نيايش، در طلب خير
صحیفه سجادیه
ترجمه :
33.خدايا از تو مى خواهم كه به دانائيت خير را برايم بگزينى. پس بر محمد و آلش رحمت فرست، و درباره ام به خير حكم فرماى، و ما را به حكمت اختيار خود ملهم ساز، و آن را براى ما وسيله رضاء به قضاء و تسليم به حكم خود قرار ده. و به اين وسيله پريشانى شك و ترديد را از ما دور ساز، و ما را به يقين مخلصين تأييد فرماى، و به خويشتن وا مگذار، كه از معرفت آنچه براى ما برگزيده اى فرو مانيم، تا آنجا كه قدر ترا سبك شماريم، و مورد رضاى ترا مكروه داريم، و به چيزى كه از حسن عاقبت دورتر و به خلاف عافيت نزديكتر است متمايل شويم.
آنچه را از قضاى خود كه ما از آن اكراه داريم پيش ما محبوب ساز. و آنچه را از حكم تو كه دشوار مى پنداريم بر ما آسان كن و ما را به گردن نهادن مشيتى كه بر ما وارد ساخته اى ملهم ساز. تا تأخير آنچه را تعجيل فرموده اى، و تعجيل آنچه را به تأخير افكنده اى، دوست نداريم، و آنچه را تو دوست دارى مكروه نشماريم و آنچه را مكروه دارى بر نگزينيم. و كار ما را به آنچه فرجامش پسنديده تر و مآلش بهتر است پايان بخش زيرا كه تو عطاياى نفيس مى دهى. و نعمت هاى بزرگ مى بخشى، و تو بر هر كار قدرت بى پايان دارى.
فرم در حال بارگذاری ...
نيايش، در باره خود پس از انجام نماز شب، در مقام اعتراف به گناه
صحیفه سجادیه
ترجمه :
32.خدايا اى صاحب پادشاهيئى كه جاودانه دائم است، و سلطنتى كه خود بدون سپاه و پشتيبان ها نيرومند است، و عزتى كه بر مرور دهور و سالهاى گذشته و زمانهاى در نوشته باقى است. سلطنتت چنان غالب است كه محدود به آغاز و انجام نيست. و پادشاهيت چنان بلند پايه است كه همه چيز از رسيدن به كنه آن فرو مانده است. و منتهاى توصيف واصفان، به نازلترين مرتبه از آن رفعت كه به خود تخصيص دادهاى نمى رسد. كاروان اوصاف در بيان عظمتت به گمراهى افتاده و رشته نعتها در پيشگاه تو از هم بگسيخته، و لطائف تصورات در مقام كبريائيت سرگردان شده اند تو اى خداى ازلى - در ازليتت چنان بودهاى، و تو - اى خداى جاودان بىزوال بر همين منوال خواهى بود. و من آن بنده كم كار پرآرزويم كه اسباب وصول به سعادت از كفم بيرون رفته، جز آن سبب كه رحمت تو آن را در پيوسته و رشته هاى اميد از جانم بگسيخته جز آن رشته عفو تو كه بدان در آويخته ام، مرا از طاعت چيزى كه به حساب آرم اندك، و از معصيت آنچه بر دوش دارم بسيار است و در گذشتن از بندهات بر تو دشوار نيست اگر چه بد كرده باشد پس از من در گذر.
...
خدايا علم تو بر كارهاى نهانى مشرف است، و هر پوشيدهاى در برابر آگاهى تو آشكار است، و دقايق امور از نظرت مكتوم نيست، و رازهاى نهانى از تو پنهان نمى ماند و تو عالم و ناظرى كه آن دشمن ديرينه ات كه براى گمراه كردن من از تو مهلت طلبيد و تو او را مهلت دادى، و براى منحرف كردن من تا روز قيامت از تو فرصت خواست و تو او را فرصت دادى، بر من چيره گشت، و در همان حال كه از گناهان خرد هلاك كننده، و معصيت هاى بزرگ كشنده بسوى تو همى گريختم، مرا بر زمين زد و از وصول به پناهگاه عصمت و سنگر حفظ و حراست تو باز داشت، تا چون به معصيت تو آلوده شدم و به سوء عمل خود مستوجب خشم تو گشتم، عنان حيله خود را از من برتافت، و انكار خود را در مقابل رفتار من اعلام كرد، و از من بيزارى جست، و پشت به من كرده به راه افتاد. پس مرا در بيابان گمراهى در معرض غضب تو تنها گذاشت، و به ساحت انتقام تو به حالتى در آورد كه نه شفيعى نزد تو از من شفاعت مىكند، و نه پناه دهندهاى مرا در برابر تو ايمن مىسازد، و نه قلعهاى مرا از تو مانع مىشود، و نه پناهگاهى هست كه از تو به آن پناه برم. پس اكنون مقام من در پيشگاه تو مقام پناه آورنده به تو و محل معترف به گناه در پيشگاه تو است. پس مبادا كه كنف فضل تو از من تنگى گيرد، و جامه عفوت از من كوتاهى نمايد. و من بى نصيبترين بندگان تائب تو و نااميدترين واردين اميدوار تو گردم. و مرا بيامرز زيرا كه تو بهترين آمرزندگانى .pan style="font-family: tahoma,arial,helvetica,sans-serif;">خدايا تو مرا فرمان دادى، پس من امر ترا فرو گذاشتم، و مرا نهى كردى، پس مناهى ترا مرتكب شدم، و انديشه بد، گناه را در نظرم بياراست، پس در اجتناب آن تقصير كردم. و هيچ روز را به روزه بسر نبردهام كه آن را گواه خود سازم، و هيچ شب را به تهجد نگذاشتهام كه آن را وسيله زينهار خود قرار دهم، و هيچ سنت را احياء نكردهام كه از جانب آن مورد ستايش واقع شوم، جز فرائضى كه هر كه آن را ترك كند هلاك شود، و هيچ نافلهاى در خور اعتبار و قابل شمار ندارم كه آن را و سيله تقرب خود قرار دهم. با آنكه بسيارى از آداب و شروط فرائض تو را به غفلت سپردهام و از بسيارى پايگاههاى حدود تو تجاوز كردهام، و به هتك حرمتها و ارتكاب گناهان بزرگى پيوستهام كه تنها عافيت تو در برابر رسوائىهايش حافظ و ساتر من بوده است و اين مقام من مقام كسى است كه به علت شرمسارى از تو، نفس خود را از كارهاى ناشايسته باز داشته و بر نفس خود خشم گرفته و از مشيت و قضاء تو خشنود شده تا با دلى خاشع و گردنى خاضع و پشتى از خطاها گرانبار به پيشواز كرم تو آمده، در حالى كه ميان بيم و اميد به پا ايستاده و تو شايستهتر كسى هستى كه به او اميد ورزد و سزاوارتر كسى هستى كه از او بترسد و بپرهيزد. پس اى پروردگار من، آنچه را به آن اميدوارم بمن عطا كن. و از آنچه بيم دارم مرا ايمن ساز، وصله رحمتت را بمن تفضل فرماى زيرا كه تو كريمترين مسئولينى .خدايا اكنون كه مرا به پرده عفوت مستور ساختى، و در سراى فنا در حضور امثال و اقران به خلعت فضل خود پوشيدى، پس مرا از رسوايىهاى سراى بقاء در توققگاههاى حضار و تماشائيان: از فرشتگان مقرب، و پيغمبران مكرم و از همسايهاى كه بدىهايم را از او مىپوشيدم، و از خويشاوندى كه در كارهاى پنهانى خود از او شرم مىداشتم، پناه ده.
پروردگارا، من به رازپوشى ايشان اطمينان نكردم، و بتو - اى پروردگار من - در آمرزش خود اعتماد كردم، و تو سزاوارتر كسى هستى كه به او اعتماد كنند و بخشندهتر كسى هستى كه به او رو آورند. و مهربانتر كسى هستى كه از او مهربانى جويند، پس بر من رحمت آور.
خدايا تو مرا در صورت آبى بىمقدار از صلبى داراى استخوانهاى بهم پيوسته و درهم فشرده و راههائى باريك و تنگ به تنگناى رحمى كه آن را به پردهها پوشيدهاى، سرازير كردى - در حالى كه مرا از حالى به حال ديگر مىگرداندى، تا آنگاه كه به كمال صورت رساندى. و در نقشى كامل بياراستى و شبكه اعضاء را در پيكر من برقرار كردى، و چنانكه در كتاب خود توصيف كردهاى: در آغاز به صورت نطفه، سپس علقه و آنگاه مضغه و بعد از آن به صورت استخوان آفريدى، سپس استخوانها را به گوشت پوشانيدى، و آنگاه مرا چنانكه خود خواستى به مرحله ديگرى از آفرينش در آوردى. تا در آن دوران كه به رزق تو نيازمند شدم، و از فرياد رسى و دستگيرى فضيلت بىنياز نبودم، از مازاد خوردنى و آشاميدنى كنيز خود كه مرا در اندرون او مسكن دادى، و در نهاد رحمش وديعت نهادى قوتى برايم تعيين كردى. و اگر مرا - اى پروردگار من - در اين احوال به تدبير خودم وا مىگذاشتى، و به نيروى خويشتنم ملجأ مى ساختى، هر آينه تدبير از من بركنار و نيرو از من دور مىبود. پس مرا به فضل خود همچون مهربانى با لطف، غذا دادى، و آن همه لطف را - از روى تفضل - تا اين پايه كه رسيدهام همچنان در بارهام بجا مى آورى: رشته خير و صلهات از من نمى گسلد، و حسن انعامت در بارهام به تعويق نمىافتد. ولى با وجود اين، اعتمادم بر تو محكم نمى شود، تا كوشش خود را در كارى كه نزد تو برايم مفيد است مصروف دارم چندانكه شيطان عنان مرا در وادى سوء ظن و ضعف يقين بدست گرفته است. از اين رو من از بد همسايگى او نسبت به خود، و از پيروى نفسم از او به نزد تو شكايت مىكنم، و از تسلط او در دامن امن تو مىآويزم، و در گرداندن مكر او از خويش بسوى تو تضرع و زارى مىكنم، و از تو مىخواهم كه براى تحصيل روزيم راهى آسان فراهم سازى. پس سپاس ترا بر آنكه نعمتهاى بزرگ را در باره من آغاز كردى، و شكر احسان و انعام را بمن الهام فرمودى. پس بر محمد و آلش رحمت فرست و روزيم را بر من سهل و آسان ساز. و از تو مىخواهم كه مرا به حد و اندازهاى كه خود برايم تعيين كردهاى خرسند سازى، و به سهم خودم در آنچه برايم قسمت فرمودهاى، خشنود گردانى، و آنچه را از نيروى بدن و ايام عمرم صرف شده در راه طاعت خود محسوب دارى، زيرا كه تو بهترين روزى دهندگانى.
خدايا من بتو پناه مىبرم از آتشى كه آن را وسيله سختگيرى بر گنهكاران ساخته اى و منحرفين از شاهراه رضاى خود را بوسيله آن تهديد كردهاى. و بتو پناه مىبرم از آتشى كه روشنيش تاريكى، و ملايمش دردناك و دورش نزديك است و از آتشى كه قسمتى از آن قسمت ديگر را مىخورد و پارهاى از آن بر پاره ديگر حمله مىبرد. و از آتشى كه استخوانها را مىپوساند و ساكنين خود را از آب جوشان سيراب مىسازد، و از آتشى كه بر زارى كنندگانش ابقاء نمىكند، و بر مهرجويانش رحم نمىآورد، و بر تخفيف از كسى كه برايش خضوع كند و در برابرش تسليم شود، قادر نيست. آتشى كه ساكنين خود را با سوزندهترين عقاب دردناك خود و با مصيبت سخت استقبال مىكند. و بتو پناه مىبرم از كژدمهاى كام گشوده و مارهاى نيش زنندهاش و از آشاميدنيش كه امعاء و احشاء ساكنينش را پاره پاره مىكند، و دلهاشان را از جاى بر مىكند. و از تو هدايت مىطلبم به آنچه مرا از آن دور سازد، و باز پس دارد، خدايا بر محمد و آلش رحمت فرست، و مرا به فضل رحمت خود از آن آتش پناه ده، و به حسن عفو خود از لغزشهايم در گذر، و مرا خوار مساز. اى بهترين پناه دهندگان. زيرا، تو بندگان را از مكروه نگاه مىدارى و خوبى را عطا مى كنى و هر چه بخواهى بجا مىآورى، و تو بر هر كار قدرت بى پايان دارى .
خدايا هر زمان كه نيكان ياد كرده شوند، بر محمد و آلش رحمت فرست، و تا شب و روز از پس هم درآيند بر محمد و آلش چنان رحمتى فرست كه دنبالهاش قطع نشود، و شمارهاش به احصاء در نيايد، چنان رحمتى كه هوا را پر كند، و زمين و آسمان را بياگند. خداى بر او رحمت فرستد تا آن زمان كه او از تواتر رحمت راضى شود، و پس از راضى شدنش همچنان فيض رحمت را بر او گسترده دارد. چنان رحمتى كه حد و پايان برايش نباشد. اى بخشندهتر بخشندگان.
فرم در حال بارگذاری ...
نيايش در ذكر توبه و طلب آن از خداى تعالى
صحیفه سجادیه
ترجمه :
31. خدايا اى كسى كه توصيف واصفان از وصفت فرو ماند، و اى كسى كه اميد اميدواران از تو درنگذرد، و اى كسى كه اجر نكوكاران نزد تو ضايع نشود، و اى كسى كه خوف عبادت كنندگان به تو پايان پذيرد، و اى كسى كه بيم پرهيزكاران به تو منتهى گردد، اين مقام كسى است كه گناهان او را دست بدست گردانده، و شيطان بر او غالب گشته است، و از اين جهت در برابر امر تو از روى بى مبالاتى كوتاهى كرده. و از سر غرور به نواهى تو گرائيده است.
مانند كسى كه به قدرت تو بر خود جاهل، يا فضل و احسان ترا در باره خويش منكر باشد. تا چون چشم هدايتش گشوده گشته و ابرهاى كورى از برابرش پراكنده شده، ظلم هاى خود را در باره نفس خويش برشمرده، و در موارد مخالفت خود با پروردگارش فكر كرده، تا گناه بزرگش را بزرگ و مخالفت عظيمش را عظيم ديده، پس در حالى كه بتو اميدوار و از تو شرمسار بوده بسوى تو رو آورده، و از سر اعتماد روى دلش را به جانب تو متوجه ساخته.
...
پس از فرط اطمينان و يقين با بار طمعش آهنگ تو كرده، و از سر اخلاص با توشه ترسش قصد درگاه تو نموده، در حالى كه به هيچ كس جز تو طمع نداشته، و از هيچ چيز غير از تو نمىترسيده، پس در حضور تو با حال تضرع ايستاده، و ديدهاش را از روى خضوع به زمين دوخته، و در برابر عزتت با تذلل و خوارى سر بزير افكنده، و از سر فروتنى راز درونى خود را كه تو بهتر از او مىدانى براى تو آشكار ساخته، و به آئين خشوع گناهانش را كه تو حساب آن را بهتر دارى برشمرده، و از مهلكه عظيمى كه در عالم علم تو بر او وارد شده و از كار زشتى كه او را در دادگاه حكومت تو رسوا ساخته بتو استغاثه كرده، همان گناهان كه لذتهايش روى برتافته تا سپرى شده و وبالش همچنان بر جاى مانده، تا مزمن گشته است. اكنون من، در پيشگاه تو مانند چنين بندهاى هستم كه با اين اوصاف در حالى پيش تو ايستاده، كه اگر عقوبتش كنى منكر عدل تو نشود، و اگر از او درگذرى و بر او رحمت آورى عفو ترا عجيب و عظيم نشمارد. زيرا كه تو آن پروردگار كريمى هستى كه آمرزش گناه بزرگ در نظرت بزرگ نمىنمايد.
خدايا پس اينك منم كه در حال اطاعت فرمان تو در دعائى كه به آن امر كردهاى، و در حال طلب وفاى به وعدهات در اجابتى كه وعده دادهاى به درگاه تو آمدهام. آنجا كه فرمودهاى «مرا بخوانيد تا شما را اجابت كنم».
خدايا پس بر محمد و آلش رحمت فرست، و با آمرزش خود با من برخورد كن، همچنانكه من با اعتراف خود با تو برخورد كردم، و مرا از افتادنگاههاى گناهان بردار، همچنانكه خود را براى تو پست ساخته ام، و مرا در پرده ستاريت بپوشان، همچنانكه در انتقامم درنگ كردى .
خدايا و نيتم را در طاعت خود ثابت ساز، و بصيرتم را در عبادتت قوى گردان، و مرا به اعمالى موفق دار كه بوسيله آن چرك گناهان را از من بشوئى، و هنگام وفات مرا به ملت خود و ملت پيغمبرت: محمد عليه السلام بميران.
خدايا من در اين مقام خود بسوى تو باز مىگردم. از گناهان كبيره و صغيرهام، و از معصيتهاى پوشيده و آشكارم، و از لغزشهاى ديرينه و تازهام، مانند باز گشتن تائبى كه خيال گناه در دلش نگذرد و فكر برگشتن به خطائى را به ضمير راه ندهد، و تو خود فرمودهاى - اى پروردگار من - در كتاب محكمت، كه توبه را از بندگانت مىپذيرى، و از گناهان درمىگذرى، و توبه كنندگان را دوست مىدارى. پس به مقتضاى وعده خود توبهام را بپذير، و بر حسب ضمانت خود از گناهم درگذر و چنانكه شرط كردهاى، محبتت را بر من لازم گردان، و شرط من با تو - اى پرورگار من - آن است كه به آنچه ناپسند تو است باز نگردم، و ضمانتم آنكه بكارى كه پيش تو نكوهيده است رجوع نكنم، و پيمانم اين است كه از همه معاصى تو دورى گزينم.
خدايا تو به آنچه من كردهام داناترى پس بيامرز براى من آنچه را كه مىدانى و بازگردان مرا به قدرت خود به آنچه دوست دارى.
خدايا، بر ذمه من غرامتها و مسئوليتهائى است كه آنها را بياد دارم و غرامتها و مسئوليتهائى هست كه فراموش كردهام، و همه آنها برابر چشم تو است كه به خواب نمىرود و پيش علم تو است كه فراموش نمىكند. پس در برابر آنها به صاحبانش عوض بده، و وزرش را از دوش من بينداز، و سنگينيش را از من تخفيف ده و مرا از ارتكاب مانند آنها بازدار.
خدايا، و من ياراى انجام توبه ندارم مگر به نگهدارى تو و از گناه ها خوددارى نمى توانم، مگر به قوت تو. پس مرا به نيروئى كافى و عصمتى مانع از گناه تعهد فرماى .
خدايا هر بنده كه بسوى تو باز گردد و حال آنكه در علم غيب تو شكننده توبه و بازگردنده به گناه و خطاى خويش باشد. پس من بتو پناه مىبرم از آنكه مانند او باشم. پس توبه مرا چنان توبهاى قرار ده كه پس از آن به توبهاى محتاج نباشم: توبهاى كه موجب محو گناهان گذشته و سلامت از گناه در بقيه ايام عمر باشد.
خدايا من از نادانى خود به درگاه تو عذر مىطلبم، و بخشش بدى كردارم را از تو مىخواهم. پس از روى احسان مرا به كنف رحمت خود در آور و از راه تفضل در جامه عافيت بپوشان.
خدايا من از آن خاطرات دل و نگاههاى چشم و گفتگوهاى زبانم كه مخالف اراده تو يا بيرون از حد محبت تو باشد، پيش تو چنان توبه مىكنم كه هر يك از اعضايم - جداگانه - از عقوبتهاى تو سالم بماند، و از قهر و انتقام شديد و دردناكت كه بيدادگران از آن مىهراسند ايمن گردد.
خدايا پس بر تنهائيم در برابر تو، و بر طپيدن دلم از ترس تو، و لرزه اعضايم از هيبت تو، رحمت آور زيرا گناهانم اى پروردگار من در ساحت تو مرا در مقام رسوائى بپا داشته. پس اگر ساكت شوم، احدى در بارهام سخن نمىگويد و اگر وسيلهاى يا كفيلى طلبم، سزاوار شفاعت نيستم.
خدايا بر محمد و آلش رحمت فرست، و كرمت را در خطاهايم شفيع ساز، و به آئين مهربانى گناهانم را ببخش، و مرا به آنچه سزاوار آنم عقوبت مفرماى. و دامن احسانت را بر من بگستر، و مرا در پرده عفوت بپوشان، و با من معامله شخص مقتدرى كن كه بندهاى ذليل با تضرع و خضوع به درگاه او رفته، پس آن مقتدر بر او رحمت آورده. يا توانگرى كه بندهاى فقير نزد او آمده، پس آن توانگر او را از خاك برداشته.
خدايا مرا از تو پناه دهندهاى نيست، پس بايد كه قدرتت مرا پناه دهد، و مرا شفيعى بسوى تو نيست، پس بايد فضل تو شفيعم شود، و گناهم مرا به هراس افكنده، پس بايد عفو تو مرا ايمن سازد. پس با اين حال آنچه بر زبان راندم، از جهت جهل به كردار زشت و در اثر فراموشى كارهاى نكوهيده پيشينم نيست. بلكه براى آن است كه آسمان تو و هر كه در آن ساكن است، و زمين تو و هر كه بر روى آن است ندامتى را كه آشكار كردم و توبهاى را كه در آن بتو پناه بردم، بشنوند تا مگر يكى از ايشان - به رحمت تو - بر پريشان حاليم رحم آورد. يا براى آشفتگيم بر من رقت كند. پس از جانب او دعائى بمن رسد كه از دعاى من نزد تو به اجابت نزديكتر باشد. يا شفاعتى دست دهد كه نزد تو از شفاعت من استوارتر باشد كه نجات من از خشم تو، و دست يافتنم به خشنودى تو در طى آن باشد.
خدايا اگر پشيمانى پيش تو توبه است، پس من پشيمانترين پشيمانهايم و اگر ترك گناهت انابه است پس من اولين انابت كنندگانم، و اگر استغفار سبب ريختن گناهان است پس من پيش تو از مستغفرانم .
خدايا پس همچنانكه به توبه فرمان دادى و قبول آن را ضمانت كردى، و بر دعا تحريص و ترغيب كردى و وعده اجابت دادى، بر محمد و آلش رحمت فرست، و توبه مرا قبول كن، و به نااميدى از رحمتت بازم مگردان، زيرا توئى پذيرنده توبه گناهكاران و بخشنده بر خطاپيشگان بازگرايندگان.
خدايا بر محمد و آلش رحمت فرست، همچنانكه بوسيله او ما را هدايت كردى، و بر محمد و آلش رحمت فرست همچنانكه به سبب او ما را رهائى دادى، و بر محمد و آلش رحمت فرست، چنان رحمتى كه ما را در روز رستاخيز و در روز احتياج بتو شفاعت كند. زيرا كه تو بر هر چيز قدرت بى پايان دارى. و آن براى تو آسان است.
فرم در حال بارگذاری ...
نيايش، در طلب كمك بر پرداختن قرض
صحیفه سجادیه
ترجمه :
30.خدايا بر محمد و آلش رحمت فرست، و مرا رهائى بخش از قرضى كه خفت آن آبرويم را ببرد و ذهنم را متشتت و پريشان كند، و فكرم براى آن پراكنده شود، و كارم در علاج آن به طول انجامد. و بتو پناه مى برم اى پروردگار من از غصه قرض و انديشه اش و از كار وام و بى خوابيش. پس بر محمد و آلش رحمت فرست، و مرا از آن پناه ده. و زنهار مى طلبم از تو - اى پروردگار من از ذلت قرض در زندگى و از وبال آن پس از مرگ. پس بر محمد و آلش رحمت فرست، و مرا به توانگرى سرشار، يا زندگى كفاف تا پايان كار از آن رهائى بخش.
...
خدايا بر محمد و آلش رحمت فرست، و مرا از اسراف و زياده روى باز دار، و به انفاق و ميانه روى تعديل فرماى، و نيك اندازه گرفتن خرج را به من بياموز، و مرا به لطف خود از چنگ تبذير بازگير، و ارزاقم را از رهگذر حلال روان ساز، و انفاقم را متوجه ابواب خير گردان و آن مال را كه براى من تكبر پديد آورد، يا منجر به ارتكاب ظلم گردد، يا در اثر آن گرفتار سركشى شوم از من باز ستان.pan style="font-family: tahoma,arial,helvetica,sans-serif;">خدايا همنشينى فقيران را برايم دلپسند ساز، و مرا به نيروى صبر بر همنشينى ايشان مدد ده، و آنچه را از متاع دنياى فانى از من باز گرفتى پس در خزانه هاى باقى خود برايم ذخيره كن، و آنچه را از حطام دنيا كه به من ارزانى داشته اى و هر متاعى از آن را كه اكنون به من عطا كرده اى وسيله رسيدن به جوار خود و پيوستن به مقام قرب خود و وسيله ورود به بهشت خود قرار ده. زيرا كه تو صاحب فضل عظيم و بخشنده كريمى
فرم در حال بارگذاری ...
نيايش، هنگامى كه روزى بر او تنگ مى شد
صحیفه سجادیه
ترجمه :
29.خدايا تو ما را در روزي هامان به سوء ظن و در عمرهامان به طول أمل آزموده اى تا آنجا كه ارزاق ترا از نزد روزي خواران طلب كرديم، و به سبب آرزوهاى دراز در عمرهاى طولانى معمرين طمع بستيم، پس بر محمد و آلش رحمت فرست، و ما را يقين راسخى ببخش كه بوسيله آن از رنج طلب با زمان دارى، و اطمينان خالصى در دل ما افكن كه با آن از شدت تعب معافمان كنى. و وعده اى را كه در وحى خود به تصريح كردهاى و در كتاب خود به دنبالش قسم ياد فرموده اى وسيله قطع اهتمام و دل مشغولى ما از رزقمان قرار ده: رزقى كه تو خود تعهد آن را كفالت كرده اى. پس گفته اى و گفته تو حق و راست ترين گفته ها است. و قسم ياد كرده اى و قسم تو راست ترين و وفاكننده ترين قسم ها است: «روزى شما و آنچه به آن وعده داده مى شويد در آسمان است» آنگاه فرموده اى: پس به پروردگار آسمان و زمين قسم كه هر آينه آن حق است مثل آنكه شما سخن مى گوئيد.»
فرم در حال بارگذاری ...
در اظهار ترس از خدا
صحیفه سجادیه
ترجمه :
28.خدايا همانا كه من، به بريدنم از غير و به پيوستنم به تو، دل را پيراسته ام، و سراپا بسوى تو رو آورده ام، و از كسى كه خود به عطاى تو محتاج است روى بر تافته ام. و دست مسئلت از جانب آنكه خود از فضل تو بى نياز نيست، گردانده ام. و دانسته ام كه خواهش محتاج از محتاج ديگر دليل سفاهت رأى و گمراهى عقل او است. زيرا چه بسا مردمى را ديده ام اى معبود من كه بوسيله غير تو عزت طلبيدند و خوار شدند، و از ديگرى ثروت خواستند و فقير شدند، و قصد بلندى كردند و پست گشتند. پس در اثر مشاهده امثال ايشان پيش بينى آن شخص دور انديش درست در آمد، كه عبرت گرفتنش او را موفق ساخته بود و آزمايشش او را به راه راست رهبرى كرده بود.
...
و از اين جهت مرجع خواهش من اى مولاى من توئى، نه مسئول ديگر، و متصدى حاجتم توئى، نه مطلوب ديگر. پيش از هر مدعوى تو مخصوص به دعاى منى، در حالتى كه هيچكس در نظر اميد من با تو شريك نيست، و هيچكس در دعاى من با تو برابر نيست، و نداى من هيچكس را با تو در نمى پيوندد. اى معبود من، يگانگى ذات و صفات يا «وحدانيت عدد» و اداره نيروى نفوذناپذير و افزون از حد و كمال توانائى بر هر گونه تصرف و نيرومندى بر هر كار دشوار و منزلت علو سلطان و رفعت شأن مخصوص تو است و ما سواى تو در دوره عمر خود، به چشم شفقت منظور، و در امور خود مسخر و مجبور، و در كار خود مغلوب و مقهورند و از حالى به حالى متحول و از صفتى به صفتى منتقل مى شوند. پس تو از داشتن اشتباه و اضداد برتر، و از مقايسه امثال و اقران بزرگترى. پس منزهى تو، معبودى بجز تو نيست.
فرم در حال بارگذاری ...
نيايش، در باره مرزداران
صحیفه سجادیه
ترجمه :
27.خدايا بر محمد و آلش رحمت فرست، و مرزهاى مسلمانان را به عزت و به قدرت خود محكم گردان، و محافظين مرزها رابه نيروى خود تقويت فرماى و عطاياى ايشان را از توانگرى خود سرشار ساز.
خدايا بر محمد و آلش رحمت فرست، و عده ايشان را افزون ساز، و اسلحه ايشان را برا كن، و حوزه ايشان را حراست نماى، و نقاط حساس جبهه شان را محكم كن، و جمعيت شان را الفت بخش و كارشان را به وجه شايسته رو براه كن، و آذوقه شان را پياپى برسان، و مشكلاتشان را خود به تنهائى كفايت نماى، و ايشان را به نصرت خود تقويت كن، و به صبر مدد رسان، و چاره جوئي هاى دقيق بياموز.
...
خدايا بر محمد و آلش رحمت فرست، و آن دقايق جنگى را كه به آن جاهلند به ايشان بشناسان، و آنچه را كه نمى دانند تعليمشان كن، و آنچه را كه نمى بينند به ايشان بنماى .pan style="font-family: tahoma,arial,helvetica,sans-serif;">خدايا بر محمد و آلش رحمت فرست، و هنگام برخورد با دشمن فكر دنياى فريبنده گول زننده را از يادشان ببر، و انديشه هاى مال گمراه كننده را از دل هاشان بزداى. و بهشت را نصب العينشان ساز، و آنچه را كه در بهشت فراهم ساخته اى: از مسكن هاى جاويد، و منزل هاى عزت، و حوريان زيبا، و نهرهائى كه به انواع آشاميدنى ها روان شده، و درختانى كه زير بار ميوه ها خم گشته، پيش چشمشان جلوه گر ساز، تا هيچ يك از ايشان آهنگ روى برگرداندن از دشمنى نكند و به خيال فرار از برابر هماوردى مانند خود نيفتد.خدايا به اين وسيله دشمنانشان را در هم شكن و چنگ قدرت دشمنان را از ايشان كوتاه گردان و ميان دشمنان و سلاحهاشان جدائى افكن، و روحيه دشمنانشان را ضعيف كن، و ميان آنان و زاد و توشه ايشان فاصله بيفكن، و در راه ها سرگردانشان ساز، و از مقصد آواره و گمراهشان كن، و كمك را از ايشان ببر و از شمارشان بكاه، و دل هاشان را از ترس پر ساز، و دست هاشان را از گشودن بازدار، و زبانهاشان را از گفتار فرو بند، و با هزيمت پيشتازانشان قلب لشگرشان را پراكنده كن و شكست ايشان رإ باعث روى بر تافتن ساقه ساز، و به خوار ساختن ايشان اميدهاى قواى ذخيره را كه دنبال ايشانند قطع كن.
خدايا رحمهاى مادرانشان را از حمل و ولادت عقيم ساز، و اصلاب پدرانشان را خشك گردان، و نسل اسبها و شتر و گاو و گوسفندشان را قطع كن، و آسمانشان را باريدن و زمينشان را روئيدن مفرماى .
خدايا از اين راه تدبير اهل اسلام رانيرومند، و شهرهاشان را محكم، واموالشان را افزون ساز و خاطرشان را از جنگ با دشمنان براى عبادتت بپرداز و از مبارزه با ايشان براى خلوت گزيدن با تو آسوده ساز. تا در سراسر زمين غير از تو پرستيده نشود، و جز در پيشگاه تو براى احدى پيشانيئى به خاك سوده نگردد.
خدايا هر يك از صفوف مسلمانان را بر صفهاى مشركانى كه با ايشان بر سر جنگند غالب ساز، و ايشان را به صفوف پياپى از فرشتگانت مدد فرست، تا دشمنان را تا آخرين نقاط خاك در زمين تو به قتل و اسارت منهزم سازند. مگر آنكه اقرار كنند كه توئى آن خدائى كه جز او معبودى نيست، و تنها و بى شريكى.
خدايا و اين سرنوشت را بر همه دشمنانت در اقطار كشورها تعميم ده: از هند، روم، تركستان، كرانه هاى خزر، حبشه، نوبه، زنگبار. سرزمين سقالبه، ديالمه و ساير طوايف مشركينى كه نام و نشانشان پوشيده است، و تو خود ايشان را مىشناسى و به قدرت خود بر ايشان مشرفى .
خدايا مشركان را از دستبرد به مرزهاى مسلمين با اختلاف داخلى مشغول و به كاهش يكديگرشان از كاستن مسلمانان بازدار، و رشته اتحادشان را از صف آرائى در برابر مسلمين بگسل.
خدايا دلهاشان را از ايمنى، و بدن هاشان را از توانائى تهى كن. و افكارشان را از چاره جوئى غافل ساز، و مقاومتشان را در مبارزه با پيادگان اسلام سست كن، و ايشان را از زد و خورد با قهرمانان سپاه اسلام بترسان، و مانند روز بدر لشگرى از فرشتگانت را با عذابى از عذاب هايت بر ايشان برانگيز كه بوسيله آن ريشه ايشان را قطع كنى، و شوكتشان را بدروى وعده ايشان را پراكنده سازى.
خدايا آبهاشان را به وباء و خوراكشان را به امراض بياميز، و شهرهاشان را به زمين فرو بر، و بلاهاى پياپى بر سرزمينشان ببار. و خشكسالى و قحط را بر سرشان بكوب، و آذوقه هاشان را در بى بركتترين و دورترين نقاط زمين خود قرار ده، و سنگرهاى زمين را از پناه دادن ايشان بازدار: آنان را به گرسنگى دائم، و بيمارى دردناك دچار كن.
خدايا هر جنگ آورى از اهل دين تو كه با ايشان بجنگد، يا هر مجاهدى از پيروان طريقت تو كه با ايشان جهاد كند. تا دين تو برتر و حزب تو قويتر، و نصيب تو كاملتر گردد، پس آسانى را در امر او فراز آور و كار را برايش روبراه ساز، و پيروزيش را خود بر عهده گير، و ياران را برايش برگزين، و پشتش را قوى ساز. و درآمدش را سرشار كن، و او را از خرمى كامياب ساز، و آتش اشتياق ديدار وطن را در دلش سرد كن. و او را از غم تنهائى برهان، و ياد خويشان و فرزندان را فراموشش ساز، و حسن نيت را برايش برگزين، و عافيتش را به عهده خود گير، و سلامت را رفيق راهش ساز، و او را از جبن محفوظ دار، و جرأت را در دلش بيفكن و نيرومندى را روزيش كن و او را به يارى خود تأييد فرماى، و طريقه ها و سنت هاى حق را به او بياموز و در حكومت، او را راه صواب بنما، و رياكارى را از او برطرف كن، و او را از دلبستگى به اسم و آوازه برهان، و فكر و ذكر و رفتن و ايستادنش را در راه خود و براى خودت قرار ده، پس چون با دشمن خود و دشمن تو روبرو شود ايشان را در نظرش اندك بنماى، و مقاومت شان را در دلش كوچك ساز، و او را بر ايشان غلبه ده، و ايشان را بر او چيره مساز. پس اگر عمرش را به نيكبختى پايان دهى و شهادت را روزيش سازى، شهادتش را بعد از آن قرار ده كه ريشه دشمنانت را بركند، و اهل و عيالشان را اسير كند، بعد از آنكه آرامش در مرزهاى مسلمانان برقرار شده باشد. و دشمنانت پشت به ميدان جنگ كرده باشند.
خدايا هر مسلمانى كه امور خانه جنگجوئى يا مرزدارى را اداره كند، يا در غيبت او خانوادهاش راكفالت كند، يا او را به قسمتى از مال خود اعانت نمايد، يا او را به ساز و برگى مدد دهد، يا بر جهاد وا دارد، يا دعاى خيرى، به طرف مقصدى كه پيش گرفته، روانه سازد، يا در غياب او احترام و آبرويش را رعايت كند، پس او را سنگ به سنگ و مثل به مثل، برابر اجر آن مجاهد، اجر ده، و در مقابل كارش مزد نقدى عطا كن كه در دنيا نفع آنچه را پيش از اين انجام داده و شادى كارى را كه بجا آورده دريابد. تا آنگاه كه كاروان زمان او را در آخرت به فضل و احسانى كه برايش جارى ساختهاى و كرامت و عزتى كه برايش مهيا كردهاى برساند.
خدايا هر مسلمانى كه كار و فكر اسلام او را دل مشغول سازد، و اجتماع اهل شرك در برابر مسلمين او را غمگين كند، تا آنجا كه نيت جنگ و آهنگ جهاد كند، پس ضعف او را فرو نشاند، يا فقر، كارش را به تعويق اندازد، يا پيش آمدى او را از اجراى قصد خود به تأخير افكند، يا مانعى در برابر ارادهاش پيش آيد، پس نامش را در دفتر عبادت كنندگان ثبت كن، و ثواب مجاهدين را به او ارزانى دار، او را در زمره شهيدان و صالحان محسوب كن.
خدايا رحمت فرست بر محمد، بنده و فرستاده خود و بر آل محمد، رحمتى بلندتر و برتر از همه رحمتها، و بر فراز كنگره كاخ درودها؛ رحمتى كه مدتش پايان نپذيرد، و شمارهاش قطع نشود: از كاملترين نمونه رحمتهائى كه بر يكى از دوستانت گذشته است. زيرا كه توئى عطابخش ستوده آغاز كننده باز گرداننده بجا آورنده هر چه بخواهى
فرم در حال بارگذاری ...
دومین جلسه آموزشی نیم سال اول 95-94 : ( 94/06/30 )
مصوبات دومین جلسه آموزشی نیم سال اول 95-94 : ( 94/06/30 )
- آماده کردن لیست نمرات شهریور جهت بایگانی
- ثبت مجوز مهمان ها، انتقالی و مرخصی ها
- تکمیل کردن آمار طلاب به همراه شماره تماس آن ها
- هماهنگی با بازپذیری های جدید جهت حضور در کلاس تا زمان درست شدن انتخاب واحد آن ها
- جمع آوری کتاب های اضافه
- تماس با طلاب بلا تکلیف جهت مشخص شدن وضعیتشان
- تحویل دادن دفاتر کلاسی، فرم طرح درس و ابلاغیه اساتید به ایشان
- هر هفته یک پیام آموزنده بر روی تابلو آموزش نصب گردد
فرم در حال بارگذاری ...
اهم اقدامات آموزشی 10 روز اخیر
اهم اقدامات آموزشی 10 روز اخیر:
- رسیدگی به تخلفات انتخاب واحد
- انتخاب واحد برای طلاب بازپذیری سال جاری
- آماده سازی و ارسال مدارک 4 نفر از فارغ التحصیلان برای صدور دانشنامه سطح 2
- تشکیل پرونده برای اساتید جدید
- تبلیغ در راستای هفتمین دوره مسابقه علمی حوزه های علمیه خواهران
- جمع آوری اطلاعات آماری مدرسه:
ورودی جدید در دوره تمام وقت و پاره وقت 66 نفر
تعداد مهمان ورودی 11 نفر
تعداد انتقالی ورودی 1 نفر
فرم در حال بارگذاری ...
اولین جلسه آموزشی نیم سال اول 95-94
مصوبات اولین جلسه آموزشی نیم سال اول 95-94:
- تشکیل دفتر کلاسی اساتید
- اطلاع و هماهنگی کلاس اساتید
- همانگی برنامه های روز افتتاحیه
- مرتب و آماده سازی تابلو اعلانات آموزش
فرم در حال بارگذاری ...
چشمها راباید شست....
هیچ لیوانی در زندگی خالی نیست،
حتی نیمه پر هم نیستند،
وقتی چشمها جور دیگر می بینند،
وقتی دوست همه جا حضور دارد،
وقتی لطفش همه جا را پر کرده،
آری… چشمها راباید شست…
بیایید لیوانها را به کناری بگذاریم،وقتی دریای رحمتش را کرانه نیست…
الحمدلله رب العالمین
فرم در حال بارگذاری ...
نيايش، در باره همسايگان و دوستانش هنگامى كه از ايشان ياد مى كرد
صحیفه سجادیه
ترجمه :
26.خدايا بر محمد و آلش رحمت فرست، و مرا به بهترين وجهى در رعايت حق همسايگان و دوستانم كه به حق ما عارف و با دشمنان ما مخالفند اعانت كن، و ايشان را در اصلاح خودشان براى برپاداشتن سنت و فرا گرفتن آداب پسنديده خودت در ارفاق به ضعيف، و جبران فقر، و عيادت بيمار، و راهنمائى هدايت جوى، و نصيحت مشورت كننده، و ديدن كردن از تازه وارد، و پنهان داشتن اسرار و پوشاندن عيب ها، و يارى مظلوم، و حسن مواسات در مايحتاج و ابزار خانه و نفع رساندن بوسيله عطيه و بخشش فراوان، و بخشيدن ضروريات زندگى به يكديگر پيش از سؤال، موفق دار. و مرا نيز.
...
خدايا بر آن دار كه بدكردارشان را به نيكى پاداش دهم، و از ستمكارشان به عفو و اغماض در گذرم، و خوش بينى را در باره همه ايشان بكار بندم. و دست مهر و شفقت بالاى سرشان بگشايم و ديده ام را به آئين عفت از ايشان فرو پوشم، و از سر فروتنى با ايشان سازش و نرمش كنم، و بر مبتلايانشان از سر مهر دلسوزى كنم و در غيابشان دوستى خود را ظاهر سازم، و از روى اخلاص بقاء نعمت رانزد ايشان دوست بدارم، و هر چه در باره خويشان خود مقرر مى دارم در باره ايشان نيز برقرار سازم، و آنچه در باره خواص خود منظور مى كنم نسبت به ايشان نيز منظور دارم.pan style="font-family: tahoma,arial,helvetica,sans-serif;">خدايا بر محمد و آلش رحمت فرست، و مرا نيز از جانب ايشان رفتارى از اين گونه نصيب فرماى، و كامل ترين بهره ها را در آنچه نزد ايشان است برايم مقرر ساز و بصيرتشان را در حق من و معرفتشان را به فضل من بيفزاى، تا ايشان بوسيله من سعادتمند شوند و من بوسيله ايشان نيكبخت گردم دعايم را مستجاب فرماى اى پروردگار جهانيان.
فرم در حال بارگذاری ...
نيايش، درباره فرزندانش عليهمالسلام
صحیفه سجادیه
ترجمه :
25.خدايا بر من منت گذار به باقى گذاشتن فرزندانم. و به شايسته ساختن ايشان براى من و به بهره مند كردن من از ايشان.
خدايا عمرشان را براى من بركت بخش و مدت زندگانیشان را طولانى ساز، و خردسالشان را برايم پرورش ده، و ضعيفشان را نيرومند كن، و بدن ها و دين ها و اخلاقشان را به صحت بدار، ايشان را در جانها و اعضايشان و هر چيز از كارشان كه مورد اهتمام من است مشمول عافيت قرار ده و روزي هاشان را براى من و بدست من افزون ساز، و ايشان را نيكوكار و پرهيزكار و روشن دل و حق نيوش و فرمانبردار خودت، و دوستدار و نصيحت گزار دوستانت، و معاند و كينه توز همه دشمنانت قرار ده. آمين.
...
خدايا بازويم را بوسيله ايشان سخت گردان. و اختلال حالم را به ايشان اصلاح كن، و جمعيت مرا به ايشان فزونى ده، و محضر مرا به وجودشان بياراى، و نامم را به وسيله ايشان زنده بدار، و ايشان را در غيابم جانشين من ساز، و به وسيله آنان مرا بر قضاء حاجتم يارى ده، و ايشان را دوستدار من و مهربان بر من و متوجه به من و در نيكى بر من مستقيم و در برابر فرمان من مطيع قرار ده، كه نسبت به من نافرمانى و بدى و مخالفت و خطا نكنند و مرا در تربيت و تأديب و نيكى درباره ايشان يارى ده، و از جانب خود علاوه بر ايشان اولاد ذكورى به من ببخش. و آن بخشش را به صلاح و خير من قرار ده. و ايشان را در آنچه از تو خواسته ام ياورم ساز، و مرا و فرزندانم را از شيطان رجيم حفظ كن. زيرا تو ما را آفريدى، و امر و نهى كردى. و در مزد اطاعت از امر خود تشويق و از عقاب ارتكاب نهى خود تهديد فرمودى. و تو براى ما دشمنى قرار دادى كه با ما مكر مى كند و او را بر ما تسلطى دادى، كه ما را بدان پايه بر او تسلط نيست: او را در دل هاى ما منزل دادى و در مجارى خون ما روان ساختى. اگر ما غافل شويم او غافل نمى شود، و اگر ما فراموش كنيم او فراموش نمى كند. ما را از عقاب تو ايمن مى سازد، و از غير تو مى ترساند. چون به كار زشت و رسوائى همت گماريم تشجيع مان مى كند، و چون به كار شايسته اى رو آوريم ما را از آن باز مى دارد. ما را به گناهان و شهوات آلوده مى خواهد، و به پيروى از شبهات اشاره مى كند. اگر ما را وعده اى دهد دروغ مى گويد، و اگر به آرزوها سرگرممان سازد، خلف مى كند، و اگر مكرش را از ما نگردانى ما را گمراه مى سازد، و اگر از فساد او نگاهمان ندارى ما را مى لغزاند.pan style="font-family: tahoma,arial,helvetica,sans-serif;">خدايا پس به سلطنت خود او را از تسلط بر ما مقهور ساز، تا بوسيله كثرت دعايمان او را از ما بازدارى و سر انجلام به مدد لطف تو در زمره معصومين از نيرنگ او در آئيم.خدايا همه مسئلت هايم را عطا كن، و حوائجم را بر آور، و مرا از اجابت دعا ممنوع مساز و حال آنكه خود آن را برايم ضمانت كرده اى و ميان خود و دعاى من حجاب قرار مده و حال آن كه تو خود مرا به آن فرمان داده اى. هر چه را كه در دنيا و آخرت باعث اصلاح حال من شود به من انعام فرماى. ياد كرده باشم يا فراموش، ظاهر كرده باشم يا پنهان، آشكارا خواسته باشم يا در پنهان، و مرا در همه اين احوال، بوسيله مسئلتم از تو از جمله مصلحان، و به طلبيدن از تو در عداد كاميابان، و به توكل بر تو از نامحرمان قرار ده. و در زمره كسانى در آور كه به پناه بردن بر تو عادت كرده، و در سوداگرى با تو سود برده، و در پناه عزت تو قرار گرفته، و در پرتو جود و كرمت، از خوان فضل پهناورت روزى حلال بر ايشان توسعه يافته، و با مدد لطفت از ذلت به عزت رسيده و در كنف عدلت از ظلم پناه جسته، و به رحمتت از بلا عافيت يافته، و به بركت بى نيازيت از درويشى توانگر شده، و به نگهداريت از گناهان و لغزش ها و خطاها معصوم مانده، و به يمن طاعتت به پوييدن راه خير و هدايت و صواب موفق شده اند، و به قدرتت ميان ايشان و گناهان حائلى و حاجبى پديد آمده است، و هر گونه نافرمانى ترا فرو گذاشته، و در جوار تو سكونت جسته اند.
خدايا همه آن مراتب را به توفيق و رحمتت بما عطا فرماى، و ما را از عذاب جهنم پناه ده و به همه مسلمين و مسلمات و مؤمنين و مؤمنات مانند آنچه من از تو براى خود و فرزندانم خواسته در عاجل دنيا و در آجل آخرت عطا فرماى، زيرا كه تو نزديك و اجابت كننده و شنوا و دانا و عفو كننده و آمرزنده مهربان و بخشنده اى. و ما را در دنيا حسنهاى و در آخرت حسنه اى عطا فرماى و از عذاب جهنم نگاه دار.
فرم در حال بارگذاری ...
نيايش، درباره پدر و مادرش كه درود بر ايشان باد
صحیفه سجادیه
ترجمه :
24. خدايا رحمت فرست بر محمد، بنده و پيغمبرت، و بر خاندان پاكش، و ايشان را به بهترين صلوات و رحمت و بركات و سلام خود امتياز بخش، و پدر و مادرم را.
خدايا به كرامت نزد خود، و رحمت از جانب خود اختصاص ده، اى مهربانترين مهربانان.
خدايا بر محمد و آلش رحمت فرست، و علم آنچه را كه درباره ايشان بر من واجب است به من الهام نما، و آموختن همگى آن واجبات را بى كم و كاست برايم فراهم ساز، و آنگاه مرا خود بر آن دار كه هر چه به من الهام نموده اى بكار بندم، و توفيق ده تا در آنچه بصيرت مى دهى غور كنم، تا به كار بستن چيزى از آنچه به من آموخته اى از من فوت نگردد، و اعظايم از انجام خدمتى كه مرا به آنان ملهم ساخته اى سنگينى نگيرد.
...
خدايا بر محمد و آلش رحمت فرست، همچنان كه ما را با انتساب به او شرف بخشيدى، و بر محمد و آلش رحمت فرست، همچنان كه به سبب او حق ما را بر خلق واجب ساختى.pan style="font-family: tahoma,arial,helvetica,sans-serif;">خدايا مرا چنان كن كه از والدينم همچون از پادشاه ستمكار بترسم، و همچون مادر مهربان درباره ايشان خوش رفتارى كنم. فرمانبردارى و نيكوكارى درباره ايشان را در نظرم از لذت خواب در چشم خواب آلوده لذيذتر، و در كام دلم از شربت گوارا در مذاق تشنه گواراتر ساز. تا آرزوى ايشان را بر آرزوى خود ترجيح دهم و خشنودیشان را بر خوشنودى خود بگزينم، و نيكوئى ايشان را درباره خود هر چند كم باشد افزون بينم و نيكوئى خويش را درباره ايشان گر چه بسيار باشد كم شمارم.خدايا بانگم را در گوششان ملايم گردان، و سخنم را بر ايشان خوشايند كن، و خويم را براى ايشان نرم ساز و دلم را بر ايشان مهربان نما و مرا نسبت به آن دو سازگار و مشفق گردان.
خدايا ايشان را در براير پرورش من جزاى نيكو ده و در مقابل گرامى داشتنم، مأجور دار، و آنچه را كه در كودكيم منظور داشته اند بر ايشان منظور فرماى.
خدايا هر آزار كه از من به ايشان رسيده يا هر مكروه كه از من به ايشان پيوسته، يا هر حقى كه در مقام ايشان از طرف من تضييع شده، پس آن را وسيله ريختن از گناهان و بلندى درجات و فزونى حسنات ايشان قرار ده.
اى كسى كه بدي ها را به چندين برابرش از خوبيها تبديل مى كنى.
خدايا هر تندروى كه در گفتار با من كرده اند، يا هر زياده روى كه درباره من روا داشته اند، يا هر حق كه از من فرو گذاشته اند، يا هر وظيفه كه در انجامش درباره من كوتاهى كرده اند، پس من آن را به ايشان بخشيدم، و آن را وسيله احسان درباره ايشان ساختم، و از تو مى خواهم كه بار وبال آن را از دوش ايشان فرو گذارى، زيرا كه من نسبت به خود گمان بد به ايشان نمى برم، و ايشان را در مهربانى نسبت به خود مسامحه كار نمى دانم، و از آنچه درباره ام انجام داده اند ناراضى نيستم اى پروردگار من زيرا كه رعايت حق ايشان بر من واجب تر، و احسانشان به من قديمتر، و نعمتشان نزد من بزرگتر از آن است كه ايشان را در گرو عدالت كشم، يا نسبت به ايشان معارضه به مثل كنم و گر نه اى خداى من طول اشتغال ايشان به پرورش من، و شدت رنجشان در پاس داشتنم چه خواهد شد؟ و تنگى و عسرتى كه در راه رفاه من تحمل كرده اند كجا بشمار خواهد آمد؟ هيهات! ايشان نمى توانند حق خود را از من استيفاء كنند و من نمى توانم حقوقى را كه بر ذمه من دارند تدارك كنم، و وظيفه خدمت ايشان را بجا آورم پس بر محمد و آل او رحمت فرست، و مرا اعانت كن، اى بهترين كسى كه از او مدد طلبيده مى شود، و مرا توفيق ده، اى راهنماينده تر كسى كه به او روى آورده مى شود، و در آن روز كه همه نفوس را بدون آن كه ستم كرده شوند جزا مى دهى، مرا در زمره كسانى كه پدران و مادران خود را خوار مى دارند قرار مده.
خدايا بر محمد و آل و نسل و تبار او رحمت فرست، و پدر و مادر مرا به بهترين امتيازى كه به پدران و مادران بندگان مؤمنت بخشيده اى اختصاص ده، اى مهربانترين مهربانان.
خدايا در پى نمازها و در قسمتى از اوقات شب و در ساعتى از ساعات روزم ذكر ايشان را از يادم مبر.
خدايا بر محمد و آل او رحمت فرست، و مرا بوسيله دعايم درباره ايشان و ايشان را به سبب مهربانیشان درباره من مشمول آمرزش حتمى قرار ده، و بوسيله شفاعت من به طور قطع از ايشان خشنود شو و ايشان را با اكرام به سر منزل هاى سلامت برسان.
خدايا اگر ايشان را پيش از من آمرزيده اى پس ايشان را شفيع من ساز و اگر مرا پيش از ايشان مورد آمرزش قرار دادهاى پس مرا شفيع ايشان كن، تا در پرتو مهربانى تو در سراى كرامت و محل مغفرت و رحمتت گرد آئيم، زيرا كه تو صاحب فضل عظيم و نعمت قديمى، و تو مهربانتر مهربانانى.
فرم در حال بارگذاری ...
نيايش، هنگامى كه عافيت و شكر بر آن را از خدا طلب مى كرد
صحیفه سجادیه
ترجمه :
خدايا بر محمد و آلش رحمت فرست، و خلعت عافيتت را بر من بپوشان، و مرا به عافيتت فرا گير، و به عافيتت محفوظ دار، و به عافيتت گرامى ساز، و به عافيتت بى نياز كن، و عافيتت را بر من صدقه كن، و عافيتت را به من ببخش، و عافيتت را برايم بگستران، و عافيتت را بر من شايسته ساز و ميان من عافيتت در دنيا و آخرت جدائى ميفكن.
خدايا بر محمد و آلش رحمت فرست. و مرا عافيتى بى نياز كننده و شفا دهنده ببخش كه از دسترس بيماري ها و علت ها بالاتر و در كشاكش عمر رو به فزونى باشد، عافيتى كه در بدنم توليد عافيت كند: عافيت در دنيا و آخرت. و انعام فرماى بر من به تندرستى، و امنيت، و سلامت دين و بدن، و بصيرت قلب، و پيشرفت در كار، و بيم و هراس از تو، و قدرت بر انجام طاعتى كه مرا به آن فرمان داده اى، و اجتناب از معصيتى كه مرا از آن نهى فرموده اى.
...
خدايا انعام فرماى بر من به حج و عمره و زيارت قبر پيمبرت كه صلوات و رحمت و بركات تو بر او و بر آل او باد و زيارت قبول آل پيمبرت (كه جاودانه بر ايشان سلام باد) مادامى كه مرا باقى دارى در اين سال و در هر سال ديگر و آن عبادات را پذيرفته و پسنديده و منظور نظر و ذخيره نزد خود قرار ده، و زبان مرا به حمد و شكر و ذكر و ثناى جميل بر خودت گويا كن، و دلم را براى پذيرفتن مقاصد دين خود منشرح و گشاده ساز، و مرا و فرزندان مرا از شر شيطان رجيم پناه بخش و از شر حشرات گزنده و جانوران زهرناك كشنده و غوغاى عوام و چشم زخم لئام و از شر هر شيطان سركش جبار و شر سلطان ستمكار و از شر هر ناتوان و هر توانا و از شر هر بلندپايه و فرومايه و از شر هر خرد و بزرگ و از شر هر نزديك و دور و از شر هر كسى از جن و انس كه به جنگ پيمبر تو و اهل بيتش برخاسته، و از شر هر جنبنده اى كه مسخر قدرت تو گشته پناه ده. زيرا كه تو در سلطنتت پوياى راه حق و عدلى.pan style="font-family: tahoma,arial,helvetica,sans-serif;">خدايا بر محمد و آلش رحمت فرست، و هر كه را درباره من انديشه بدى كند از من بگردان، و مكرش را از من بران و شرش را از من دور ساز و تير نيرنگش به گلوگاهش باز گردان. و سدى در برابرش بگذار كه چشمش را از ديدن من كور و گوشش را از شنيدن ذكر من كر سازى، و دلش را هنگام خطور ياد من قفل بر نهى، و زبانش را از گفتگو درباره من لال كنى، و سرش را بكوبى، و عزتش را به ذلت مبدل سازى، و جبروتش را در هم شكنى، و طوق خوارى بر گردنش نهى، و دستگاه كبريائش را بر هم زنى، و مرا از همه ضرر و شر و طعن و غيبت و عيب جوئى و حسد و دشمنى و بندها و دام ها و پيادگان و سواران او ايمن نمائى. زيرا كه تو غالب و بى نهايت قادرى.
فرم در حال بارگذاری ...