو در انجام عبادتت، توانایی، در اندیشه و در محکمت، فهم درخواست می کنیم. خدایا ! بر محمد و آل محمد (ص) درود فرست و قرآن را دشمن ما و صراط را بی ثبات و محمد را از ما روی گردان قرار مده.
بخار الانوار، ج87 ، ص- 338-339
فرم در حال بارگذاری ...
برگزاري جلسه معاونين در مدرسه علميه امام خميني(ره) رباط كريم
جلسه معاونين با حضور مديريت محترم و معاونين مالي، فرهنگي، آموزش و پژوهش برگزار گرديد.
در اين جلسه سركار خانم اصغري مدير مدرسه ضمن تبريك ميلاد با سعادت علي بن موسي الرضا و اشاره به سفارش هاي بسيار جهت زيارت اين امام همام عنوان داشتند: سيره عملي امام رضا (عليه السلام) بايد همواره الگوي رفتاري ما باشد، آداب معاشرت كه دربيان امام رضا (عليه السلام) عنوان شده بسيار راه گشا مي باشد يكي ازاين موارد عمل كردن به آن چيزي است كه مي دانيم اين عامل به دانسته ها بودن يكي از اصول مهم مي باشد . در رفتار با نزديكان و دوستان به ياد داشته باشيم كه همواره به نيكي صحبت كنيم چرا كه رفتار و گفتار نيك از صفات مؤمنين است . ايشان در ادامه جلسه مسائل مربوط به مدرسه را مطرح نموده و پيرامون آن موضوعات به بحث و گفت گو پرداختند از جمله مسائل مطرح شده مي توان بهموارد زير اشاره نمود:
1- جمع بندي و آماده سازي گزارش فعاليت هاي نيمسال دوم جهت بررسي 2- اعلام برنامه هاي پيشنهادي سال جديد توسط معاوت ها 3- تغذيه وبلاگ و آماده نمودن پيش نويس اخبار جهت ارسال خبر به مركز
فرم در حال بارگذاری ...
جایگاه کرامت انسانی در آموزه های دینی و رهنمودهای امام خمینی(ره)
در تعالیم ادیان آسمانی ـ به ویژه اسلام ـ پس از مسأله خدا، انسان محوری ترین موضوع به شمار آمده است و آفرینش جهان، فرستادن پیامبران و نزول کتاب های آسمانی برای رسیدن او به سعادت نهایی اش صورت گرفته است.
امام خمینی(س) در این خصوص می فرمایند: انبیا برای انسان آمده اند و برای انسان سازی آمده اند، کتب انبیا کتب انسان سازی است، قرآن کریم کتاب انسان است، موضوع علم انبیا انسان است، هر چه هست با انسان حرف است.
و همچنین بیان می دارند که: تمام انبیا موضوع بحث شان، موضوع تربیتشان، موضوع علمشان انسان است. آمده اند انسان را تربیت کنند، آمده اند این موجود طبیعی را از مرتبه طبیعت به مرتبه عالی ما فوق الطبیعه، ما فوق الجبروت برسانند.
...
در آموزه های دینی در کنار تأکید بر موضوع انسان، موضوع تربیت آدمی جهت کیفیت بخشی به عملکرد او نیز همواره مطرح بوده است. از جمله مفاهیمی که می باید در ابتدای شروع به امر تربیت انسان مورد نظر قرار گیرد، توجه به کرامت او است. خداوند همة آنچه را که در تعلیم و تربیت انسان نقش دارند، به صفت کرامت ستوده است. در سوره علق می فرماید: معلم شما خدای اکرم است: اقْرَأْ وَرَبُّکَ الْأَکْرَمُ فرشتگان را که مأمور ابلاغ پیام کرامتند به عنوان عباد کریم معرفی می کند: کِرَاماً کَاتِبِینَ،از پیامبر(ص) که معلم انسان ها است به عنوان کریم، یاد کرده است: إنَّهُلَقَولُ رَسولٍ کریمٍ، از صحف انبیا که برنامه های تربیتی را در بردارد به عنوان صحف مکرمه یاد نموده است: فِی صُحُفٍ مُکَرَّمَةٍ، إنَّهُ لَقُرْآنٌ کَرِیمٌ و موضوع تربیت را ، که انسان می باشد، به صفت کرامت ستوده است: وَلَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ
در متن قانون اساسی کشور که در واقع متضمن آرمان ها، ایده آل ها، اهداف ومعیارهای ارزشی حاکم بر جامعه است، توجه به اصل کرامت به عنوان پایه و رکنجمهوری اسلامی برشمرده شده است که مطابق با آن دست اندرکاران نظام حکومتی مکلف گردیده اند برای تبلور و تجلی این ارزش والا، زمینه های لازم و شرایط مناسب را فراهم آورند. چنانکه در اصل دوم آمده است که: « جمهوری اسلامی، نظامی است بر پایه ایمان به:… کرامت و ارزش والای انسان و آزادی توأم با مسئولیت او در برابر خدا». علاوه بر آن، موضوع کرامت انسانی در متن اعلامیه جهانی حقوق بشر، به طور مشخص ذیل ماده های 1، 4 و 5 مورد تأکید قرار گرفته است، در مادة 1، این اعلامیه آمده است: «تماماً افراد بشر آزاد زاده می شوند و از لحاظ حیثیت وکرامت و حقوق با هم برابرند، همگی دارای عقل و وجدان هستند و باید با یکدیگر با روحیه برادرانه رفتار کنند».
از آنجایی که امام خمینی(س)، از جمله اولین کسانی بوده اند که تلاش داشتند با توجه به آموزه های دینی، مبانی حکومتی را در کشور بنیان گذارند و مهم ترین و برجسته ترین کارمایه و یا منبع اندیشه های تربیتی ایشان قرآن کریم بوده است چنانکه خود می فرمایند: قرآن کریم، این کلام بزرگ الهی، یک کتاب تربیتی و انسان سازی است، و دومین کارمایه و مأخذ اندیشه های تربیتی او، سیره و سنت پیامبران و اولیای الهی بوده است، چنانکه بیان می دارند:
ما مفتخریم که کتاب نهج البلاغه که بعد از قرآن بزرگ ترین دستور زندگی مادی و معنوی و بالاترین کتاب رهایی بخش بشر است و دستورات معنوی و حکومتی آن بالاترین راه نجات است از امام معصوم ماست. ما مفتخریم که ائمه معصومین از علی بن ابی طالب گرفته تا منجی بشر حضرت مهدی صاحب زمان - علیهم آلاف التحیات و السلام - که به قدرت خداوند قادر، زنده و ناظر امور است، ائمه ما هستند.
بررسی مفهومی
کرامت در لغت عبارت است از: بزرگی، بزرگواری، جوانمردی، بخشش و… و در اصطلاح عبارت است از: جایگاه و منزلتی که انسان را در نزد همنوعانش والا و با شخصیت معرفی می کند. راغب اصفهانی در توضیح واژه کرامت می نویسد: کرم اگر وصف خدا باشد، مراد از آن، احسان و نعمت آشکار خدا است و اگر وصف انسان باشد، تمام اخلاق و افعال پسندیده را در بر می گیرد. به کسی کریم نگویند، مگر بعد از آنکه آن اخلاق و افعال از وی ظاهر شود.
آیت الله جوادی آملی در تعریف این واژه می فرمایند: کرامت همان نزاهت از پستی و فرومایگی است. روح بزرگوار و منزه از هر پستی را کریم می گویند.
انواع کرامت انسانی
بیان قرآن در زمینة کرامت انسان، بیانی دوگانه است: در بخشی از آیات قرآن، از کرامت و ارجمندی انسان و برتری او بر دیگر موجودات سخن به میان آمده است و در برخی، انسان مورد نکوهش قرار گرفته و حتی فروتر بودن او از حیوانات مطرح شده است. به عنوان مثال، در آیه هفتادم از سوره اسراء تکریم خداوند نسبت به بنی آدم و برتری آن ها بر بسیاری از مخلوقات دیگر مطرح شده است. و در آیه چهارم از سوره تین و آیة چهاردهم از سوره مؤمنون انسان به عنوان بهترین مخلوقات معرفی شده است. و در آیات فراوان دیگری چنین می خوانیم: همه آنچه درآسمان ها و زمین است
برای انسان تسخیر شده و یا برای او خلق شده است؛ ملائکه برای او سجده کرده اند و او عالم به همة اسما و دارای مقام خلافت و مقامات عالی می باشد. همه این ها حاکی از کرامت، شرافت و برتری انسان بر موجودات دیگر می باشد.
از سوی دیگر، ضعیف بودن، حریص بودن،ستمکار و ناسپاس بودن،نادان بودنو همانند چهارپایان بلکه گمراه تر از آنان بودند و در نازل ترین مرتبه قرار گرفتن، اموری است که در برخی از آیات قرآن مطرح شده و نشان از عدم برتری انسان بر دیگر موجودات، بلکه پست تر بودن او نسبت به آنان دارد. تأمل و دقت در آیات یاد شده ما را به این حقیقت رهنمون می کند که انسان از دیدگاه قرآن دارای دو نوع کرامت است: کرامت ذاتی یا هستی شناختی و کرامت اکتسابی یا ارزش شناختی.
کرامت ذاتی
مقصود از کرامت ذاتی آن است که خداوند انسان را به گونه ای آفریده است که در مقایسه با برخی موجودات دیگر، از لحاظ ساختمان وجودی از امکانات و مزایای بیشتری برخوردار است و یا تنظیم و ساختار امکاناتش به شکل بهتر صورت پذیرفته و در هر حال، از دارایی و غنای بیش تری برخوردار است. این نوع کرامت، در واقع حاکی از عنایت ویژه خداوند به نوع انسان است و همة انسان ها از آن برخوردارند، از این رو، هیچ کس نمی تواند و نباید به خاطر برخورداری از آن ها بر موجودات دیگر فخر فروشد و آن را ملاک ارزشمندی و تکامل انسانی خود بداند یا به خاطر آن، مورد ستایش قرار گیرد، بلکه باید خداوند را بر آفرینش چنین موجودی با چنین امکاناتی ستود، آنگونه که خود فرمود: فَتَبَارَکَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِینَ؛زیرا این کرامت، به اختیار انسان ربطی ندارد و انسان چه بخواهد و چه نخواهد از این کرامت برخوردار است.
کرامت ذاتی و تکوینی انسان، در آیات مختلف قرآن کریم مورد اشاره قرارگرفته است، از جمله می فرماید: لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ فِی أَحْسَنِ تَقْوِیمٍ و در آیه دیگری خداوند به خلقت خویش مباهات می کند: ثُمَّ أَنشَأْنَاهُ خَلْقاً آخَرَ فَتَبَارَکَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِینَ و آیات فراوانی که از تسخیر جهان و آفرینش آنچه در زمین است برای انسان سخن می گوید. خداوند با بیان آیه: وَلَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ
وَرَزَقْنَاهُمْ مِنْ الطَّیبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَى کَثِیرٍ مِمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِیلاً برتری انسان را بر بسیاری از مخلوقات و کرامت ذاتی او را بیان می فرماید.
منظور از تکریم انسان، اعطای خصوصیتی به او است که در دیگران نیست و آن هم عقل و اندیشه آدمی است. انسان موجودی است که در او استعدادهای عقلی بالقوه ای نهفته است. فلاسفه از قدیم الایام در تعریف انسان گفته اند که انسان از حیوان ناطق است ؛ یعنی انسان، جانداری است که می اندیشد. اندیشه و تفکر وجه امتیاز انسان از سایر موجودات جهان آفرینش است و آیات بسیاری در قرآن وجود دارد که بر این بعد انسانی تأکید دارد. مراد از تفضیل و برتری نیز اعطای خصوصیتی به انسان است که او با دیگر حیوانات در آن شریک است، ولی به نحو اکمل از آن ویژگی ها برخوردار است؛ به این معنا که خوردن، آشامیدن، ارضای جنسی و کیفیت اعمال او با دیگر حیوانات متفاوت است.
امام خمینی در خصوص کرامت ذاتی انسان می فرمایند: انسان دارای یک عقل بالامکان مجرد و بعد هم مجرد تام خواهد شد. انسان به حسب فطرت، الهی است. انسان در فطرت خود هر کمالی را به طور مطلق می خواهد.این بشر یک خاصیت هایی دارد که در هیچ موجودی نیست. من جمله این است که در فطرت بشر، طلب قدرت مطلق است نه قدرت محدود، طلب کمال مطلق است نه کمال محدود. دیگر آن که چون تربیت نظام عالم ملک از فلکیات و عنصریات و جوهریات و عرضیات آن، مقدمه وجود انسان کامل است و در حقیقت این ولیده، عصاره عالم تحقق و غایة القصوای عالمیان است و از این جهت آخر ولیده است.
کرامت اکتسابی
مقصود از کرامت اکتسابی، دستیابی به کمال هایی است که انسان در پرتو ایمان و اعمال صالح به صورت اختیاری به دست می آورد. این نوع کرامت، برخاسته از تلاش و ایثار انسان بوده، معیار ارزش های انسانی و ملاک تقرب در پیشگاه خداوندی است. با این کرامت است که می توان واقعاً انسانی را بر انسان دیگر برتر دانست. همة انسان ها استعداد رسیدن به این کمال و کرامت را دارند، ولی برخی به آن دست می یابند و برخی فاقد آن می مانند؛ پس در این کرامت، نه همة انسان ها برتر از دیگر موجوداتند و نه همة آن ها فروتر یا مساوی با دیگر موجودات هستند. در واقع این کرامت در سایة اختیار انسان قابل دست یابی است.
امام خمینی(س) در خصوص کرامت اکتسابی انسان می فرمایند: انسان یک موجود عجیبی است در جمیع طبقات موجودات و مخلوقات باری تعالی، هیچ موجودی مثل انسان نیست، اعجوبه ای است که از او یک موجود الهی ملکوتی ساخته می شود و یک موجود جهنمی شیطانی.
و در جای دیگر می فرمایند: از مختصات انسان است که حق تعالی او را با جمیع اوصاف و صفات مقدس خودش ایجاد کرده است، همه چیز در او هست،… کارهایی که از این انسان صادر می شود، حسن و قبح و صلاح و فسادش بستگی دارد به آن جهات روحی انسان.
و همچنین بیان می دارند: انسان که خود را محور خلقت می بیند ـ هر چند انسان کامل چنین است ـ در نظر سایر موجودات معلوم نیست چنین باشد و بشر رشد نیافته چنین نیست مَثَلُ الَّذِینَ حُمِّلُوا التَّوْرَاةَ ثُمَّ لَمْ یَحْمِلُوهَا کَمَثَلِ الْحِمَارِ این مربوط به رشد علمی به استثنای تهذیب است و در وصف او )کَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ(آمده است.
انسان یک موجودی است که در طرف سعادت به بالاترین مقام می رسد، در طرف کمال به بالاترین مقام موجودات می رسد و اگر انحراف داشته باشد از پست ترین موجودات پست تر است.
مبنای کرامت انسانی
خدای سبحان در قرآن کریم، تقوا را تنها محور کرامت می شمارد. تقوا خود محصول معرفت و عمل صالح است ؛ یعنی تقوا وقتی حاصل می شود که علم صادق و عمل صالح حاصل شده باشد. برای نمونه، آیات: (21، 177، 179، 183 سوره بقره) توقف تقوا بر عمل صالح را نشان می دهند و آیه (6 سوره یونس) و آیه (18 سوره حشر)، توقف تقوا بر معرفت را نشان می دهد. اگر یک صفت نفسانی به نام کرامت، بر صفت نفسانی دیگر به نام تقوا متوقف باشد، لازمه اش آن است که در اصل وجود و عدم، حدوث و بقاء و شدت و ضعف تابع تقوا باشد.
در تأکید بر این موضوع، می توان گفت: اولین آیة نازل شده بر قلب مطهر رسول خدا(ص) دربارة کرامت و آخرین آیه نیز پیرامون تقوا بود که محور کرامت است. طبق نقل مشهور، وحی الهی با آیة اقْرَأْ وَرَبُّکَ الْأَکْرَمُ * الَّذِی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ آغاز شد.
و با آیه وَاتَّقُوا یوْماً تُرْجَعُونَ فِیهِ إِلَى اللَّهِ ثُمَّ تُوَفَّى کُلُّ نَفْسٍ مَا کَسَبَتْ وَهُمْ لَا یظْلَمُونَ پایان یافت.
آیه ذیل، به نحو گویاتری، مبنا بودن تقوا برای دست یابی به کرامت انسانی را مطرح می نماید: یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَأُنثَى وَجَعَلْنَاکُمْ شُعُوباً وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ.
انسان با تقوا، کریم است؛ یعنی همان طور که وجود و عدم کرامت تابع وجود و عدم تقوا است، میزان شدت و ضعف آن نیز بر اساس شدت و ضعف تقوا مبتنی می باشد. امام علی(ع) در این خصوص می فرماید: «ولا کرم کالتقوی»، و رسول خدا(ص) به نحو بارزتری می فرمایند: «الکرم التقوی»؛ کرامت وابسته دست یابی به تقوا است.
امام خمینی(س) در رابطه با این موضوع بیان می دارند: همه برادر و برابرند؛ فقط و فقط کرامت، در پناه تقوا و برتری به اخلاق فاضله و اعمال صالحه است.
همچنین می فرمایند: شرافت به تقواست.
روشن بینی و بصیرت
حضرت علی(ع) می فرمایند: بدانید هر که تقوا پیشه گرفته، از خدا بترسد، حق تعالی راه بیرون شدن از فتنه و تباهی ها و روشنایی از تاریکی های (نادانی و گمراهی) را به او نشان می دهد و در آنچه آرزو داشته (بهشت) جاودان نگاهش می دارد، سایة آن سرا عرش و روشنایی آن خشنودی خدا است و زیارت کنندگان آن فرشتگان و دوستان آن پیغمبران می باشند.
امام حسن(ع) می فرمایند: بندگان خدا، از خدا پروا کنید و بدانید هر که تقوای الهی پیشه کند، خدا راهی برای بیرون شدن از فتنه ها به رویش بگشاید، در کارها صلاح را به او نشان دهد، وسیلة هدایتش را آماده سازد، حجت و برهانش را پیروز گرداند، رو سفیدش کند و خواسته هایش را عطا فرماید. با آن ها که خدا نعمتشان بخشیده؛ یعنی پیامبران، صدیقان، گواهان و شایستگان (همنشین باشد) که چه خوش رفیقانی هستند.
شاخص های کرامت انسانی
با استناد به متن آموزه های دینی، می توان معیارهایی را برای کرامت انسانی معرفی نمود که مبنایی باشد برای آنکه مشخص شود فردی صاحب کرامت است یا خیر؛همچنین این شاخص ها، معیارهایی را برای آنکه افراد صاحب کرامت نفس شوند، معرفی می نماید.
1. خویشتن داری
یکی از معیارهایی که مشخص کننده انسان های با کرامت است، خویشتن داری ومالکیت هوای نفس است. انسان کریم بر زبان، غضب و امیال خویش تسلط دارد، چشم و دلی پاک دارد و هوای نفسش در نظرش کوچک و پست است.
امام علی (ع) در این خصوص چنین بیان می دارند: «الکریم من تجنب المحارم وتنزه عن العیوب»؛انسان باکرامت کسی است که از حرام اجتناب می کند و از همة عیب ها منزه و پاک است. «من کرمت نفسه، صغرت الدنیا فی عینه ومن هانت نفسه کبرت الدنیا فی عینه»؛هر کس کرامت نفس داشته باشد ، دنیا در دیده اش کوچک است وهر کس نفسش خوار باشد دنیا در دیده اش بزرگ است. «أملک علیک هواک وشحّ بنفسک عمّا لا یحلّ لک، فإنّ الشحّ بالنّفس حقیقة الکرم»؛هوای نفست را نگه دار و نسبت به خویشتن از آنچه حرام است بخل بورز؛ زیرا بخل نسبت به خویشتن، حقیقت کرم است. «من کرمت علیه نفسه هانت علیه شهوته»؛آن کس که کرامت نفس دارد، شهوات و تمایلات نفسانی، نزدش خوار و حقیر است. «من کرمت علیه نفسه لم یهنها بالمعصیة»؛ آن کس که کرامت نفس دارد ، هرگز آن را با ارتکاب گناه و نافرمانی پست و موهون نمی سازد. «ثلاثة تدلّ علی کرم المرء؛ حسن الخلق، کظم الغیظ وغضّ الطّرف»؛ سه چیز گواه کرم مرد است: خوش خویی، غلبه برخشم و چشم پوشی.
2. نرم خویی وخوش اخلاقی
معیار دیگری که نشانگر کرامت انسانی است، خوش اخلاقی و نرم خویی است.
علی(ع) می فرمایند: «من الکرم لین الشّیم»؛نرم خویی از کرم است. و «والکرم حسن السّجیة»؛ خوش رفتاری از کرامت است. و «یستدلّ علی کرم الرجل بحسن بشره وبذل برّه»؛ بر کرامت آ دمی، با گشاده رویی و نیک خویی و احسان کردنش استدلال شود.
3. پایبندی به عهد و پیمان
کریمان، کسانی هستند که هنگام بستن عهد و پیمان و دادن وعده، خود را ملزم به انجام آن می دانند.
مولای متقیان چنین تأکید دارند که: «مِن الکرم الوفاء بالذِمم»؛از نشانه های کرامت، وفای به تعهدات است. و «الکرم بذل الجود وانجاز الوعود»؛کرامت، بخشش را به کار بستن و پیمان ها را به جای آوردن است. و «الکریم إذا وعد وفی وإذا تواعد عفی»؛ کریم هنگامی که وعده ای می دهد به آن وفا می کند و هنگامی که به او وعده ای داده می شود، از آن در می گذرد. و «سنّة الکرام الوفاء بالعهود، سنّة اللئام الجحود»؛سنت انسان های کریم، وفای به پیمان ها است و سنت انسان های لئیم، انکار و تکذیب است.
4. سادگی
انسان کریم، انسانی ساده و از پیچیدگی ها و داشتن نیت های پنهانی به دور است از امیرمؤمنان، علی(ع) در غررالحکم نقل شده است که می فرمایند: «الکریم إبلج واللئیم ملهوج»؛انسان کریم، روشن و آشکار است و انسان لئیم پیچیده.
5. آبروداری
برای انسان کریم حفظ جایگاه اجتماعی، حرمت و آبرو اهمیت بالایی دارد، او نمی خواهد مورد اهانت قرار گیرد و خوار شود. برای او حفظ آبرو از حفظ مال مهم تر است. امام علی(ع) می فرمایند: «الکرم إیثار العرض علی المال، اللّؤم إیثار المال علی الرّجال»؛کرم عبارت است از: برگزیدن آبرو بر مال و لئامت عبارت است ازگزیدن مال بر مردم.
و در حدیث دیگر نیز می فرمایند: «الکریم مَن صان عرضه بماله، اللئیم مَن صان ماله بعرضه»؛ کریم کسی است که آبرویش را با بذل مالش حفظ می کند درحالی که لئیم کسی است که مالش را با بذل آبرویش نگه می دارد.
6. احسان
یکی دیگر از شاخص های انسان های کریم احسان آن ها است. انسان کریم از احسان کردن و بخشیدن مال لذت می برد. او بیشتر دست دهنده دارد تا دست گیرنده، در حالی که لئیم از گرفتن و بهره گیری از دیگران لذت می برد.
علی(ع) در این خصوص می فرماید: «الکریم من بذل إحسانه، اللئیم من کثر امتنانه»؛کریم کسی است که احسانش را می پراکند در حالی که لئیم کسی است که تقاضای بسیار دارد. «لیس من عادة الکرام تـﺄخیر الإنعام»؛ تأخیر احسان از خوی کریمان نباشد. «الکریم من سبق نواله سؤاله»؛کریم کسی است که بخشش او بر تقاضایش سبقت گرفته است. «الکریم من بدأ بإحسانه»؛ کریم کسی است که به احسان کردن پیشی می گیرد. «مِن تمام الکرم إتمام النّعم»؛کمال کرامت، احسان کامل است.
7. بخشش (عفو)
بخشیدن گناهان و جرایم دیگران از سنت کریمان است، آنان بدی را با نیکی پاسخ می دهند و هنگامی که قدرت می یابند، دست به عفو و بخشش می زنند.
امیرمؤمنان(ع) می فرمایند: «المبادرة إلی العفو من أخلاق الکرام، المبادرة إلی الانتقام من أخلاق اللّئام»؛اقدام به بخشش از اخلاق کریمان است و اقدام به انتقام از اخلاق لئیمان است. «الکریم من جازی الإساءة بالإحسان»؛انسان باکرامت کسی است که بدی را با نیکی پاسخ می دهد. «الکریم إذا قدر صفح وإذا ملک سمح وإذا سئل أنجح»؛کریم کسی است که اگر قدرت پیدا کند، می بخشد و اگر دارایی بیابد ارزانی می دارد و اگر مورد سؤال واقع شود، درخواست را برآورد. «لیس من شیم الکرام تعجیل الانتقام»؛از صفات انسان های کریم تعجیل در انتقام نیست.
منابع
قرآن کریم
1. اصول تربیت، علی اصغر احمدی، انتشارات سازمان انجمن اولیاء و مربیان، چاپ اول، تهران، 1378.
2. انسان از دیدگاه اسلام، دفتر همکاری حوزه و دانشگاه، سمت، 1377.
3. انسان شناسی، محمود رجبی، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، 1379.
4. انگیزش و شخصیت، مزلو ابراهام اچ، ترجمه احمد رضوانی، انتشارات آستان قدس رضوی، مشهد، 1367.
5. آیین انقلاب اسلامی، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تهران، 1373.
6. برداشت هایی از سیره امام خمینی، به کوشش غلام علی رجائی، مؤسسه چاپ و نشر عروج.
7. تحف العقول من آل الرسول، ابن شعبه حرانی، حسن بن علی بن الحسین، ترجمه آیت الله کمره ای، انتشارات اسلامیه، قم، 1369.
8. روان شناسی حرمت نفس، ناتانیل براندن، ترجمه جمال هاشمی، شرکت سهامی انتشار، تهران، 1371.
9. روان شناسی تربیتی، اصول وکاربرد آن، جان ای گلدور و برونینگ راجراچ، ترجمه علی نقی خرازی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، 1375.
10. شرح چهل حدیث، امام خمینی، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1376.
11. شرح حدیث جنود عقل وجهل، امام خمینی، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1380.
12. شرح غرر الحکم و درر الکلم، عبدالوهاب بن محمد تمیمی آمدی، انتشارات دانشگاه تهران، 1373.
13. صحیفه امام، امام خمینی، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1379.
14. کرامت در قرآن، عبدالله جوادی آملی، مرکز نشر فرهنگی رجاء، 1366.
15. کلمات قصار، امام خمینی، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1372.
16. المفردات فی غریب القرآن، راغب اصفهانی، المکتبة المرتضویه، تهران.
17. نگاهی دوباره به تربیت اسلامی، خسرو باقری، انتشارات مدرسه، 1382.
18. نهج البلاغه، فیض الاسلام.
19. نهج الفصاحه، علی شیروانی، انتشارات دارالفکر، 1385.
فرم در حال بارگذاری ...
احترام به پدر و مادر
یکی از مهمترین اصول اخلاقی در مکتب اسلام، احترام به پدر و مادر است: آیات و روایات تاکید فراوان در این باره دارند جالب این است که در موارد بسیار بعد از توحید و یکتاپرستی بدون فاصله احسان به این دو نهاد ارزشمند عالم خلقت را مطرح می کنند، آری اینگونه بیانات آن هم از قادر حکیم علی الاطلاق و رسول گرامی اش و ائمه هدی علیهم السلام خود بیانگر اهمیت آن است.
عواطف انسانی و حق شناسی دو مسئله ارزشمندی است که برای رعایت احترام به والدین کافی است و لی از آن جهت که در مکتب اسلام عزیز روی مسائل که عقل در آن استقلال دارد و عاطفه هم آن را در می یابد به عنوان تاکید حکم دارد و سکوت را ناروا می داند و در مسئله احترام والدین تاکیدات دارد که در جای دیگر کمتر دیده می شود.
...
در قرآن کریم سوره لقمان آیه 15 می فرماید: « ان جاهداک علی ان تشرک بی ما لیس لک به علم فلا تطعهما و صاحبهما فی الدنیا معروفاً» در این آیه شریفه توصیه می کند حتی اگر پدر و مادر کافر باشد احترام آنها لازم است: امام صادق علیه السلام می فرماید: « لو علم الله شیئاً هو ادنی من اف لنهی عنه و هو من ادنی العقوق ان ینظر الرجل الی والدیه فیحد نظر الیهما» اگر چیزی کمتر از اف وجود داشت خداوند از آن نهی می کرد اف کمترین اظهار ناراحتی است و این حداقل مخالفت و بی احترامی نسبت به پدر و مادر است و از اسن جمله نظر تند و غضب آلود به آنها است. (مکارم شیرازی/ تفسیر نمونه/ ج 12/ ص 96)جهاد یکی از مهمترین برنامه های اسلامی مادام که وجوب عینی پیدا نکند خدمت پدر و مادر و رسیدگی بامور آنها اهم از آن است حتی اگر جهاد رفتن موجب ناراحتی آنها شود جائز نیست.
امام صادق علیه السلام از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نقل می کند که پیامبر صلی الله علیه و آله در جواب جوان که شور جهاد در دل داشت ولی پدر و مادر ناتوان داشت که خیلی با و انس و علاقه داشت فرمود:
« فوالذی بعثنی بالحق لانسها بک لیله خیر من جهاد فی سبیل الله سنه»
قسم به آنکه مرا به حق مبعوث ساخته است اگر یک شب مادر با تو مانوس باشد از یک سال جهاد در راه خدا بهتر است(مکارم شیرازی/ تفسیر نمونه/ج 12/ ص 96)
موثر ترین نفرین، نفرین پدر ومادر درباره فرزند است. اگر والدین برای فرزند نفرین کند او در بهشت راه ندارد نه تنها راه ندارد بلکه از بوی بهشت از فاصله های دور محروم می گردد.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: ایاکم و عقوق الوالدین ریح الجنه لوجد من مسیره الف عام و لا یجرها عاق» بترسید از اینکه عاق پدر و مادر قرار گیرید زیرا بوی بهشت از هزار سال راه به مشام می رسد ولی به مشام عاق والدین نخواهد رسید.( مکارم شیرازی/ تفسیر نمونه/ ج12 ص 97)
خداوند منان و حکیم نسبت به یکتاپرستی و احترام والدین از انسان این گل سرسبد عالم خلقت تعهد و پیمان گرفته است و آن هم در جایی مطرح ست که مطلوب و مقصود دلداری اهمیت وارزش باشد والا تعهد و پیمان معنی و مفهوم ندارد.
خداوند در کتابش می فرماید: «و اذا اخذنا میثاق ببنی اسرائیل ان لا تبعدون الا الله و بالوالدین احسانا ..» (بقره/ 83)
به یاد آور زمانی را که ازبنی اسرائیل پیمان گرفتیم که جز خداوند یگانه را پرستش نکنید و به پدر و مادر نیکی کنید.
گر چه شأن نزول آیه درباره ی بنی اسرائیل است اما در حقیقت یک برنامه کلی الهی را درباره ی تمام جوامع بشری بیانگر است.
احترام و نیکی به پدر و مادر
احترام و نیکی به پدر و مادر یکی از اصول بسیار مهم و ارزشمند اخلاقی است که معصومین و ائمه هدی علیهم السلام در گفتار و کردار خود اهمیت و بهاء زیادی به آن داده اند وبرای روشن شدن این مطلب لازم است از جهات مختلف مورد ارزیابی و بررسی قرار گیرد:
الف: نیکی به پدر و مادر معنی وسیعی دارد
احترام به پدر و مادر معنی گسترده و وسیعی دارد به طور خلاصه هر شکل و … هر نوع بی احترامی و هر چیزی که موجب ناخشنودی و نارضایتی آنها شود باید از آن دوری جست و در برابر آنها کاملاً خاضع و به خودش به آنها مودبانه و شایسته باشد و به تعبیر قرآن کریم:
« و لا تقل لهما اف»
ترجمه: به پدر و مادر اف نگو.
یعنی از ریزترین و کوچک ترین سخن و حرکتی که باعث آزردگی و بخش خاطر آنها گردد اجتناب کن.
واژه ی اف بی مقدارترین و سبکترین تعبیر نامودبانه است که برای ابراز درد با ناراحتی گفته می شود.
امام صادق علیه السلام فرمود: لو علم الله شیئاً هو ادنی من اف لنهی عنه و هو من ادنی العقوق و من العقوق ان ینظر الرجل الی والدیه فیحد النظر الیها
ترجمه: « اگر در آزردن پدر و مادر خداوند چیزی را کمتر از اف میدانست از آن نهی می کرد» و از جمله آزردن این است که انسان یا چشم خیره بآنها بنگرد. اف گفتن از کمترین و بی مقدارترین موراد آزردن است از مفهوم این روایت فهیمده یم شود که احترام و نیکی به پدر و مادر تا چه اندازه وسعت و گسترش دارد.
خلاصه این روایت بیانگر وسعت گسترش معنای بی احترامی به پدر و مادر است.
ب: احترام و نیکی به پدر و مادر از دیدگاه قرآن
در سیزده مورد ، قرآن کریم یاد از احترام و نیکی به پدر و مادر نموده و جالب اینکه در هفت مورد پس از دعوت به یکتایی و شکر خدا، بدون فاصله دعوت به احسان و تشکر از پدر و مادر می کند این مطلب بیانگر ارزش فوق العاده ی احترام به پدر و مادر است که بعد از اعتقاد به یکتای خدای منان مطرح و بیان شده است.
1-و اذ اخذنا میثاق بنی اسرائیل الا تعبدون الا الله و بالوا لدین احساناً و ذالقربی»
ترجمه: « به یادآورید زمان اینکه از بنی اسرائیل پیمان گرفتیم که جز خدای یگانه پرستش نکنید و به پدر ومادر و نزدیکان … نیکی کنید».
در این آیه سخن از پیمان است که خداوند از بنی اسرائیل گرفته و آنها را بواسطه ی شکاستاندن این پیمان شدیداً مورد سرزنش قرار میدهد در این پیمان چندین مطلب آمده است من جمله دو مورد ذیل:
1-پیمان می گیرد که خدای یگانه را پرستش کنید و در برابر هیچ بتی سر تعظیم فرود نیاورد.
2- نسبت به پدر و مادر احترام ونیکی کنید.
برنامه ای برای زنده ماندن ملت ها
این آیه شریفه شأن نزول آن درباره ی یهود است و در عین حال یک سلسله قوانین کلی و عمومی را برای همه ی ملل دنیا در بردارد، عوامل زنده ماندن، بقاء و سرافرازی ملت ها و رمز شکست آنان را یادآور می شود .
الف: ازدیدگاه قرآن، سرافرازی و سربلندی ملتها در صورتی امکان پذیر است که خود را به قوی ترین قدرت و ریشه دارترین نیرو متکی سازند و در هر فراز و نشیبی زندگی با او مرتبط باشد واز او مدد جویند به قدرت تکیه کند که فنا و زوال در او راه نداشته باشد.
اگر چنین کنند از هیچ کسی ترس و وشت نخواهد داشت و پیروزی و موفقیت آنها تضمین شده است و معلوم و هویدا است که چنین مبدئی جز آفریدکار جهان نخواهد بود آری این تکیه گاه خداوندا ست.
ب: و از طرف دیگر ، برای بقاء و جاودانگی ملت ها هم بستگی خاصی بین ملت ها و افراد لازم است این عمل در صورت ممکن است که هر کس و هر فردی نسبت به پدر و مادر که شعاع زندگی آنها ست و بعد نسبت به خویشاوندان و اقربا و بعد از آنها نسبت به تمام افراد اجتماع و جامعه احترام بگذارد و با نیکی رفتار کند تا اینکه : همه بال و پر یکدیگر باشند.
2- و اعبدوالله و لاتشرکوا به شیئاً و بالوالدین احسانا!»
« و خدا را بپرستید و هیچ چیز را همتای او قرار ندهید! و به پدر ومادر نیکی کنید…»
در آیه فوق چندین مورد از حقوق اسلامی اعم از حق الهی و بندگان او و آداب معاشرت با مردم اشاره شده است.
1-نخست مردم را به عبادت و پرستش ذات باری تعالی و ترک شرک و بت پرستی که ریشه ی اصلی تمام برنامه های اسلامی است دعوت می کند دعوت به توحید و یگانه پرستی روح را پاک و نیّت را خالص، اراده را قوی و تصمیم را برای انجام هر کاری و برنامه ی مفیدی محکم می سازد از آنجا که آیه بیانگر یک سلسله از حقوق اسلامی است قبل از همه حقوق خداوند بر مردم را اشاره نموده و فرمود: « واعبدوالله و لا تشرکوا به شیئاً»
2- به حق پدر و مادر اشاره کرده و توصیه میکند: « نسبت به آنها نیکی کیند» « و بالوالدین احسانا»
کمتر موضوع در قرآن مثل حق والدین مورد تاکید قرار گرفته است اینکه حق والدین در چندین مورد بعد از دعوت به پرستش خدای یگانه قرار می گیرد بیانگر اهمیت آن است علاوه بر این از چنین تعبیرهایی مکرر استفاده می شود میان یگانه پرستی و احسان والدین ارتباط و پیوندی وجود دارد و در حقیقت این چنین هم است چون بزرگترین نعمت، نعمت هستی و حیات است که در درجه اول از ناحیه ی خدا است و در مراحل بعد به پدر وادر ارتباط دارد ، زیرا فرزند بخشی از وجود پدر ومادر است.
بنابراین ترک حقوق پدر و مادر، هم دوش شرک به خدا است.
3-« قل تعالوا اتل ما حرم ربکم علیکم الا تشرکوا به شیئاً و بالوالدین احساناً»
:« بگو بیائید آنچه را پروردگارتان بر شما حرام کرده است برای تان بخوانم اینکه چیزی را شریک خدا قرار ندهید و به پدر ومادر نیکی کنید…»
در این آیه به بخشی از محرمات الهی اشاره شده و جالب توجه این است که شرک به خدا و احترام به والدین را در ردیف اول قرار داده و احترام به والدین را بعد از شرک بیان می کند.
نخست می فرماید به آنها بگو: بیائید تا آنچه را خدا بر شما تحریم کرده است برایتان بخوانم و بر شمارم « قل تعالوا اتل ما حرم ربکم علیکم»
1-«اینکه هیچ چیز را شریک و هم تای خدا قرار ندهید» «الا تشرکوا به شیئاً»
2- «نسبت به پدر ومادر نیکی کنید» « وبالوالدین احساناً»
اگر در بیان محرمات الهی از شرک شروع می شود و نکته رمز قرآن این است که در واقع شرک سرچشمه اصلی همه ی مفاسد اجتماعی است و ذکر نیکی به پدر و مادر بلافاصله بعد از مبارزه با شرک و قبل از دستورهای مهمی همانند تحریم قتل نفس و اجرای اصول عدالت می آید دلیل بر اهمیت فوق العاده ی حق پدر و مادر در دستورهای اسلامی است این موضوع وقتی روشن می شود که می بینیم به جای تحریم آزار پدر و مادر که هم آهنگ با سایر تحریم های این آیه است موضوع احسان و نیکی کردن، ذکر شده است یعنی نه تنها ایجاد ناراحتی برای آنها حرام است بلکه علاوه بر آن احسان و نیکی در مورد آنان نیز لازم و ضروری است.
4- وقضی ربک الا تعبدوا الا ایاه و بالوالدین احسانا اما یبلغن عندک الکبر احدهما او کلاهما فلا تقل لهما اف و لا تنهرهما و قل لهما قولاً کریما» (اسراء/23)
ترجمه: « پروردگارت فرمان داده است که جز او را نپرستید! و به پدر و مادر نیکی کنید هرگاه یکی از آن دو یا هر دوی آنها نزد تو به سن پیری برسد کمترین اهانت بآنها روا مدار و بر آنها فریاد مزن و گفتار لطیف و سنجیده و بزرگوارانه به آنها بگو».
و اخفض لهما جناج الذل من الرحمه و قل رب ارحمهما کما ربیانی صغیرا» (اسراء / 24)
((و بالهای تواضع خویش را از محبت و لطف، در برابر آنها فرود آر بگو: پروردگارا همانگونه که آنها مرا در کوچکی تربیت کردند، مشمول رحمتشان قرار ده))
فرم در حال بارگذاری ...
تأثیر اقتصاد بر وضعیت خانواده
اقتصادی که در جامعه و در زندگی تک تک افراد تأثیرگذار است، بر برنامهریزی و بودجهبندی یک خانواده نیز مؤثر است. هر چند تمامی عوامل برای درآمد و مخارج زندگی تحت کنترل باشند، باز هم عوامل بیرونی میتوانند شرایط را عوض نموده و سرپرست و اعضاء خانواده را مجبور به تغییر برنامهی اقتصادی خانواده نماید.
زوج جوانی که زندگی مشترک را آغاز میکنند تا مدتی نسبت به تنظیم درآمدها و هزینههای خود روش های مختلف را آزمایش مینمایند.
زوج موفق، بر مشکلات مالی و محدودیتهای پولی کاملاً واقفاند و بر این باورند که این محدودیتها مقطعی و گذراست. بارزترین شرایط اقتصادی که بر زندگی همسران جوان تأثیر میگذارد «تورم» است،که یک زوج موفق با استراتژی «بودجه بندی» و «کنار آمدن با تورم» میتوانند در رفع مشکلات مالی موجود فائق آیند.
آنها به این مسئله آگاهی کامل دارند که با جر و بحث، وضعیت اقتصادی فعلی تغییر نخواهد یافت بلکه باید شرایط را با تدبیری ویژه تحت کنترل خود درآورند.
...
سادهترین برنامهای که میتوان پیشنهاد نمود این است:1. کم کردن هزینههای اضافی در مواد غذایی، پوشاک، تفریح و…
2. کسب درآمد بیشتر با کارکردن زن خارج از منزل و یا داخل منزل و همچنین اضافهکاری و انجام چندین شغل همزمان
3. استفاده از تمامی امکانات و وسایل منزل به جای تغییر و تعویض. (پرده، مبلمان، اتومبیل و…)
4. در نظر گرفتن مقداری پس انداز ماهانه
علاوه بر تورم، بیکاری و ثابت نبودن شغل نیز موجب می شود خانواده فشار اقتصادی زیادی را تحمل نماید. برخی از مشاغل به دلیل شرایط قراردادی و فصلی بودن، آینده شغلی ثابتی را برای فرد تضمین نمیکند به طوری که گاهی حداقل پس انداز نیز صرف مخارج روزهای بیکاری می شود.
از دیگر مسائلی که بر شرایط اقتصادی خانواده تأثیر میگذارد، وجود وامهای تسهیلی و ظاهراً رفاهی برای زوج های جوان است. این وام ها (مسکن، ازدواج و… ) و یا وامهای مختلف با بازپرداخت سنگین، با وجود این که در برنامه ریزی خانواده جای مخصوص به خود را دارد ولی تا زمانی که کاملاً تسویه نشود فشار روحی و اضطراب زیادی را به دنبال دارد.
میزان درآمد، چگونگی و شکل مخارج زندگی و وجود شغل و درآمدی ثابت، از جمله مواردی است که زن و شوهر در بحثهای خود با آن مواجه می شوند.
چنین بحثهایی دلیل بر این نیست که خانواده با مشکلات جدی روبروست. هر خانوادهی موفقی در بهترین شکل ممکن، با برخی از مسائل اقتصادی دست و پنجه نرم میکند ولی میآموزند که چگونه اضطرابهای مالی و استرسهای پولی را از خود دور نمایند تا نشاط و شادابی زندگی را از دست ندهند.
فرم در حال بارگذاری ...
چرا به امامزاده احمدبن موسی شاهچراغ در شیراز، شاه چراغ می گویند؟
شاهچراغ یا شاه چراغ آرامگاهی معروف و متبرک است که امروزه به صورت یکی از مهمترین نقاط دیدنی شیراز تبدیل شده است. آرامگاه شاهچراغ محل خاکسپاری میر سید احمد، پسر امام موسی کاظم، امام هفتم شیعیان است و از اینرو شاهچراغ زیارتگاه بسیاری از شیعیان گشته است. احمدبن موسی شاهچراغ؛ پسر ارشد امام موسی کاظم (ع) و برادر امام رضا (ع) در راه پیوستن به برادر خود به سوی خراسان سفر نمود ولی در راه توسط افراد مأمون، خلیفه عباسی، در شهر شیراز به شهادت رسید.
شناسنامه شاهچراغ:
نام: احمد
لقب: شاهچراغ، سیدالسادات
کنیه: ابوعبدالله
پدر: امام موسی کاظم علیه السلام
مادر: امّ احمد
تاریخ ولادت: نامشخص
تاریخ شهادت: بین سالهای 203 تا 218 هجری قمری
قاتل: قتلغ خان(حاکم شیراز) به فرمان مأمون عباسی
محل دفن: شیراز
...
ولادت حضرت احمدبن موسی شاه چراغ:
دقیق تولد حضرت احمدبن موسی شاه چراغ (شاهچراغ )سلام الله علیه مشخص نیست. اخیراً در شورای فرهنگ عمومی استان فارس نامگذاری یک روز به نام بزرگداشت آن حضرت مطرح شد و متولیان امر تصمیم گرفتند که روز تولد آن حضرت را به عنوان مراسم بزرگداشت انتخاب کنند. لذا برای مشخص شدن روز دقیق تولد، مورخان و محققان تحقیقات خود را آغاز کردند. اما پس از بررسی های به عمل آمده کارشناسان به این نتیجه رسیدند که روز تولد حضرت شاهچراغ بدرستی مشخص نیست و در این خصوص نقلهای متفاوتی وجود دارد. از این رو تصمیم بر این شد که در دهه کرامت یعنی حدفاصل تولد حضرت معصومه سلام الله علیها و امام رضا علیه السلام یک روز به عنوان روز بزرگداشت حضرت احمدبن موسی «شاهچراغ» تعیین شود.
پدر و مادر حضرت احمدبن موسی شاهچراغ
حضرت سید امیر احمد(ع) ملقب به شاهچراغ و سیدالسادات، فرزند بزرگوار امام موسی کاظم علیه السلام است. مادر وی، مشهور به «ام احمد»، مادر بعضی از فرزندان حضرت موسی بن جعفر(ع) بوده است. ایشان داناترین، پرهیزگارترین و گرامی ترین زنان در نزد آن حضرت بودند و حضرت اسرار خود را به وی می گفتند و امانتشان را نزد وی به ودیعه می گذاشتند.
بیعت حضرت احمدبن موسی شاهچراغ با علی بن موسی الرضا علیه السلام
چون خبر شهادت حضرت موسی کاظم علیه السلام امام هفتم شیعیان در مدینه شایع شد، مردم به در خانه ام احمد، مادر حضرت شاهچراغ «احمدبن موسی» گرد آمده و حضرت سید میر احمد را با خود به مسجد بردند، زیرا از جلالت قدر و شخصیت بارز و اطلاع بر عبادات و طاعات و نشر شرایع و احکام و ظهور کرامات و بروز خوارق عادات که در آن جناب سراغ داشتند، گمان کردند که پس از وفات پدرش امام موسی بن جعفر علیه السلام امام بحق و خلیفه آن حضرت فرزندش «احمد» است.
به همیت جهت در امر امامت با حضرتش بیعت کردند و او نیز از مردم مدینه بیعت بگرفت، سپس بر منبر بالا رفت، خطبه ای در کمال فصاحت و بلاغت انشاء و قرائت فرمود، آنگاه تمامی حاضرین را مخاطب ساخته و خواست که غائبین را نیز آگاه سازند و فرمود: همچنان که اکنون تمامی شما در بیعت من هستید، من خود در بیعت برادرم علی بن موسی علیه السلام می باشم، بدانید بعد از پدرم برادرم «علی» امام و خلیفه ی بحق و ولی خداست. و از جانب خدا و رسول صلی الله علیه و آله و سلم او، بر من و شما فرض و واجب است که امر آن بزرگوار را اطاعت کنیم و به هر چه امر فرماید گردن نهیم.
پس از آن شمه ای از فضایل و جلالت قدر برادرش علی علیه السلام را بیان فرمود، تا آنجا که همه حاضران گفته های آن بزرگوار را اطاعت کردند، ابتدا او بیعت را از مردم برداشت، سپس گروه حاضران در خدمت احمدبن موسی شاهچراغ به در خانه حضرت امام علی بن موسی علیه السلام آمده همگی با آن جناب بر امامت و وصایت و جانشینی امام موسی بن جعفر علیه السلام بیعت نمودند. و حضرت امام رضا علیه السلام درباره برادرش احمد دعا کرد و فرمود: همچنان که حق را پنهان و ضایع نگذاشتی، خداوند در دنیا و آخرت تو را ضایع نگذارد.
سفر حضرت شاهچراغ به ایران
شیعیان و محبان اهل بیت علیهم السلام، پس از حضور با برکت امام هشتم علیه السلام در خراسان برای زیارت چهره تابناک امامت و ولایت از نقاط مختلف، به سوی ایران حرکت می کنند. حضرت احمدبن موسی(ع) نیز در همین سال ها(198-203 ه. ق) با جناب سید امیر محمد عابد و سید علاءالدین حسین(برادران ایشان) و جمع زیادی از برادرزادگان و محبان اهل بیت علیهم السلام، به قصد زیارت حضرت رضا علیه السلام از مدینه حرکت می نمایند تا از طریق شیراز به طوس عزیمت کنند. در بین راه نیز عده کثیری از شیعیان به آنان ملحق می شوند. خبر حرکت چنین قافله بزرگی مأمون خلیفه عباسی را به وحشت انداخت.
در زمانی که حضرت امام علی بن موسی(ع) با ولایتعهدی تحمیلی در «طوس خراسان» بودند، حضرت احمدبن موسی(س) به اتفاق جناب سید محمد عابد و جناب سید علاءالدین حسین برادران خود و جمعی دیگر از برادرزادگان و اقارب و دوستان، به قصد زیارت آن حضرت از حجاز به سمت خراسان حرکت نمود. در بین راه نیز جمع کثیری از شیعیان و علاقه مندان به خاندان رسالت، به سادات معظم ملحق و به اتفاق حرکت نمودند تا جایی که می نویسند: به نزدیک شیراز که رسیدند، تقریباً یک قافله پانزده هزار نفری از زنان و مردان تشکیل شده بود.
خبر حرکت این کاروان را به خلیفه وقت(مأمون) دادند. وی ترسید که اگر چنین جمعیتی از بنی هاشم و دوستداران و فدائیان آن ها به طوس برسند، اسباب تزلزل مقام خلافت گردد. لذا امریّه ای صادر نمود به تمام حکام بلاد که در هر کجا قافله بنی هاشم رسیدند، مانع از حرکت شوید و آن ها را به سمت مدینه برگردانید. به هرکجا این حکم رسید قافله حرکت کرده بود مگر شیراز.
حاکم شیراز مردی به نام «قتلغ خان» بود. وی با چهل هزار لشکر جرّار، در «خان زنیان» در هشت فرسخی شیراز اردو زد و همین که قافله بنی هاشم رسیدند، پیغام داد که حسب الامر خلیفه، آقایان از همین جا باید برگردید. حضرت سید احمد (شاهچراغ) فرمود: «ما قصدی از این مسافرت نداریم، جز دیدار برادر بزرگوارمان». اما لشکر قتلغ خان راه را بستند و جنگ شدید خونینی شروع شد اما لشکر در اثر فشار و شجاعت بنی هاشم پراکنده شدند. لشکر شکست خورده، تدبیری اندیشیدند. بالای بلندی ها فریاد زدند: «الان خبر رسید که ولیعهد(امام هشتم علیه السلام) وفات کرد»! این خبر مانند برق، ارکان وجود مردمان سست عنصر را تکان داده، از اطراف امام زادگان متفرق شدند. جناب سید احمد(شاه چراغ) شبانه با برادران و اقارب از بیراهه به شیراز رهسپار گردیدند و با لباس مبدّل پراکنده شدند.
شهادت حضرت شاهچراغ:
حضرت احمدبن موسی شاهچراغ (س) برای امان از گزند حکومت، به همراه برادر خود مخفیانه به شیراز رهسپار شد. سید احمد در شهر شیراز در منزل یکی از شیعیان در منطقه «سردزک» که مرقد ایشان در این منطقه واقع است، سکنی گزید و در خانه این شخص مخفی گشت و شب و روز را به عبادت می گذرانید.
«قتلغ خان» که جاسوسانی را برای شناسایی و دستگیر نمودن سادات که از مناطق خود فرار نموده بودند قرار داده بود، مکان ایشان را بعد از یک سال یافت و او و همراهانش را محاصره نمودند و نبردی بین آنها و مأموران حکومت در گرفت و سید احمد با شهامت و شجاعت هاشمی خود به دفاع از خود و همراهان خود پرداخت. هنگامی که «قتلغ» دانست که از طریق ستیز مسلحانه، قدرت از میان بردن آنان را ندارد؛ از طریق خانه همسایه او شدند و از طریق شکافی که در خانه همسایه درست کردند وارد خانه ای که سید أحمد شاهچراغ در آن پناه برده بود، شدند و زمانی که او برای استراحت و تجدید قوا، پس از نبردی طولانی به خانه رفته بود، هنگام خروج، با شمشیری بر سر او ضربه ای وارد کردند. سپس به دستور «قتلغ خان» خانه را بر روی آن بدن شریف خراب کردند و زیر آوار باقی گذاردند.
با توجه به تبلیغ گسترده حکومت و مأموران بر علیه تشیع و اهل بیت(ع) تعداد زیادی از مردم که از مخالفین تشیع بودند، حرمت بدن شریف نوه پیامبر را نگاه نداشتند و آن را در زیر آوار نگاه داشته و به خاک نسپردند.
بنای شاه چراغ در دوره اتابکان فارس در سده ششم هجری قمری ساخته شد. حیاط شاهچراغ دارای دو در اصلی ورودی است كه در سمت جنوب و شمال حرم از زیر دو سردر بزرگ كاشی كاری شده گذشته و وارد حیاط وسیع حرم میشود. حرم شاهچراغ در سمت غرب حیاط و حرم سید میر محمد؛ برادر شاه چراغ، در سمت شمال شرقی حیاط قرار دارد.
دور تا دور حیاط شاهچراغ، اتاق هایی دو طبقه ساخته شده كه پیشانی و جرزهای جلو آنها كاشی كاری شده است. ستون های آهنی ایوان حرم به وسیله چوب های نفیس پوشش داده شده و در سقف مسطح آن نیز چوب منبت كاری شده به كار رفته است.
در سال ۷۴۵ ه. ق. ملكه تاشی خاتون؛ مادر شاه شیخ ابو اسحاق اینجو، حاکم فارس، اقدامات نیكویی بر بارگاه آن حضرت انجام داد. این بانوی نیكوكار، اقدام به بهسازی بارگاه شاهچراغ كرد و در عرض ۵ سال از سال ۷۴۵ تا ۷۵۰ ه. ق. آرامگاهی وسیع و گنبدی بلند بر آن ساخت. همچنین در جنب آرامگاه شاهچراغ، مدرسه ای وسیع بنا كرد. او همچنین تعداد زیادی از مغازه های بازار نزدیك حرم شاهچراغ و ملك میمند فارس را وقف بر این آستان مقدس كرد.
ابن بطوطه، جهانگرد مراكشی، كه در سال ۷۴۸ ه. ق. برای بار دوم به شیراز سفر كرده، در سفرنامه خود درباره اقدامات ملكه تاشی خاتون و توصیف آرامگاه، چنین نوشته است: “آرامگاه شاهچراغ در نظر شیرازیها احترام تمام دارد و مردم برای تبرك و توسل به زیارت شاهچراغ میروند. تاشی خاتون، مادر شاه ابواسحاق، در جوار این بقعه بزرگ، مدرسه و زاویه ای ساخته كه در آن به اطعام مسافران میپردازند و عده ای از قاریان پیوسته بر سر تربت امامزاده شاهچراغ، قرآن میخوانند. شب های دوشنبه، خاتون به زیارت آرامگاه شاهچراغ میآید و در آن شب قضات و فقها و سادات شیراز نیز حاضر میشوند. این جمعیت در بقعه جمع شده و با آهنگ خوش به قرائت قرآن مشغول میشوند. خوراك و میوه به مردم داده می شود و پس از صرف طعام، واعظ، بالای منبر میرود و تمام این كارها در بین نماز عصر و شام انجام میگیرد".
در سال ۹۱۲ ه. ق. به دستور شاه اسماعیل صفوی، بهسازی گسترده ای بر آرامگاه شاهچراغ انجام گرفت. ۸۵ سال بعد بر اثر زلزله سال ۹۹۷ ه. ق. نیمی از گنبد آرامگاه ویران شد كه دوباره در سالهای بعد بازسازی گردید. در سال ۱۱۴۲ ه. ق. نادرشاه افشار بهسازی گسترده ای بر آرامگاه شاهچراغ انجام داد و به دستور او قندیل بزرگی در زیر سقف و گنبد آویزان كردند. نادرشاه پیش از گرفتن شیراز و غلبه بر افغان ها، پیمان بسته بود كه اگر در جنگ پیروز شود، بهسازی شایسته ای بر این بقعه انجام دهد. بنابراین پس از پیروزی بر افغانها و تسلط شیراز، ۱۵۰۰ تومان پول آن زمان را صرف بهسازی شاه چراغ كرد. قندیل او ۷۲۰ مثقال وزن داشته كه از طلای ناب و زنجیر نقره ای ساخته بوده اند. این قندیل تا سال ۱۲۳۹ ه. ق. همچنان آویزان بود. در زلزله سال ۱۲۳۹ ه. ق. بنابر تحقیق آنوبانینی، شیراز با خاك یكسان شد و آرامگاه شاهچراغ نیز به كلی مخروبه گردید. نویسنده تذكره دلگشا كه خود شاهد این زلزله بوده است چنین مینویسد: “گنبد بقعه شاهچراغ كه از غایت ارتفاع، آفتاب جهان تاب هر روز در نیم روز خود را در سایه آن كشیدی، به یك دفعه چنان بر زمین خورد كه زمین شكافته و در اعماق خاك فرو رفت… و آن عمارات عالی… تو گویی همیشه ویران بوده…”
پس از زلزله، قندیل اهدایی نادرشاه را فروختند و صرف بازسازی آرامگاه شاهچراغ كردند. در سال ۱۲۴۳ ه. ق. به دستور فتحعلی شاه قاجار، حسینعلی میرزا فرمانفرما، پیگیر شد تا كف بقعه شاهچراغ را یك متر از سطح زمین بلندتر بسازد. این كار صورت گرفت و به جای استفاده از سنگ و ساروج، آن را از سنگ و آجر و گچ بنا كردند و در آخر ضریحی نقره ای بر قبر نصب كردند. در سال ۱۲۶۹ ه. ق. بر اثر زلزله، گنبد آرامگاه شاهچراغ شكست و فرو ریخت. در همان سال محمد ناصر ظهیرالدوله آنرا نوسازی كرد. پس از آن بارها تغییرات دیگری در بقعه شاهچراغ صورت گرفته تا به شکل امروزی خود درآمده است.
تا زمان امیر عضدالدوله دیلمی کسی از مدفن حضرت احمد ابن موسی (ع) اطلاعی نداشت و آنچه روی قبر را پوشانده بود تل گلی بیش به نظر نمی رسید که در اطراف آن، خانه های متعدد ساخته و مسکن اهالی بود.
از جمله پیرزنی در پایین آن تل، خانه ای گلی داشت و در هر شب جمعه، ثلث آخر شب می دید چراغی در نهایت روشنایی در بالای تل خاک می درخشد و تا طلوع صبح روشن است، چند شب جمعه مراقب می بود، روشنایی چراغ به همین کیفیت ادامه داشت با خود اندیشید شاید در این مکان،مقبره یکی از امامزادگان یا اولیاء الله باشد،بهتر آن است که امیر عضدالدوله را بر این امر آگاه نمایم،هنگام روز پیرزن به همین قصد به سرای امیر عضدالدوله دیلمی رفت و کیفیت آنچه را دیده بود به عرض رسانید.امیر و حاضرین از بیانش در تعجب شدند.
درباریان که این موضوع را باور نکرده بودند، هر کدام به سلیقه خود چیزی بیان کردند.اما امیر که مردی روشن ضمیر بود و باطنی پاک و خالی از غرض داشت فرمود:اولین شب جمعه شخصا به خانه پیرزن می روم تا از موضوع آگاه شوم.چون شب جمعه فرا رسید شاه به خانه پیرزن آمده و دور از خدم و حشم آنجا خوابید و پیرزن را فرمود هر وقت چراغ روشن گردید مرا بیدار کن .چون ثلث آخر شب شد پیرزن بر حسب معمول روشنایی پرنوری قوی تر از دیگر شب های جمعه مشاهده کرد و از شدت شعفی که به وی دست داده بود بر بالین امیر عضدالدوله آمده و بی اختیار سه مرتبه فریاد زد: « شاه! چراغ».
امیر بیدار شد و ناگهانی از خواب پریده و چشمش را متوجه سمتی نمود که پیرزن چراغ را به او نشان می داد و چون علنا و آشکارا چشمش نور چراغ را دید در شگفتی عجیب بماند و چون رو به سمت چراغ بر بالای تل برآمد اثری از چراغ ندید و چون به پایین آمد باز نور چراغ با روشنایی زیاد خود نمایی می کرد،خلاصه اینکه امیر شخصی را جهت کاوش در آن منطقه مامور می کند و….. مقبره فرزند ارشد موسی بن جعفر(ع) حضرت شاهچراغ پیدا می گردد و به دستور امیر بر بالای آن جایگاهی ساخته می شود که تا امروز زیارتگاه عاشقان اهل بیت عصمت و طهارت می باشد.
زیارتگاه شاهچراغ مهم شیعیان، از لحاظ توریسم مذهبی نیز شیراز را جزو نقاط مهم ایران قرار داده است به نحوی که همه ساله زائران بسیاری برای زیارت مکان مقدس شاهچراغ به شیراز مسافرت می نمایند.
فرم در حال بارگذاری ...
شیر مادر در تربیت اثر دارد !
تأثیر شیر در پرورش کودک
اسلام نوع شیر را در کیفیت پرورش کودک مؤثر میداند. از این رو توصیه میکند که در موقع انتخاب همسر که مادر آینده فرزندتان خواهد بود، زن عاقل و زیبا و خوش اخلاق و سالم و نیرومند را انتخاب کنید تا فرزندانی زیبا و نیرومند و هوشمند و خوش اخلاق داشته باشید. و ثانیاً تأکید میکند که تا حد امکان کودک از شیر مادر تغذیه شود و ثالثاً میگوید اگر ناچار شدید برای فرزندتان دایه بگیرید دقت کنید عاقل و زیبا و خوش اخلاق و سالم باشد، چون شیر به هر حال، در کیفیت پرورش کودک تأثیر دارد.
اهمیت شیر مادر
تغذیه کودک در تربیت او نقش بنیادین دارد چون بنیاد یک بنا که اگر سست و کج و ضعیف باشد بقاء و دوام و استحکام آن خدشه دار میگردد.
پس از اجرای وظایف سنگین دوران بارداری، اینک فرزندی پاک و نوزادی شایسته پا به عرصه وجود نهاده و وظیفه مادر را سنگینتر و تعهد تربیتی و اخلاقی و حقوقی مادر را بیشتر و بزرگتر کرده است. تمام وظایف دوران بارداری به اضافه صیانت نفس از هواها و هوسها و بهداشت جسمی و روحی کودک و دهها مسئولیتهای تربیتی دیگر پس از زایمان بر دوش مادر سنگینی میکند.
...
تأثیر شیر بر جسم و روان کودکتأثیرپذیری شیر بر جسم و روح کودک، چیزی است که همه دانشمندان به آن اعتراف دارند، به ویژه انبیاء و اولیاء گرامی خدا بر آن اعتماد کردهاند و علوم روز و دانش پیشرفته بشر آن را تائید نمودهاند.
موارد مهم در هنگام شیر دادن به نوزاد
بنابراین بهتر است که در هنگام شیر دادن، موارد زیر رعایت شود:
حضرت علی علیه السلام فرمود: «دقت کنید که چه کسی فرزندان شما را شیر میدهد زیرا کودک با همین وضع پرورش می یابد.» 1
مادر رو به قبله باشد.
- در مکان غصبی نباشد.
با طهارت و وضو باشد تا فرزند سعادتمند دنیا و آخرت قرار گیرد. 2
شیخ مرتضی انصاری دزفولی، صاحب کتابهای «رسائل» و «مکاسب» که جزء درسهای حوزه های علمیه می باشند، از علما و مراجع برجسته ی شیعه بود و مادرش دانشمند و اهل زهد و تقوی بود. روزی به مادرش گفتند: فرزندت به درجه ی عالی از علم و تقوی رسیده است. مادرش در پاسخ گفت: من در انتظار آن بودم که فرزندم ترقّی بیشتری داشته باشد زیرا من به او شیر ندادم مگر آنکه با وضو بودم و حتی در شبهای سرد زمستان، بدون وضو او را شیر ندادم.
- زبانش مدام در حال ذکر و تلاوت قرآن و دعا باشد و از سخن چینی و غیبت به طور جدّی پرهیز و دوری کند.
- شیر مادر باید از راه پاک و حلال باشد و هر لقمه ای را نخورد.
پی نوشت ها :
1- وسائل الشیعه، ج 15
2- مستدرک الوسائل ،ج15
فرم در حال بارگذاری ...
جدول زمانبندی امتحانات مجدد سال تحصیلی 95-1394 مدرسه علمیه امام خمینی(ره) رباط کریم
فرم در حال بارگذاری ...
دیدار وزیر و مدیران وزارت اطلاعات
رهبر انقلاب در دیدار وزیر و مدیران وزارت اطلاعات: ایجاد خط فاصل با آمریکا از مهمترین مبانی امام بزرگوار ماست و این مسئله جای هیچ مسامحهای ندارد/ وزارت_اطلاعات باید در مقابل هر بخشی که دشمن برای ضربه زدن به نظام اسلامی استفاده میکند، قرار بگیرد. ۹۵/۵/۱۹
فرم در حال بارگذاری ...
دیدار وزیر و مدیران وزارت اطلاعات
رهبر انقلاب، بعدازظهر امروز در دیدار وزیر و مدیران وزارت اطلاعات: تقویت عناصر «ایمان» و «معنویت» در وزارت اطلاعات باید بیش از هر دستگاه دیگری مورد توجه قرار گیرد/ نسل جدید وزارت اطلاعات را همچون گذشته، ارزشی و انقلابی و برخوردار از نیروها و جوانان مؤمن و انقلابی رشد دهید. ۹۵/۵/۱۹
فرم در حال بارگذاری ...