برگزاری ویژه برنامه افتتاح سال تحصیلی- هم اکنون
برگزاری ویژه برنامه افتتاح سال تحصیلی با حضور مسئولین و کلیه طلاب هم اکنون در مدرسه علمیه امام خمینی (ره)
فرم در حال بارگذاری ...
همایش بزرگ بانوان حسینی-هم اکنون
فرم در حال بارگذاری ...
همایش بزرگ بانوان حسینی-هم اکنون
فرم در حال بارگذاری ...
همایش بزرگ بانوان حسینی-هم اکنون
فرم در حال بارگذاری ...
چگونگی ورود امام حسین به مکه
پرسش
آیا واقعیت دارد ؟!!
پس از فوت معاویه، ولید حاکم مدینه کس نزد امام حسین فرستاد تا که با یزید بیعت کند. حسین به دارالعماره نزد ولید بن عتبه رفت و گفت کسی چون من پنهانی بیعت نمیکند فردا چون مردم را جمع کردی من نیز خواهم آمد و با یزید بیعت میکنم.
چون شب فرارسید و هوا تاریک شد امام حسین بهمراه دو خواهرش زینب و ام کلثوم و برادرانش ابوبکر و جعفر و عباس و خانوادهاش پنهانی به مکه گریخت!
پاسخ
پس از هلاکت معاویه و فشار ولید بر امام حسین علیه السلام برای بیعت با یزید ، ولید بالاجبار امام علیه السلام را به مجلس خود دعوت کرد .
...
امام حسين عليه السلام بر وليد وارد شد و (طبق آداب اسلامى) سلام كرد؛ وليد با خوشرويى پاسخ داد و او را نزد خويش نشاند. مروان بن حكم با اين كه پيش از اين، بين وى و وليد كينه و نفرت حاكم بود در مجلس حضور داشت ….امام عليه السلام فرمود:
« آيا از حال معاويه به شما خبرى رسيده است؟ چرا كه وى مدّتى طولانى بيمار بود، اكنون حالش چگونه است؟».
وليد آهى كشيد، آنگاه گفت: اى اباعبداللَّه! خداوند تو را در مرگ معاويه پاداش دهد! وى عموى صادقى! براى تو بود، كه اكنون طعم مرگ را چشيده است و اين نيز نامه اميرالمؤمنين يزيد است!
امام حسين عليه السلام فرمود: «إنّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ، اكنون براى چه منظورى مرا خواسته اى؟!»
وليد پاسخ داد: تو را براى بيعت دعوت كردم، و همه مردم با يزيد بيعت كرده اند!
امام عليه السلام (براى اين كه آن مجلس بدون درگيرى پايان يابد) فرمود:
«شخصى مانند من مخفيانه بيعت نمى كند، دوست دارم بيعت من (اگر بخواهم بيعت كنم) علنى و در محضر مردم باشد! چون صبح شد، و تو مردم و ما را براى بيعت فراخواندى، تصميم ما و مردم يكسان خواهد بود!».
منبع : کامل ابن اثیر ،ج 3، ص 78.
مطابق نقل شيخ مفيد امام عليه السلام فرمود ؛
«من گمان نمى كنم تو به بيعت پنهانى من با يزيد، قانع باشى، مگر آن كه من آشكارا بيعت كنم تا مردم همگى با خبر شوند». وليد گفت: آرى! امام عليه السلام فرمود: پس بگذار صبح شود، تا نظرت در اين باره مشخّص گردد».
منبع: الارشاد، ص 374.
مطابق نقل ابومخنف، امام عليه السلام پس از شنيدن خبر مرگ معاويه فرمود:
« امّا پاسخم به تقاضاى بيعت تو آن است كه، كسى مانند من به طور پنهانى بيعت نمى كند و تو نيز اين نوع بيعت را كافى نمى دانى، جز آن كه بيعتم آشكارا ميان مردم باشد (تا از اين طريق از مردم بيعت بگيرى)». وليد گفت: آرى!
امام فرمود:
« بنابراين، وقتى كه (فردا) ميان مردم آمدى و همه مردم و ما را به بيعت فراخواندى، تصميم ما و مردم به گونه واحدى خواهد بود!».
منبع : کامل ابن اثیر ،ج 3، ص 378.
وليد گفت: «اى اباعبداللَّه! سخن درستى گفتى و من اينگونه پاسخت را پسنديدم و من باورم درباره تو همين بود. اكنون برو در پناه خدا، تا فردا با مردم بيايى».
مروان كه در جلسه حاضر بود، به وليد گفت: به خدا سوگند! اگر حسين هم اكنون از تو جدا شود و بيعت نكند، هرگز چنين فرصتى، به چنگ نخواهى آورد، مگر آنكه كشتار فراوانى ميان شما اتّفاق افتد. جلوى او را بگير و مگذار از نزد تو بيرون رود، تا بيعت كند و گرنه گردنش را بزن!
امام عليه السلام ناگهان از جايش برخاست و فرمود:
« اى پسر زرقاء (زن چشم كبودِ بد سيرت)، تو مرا مى كشى، يا او؟ به خدا سوگند! دروغ گفتى و گناه كرده اى!».
منبع : الارشاد ص 374.
آنگاه امام عليه السلام با صراحت وارد بحث شد و رو به وليد بن عتبه كرد و فرمود: «اى امير! ما از خاندان نبوّت و معدن رسالت و جايگاه رفت و آمد فرشتگان و محلّ نزول رحمت الهى مى باشيم. خداوند (اسلام را) با ما آغاز كرد و با ما پايان برد. در حالى كه يزيد مردى است فاسق، مىگسار، قاتل بى گناهان و آن كسى كه آشكارا مرتكب فسق و فجور مى شود.
بنابراين، هرگز شخصى مانند من، با مردى همانند وى بيعت نخواهد كرد! ولى به هر حال بگذار صبح شود و به انتظار بمانيم و ببينيم كدام يك از ما، به خلافت و بيعت شايسته تريم!».
منبع : فتوح ابن اعثم، ج 5، ص 18- 19؛ مقتل الحسين خوارزمى، ج 1، ص 184 (با مختصر تفاوت) و بحارالانوار، ج 44، ص 325.
مرحوم صدوق مى گويد: امام عليه السلام به وليد فرمود ؛
«اى پسر عُتبه! تو مىدانى كه ما اهل بيت كرامت و بزرگوارى و معدن رسالتيم، و ماييم آن نشانه هاى حق كه خدا به دلهايمان سپرده و زبان ما را بدان گويا ساخته كه به اذن خداوند گويا است. سپس فرمود: از جدّم رسول خدا شنيدم كه مىفرمود: «خلافت بر فرزندان ابوسفيان حرام است!» اكنون من چگونه با خاندانى كه رسول خدا درباره آنان چنين فرمود، بيعت نمايم؟!».
منبع : امالی صدوق ،ص 130.
اين سخن صريح از يك سو با دليل عقلى، يزيد را محكوم مى كرد، چرا كه يك فرد آلوده به فسق و فجور و قتل بيگناهان هرگز سزاوار خلافت و حكومت بر مردم نيست، و از سوى ديگر با دليل نقل؛ زيرا پيامبر اسلام با صراحت فرمود خلافت بر دودمان ابوسفيان حرام است.
اين سخنان همچون پتكى بر سر وليد فرود آمد، و فهميد با كسى روبرو است كه آشيانه اش بسيار بلند است و در اين دامها هرگز نمى افتد.
فرداى آن روز، امام عليه السلام براى شنيدن خبرها، از منزل بيرون آمد؛ در بين راه با مروان بن حكم برخورد كرد. مروان گفت: اى اباعبداللَّه! نصيحتى به تو مى كنم؛ از من بشنو كه خير و صلاح تو در آن است پيشنهاد مى كنم با اميرالمؤمنين! يزيد بيعت كنى كه براى دين و دنياى تو سودمندتر است!امام عليه السلام كلمه استرجاع (انا للّه و انّا اليه راجعون) را بر زبان جارى ساخت و فرمود:
« زمانى كه امّت اسلامى گرفتار زمامدارى مثل يزيد بشود بايد فاتحه اسلام را خواند!».
مروان با خشم و غضب از امام عليه السلام جدا شد و به نزد وليد رفت و آنچه را كه از امام شنيده بود، براى وى بازگو كرد.
منبع: فتوح ابن اعثم، ج 5 ،ص 24_ مقتل الحسین، ج 1، ص 185.
مطابق نقل ابن شهر آشوب، وقتى اين ماجرا (سهل انگارى وليد، در بيعت گرفتن از امام حسين عليه السلام) به يزيد رسيد، بلافاصله وليد را از فرمانروايى مدينه بركنار و مروان را به جاى وى منصوب كرد .
منبع : مناقب ابن شهر آشوب، ج 4، ص 96.
دیدار امام با ولید در ساعات پايانى روز شنبه بود و حضرت در ساعات آخر شب يكشنبه 28 رجب به اتفاق فرزندان و برادرزادگان و برادران و كليه اعضاى خاندانش به جز محمد حنفيه رحمة اللّه عليه رهسپار مكّه گرديد.
منبع : فتوح ابن اعثم، ج 5، ص 34.
امام عليه السلام بعد از خوددارى و استنكاف از بيعت با يزيد و در واقع اعلان جنگ به حكومت بنى اميّه، همان تفاله هاى دوران جاهليّت عرب، ناگزير از سفر به سوى كوفه بود، زيرا نفوذ بنى اميه در مدينه كه در دوران حكومت عثمان به اوج خود رسيده بود، هنوز در ميان افراد سرشناس و متنفّذ مدينه زياد بود، و مكّه نيز به عنوان حرم امن خدا بايد از هرگونه درگيرى بركنار باشد.
در حالى كه كوفه مركز شيعيان و علاقه مندان اهل بيت عليهم السلام بود و اگر اختلاف و پراكندگى و ترس و بزدلى را از خود دور مى كردند ساقط كردن حكومت يزيد و يزيديان منفور براى آنان كار مشكلى نبود.
به هر حال امام عليه السلام بعد از مخالفت علنى با بيعت و به طور كل با حكومت يزيد و آل ابى سفيان ناچار از اين سفر بود.
منبع : عاشوراء …، مکارم شیرازی ، ص
فرم در حال بارگذاری ...
بيان جامع امام رضا عليه السلام در گرامي داشت ايام محرم، عزاداري، ثواب گريه بر امام حسين عليه السلام
بيان جامع امام رضا عليه السلام در گرامي داشت ايام محرم، عزاداري، ثواب گريه بر امام حسين عليه السلام
حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ مَاجِيلَوَيْهِ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ الرَّيَّانِ بْنِ شَبِيبٍ قَالَ دَخَلْتُ عَلَى الرِّضَا عليه السلام فِي أَوَّلِ يَوْمٍ مِنَ الْمُحَرَّمِ- فَقَالَ لِي: يَا ابْنَ شَبِيبٍ أَصَائِمٌ أَنْتَ فَقُلْتُ لَا فَقَالَ إِنَّ هَذَا الْيَوْمَ هُوَ الْيَوْمُ الَّذِي دَعَا فِيهِ زَكَرِيَّا عليه السلام رَبَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فَقَالَ رَبِّ هَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ ذُرِّيَّةً طَيِّبَةً إِنَّكَ سَمِيعُ الدُّعاءِ فَاسْتَجَابَ اللَّهُ لَهُ وَ أَمَرَ الْمَلَائِكَةَ فَنَادَتْ زَكَرِيَّا وَ هُوَ قائِمٌ يُصَلِّي فِي الْمِحْرابِ أَنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكَ بِيَحْيى فَمَنْ صَامَ هَذَا الْيَوْمَ ثُمَّ دَعَا اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ اسْتَجَابَ اللَّهُ لَهُ كَمَا اسْتَجَابَ لِزَكَرِيَّا عليه السلام.
ثُمَّ قَالَ يَا ابْنَ شَبِيبٍ إِنَّ الْمُحَرَّمَ هُوَ الشَّهْرُ الَّذِي كَانَ أَهْلُ الْجَاهِلِيَّةِ فِيمَا مَضَى يُحَرِّمُونَ فِيهِ الظُّلْمَ وَ الْقِتَالَ لِحُرْمَتِهِ فَمَا
...
عَرَفَتْ هَذِهِ الْأُمَّةُ حُرْمَةَ شَهْرِهَا وَ لَا حُرْمَةَ نَبِيِّهَا صلي الله عليه وآله لَقَدْ قَتَلُوا فِي هَذَا الشَّهْرِ ذُرِّيَّتَهُ وَ سَبَوْا نِسَاءَهُ وَ انْتَهَبُوا ثَقَلَهُ فَلَا غَفَرَ اللَّهُ لَهُمْ ذَلِكَ أَبَداً.يَا ابْنَ شَبِيبٍ إِنْ كُنْتَ بَاكِياً لِشَيْءٍ فَابْكِ لِلْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ عليه السلام فَإِنَّهُ ذُبِحَ كَمَا يُذْبَحُ الْكَبْشُ وَ قُتِلَ مَعَهُ مِنْ أَهْلِ بَيْتِهِ ثَمَانِيَةَ عَشَرَ رَجُلًا مَا لَهُمْ فِي الْأَرْضِ شَبِيهُونَ وَ لَقَدْ بَكَتِ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَ الْأَرَضُونَ لِقَتْلِهِ وَ لَقَدْ نَزَلَ إِلَى الْأَرْضِ مِنَ الْمَلَائِكَةِ أَرْبَعَةُ آلَافٍ لِنَصْرِهِ فَوَجَدُوهُ قَدْ قُتِلَ فَهُمْ عِنْدَ قَبْرِهِ شُعْثٌ غُبْرٌ إِلَى أَنْ يَقُومَ الْقَائِمُ فَيَكُونُونَ مِنْ أَنْصَارِهِ وَ شِعَارُهُمْ يَا لَثَارَاتِ الْحُسَيْنِ.
يَا ابْنَ شَبِيبٍ لَقَدْ حَدَّثَنِي أَبِي عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ عليه السلام أَنَّهُ لَمَّا قُتِلَ الْحُسَيْنُ جَدِّي عليه السلام مَطَرَتِ السَّمَاءُ دَماً وَ تُرَاباً أَحْمَرَ.
يَا ابْنَ شَبِيبٍ إِنْ بَكَيْتَ عَلَى الْحُسَيْنِ عليه السلام حَتَّى تَصِيرَ دُمُوعُكَ عَلَى خَدَّيْكَ غَفَرَ اللَّهُ لَكَ كُلَّ ذَنْبٍ أَذْنَبْتَهُ صَغِيراً كَانَ أَوْ كَبِيراً قَلِيلًا كَانَ أَوْ كَثِيراً.
يَا ابْنَ شَبِيبٍ إِنْ سَرَّكَ أَنْ تَلْقَى اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لَا ذَنْبَ عَلَيْكَ فَزُرِ الْحُسَيْنَ عليه السلام.
يَا ابْنَ شَبِيبٍ إِنْ سَرَّكَ أَنْ تَسْكُنَ الْغُرَفَ الْمَبْنِيَّةَ فِي الْجَنَّةِ مَعَ النَّبِيِّ وَ آلِهِ صلي الله عليه وآله فَالْعَنْ قَتَلَةَ الْحُسَيْنِ.
يَا ابْنَ شَبِيبٍ إِنْ سَرَّكَ أَنْ تَكُونَ لَكَ مِنَ الثَّوَابِ مِثْلَ مَا لِمَنِ اسْتُشْهِدَ مَعَ الْحُسَيْنِ عليه السلام فَقُلْ مَتَى مَا ذَكَرْتَهُ يا لَيْتَنِي كُنْتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِيماً.
يَا ابْنَ شَبِيبٍ إِنْ سَرَّكَ أَنْ تَكُونَ مَعَنَا فِي الدَّرَجَاتِ الْعُلَى مِنَ الْجِنَانِ فَاحْزَنْ لِحُزْنِنَا وَ افْرَحْ لِفَرَحِنَا وَ عَلَيْكَ بِوَلَايَتِنَا فَلَوْ أَنَّ رَجُلًا تَوَلَّى حَجَراً لَحَشَرَهُ اللَّهُ مَعَهُ يَوْمَ الْقِيَامَه».
ترجمه حدیث : «ريان بن شبيب ميگويد: در روز اول محرم خدمت امام رضا عليه السلام رسيدم، آن حضرت فرمود: اى فرزند شبيب آيا روزه هستى؟ عرض كردم: روزه ندارم.
فرمود: در اين روز، حضرت زكريا (عليه السلام) دعا كرد و از خداوند خواست تا به او فرزندى عنايت كند، خداوند دعاى او را اجابت فرمود و به فرشتگان امر نمود تا هنگامى كه زكريا در محراب مشغول عبادت است وى را مژده دهند كه خداوند به او فرزندى خواهد داد، اينك هر كس امروز روزه داشته باشد و از خداوند هر چه بخواهد، مورد اجابت قرار خواهد؛ گرفت همان طور كه دعاى زكريا مستجاب شد.
سپس فرمود: اي پسر شبيب ! همانا محرم ماهي است كه مردم زمان جاهليت در اين ماه ظلم و كشتن افراد را به خاطر حفظ حرمت اين ماه، حرام ميدانستند؛ اما اين امت (امت اسلام) حرمت اين ماه و حرمت پيامبرش را نشناختند و در اين ماه ذريه ايشان را كشتند و زنانش را اسير و اموالش را غارت كردند؛ پس خداوند آنها را هرگز نيامرزد.
اى فرزند شبيب اگر خواستي بر كسى گريه كنى، بر حسين بن على عليه السلام گريه كن كه او را مانند گوسفند سر بريدند، و هيجده نفر از خاندان او را كه مانند آنها در زمين نبودند با وى كشته شدند، آسمان و زمين براى كشته شدن او گريه كردند.
چهار هزار فرشته براى يارى كردن او فرود آمدند و او را كشته يافتند، و آنها محزون و غبار آلود در كنار قبر او ميباشند تا وقتى كه قائم عليه السلام قيام كند، در هنگام ظهور قائم، آن فرشتگان وى را يارى مىكنند و شعار آنان «يا لثارات الحسين» عليه السلام مى باشد.
اى پسر شبيب! پدرم از پدرش از جدش برايم نقل كرد، چون جدم حسين (عليه السلام) كشته شد، آسمان خون و خاك سرخ باريد.
اى فرزند شبيب! اگر بر حسين بن على عليهما السلام گريه كني تا اين كه اشكهايت بر گونههايت جارى شود، خداوند همه گناهان تو را مىآمرزد، بزرگ باشد يا كوچك اندك باشد يا زياد.
اى فرزند شبيب! اگر ميخواهى خداوند را ملاقات كنى در حالى كه گناه نداشته باشى، حسين عليه السلام را زيارت كن.
اى فرزند شبيب! اگر ميخواهى در بهشت جاى گيرى و با محمد و آلش همنشين گردى، قاتلان حسين عليه السلام را لعنت كن.
اى فرزند شبيب! اگر ميخواهى ثواب شهداى كربلا را داشته باشى، هر گاه ياد آنها را كردى بگو: «يا لَيْتَنِي كُنْتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِيماً»؛ اي كاش با آنان بودم تا به رستگاري بزرگ ميرسيدم.
اى فرزند شبيب! اگر ميخواهى با ما در درجات بلند قرار گيرى، در هنگام اندوه ما اندوهگين باش، و در وقت خوشحالى ما خوشحالى كن، اكنون به ولايت ما چنگ بزن و بدان اگر كسى سنگى را دوست داشته باشد، خداوند روز قيامت او را با همان سنگ محشور ميكند».
منبع : الامالي شيخ صدوق، ص 202. مجلس 27 حديث5 پنجم، به سند صحیح.
فرم در حال بارگذاری ...
نماز جماعت ظهر عاشورا
برپایی نماز جماعت ظهر عاشورا در مدرسه علمیه امام خمینی ره
فرم در حال بارگذاری ...
همایش بزرگ بانوان حسینی-هم اکنون
برگزاری همایش بزرگ بانوان حسینی
باحضور خانواده معظم شهدا و عموم مردم هم اکنون در مدرسه علمیه امام خمینی ره واحد خواهران
فرم در حال بارگذاری ...
شش گوشه بودن ضریح امام حسین(ع)
چرا برخلاف ضریح و مرقد امان دیگر، ضریح مرقد مطهر سیدالشهدا(ع) شش گوشه ساخته شده است.
- در این باره روایت های گوناگونی وجود دارد. اما مجموع این روایت ها و آن چه نزدیک تر به منطق به نظر می رسد، آن چیزی است که شیخ مفید(ره) در کتاب «الارشادات» آورده است. او در بخشی از این کتاب نام ۱۷ نفر از شهدای بنی هاشم در روزعاشورا را ذکر کرده و نوشته است:«آنان پایین پای آن حضرت در یک قبر (گودی بزرگ) دفن شدند و هیچ اثری از قبر آنان نیست و فقط زائران با اشاره به زمین در طرف پای امام علیه السّلام آنان را زیارت میکنند و علی بن الحسین علیهم السّلام (علی اکبر) از جملة آنان است.برخی گفتهاند: محل دفن علی اکبر نسبت به قبر امام حسین ( علیه السّلام ) نزدیکترین محل است.»
...
- در بعضی از روایات دیگر از جمله کتاب «کامل الزیارات» جعفر بن محمد قمی هم آمده است: «امام سجاد علیه السّلام (با قدرت امامت و ولایت) به کربلا آمد و بنیاسد را سرگردان یافت، چون که میان سرها و بدنها جدایی افتاده بود و آنها راهی برای شناخت نداشتند، امام زین العابدین ( علیه السّلام ) از تصمیم خود برای دفن شهیدان خبر داد، آن گاه به جانب جسم پدر رفت، با وی معانقه کرد و با صدای بلند گریست، سپس به سویی رفت و با کنار زدن مقداری کمی خاک قبری آماده ظاهر شد، به تنهایی پدر را در قبر گذاشت و فرمود: با من کسی هست که مرا کمک کند و بعد از هموار کردن قبر، روی آن نوشت: «هذا قبر الحسین بن علی بن ابی طالب الّذی قتلوه عطشاناً غریباً»؛ این قبر حسین بن علی بن ابی طالب است، آن حسینی که او را با لب تشنه و غریبانه کشتند.- پس از فراغت از دفن پدر به سراغ عمویش عباس (علیه السّلام ) رفت و آن بزرگوار را نیز به تنهایی به خاک سپرد. سپس به بنیاسد دستور داد تا دو حفره آماده کنند، در یکی از آنها بنیهاشم و در دیگری سایر شهیدان را به خاک سپردند، نزدیکترین شهیدان به امام حسین ( علیه السّلام ) فرزندش علی اکبر (علیه السّلام ) است؛ امام صادق ( علیه السّلام ) در اینباره به عبدالله بن حمّاد بصری فرموده است: امام حسین ( علیه السّلام ) را غریبانه کشتند، بر او میگرید کسی که او را زیارت کند غمگین میشود و کسی که نمیتواند او را زیارت کند دلش میسوزد برای کسی که قبر پسرش را در پایین پایش مشاهده کند.
- بنابراین به نظر می رسد گوشه های اضافی ضریح مطهر امام حسین(ع) محل دفن پسر بزرگ ایشان یعنی حضرت علی اکبر(ع) باشد و محل دفن نوزاد شش ماهه اباعبدالله الحسین(ع) یعنی علی اصغر(ع) نیز روی سینه پیکر مطهر امام حسین(ع) باشد.
فرم در حال بارگذاری ...
قطره اشک روضه
ماجرای تشرف علامه بحرالعلوم به محضر ولی عصر (ارواحنا فداه)
سيد بحرالعلوم (اعلی الله مقامه) به قصد تشرف به سامرا تنها براه افتاد. در بين راه راجع به اين مساله، كه گريه بر امام حسين (سلام الله علیه) گناهان را مى آمرزد، فكر مى كرد.
همان وقت متوجه شد كه شخص عربى كه سوار بر اسب است به او رسيد و سلام كرد. بعدپرسيد: جناب سيد درباره چه چيز به فكر فرورفته اى؟ و در چه انديشه اى؟ اگر مساله علمى است بفرماييد شايد من هم اهل باشم؟
سيد بحرالعلوم فرمود: در اين باره فكر مى كنم كه چطور مى شود خداى تعالى اين همه ثواب به زائرين و گريه كنندگان بر حضرت سيدالشهداء (سلام الله علیه) مى دهد،
...
مثلا در هر قدمى كه در راه زيارت برمى دارد، ثواب يك حج و يك عمره در نامه عملش نوشته مى شود و براى يك قطره اشك تمام گناهان صغيره و كبيره اش آمرزيده مى شود؟آن سوار عرب فرمود: تعجب نكن! من براى شما مثالى مى آورم تا مشكل حل شود. سلطانى به همراه درباريان خود به شكار مى رفت. در شكارگاه از همراهيانش دور افتاد و به سختى فوق العاده اى افتاد و بسيار گرسنه شد.
خيمه اى را ديد و وارد آن خيمه شد، در آن سياه چادر پيرزنى را با پسرش ديد، آنان در گوشه خيمه عنيزه اى (بز شيرده) داشتند و از راه مصرف شير اين بز، زندگى خود را مى گرداندند.
وقتى سلطان وارد شد، او را نشناختند، ولى به خاطر پذيرايى از مهمان، آن بز را سربريده و كباب كردند، زيرا چيز ديگرى براى پذيرايى نداشتند، سلطان شب را همان جا خوابيد و روز بعد، از ايشان جدا شد و به هر طورى كه بود خود را به درباريان رسانيد و جريان را براى اطرافيان نقل كرد.
در نهايت از ايشان سؤال كرد: اگر بخواهم پاداش ميهمان نوازى پيرزن و فرزندش راداده باشم، چه عملى بايد انجام بدهم؟
- يكى از حضار گفت: به او صد گوسفند بدهيد.
- ديگرى كه از وزراء بود، گفت: صد گوسفند و صد اشرفى بدهيد.
- يكى ديگر گفت: فلان مزرعه را به ايشان بدهيد.
سلطان گفت: هر چه بدهم كم است، زيرا اگر سلطنت و تاج و تختم را هم بدهم آن وقت مقابله به مثل كرده ام، چون آنها هر چه را كه داشتند به من دادند، من هم بايد هرچه را كه دارم به ايشان بدهم تا سر به سر شود.
بعد سوار عرب به سيد فرمود: حالا جناب بحرالعلوم، حضرت سيدالشهداء (سلام الله علیه) هرچه از مال و منال و اهل و عيال و پسر و برادر و دختر و خواهر و سر و پيكر داشت همه را در راه خدا داد.
پس اگر خداوند به زائرين و گريه كنندگان آن همه اجر و ثواب بدهد، نبايد تعجب نمود، چون خدا كه خدائيش را نمى تواند به سيدالشهداء (سلام الله علیه) بدهد، پس هر كارى كه مى تواند انجام مى دهد،
يعنى باصرف نظر از مقامات عالى خودش، به زوار و گريه كنندگان آن حضرت، درجاتى عنايت مى كند، در عين حال اينها را جزاى كامل براى فداكارى آن حضرت نمى داند.
چون شخص عرب اين مطالب را فرمود, از نظر سيد بحرالعلوم غايب شد.
منبع: العبقرى الحسان، ج۱، ص۱۱۹.
فرم در حال بارگذاری ...
شق القمر کربلا
عده ای از مشرکان به حضور پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم رسیدند و درخواست معجزه کردند. گفتند: اگر نزد خدا منزلتی داری به ماه دستور بده تا دو نیم شود.
حضرت سر به آسمان بلند کرد و به ماه دستور داد تا دو نیمه شود. ماه دو نیم شد و پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم سجده شکر به جا آورد و به حاضران فرمود: ببینید و شاهد باشید.
آن گاه مشرکان گفتند: هر دو نیمه ماه به یکدیگر متصل شود و به صورت اول باز گردد. حضرت امر کرد و ماه به شکل اول بازگشت.
...
مشرکان با دیدن این معجزه آشکار، گفتند: یا محمد! وقتی مسافران ما از شام و یمن بازگشتند، از آن ها سؤال می کنیم که در این شب چه مشاهده کرده اند. اگر آن چه را که ما دیده ایم آن ها نیز دیده بودند، می فهمیم که این یک معجزه الهی بوده است. مسافران آمدند و گواهی دادند.این جا پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم برای اثبات و حفظ دین خدا شق القمر کرد. در کربلا هم علی اکبر علیه السلام برای حفظ و بقاء دین خدا شق القمر شد.
نامردی گفت: گناهان عرب بر گردن من باشد، اگر پدر این جوان را در مرگش ننشانم. با نیزه ای که در دست داشت، به پشت آن جناب فرود آورد و با شمشیر بر فرقش کوبید و سر ماه علویان، حضرت علی اکبر علیه السلام را شق کرد.
شمشیر پیشانی اش را شکافت. علی اکبر علیه السلام دست به گردن اسب خود انداخت. اسب او را به وسط لشکر دشمن برد. لشکریان از هر طرف دور او را گرفتند و با شمشیرهای خود قطعه قطعه اش کردند؛ فقطعوه بسیوفهم ارباً اربا.
منبع: سوگنامه آل محمد(ص)، ص 276
محمد محمدی اشتهاردی
فرم در حال بارگذاری ...
ان الحسین مصباح الهدی و السفینه النجاه
امام صادق(علیه السلام):
«کلنا سفن النجاة لکن سفینة جدی الحسین (علیه السلام) اوسع و فی لجج البحار اسرع» (بحار الانوار، ج ۲۶، ص ۳۲۲)
همهی ما اهل بیت، کشتی های نجات هستیم ولی کشتی جدم حسین علیه السلام گستردهتر و در دل دریاها (و موجهای خروشان) باشتابتر و سریعتر است.
منبع: نهج البلاغه ،خطبه5.
ای مردم، امواج فتنه ها را با كشتی های نجات، درهم بشكنيد، و از راه اختلاف و پراكندگی بپرهيزيد. و تاجهای فخر و برتری جويی را بر زمين نهيد، رستگار شد آن كس كه با ياران بپا خواست، يا كناره گيری نمود و مردم را آسوده گذاشت، اينگونه زمامداری، چون آبی بدمزه، و لقمه ای گلوگير است.
فرم در حال بارگذاری ...
تأثیر هم نشین در اعمال انسان
حضرت آیتالله بهجت قدسسره:
از واضحات است که خواندن قرآن در هر روز و ادعیهی مناسبهی اوقات و امکنه(مکانها)، در تعقیبات و غیر آنها؛ و کثرت تردّد در مساجد مشاهد مشرّفه و زیارت علما و صلحا و همنشینی با آنها از مرضیّات(موجب رضایت) خدا و رسول صلّیاللّهعلیهوآله است و باید روزبهروز مراقب زیادتی بصیرت و انس به عبادت و تلاوت و زیارت باشید.
و برعکس، کثرت مجالست (همنشینی زیاد) با اهل غفلت، مزید (سبب افزایش) قساوت و تاریکی قلب و استیحاش (رمیدن و انس نگرفتن) از عبادت و زیارات است.
...
از این جهت است که، احوال حسنۀ حاصلۀ از (حالات خوبی که نتیجه) عبادات و زیارات و تلاوتها، به سبب مجالست (همنشینی) با ضعفای در ایمان، به سوء حال (حال بد) و نقصان مبدّل میشوند. پس مجالست با ضعیفالایمان در غیر اضطرار و برای غیر هدایت آنها سبب میشود که ملکات حسنهی خود را از دست بدهد بلکه اخلاق فاسدهی(ناپسند) آنها را یاد بگیرد :« جَالِسُوا مَنْ يُذَكِّرُكُمُ اللَّهَ رُؤْيَتُهُ وَ يَزِيدُ فِي عِلْمِكُمْ مَنْطِقُهُ وَ يُرَغِّبُكُمْ فِي الْآخِرَةِ عَمَلُهُ؛ با کسانی نشست و برخاست کنید که برخورد و دیدن آنان شما را به یاد خدا آورد و گفتارشان موجب افزونی دانش شما و اعمال آنان موجب رغبت و تمایل شما به آخرت گردد . (برگرفته از فرمایش امام صادق علیهالسلام. اصول کافی، ج۱، ص ۳۹)».
منبع : برگی از دفتر آفتاب، ص٢٠١ و ٢٠٢.
فرم در حال بارگذاری ...
مسأله گریه بر سیدالشهداء از نظر امام
*امام حسين با عده كم همه چيزش را فداى اسلام كرد؛ مقابل يك امپراتورى بزرگ ايستاد و «نه» گفت؛ هر روز بايد در هر جا اين «نه» محفوظ بماند. و اين مجالسى كه هست مجالسى است كه دنبال همين است كه اين «نه» را محفوظ بدارد.
* بچه ها و جوان هاى ما خيال نكنند كه مسأله، مسأله «ملتِ گريه» است! اين را ديگران القا كردند به شماها كه بگوييد «ملتِ گريه»! آنها از همين گريه ها مى ترسند، براى اينكه گريه اى است كه گريه بر مظلوم است؛ فرياد مقابل ظالم است. دسته هايى كه بيرون مى آيند، مقابل ظالم قيام كرده اند. اين ها را بايد حفظ كنيد. اين ها شعائر مذهبى ماست كه بايد حفظ بشود. اينها يك شعائر سياسى است كه بايد حفظ بشود. بازيتان ندهند اين قلم فرساها!
منبع : صحيفه امام، ج۱۰، ص۳۱۶.
* مسأله، مسأله گريه نيست. مسأله، مسأله تباكى نيست. مسأله، مسئله سياسى است كه ائمه ما با همان ديد الهى كه داشتند، مى خواستند كه اين ملتها را با هم بسيج كنند، اينها را يكپارچه كنند تا آسيب پذير نباشند.
منبع : صحیفه امام، ج۱۳، ص ۳۲۳.
فرم در حال بارگذاری ...
صاحب عزاداری
فرمود: دیشب، کجا رفته بودی؟
عرض کرد: کسی خبر آورد، از رویت هلال محرم.
مجلس عزا گرفته بود، یکی از دوستان شما.
مهمان مجلس او شدم، برای گریه بر جدّ غریب تان حسین علیه السلام.
امام دعایش کرد و پرسید:
وقت بیرون آمدن، مقابل درب مجلس، کسی را ندیدی؟
گفت: دیدم، ولی نشاختمش. شب بود و هوا تاریک!
...
امام صادق علیه السلام فرمود:من بودم آنکه دیدی و نشناختی!
عرض کرد:
پس چرا نیامدید، تا صدر نشین مجلس عزا باشید؟!
شما که خود صاحب عزای این مجالسید.
فرمود:
خواستم وارد شوم، ولی دیدم که صدر نشین مجلسند، می گریند و نوحه می خوانند؛ جدّم رسول خدا (صلی الله علیه و آله) ، پدرم امیرالمومنین (علیه السلام) ، و مادرم فاطمه زهرا (سلام الله علیها) .
منبع : احرام محرم، ص ۵۰
به نقل از :ثمرات الاعواد ج۱ ص ۱۱۶ .
فرم در حال بارگذاری ...