واقعا نمی دونست!
از خونه که اومدم بیرون حواسم بود که اگه یه خانوم بی حجاب تابلو دیدم تذکر بدم که البته الحمدلله تا مترو کسی رو ندیدم. سوار مترو که شدم چشمم افتاد به یه دختر خانم حدودا 24.25 ساله که شال سرش بود و گوش هاش رو هم بیرون از شالش گذاشته بود. آرایش ملایمی داشت و به نظر نمی رسید از اون دخترای خیلی جلف باشه. بیشتر از همه آستین مانتوش که تا بالای آرنجش بود توجهم رو جلب کرد و رو مخم بود. با فاصله ی یک نفر کنار هم ایستاده بودیم و من مردد بودم که تو مترو اون هم توی این جمعیت، بهش چیزی بگم یا نه؛ که خلاصه رسیدیم به ایستگاه امام خمینی رحمت الله علیه و مترو خلوت تر شد و کنار هم نشستیم. به محض نشستن بهش آروم گفتم که : خانمی! آستینتون خیلی کوتاهه. نفهمید چی می گم. دو باره در حالی که دستم رو رو دستش گذاشته بودم جمله ام رو تکرار کردم. یه کم براش جای تعجب بود که واقعا چرا آستینش مورد داره!؟ با لبخند گفت: چرا؟! چون احساس کردم دختر پاکیه و واقعا نسبت به این مسئله جهل داره، براش کمی توضیح دادم که: اگه مردی دست شما رو ببینه و خدایی نکرده خوشش بیاد براتون گناه کبیره می نویسند و…
لبخندی زد و فکر کنم نگفت.
از این که وظیفه ام رو انجام داده بودم خیلی خوشحال بودم. سرگرم کار خودم شدم که دیدم داره از فروشنده ی مترو ساق دست می خره و گفت: این به احترام شما!
کتاب: از یاد رفته .خاطرات امر به معروف و نهی از منکر
فرم در حال بارگذاری ...
از جار و جنجال نترسيد
شما بايد دل بسوزانيد، از جار و جنجال و هو كردن نترسيد چراكه متاسفانه برخی ها با جنجال و هو كردن می خواهند جلوی امر به معروف و نهی از منكر را بگيرند.
حضرت آيت الله مكارم شيرازی
فرم در حال بارگذاری ...
گردنبند طلا
تو مینی بوس ایستاده بودم که یه آقای هیکل درشتی سوار مینی بوس شد . یه گردنبند طلا هم گردنش انداخته بود که کاملا روی تی شرت اومده بود و معلوم بود .
داشتم فکر می کردم که چه جوری بهش بگم . خیلی سخت بود ، بار اولم بود که به چنین موضوعی می خواستم تذکر بدم. گفتم نباید از دستش بدم. بالاخره تجربه ای میشه برای دفعه های بعد. چند بار چشم تو چشم شدیم . بهم گفت اون عقب جا هست برو بشین . گفتم نه همین جا خوبه. یه تیکه دستمال کاغذی به صورتش چسبیده بود . با اشاره بهش گفتم که برش داره.
این ها همه مقدمه شد برای حرف اصلی . گفتم بذار از طریق علمی وارد بشم نه شرعی!(البته حواسم بود که یه گوشه کنایه ای به دین هم بزنم.)
رفتم کنارش و گفتم داداش می دونستی طلا برای مرد ضرر داره ؟ سریع و محکم گفت : نه! گفتم : دلیل اینکه برای مرد حرامه همینه . اگه ضرر نداشت که حرام نمی شد. طبق اون چیزی که تا حالا کشف کردند ، طلا، هم توی جریان خون آقایون تاثیر منفی داره، هم توی احساسات و عواطفشون . گفت : یعنی چی؟!
گفتم : ببین! عواطف و احساسات زن و مرد با هم فرق می کنه . درسته ؟ گفت : آره. گفتم : خب . این طلا برای احساسات مرد ضرر داره و به روحیات زنانه نزدیک می کنه . برا همین برای زن اشکال نداره ولی برای مرد حرومه . گفت : نقره چی؟! گفتم : نه . نقره و پلاتین برای مرد هیچ اشکالی نداره . نقره گردنت بنداز .
بعدش هم با هم رفیق شدیم و درباره چیزهای دیگه بحث کردیم . البته اصلا انتظار نداشتم که همون موقع گردندبندش رو در بیاره، ولی به هر حال این حرف ها خیلی روش تاثیر گذاشته بود و گردنبندش رو زیر تی شرتش داده بود و دیگه معلوم نبود…
کتاب: از یاد رفته .خاطرات امر به معروف و نهی از منکر
فرم در حال بارگذاری ...
امر به معروف یک شهید
معصومه دوست بسیار خوب و ساده ی من که در مدرسه و کلاس هم بودیم نسبت به حجاب خود تقیدی نداشت. بارها و بارها با او صحبت کردم که چادر بپوشد اما گوش نمی داد. فصل امتحانات بود. ناگهان معصومه را دیدم که با رنگ پریده و صدای لرزان وارد مدرسه شد…
از او سوال کردم چه اتفاقی افتاده؟
گفت: الآن که از میدان شهدا به سمت مدرسه می آمدم تشییع جنازه ی یک شهید بود. من هم چند قدمی خواستم در تشییع جنازه ی شهید شرکت کنم.
ادامه مطلب
صفحات: 1· 2
فرم در حال بارگذاری ...
تاثير امر و نهی زبانی
تعجب نكنيد من به شما عرض می كنم كه تاثير امر و نهی زبانی اگر انجام بگيرد از تاثير مشت پولادين حكومت ها بيشتر است. من چند سال است كه گفته ام امر به معروف و نهی از منكر.
1377/02/22 مقام معظم رهبری- بيانات در دانشگاه تهران
فرم در حال بارگذاری ...
لعنت به هر چی پرستیژه!
فرستنده: خانم
توی بانک یه دختر 16 یا 17 ساله که آستین مانتوی مدرسه اش رو بالا زده بود با مادرش که چادری بود (البته نه خیلی سفت و محکم) کنارم نشسته بودند. حدس زدم دخترش زمینه های مذهبی داشته باشه. اولین امر به معروف هایی بود که می خواستم انجام بدم و حسابی داشتم با خودم کلنجار می رفتم. سرم داغ شده بود.
داشتم با انواع مصلحت جویی ها خودم رو توجیه می کردم که نگم. اما یه لحظه از خودم پرسیدم : واقعا چرا نمی تونم بگم؟؟! حکم مرجع که هست، احتمال اثر هم که هست. تنها دلیلی که پیدا کردم ترس از پرستیژ خودم بود. گفتم لعنت به هرچی کلاس و پرستیژه.
ساده و صمیمی به دختر خانم گفتم که آستینش رو بده پایین، چون جلب توجه کردن به ضرر خودشه!
همون موقع با لبخند آستینش رو داد پایین.
کتاب: از یاد رفته .خاطرات امر به معروف و نهی از منکر
فرم در حال بارگذاری ...
تنگدستى و توانگرى
مَّن ذَا الَّذِی يُقْرِضُ اللّهَ قَرْضًا حَسَنًا فَيُضَاعِفَهُ لَهُ أَضْعَافًا كَثِيرَةً وَاللّهُ يَقْبِضُ وَيَبْسُطُ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ
كيست كه به خدا وام نيكو دهد تا چندين برابرش افزون كند؟ خداست كه تنگدستى دهد و توانگرى بخشد، و به سوى او بازگردانده مى شويد.
سوره مباركه بقره / آيه245
فرم در حال بارگذاری ...
گفتن گناه به گناهكار
گفتن گناه به گناهكار با زبان خوش و با لحن مناسب و در جايى هم با زبان تند - در مواردى كه مفسده يى به وجود نيايد - گناه را در جامعه كم خواهد كرد و به ضعف و انزوا خواهد انداخت. چرا ما از اين موضوع غافليم؟!
1368/10/19 مقام معظم رهبری - بيانات در ديدار مردم قم
فرم در حال بارگذاری ...
امر به معروف و نهى از منكر
بعضى گفته اند كه بايد احتمال تأثير وجود داشته باشد. من مى گويم احتمال تأثير همه جا قطعى است.
1389/09/16 مقام معظم رهبری - پرسش و پاسخ دانشجويان با رهبر انقلاب
فرم در حال بارگذاری ...
یه روز از دوستم پرسیدم نظرت در مورد مولا علی(ع) چیه ؟
اون پرسید : بهترین مکان کجاست ؟
گفتم : مسجد
پرسید : بهترین جای مسجد کجاست ؟
گفتم : محراب
پرسید : بهترین عمل چیه ؟
گفتم : نماز
پرسید : بهترین نماز ؟
گفتم نماز صبح
پرسید : بهترین قسمت نماز؟
گفتم: سجده
پرسید : بهترین قسمت بدن ؟
گفتم : سر
پرسید : بهترین قسمت سر ؟
گفتم پیشانی
پرسید : بهترین ماه ؟
گفتم رمضان
پرسید : بهترین شب ؟
گفتم شب قدر
پرسید : بهترین نحوه مردن ؟
گفتم شهادت
آنوقت بهم گفت : مولا علی در ماه رمضان در شب قدر در مسجد در محراب مسجد..در حال نماز ، نماز صبح در سجده نماز فرق مبارکش شکافت!
♥صلی الله علیک یا امیرالمومنین♥
فرم در حال بارگذاری ...
فرج مهدي (عج)
ای کاش که در یک سحر از ماه خدا
صوتی برسد برای شیعه ز سماء
جبریل امین بگوید : ای اهل جهان ،
حکم فرج مهدی تان (عج) شد امضاء..
الساعة ان شاءالله
فرم در حال بارگذاری ...
الهي سپاس
الهی آرامش درونم راسپاس.
الهی سلامتی جسمم را سپاس.
الهی آگاهی روز افزونم راسپاس.
الهی دل شادم راسپاس.
الهی دل پر تپشم راسپاس.
الهی این لحظه راسپاس.
الهی مکان مقدس را سپاس.
الهی دوستان خوبم را سپاس.
الهی نفس پر انرژیم را سپاس.
الهی موفقیت امروزم راسپاس.
الهی شایستگیم را سپاس.
الهی لیاقتم راسپاس.
الهی باتو بودنم را سپاس.
الهی تورادر همه حالم سپاس.
ب لطف الهی من اشرف مخلوقاتم.
بلطف الهی من عزیزدردانه ی آفرینشم.
بلطف الهی انسان بودنم راسپاس…
فرم در حال بارگذاری ...
سومین جمعه
یوسف من خبرت هست که در چشم فلک
سومین جمعه ی ماه رمضان بی تو گذشت؟؟؟؟؟؟
فرم در حال بارگذاری ...
اللهم عجل لولیک الفرج والعافیت والنصر
دوباره جمعه گذشت و قنوت گریان ماند
دوباره گیسوی نجوای ما پریشان ماند
دوباره زمزمه ی کاسه های خالی ما
پس از نیامدنت گوشه خیابان ماند
اللهم عجل لولیک الفرج والعافیت والنصر
اللهم صل علی محمدوآل محمدوعجل فرجهم
فرم در حال بارگذاری ...
تا شب احیا نیامده
ای دل بسوز تا شب احیا نیامده
تقدیر ماهنوز به دنیا نیامده
فرقی نکرده ایم زاحیای سال پیش
توبه چرا سراغ دل ما نیامده
گویی به گوش عده ای از ما هنوز هم
هل من معین غربت آقا (عج )نیامده
آری برای بنده شدن وقتمان کم است
ای دل بسوز تا شب احیا نیامده
ای که دستت میرسد بر زلف یار
درحضورش نام ماراهم بیار
![](https://imam-robatkarim.kowsarblog.ir/media/users/3590051337/profile_pictures/_evocache/thca0e2vji1.jpg/crop-top-64x64.jpg?mtime=1445788642)
بیدار شدن یعنی انسان در مقابل معاصی وگناه درخواب نباشد.واگر شبی را با قران ودعا وبیدار شدن بگذراند.دیگردر طول سال به دنبال خواب بودن وخود رابه خواب زدن نمی افتد وهمیشه بیدار خواهد بود ودر واقع هدایت میشودواگرباچنین وضعی بیدار شود تاسال بعد بیداراست.
فرم در حال بارگذاری ...